محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
•[🌹🌱]• تـــو همـان شھیـد شاهـدِ تمـام بۍقـرارۍ هـایۍ…! #شهید_محسن_حججی💫 #داداش_محسنم♥️
•[🌹🌱]•
وشھیدنامگرفتوقتےکہخدا . .
ازشدتعشقاوراکشت♥️:)!
#شهید_محسن_حججی✨
#داداش_محسن♥️
#فرازیازوصیتنامهشهید :
🔸هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق....
ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود...نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...
🔸به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم...نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...
#شهیدمحسنحججی🌷
#عاقبتتونشهدایی 🕊
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
خاطرات #شهید_محسن_حججی🌻 راوے: محمد ناصحے دوست شہید من بیشتر در ستاد تدوین بودم؛ بیرون از لشکر در من
خاطرات #شهید_محسن_حججی🌻
راوے: هادے افشارے دوست شہید
وقتی افتادیم در مسیر پیادهروی به سمت کربلا، از همان ابتدا شروع کرد به خواندن دعای عهد. فراز به فراز میخواند که ما هم تکرار کنیم. چقدر روی پرچمش حساس بود که همه جا روی کولهاش نصب باشد.
ساعت به ساعت، دفترچه مداحیاش را بیرون میآورد و میخواند. سهچهار تایی با هم سینه میزدیم و میرفتیم. هرموقع جایی مینشستیم تا نفسی تازه کنیم، تندتند خاطرات سفر را در دفترچه زرد رنگش ثبت میکرد.
شبها هم میگفت حلقه بزنیم و باهم سوره واقعه بخوانیم. با اینکه زیاد اهل شکم نبود، نمیتوانست از موکبهایی که فلافل میدادند، دل بکند.
غروب روز سوم رسیدیم کربلا. گنبد حرم حضرت ابوالفضل را که دیدیم اشکمان جاری شد. محسن شروع کرد به خواندن زیارتنامه حضرت ابوالفضل.
#خاطرات
#شهید_محسن_حججی🪴
#کپی_با_ذکر_منبع✔️
#داداش_محسن♥️
کـانـالرسمےشھیـدمحسنحججی🥀
♡j๑ïท🌱↷
『@Mohsendelha1370』
اگر میخواهید چهره ی امام زمان [عج] را زیارت کنید، به آیات قرآن نگاه کنید .
- آیت الله بهجت
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
جای همه ی عزیزان سبز #صبحونه_حضرت #امام_رئوف #رفیقشهیدم💚
پنهان چه کنم
که فاش میدانی تو
چـقـدر دوسـتَـت دارم ✨
#آقاےِامامرضا :)
ازهرچیزتعریفکردند
بگوکارخداست،مالخداست..
نکندخدارابپوشانیوآنرابهخودت
نسبتدهی،کهظلمیبزرگترازایننیست..!
#حاجاسماعیلدولابی
اے دیدنت بهانہترین خواهش دلم
فڪرے بڪن براے من و آتش دلم
دست ادب بہ سینہے بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
پنجشنبه ات بخیر برادر آسمانی من
#دلتنگی
من در دعاهای خودم، عموماً به حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه (س) توسل پیدا میکنم.
🥀روز سیزدهم چله🥀
#مکتب_حاج_قاسم
••••♥️
پنجشنبہ است و قࢪاࢪ گذاشتیم باهم پنجشنبہ ها قࢪآن ختم ڪنیم
•هدیہ به امام عصࢪ عجل الݪہ و شهداے عزیزمون مخصوصا شهید بانۍ جمع آقا محسن حججۍ🌱
○بہ نیابت از
•تعجیل دࢪ ظهوࢪ آقا ولۍ عصࢪ عج
•گࢪفتن حاجات و رفع مشڪلات
•هدیہ بہ اموات
•عاقبت بخیࢪے
•و هࢪ نیت مدنظࢪ شما ...
