داداش محسن میگه دل کندن از یه سری چیزای خوب باعث میشه یه سری چیزای بهتر به دست آورد
ما اگر عاشق شهادتیم باید از دنیا و تعلقاتش دل بکنیم
#شهید_محســـن_حججــــی
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی) 🔸 قسمت۵۰ دست از پا درازتر اومدم بیرون ... هر کاری کردم زیر بار نرم، ف
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی)
🔸 قسمت۵۱
ـ به حرمت اهل بیت قسم ... با دست های خودم نفست رو توی همین کلاس می برم ... به حرمت فاطمه زهرا قسم رهات نمی کنم ...
از خشم می لرزیدم و این جملات رو توی قلبم تکرار می کردم ...
اون شب ... بعد از نماز وتر رفتم سجده ...
ـ خدایا ... اگر کل هدف از خلقت من ... این باشه که حق این نامرد رو بزارم کف دستش ... به خودت قسم که دفاع از سرورم برای من افتخاره ... خدایا تو می دونی من در برابر این مرد ضعیفم ... نه تواناییش رو دارم ... نه قدرت کلامش رو ... من می خوام برای دفاع از شریف ترین بندگانت بایستم ... در حالی که می ترسم که ضعف و ناتوانیم ... به قیمت شکست حریم اهل بیت تموم بشه ... ترجیح میدم همین الان و در جا بمیرم ولی مایه سرافکندگی اهل بیت پیامبر نشم ...
و سه روز ... پشت سر هم روزه گرفتم ...
حسبنا الله ... نعم الوکیل ... نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوه الی بالله العلی العظیم ...
نیم ساعت به زمان همیشگی ... بین خواب و بیداری ... این جملات توی گوشم پیچید ...
بلند شدم و نشستم ... قلبم آرام بود ... و این ... آغاز نبرد ما بود ...
با اینکه شاگرد اول بودم ... اما با همه قوا روی شیمی تمرکز کردم ... تمام وقتی رو که از مدرسه برمی گشتم ... حتی توی راه رفت و آمد ... کتاب رو جلوتر می خوندم ..
با مقوای نازک ... کارت های کوچیک درست کردم ... و توی رفت و آمد، اونها رو می خوندم ...
هر مبحثی رو که می دیدم ... توی کتاب های دیگه هم در موردش مطالعه می کردم ... تا حدی که اطلاعاتم در مورد شیمی فراتر از حد کتاب درسی بود ...
کل جدول مندلیف رو هم با تمام عناصرش ... ردیف و گروهش ... عدد اتمی و جرمی و ... حفظ کردم ...
توی خواب هم اگه ازم می پرسیدی عنصر * ... می تونستم توی 30 ثانیه کل اطلاعاتش رو تکرار کنم ...
هر سوالی که می داد ... در کمترین زمان ممکن اولین دستی که در حلش بلند می شد ... مال من بود ... علی الخصوص استوکیومتری های چند خطیش رو ...
من مخ ریاضی بودم ... به حدی که همه می گفتن تجربی رفتنم اشتباه بود ... ذهنی ... تمام اون اعداد اعشاری رو در هم ضرب و تقسیم می کردم ... بعد از نوشتن سوال ... هنوز گچ رو زمین نگذاشته بود ... من، جواب آخرش رو می گفتم... و صدای تشویق بچه ها بلند می شد ...
کم کم داشت عصبی می شد ... رسما بچه ها برای درس شیمی دور من جمع می شدند ... هر چی اون بیشتر سخت می گرفت تا من رو بشکنه ... من به خودم بیشتر سخت می گرفتم ... و گرایش بچه ها هم بیشتر می شد...
بارها از در کلاس که وارد می شد ... من پای تخته ایستاده بودم ... و داشتم برای بچه ها ... درس جلسات قبل رو تکرار می کردم ... تمرین حل می کردم و جواب سوال ها رو می دادم ...
توی اتاق پرورشی بودم ... که فرامرز با مغز اومد توی در ..
- مهران یه چیزی بگم باورت نمیشه ... همین الان سه نفر به نمایندگی از بچه های پایه دوم، دفتر بودن ... خواستن کلاس فوق برنامه و رفع اشکال شون با تو باشه ... گفتن وقتی فضلی درس میده ما بهتر یاد می گیریم ... تازه اونم جلوی چشم خود دبیر شیمی ... قیافه اش دیدنی بود ... داشت چشم هاش از حدقه در می اومد ...
خبر به بچه های پایه اول که رسید ... صدای درخواست اونها هم بلند شد ...
درگیریش با من علنی شده بود ... فقط بچه ها فکر می کردن رقابت شیمیه ... بعضی ها هم می گفتن ...
- تدریس تو بهتره ... داره از حسادت بهت می ترکه ...
کار به آوردن سوال های المپیاد کشیده بود ... سوال ها رو که می نوشت ... اکثرا همون اول ... قلم ها رو می گذاشتن زمین ... اما اون روز ... با همه روزها فرق داشت ...
