eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم_المحسن: @Bisimchi_hojaji #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
جملاتی از شهید بزرگوار: خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان زینب (س) تنها نیست و فدایی زیاد دارد
کلنا فداک یا سیدة زینب (س) و در یکی از دفعاتی که در عراق برای جهاد بودند و فاجعه منا اتفاق افتاد وبه خاطر بی حرمتیهای پی در پی آل سقوط (عربستان سقوطی) به زائرین آل الله و ایرانی ها مشتاق فتوا رهبری برای مشارکت درجهاد با آل سقوط و اسرائیل و آزاد سازی حرمین شریفین و قدس شریف از دست شجره ملعونه آل سقوط و صهیونیسم بودند
دیگر جمله شهید: این دنیا بسیار کوچک وگذراست و مثل یک دیوار میماند که ما بر لبه آن راه میرویم و انتهای این دیوار که هدف ماست شهادت است و ما باید هدف خود را با دقت و هوشیاری ببینیم و با سرعت و اشتیاق به طرف ان بدویم و مواظب باشیم که در این مسیر کوچکترین لغزشی در ما به وجود نیاید که ممکن از این دیوار سقوط کنیم و به هدفمان که شهادت است نرسیم در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود:
دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم ، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم و اینگونه شد که حضرت زینب خستگی زیاد را در چهره غلام عباس دید و او را برای همیشه به مرخصی نزد خودشان(اهل بیت (ع) ) فرا خواند یکی از وصیتهای این شهید عزیز از زبان همرزش این بوده که دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا پیکرم مجهول المکان بماند و پیکرم در اینجا نزد بی بی جان عمه جانم زینب بماند و با اقتدا به اربابش بی کفن  و دور از وطن به شهادت رسید
نخستین روز ماه مبارک رمضان 1395، محمد اسدی 31 ساله با نام‌های جهادی «غلام عباس» در عراق و «ابوزینب» در سوریه به شهدای جاوید الاثر پیوست. او رفت و ما جا ماندیم، سوی دنیای بی وفا راندیم؛ میلاد عرفان پور چه خوب گفت: ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند​ ما مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند شهید محمد اسدی، دلباخته شهید محمود کاوه، با مدرک لیسانس حقوق، در دفاع از حرم حضرت زینب(س) همواره جانشین محور و فرمانده گردان(خط شکن) بود و سرانجام در سوریه و در جنوب حلب (خلصه) دعوت حق را لبیک گفت و به همرزمان شهیدش پیوست. شهید اسدی قبل از رفتن به سوریه چهار دوره با هزینه شخصی خود در جهاد عراق مشارکت کرده بود؛ او که همواره آرزو و رویای دفاع از عمه سادات را در دل و جان پرورانده بود سرانجام اجازه جهاد در سوریه را از اربابان و ولی نعمتان خود(حضرت علی (ع) امام حسین (ع) حضرت ابوالفضل العباس (ع)) گرفت. شهید اسدی قبل از اعزام به سوریه برای اینکه بتواند برود و کسی سد راهش نشود چهل روز روزه گرفت و شام تا سحر به نماز شب و عبادت پرداخت، همچنین سه شبانه روز در حرم منور امام رضا(ع) نیز به عبادت پرداخت تا برای دفاع از ناموس اهل بیت(ع) بدون مشکل به سوریه برسد. همرزمان این شهید می‌گویند: محمد پس از اینکه به سوریه رسید به پاس اینکه به او اجازه دفاع از حریم ناموس حضرت علی(ع) داده شده است نیز هشتاد روز دیگر روزه گرفت و سرانجام در اولین روز ماه مبارک رمضان با دهان روزه به فیض شهادت نائل آمد. همرزمان پاکستانی شهید محمد اسدی از دوربین پیکر چند شهید را بین نیروهای خودی و دشمن  مشاهده می‌کنند و به جانشین او(شهید اسدی) می‌گویند، در همان لحظه شهید اسدی سر رسیده و می‌گوید:«مادران این شهدا چشم به راه فرزندانشان هستند.» محمد می‌رود که پیکر شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب شده اند برگرداند بی خبر از آنکه در نزدیکی پیکر شهدا کمین خواهند خورد و به شهادت می‌رسند.
⸾ عڪس هایۍ از شهید محمد اسدۍ و همرزمان شهیدش ⸾ یادشان تا ابد جاویدان
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
٠٠٠٠
اینجا انتهای شهید محمد اسدی بود که در جوانان دیگر آغاز و متبلور ‌شد؛ مادر شهید اسدی نیز همچون مادران شهدای جاویدالاثر چشم انتظار فرزندش ماند تا امروز که «از شام آخر صبح ظفر بر آمد» و پیکر شهید اسدی به فرودگاه مشهد رسید. شهید اسدی بازگشت و من در ذهن خود گفت‌وگوی اخیر با مریم خلقی، همسر شهید جواد جهانی را مرور می کنم که گفت: جواد همواره ما را با خانواده شهدای مدافع حرم آشنا می کرد، به ویژه با خانواده شهید جاوید الاثر محمد اسدی که مرا به خانه این شهید برد و گفت دوست دارم با مادر شهید اسدی آشنا شوید زیرا چند فرزند این مادر مدافع حرم هستند و همیشه می‎گفت الگوی من باید مادر شهید اسدی باشد تا آنجا که من هم دوست داشتم همسرم در این راه شرکت کند. خلقی همواره با عشق از شهدای جاوید الاثر یاد کرده و می افزاید: شهید محمد اسدی جایگاه ویژه دارد زیرا جاوید الاثر بوده و گمنام محسوب می شود و قطعا شهدای گمنام درجه و رتبه بالاتری نسبت به شهدای دیگر دارند و حضرت فاطمه زهرا(س) همیشه مادر این چنین شهدایی خواهند بود؛ به نظرم حضرت زهرا(س) به صورت ویژه به شهدای گمنام سر می زنند.
همسر شهید جهانی ابراز کرد: میان شهدای ایرانی مشهد، شهید اسدی شهید جاوید الاثر است و  قبل اعزام به سوریه به پدر و مادرش گفته بود که حتی اگر پیکرش بازنگشت قوی و آماده باشند تا برای همه مردم الگو شوند. شهید اسدی گفته بود:«دوست دارم مادرم مثل مادر وهب باشد» تا آنجا که در وصیت نامه اش نوشته بود:«دوست دارم پیکرم هیچ گاه بازنگردد تا زمانی که امام زمان(عج) ظهور کنند و من از کنار قبر بی بی رجعت کرده و در رکاب امام(عج) باشم.»
شهید اسدی دوست داشت بماند اما بازگشت تا صراط مستقیم را از راه مورد غضب واقع شدگان و گمراهان باز شناساند؛ بازگشت تا معصومیت مسلمانان را بی جان، بی صدا و «اِرباً اِرباً» فریاد زند. او که یکی از وصیت هایش از زبان همرزش این بوده که:«دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا(س) پیکرم مجهول المکان بماند و پیکرم در اینجا نزد بی بی جان عمه جانم زینب(س) بماند.» با اقتدا ره اربابش بی کفن و دور از وطن به شهادت رسید اما بازگشت تا ندای حق سر دهد. علی اسدی، برادر شهید محمد اسدی در گفت‌وگو با خبرنگار صبح توس می‌گوید: دیروز یکی از دوستان به ما اطلاع داد ساعت 16 پیکر برادر شهیدمان وارد فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد شده و به معراج شهدا منتقل شده است.