اسامۍ شࢪڪت ڪنندگان ختم قࢪآن هفتہ سیزدهم🦋✨
⓵سلام بࢪ حجت خدا ⇦ جزء ۱۳
②یالثاࢪات الحسین ⇦ جزء ۱۴
③غزل ⇦ جزء ۱۵
④علوے ⇦ جزء ۱۶
⑤سلیمۍ ⇦ جزء ۱۷
⑥شهیده حمیده ⇦ جزء ۱۸
⑦نذࢪ گل نࢪگس ⇦ جزء ۱۹
⑧ابومحمد ⇦ جزء ۲۰
⑨یازهࢪا ⇦ جزء ۲۱
⓪⓵منتظࢪ ظهوࢪ ⇦ جزء ۲۲
⓵⓵یاس ڪبود ⇦ جزء ۲۳
②⓵شهید عباس دانشگࢪ⇦ جزء۲۴
③⓵ࢪقیہ سلام الݪہ⇦ جزء ۲۵
④⓵خادمة المحسن ⇦ جزء۲۶
⑤⓵شهیدحججۍ ⇦ جزء ۲۷
⑥⓵امیࢪعلۍ ⇦ جزء ۲۸
⑦⓵مزینانۍ ⇦ جزء ۲۹
⑧⓵یاعلۍمدد ⇦ جزء ۳۰
⑨⓵منتظࢪ ⇦ جزء ۱
⓪②ࢪستگاࢪ فࢪ ⇦ جزء۲
⓵②یا فاطمہ الزهࢪا ⇦ جزء۳
②②یوسف زهࢪا ⇦ جزء۴
③②یا زینب س ⇦ جزء۵
④②فاطمہ مࢪضیہ ⇦ جزء۶
⑤②عماࢪ ⇦ جزء۷
⑥②زهࢪا بانو ⇦ جزء۸
⑦②شهید ابࢪاهیم هادے ⇦ جزء۹
⑧②موسوے ⇦ جزء۱۰
⑨②جون خادم المهدے ⇦ جزء۱۱
⓪③مولاتۍ یا فاطمہ ادࢪڪنۍ⇦ جزء۱۲
هدایت شده از محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحبالزمان :)🌸..
#امام_زمان{عجاللّٰہ} :
بہ شیعیـان و دوستـان ما بگوییـد کہ خـدا را بہ حـق عمـہام حضـرت زینب{سلاماللّٰہعليها} قسـم دهنـد کہ فـرج مـرا نزدیک گردانـد.
|📚 شیفتگان حضرت مهدے، جلد۱، صفحہ۲۵۱|
کـانـالرسمےشھیـدمحسنحججی🥀
♡j๑ïท🌱↷
『@Mohsendelha1370』
زهراییها شهید میشوند!
این را من نمیگویم..
نگاهشان،حتی لبخندشان هم
عطر یاس دارد!
رمز پرواز یا زهراست..(:❤️
#یافاطمهالزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبجمعههستهوایتنکنممیمیرم❤️🩹!'
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
خاطرات #شهید_محسن_حججی🌻 راوے: هادے افشارے دوست شہید وقتی افتادیم در مسیر پیادهروی به سمت کربلا، از
خاطرات #شهید_محسن_حججی🌻
راوے: حجت اللّہ مهرابے دوست شہید
بعد از نمازش رفتیم داخل تانک. قرآن جیبیاش را درآورد و مشغول شد به خواندن. از شیشه جلوی تانک دیدم چند قدمیمان گرد و خاکی بلند شد. هراسان از محسن پرسیدم: «چی بود؟» گفت: «متوجه نشدم!» پریدیم بیرون.
خمپارهای بدون اینکه عمل کند، فرورفته بود داخل زمین. هنوز از پرههایش دود میزد بیرون. وقتی رفتیم جلو، محسن نگاهی کرد به خمپاره و با پوزخند گفت: «ای بی انصاف! ما رو قابل ندونستی که بترکی!» از حرفش خنده ام گرفت. با هم چند قلوه سنگ آوردیم و دورش چیدیم که مبادا ماشینی از رویش رد شود.
اوضاع که آرامتر شد، رفتیم دخل کوچه و به دری چوبی تکیه دادیم. لابهلای حرفها بهش گفتم: «هر بلایی میخواد سرمون بیاد؛ ولی خیلی ترسناکه اگه اسیر بشیم و بعد شهید...» خیلی خونسرد حدیثی از پیامبر برایم خواند: «مرگ برای مؤمن مانند بوییدن دستهگلی خوشبو است.» بعد هم گفت: «مطمئن باش توی اسارت هم همینطوره!»💔
#خاطرات
#شهید_محسن_حججی🪴
#کپی_با_ذکر_منبع✔️
#داداش_محسن♥️
کـانـالرسمےشھیـدمحسنحججی🥀
♡j๑ïท🌱↷
『@Mohsendelha1370』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاشبشهروزیبخونم(:
آمدهامکهبنگرمگریهاماننمیدهد ..
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...؟ 🥲💔
#آقای_کربلا