ـ این سوال سال * المپیاد کشور * ...
با پوزخند خاصی بهم نگاه کرد ...
- جزء سخت ترین سوال ها بوده ... میگن عده کمی تونستن حلش کنن ...
نگاه های بچه ها چرخید سمت من ... و نگاه من، بدون اینکه پلک بزنم ... به تخته گره خورده بود ...
- خدایا ... این یکی دیگه خیلی سخته ... به دادم برس ...
ـ آقا چرا یه سوالی رو میارید که خودتون هم نمی تونید حل کنید؟ ... گند می زنید به روحیه ما ...
و بچه ها باهاش هم صدا شدن ... هر کدوم در تایید حرف قبلی یه چیزی می گفت ... و من همچنان به تخته زل زده بودم ... فرامرز از پشت زد روی شونه ام و صداش رو بلند کرد...
- بیخیال شو مهران ... عمرا اگه این سوالش مال سن ما باشه ... المپیاد دانشجوها یا بالاتر بوده ...
بین سر و صدای بچه ها ... یهو یه نکته توی سرم جرقه زد...
- آقا اصلا غیر از اورانیوم ... عناصر پرتوزا در طبیعت به طور آزاد یافت نمیشن ... عناصر این گروه اصلا وجود خارجی ندارن و فقط به صورت آزمایشگاهی تولید میشن ... مطمئنید عنصرهایی که توی گزینه هاست درسته؟
♻️ادامه دارد...
شادی روح نویسنده رمان نسل سوخته، شهید طاها ایمانی صلوات🌹
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی)
🔸 قسمت۵۲
ـ میگم احتمالا طراح سوال ... موقع طرح این ... مست بوده عقلش رفته بوده تعطیلات ... آقا یه زبون به برگه اش می زدید ... می دید مزه شراب میده یا نه؟ ...
جملاتی که با حرف اشکان ... شرترین بچه کلاس کامل شد ...
- شایدم اونی که پای تخته نوشته ... دیشب زیادی خورده بوده ...
و همه زدن زیر خنده ... برای اولین بار ... سر کلاس ... با حرف هایی که خودش می زد ... و جملاتی که دیگران رو مسخره می کرد ... مسخره اش کردن ... جذبه و هیبتش شکست ... کسی که بچه ها حتی در نبودش بهش احترام می گذاشتن ...
از اینکه خلق و خوی مسخره کردن بین بچه ها شایع شده بود ... و قبح شراب خوردن ریخته بود ... ناراحت بودم ... اما این اولین قدم در شکست اون بود ...
به زحمت، خودش رو کنترل کرد ...
- نه من که طبیعی بودم ... ولی راست می گید ... شاید طراحش خورده بوده ...
و اشکان ول کن نبود ...
ـ احتمالا اولش حسابی خورده ... پشت سرش هم حسابی ... خورده ... آخه اونجا هر کی یه اشتباه کوچیک کنه ... به شکر خوردن می اندازنش ...
ـ آره احتمالا تو هم اونجا بودی ... داشتی کنار طرف، شکر می خوردی ... تا یه چی میشه اونجا این طوری ... اونجا اینطوری ... تو تا حالا پات رو از حوزه استحفاضیه استان بیرون گذاشتی؟ ...
کنترل اوضاع، حسابی داشت از دستش خارج می شد ... دو بار با خودکار زد روی میز ...
- بسه دیگه ... ساکت ... تا مودبانه ازتون می خوام ... حواستون جمع باشه ...
و بعد رو کرد به من و خندید ...
- تو هم مخی هستی ها ... اشتباهی ایران به دنیا اومدی... باید * به دنیا می اومدی ...
محکم زل زدم توی چشماش ...
ـ شما رو نمی دونم ... ولی من از نسل اون ایرانی هایی هستم که وقتی صدام دکل نفتی * رو زد ... و همه دنیا گفتن فقط بزرگ ترین مهندس های امریکایی می تونن اون فاجعه رو مهار کنن ... یه گروه کارگر ایرانی رفتن جمعش کردن ... ایرانی اگر ایرانی باشه ... یه موی کارگر بی سوادش شرف داره به هیکل هر چی خارجیه ... برده روحش آزاده، جسمش در بند ... اما ما مثل احمق ها ... درگیر بردگی فکری شدیم ... برده فکری ... دیر یا زود خودش ... با دست خودش ... به دست و پای خودش غل و زنجیر می بنده ...
کلاس یه لحظه کپ کرد ... اون مهران آرام و مودب ... که حرمت بداخلاق ترین دبیرها رو حفظ می کرد ... جلوی اون ایستاده بود ...
سکوت کلاس شکست ... صدای سوت و تشویق بچه ها بلند شد ... و ورق برگشت ...
