به قول اقای نریمانی
عکس رفیق شهیدم 🙂
تو قاب چشمامه هرشب
جانم به این جوونا
جانم به لشکر زینب🖤
#شهیدمحسنحججی
#رفیقشهیدم
تولدت مبارک حضرت ماه 🌙
ازعمرِمنروعمرِت(:
#مقام_معظم_رهبری
🔰۲۹ فروردین روز مردمی ترین ارتش دنیا بر شما مبارکباد.
🔅ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی از دل جامعه با فرهنگ ناب است که جانش را برای ملت میدهد، هویت این ارتش با سایر ارتشها تفاوت دارد، سیل، زلزله،کرونا و... نشان داد که ارتش تا چه حد جانفدای ملت است.
#ارتش_مࢪدمی
#ارتش_فدای_ملت
استادپناهیـانمیگن ؛
ازدنیاگذشتنحینِ شهادت
کارآسونیہ(: !
ولۍالانتوبایدواسہامامزمان ،
ازدنیایِخودتدرحالی
کہ زندهای بگذرۍ :🌱)
اگرگناهکردی ؛
خداتوراازتوبهمنعنکردهاست !
[ امیرالمؤمنین ]
آرامشیعنی
بعدنمازبشینیقرآنبخونی
و۳بارآیهی
"لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ"
تکراربشه((:...♥️
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
سلام خانم پورجعفری عزیز
سلام عباداتتان قبول حق باشه
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
۱) یک بیوگرافی کوتاه از شهید بفرمایید
۱_ سعید پورجعفری جوزم
متولد تهران
تاریخ ولادت: ۱۸ بهمن ماه ۱۳۴۲
فرزند ارشد خانواده
سابقه مبارزاتی در دوران طاغوت و بعد از انقلاب با شروع جنگ تحمیلی دبیرستان را رها کردند و در ابتدا به ستاد جنگ های نامنظم دکتر چمران پیوستن و بعد از شهادت دکتر چمران به جهاد سازندگی و در طول جنگ فرماندهی ستاد کربلا در شلمچه و قرارگاه تاکتیکی کربلا را بر عهده داشتند
بعد از ۸ سال دفاع مقدس نیز به آبادسازی نقاطی مثل بشاگرد هرمزگان و مناطق محروم به همراهی جمعی از جهادگر پرداختند
در تاریخ ۱۷ شهریور ماه ۱۳۷۹ به علت عارضه شیمیایی و قرارگرفتن زیاد در مناطق خاکی برای آبادسازی به فیض شهادت نائل آمدند.
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
۲)بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید چی بود؟
۲_از بارز ترین خصوصیات می توان به مردم داری، کمک به اطرافیان چه از نظر مالی چه از هر لحاظ که نیازمند کمکی بودنو در صورتی که ممکن بود خیلی وقتا خودشون گره مالی داشته باشن.
معرفت و مهربانی با اطرافیان ، ادب در محضر بزرگان و حفظ احترام، نماز اول وقت، خواندن قرآن یا دعاهایی مثل زیارت عاشورا و دعای توسل حتی به صورت کم ولی روزانه فراموش نمی کردند.حضور در هیئت و عضوانجمن هیئت و مداح اهل بیت بودند
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
۳)شهید چه سفارشی به خانواده میکردن در جهت تکامل یافتن؟
۳_تاکید بر حجاب داشتن و به چادر اهمیت والایی می دادند. رعایت حق الناس و مردم داری هم سفارش همیشه شان بود. پیروی از ولایت فقیه و فرایض دینی ائمه اطهار هم مشخص کردن مسیر درست در زندگی میدونستن
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
راز شهادت پدرتون رو در چه چیزی میبینید ؟
۴_ راز شهادت: البته نمیشه یقینا چیزی را بیان کرد شهدا چیزهایی میدیدند که شاید خیلی از ما سعادت دیدنش را نداریم.بنظرم مجموعه ای از فعالیت ها میتونه مسیر شهادت را رقم بزنه. اما با این حال تصور من این هست که همان دلسوزی های برای مظلوم، آبادسازی نقاطی از ایران عزیزمان با اینکه برای مجروحیت های به یادگار از جنگ که داشتند جدا مضر بود ، خالصانه برای اهل بیت خدمت کردن در هیئت اباعبدالله از آشپزی برای هیئت و نوحه خوانی و سعی برپایی مراسمات جشن و عزاداری یا اینکه اگر دوستانشان گره ای داشتن فورا و از ته قلب کمک می کردند و انتظاری از اطرافیان نداشتند. خوش روزی با مردم میتواند مسیر شهادت را رقم زده باشد.
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
به کدوم معصوم ارادت بیشتری داشتن؟
۵_ علاقه به اهل بیت پیامبر را در همه معصومین داشتند اما ارادت خاصی به خانم فاطمه الزهرا(س) داشتند که در کلام مادرم خانم فاطمه (س) بیان می کردند. علاقه بسیار زیادی نیز به حضرت عباس (ع) داشتند تا جایی که در روضه ها بیشتر از همه برای حضرت عباس(ع) بی تابی میکردند و هرسال شب تاسوعا نذر داشتند عدس پلو در هیئت می پختند.
البته چندین مورد بعد از شهادت دیده ایم که بزرگواران پیام دادند که قسمشان دادیم به امام علی(ع) و حاجت گرفتیم.
نظر شهید درباره امر به معروف و نهی از منکر و چگونگی انجام اون چی بود؟
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
نظر شهید درباره امر به معروف و نهی از منکر و چگونگی انجام اون چی بود؟
۶_ در مواجهه با امر به معروف و نهی از منکر: بیشتر با دوستی و دوستانی که بسیار نزدیک بودن تشویق به انجام امور نیک می گردند ما ندیدیم که مستقیم و یا با تندی موارد منفی را گوش زد کنند. لطافت در صحبت و اول همسو شدن را داشتن بیشتر حرف کوچک تر ها را گوش میدادن و بعد در حد نصیحت راهنمایی میکردند اجباری در کارشان نبود.
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
راجع به شهادت حرف میزدن؟
۷_راجب شهادت: همیشه غصه میخوردن که خیلی از دوستانشان به شهادت رسیدن و از رفقا جا ماندن خیلی وقتها دلتنگشان می شدند. و همیشه بعد تمام دعاهاشون آرزوی شهادت داشتن ولی بعد از هربار بازگو کردن میدیدن که مادرم غصه دار میشن سریع میگفتن نگران نباش من هیچیم نمیشه خیالت راحتِ راحت ولی این شوق به شهادت در همه کارهاشون مشهود بود. همیشه این جمله رو میگفتن: شما در راه اهل بیت(ع) پیامبر و اسلام قدم بردارید و کار خیری که خدا دوست داشته باشه انجام بدید اگر قسمت به شهادت باشه در زمان خودش براتون رقممیخوره.
بنظر بنده هم همین شیوه بود که شهادت را براشون رقم زد.