از اون به بعد هر بار که حرفی می زد ... چشم بچه ها برمی گشت روی من ... تایید می کنم یا رد می کنم یا سکوت می کنم ... و سکوت به معنای این بود که رد شد ... اما دلیلی نمی بینم حرفی بزنم ... جای ما با هم ... عوض شده بود ... و من هم صادقانه ... اگر نقدی که می کرد، صحیح بود ... می پذیرفتم ... و اگر درباره موضوع، اطلاعاتم کم بود ... با صراحت می گفتم ...
ـ باید در موردش تحقیق کنم ...
توی راهرو بهم رسیدیم ... با سر بهش سلام کردم و از کنارش رد شدم ... صدام کرد ...
ـ از همون روز اول ازت خوشم نیومد ... ولی فکر نمی کردم از یه بچه اینطوری بخورم ... فکر می کردم اوجش دهن لقی و خبرچینی کنی ...
خندیدم ...
- که بعدش ... بچه مذهبی کلاس بشه خبرچین و جاسوس... لو بره و همه بهش پشت کنن؟ ...
خنده اش کور شد .
ـ خیلی دست کم گرفته بودمت .
مکث کوتاهی کرد و با حالت خاصی زل زد توی چشمم ...
ـ می دونی؟ ... زمان انقلاب و جنگ ... امثال تو رو می کشتن ...
دستش رو مثل تفنگ ... آورد کنار سرم ...
ـ بنگ ... یه گلوله می زدن وسط مخش ... هنوزم هستن ... فقط یهو سر به نیست میشن ... میشن جوان ناکام ...
و زد تخت سینه ام ...
ـ جوان هایی که یهو ماشین توی خیابون لهشون می کنه ... یا یه زورگیر چاقو چاقوشون می کنه ... حادثه فقط بعضی وقت هاست که خبر نمی کنه ...
ناخودآگاه، بلند از ته دلم خندیدم ...
♻️ادامه دارد...
شادی روح نویسنده رمان نسل سوخته، شهید طاها ایمانی صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمتی از ویس ضبط شده ی وصیت شهید حججی به فرزندش✨
#شهید_محســـن_حججــــی
بزرگواران به مناسبت ماه مبارکرمضان میخوایم ختم قران بگیریم....
لطفا مشارکت کنید تا بتونیم ۳۰ جز قران رو بخونیم که به مدد این ماه عزیز بتونیم توشه ای برای آخرتمون جمع کنیم ان شاءالله🌹
ختم قران به نیت رضایت وخشنودی خدا قربة الله...
جزء۱)
جزء۲)
جزء۳)
جزء۴)
جزء۵)
جزء۶)
جزء۷)
جزء۸)
جزء۹)
جزء۱۰)✅
جزء۱۱)✅
جزء۱۲)
جزء۱۳)
جزء۱۴)
جزء۱۵)
جزء۱۶)
جزء۱۷)
جزء۱۸)✅
جزء۱۹)
جزء۲۰)
جزء۲۱)
جزء۲۲)
جزء۲۳)
جزء۲۴)
جزء۲۵)
جزء۲۶)
جزء۲۷)✅
جزء۲۸)
جزء۲۹)
جزء۳۰)
با انتخاب شدن هر جزء یک تیک جلوی اون قرار میگیره
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
بزرگواران به مناسبت ماه مبارکرمضان میخوایم ختم قران بگیریم.... لطفا مشارکت کنید تا بتونیم ۳۰ جز قرا
لطفا جزء انتخابی خود را به لینک ارسال بفرمایید
https://abzarek.ir/service-p/msg/525690
#پیامشما :
سلام خوبید ببخشید جز ۱۱ مشکل نداره اگر فردا خوانده شود؟؟
سلام زنده باشید ممنون شرکت کردید حاجت روا بشید و عاقبت بخیر همگی ان شاءالله
نه تا اخر ماه رمضونبرای خوندنشونوقت دارید..
⁉️متن شبهه: 👇👇👇
⭕خبرفوری:
🔸ضارب سه رأس آخوند یکی ازشیعیان افغانی از گردان فاطمیون و مدافعان حرم در سوریه بوده،که پدر و عموی ضارب سه رأس آخوند درسوریه کشته شده اند و جز شهدای حرم هستند،که سه روزپیش ازاینکه مسابقه فوتبال لبنان وایران درمشهدبرگزاربشود، که خواهروخاله وزن عموی این افغانی را برای صیغه تماشاچی ها که عرب عراقی ولبنانی بوده اند دردفترخودبابقیه دختران ایرانی برای تماشاچیان یابقول آخوندها زائران آمده کرده بوده اند
«خلاصه شده»
✅پاسخ شبهه: 👇👇👇
🔹 آیدی قرار داده شده در زیر متن فوق، تقلّبی است و متعلق به سایت خبری تحلیلی «نگام» نمیباشد.
🔹 ادبیات و طرز نوشتار این متن، به هیچ وجه به یک گزارش خبری رسمی شباهت ندارد و کاملاً ساختگی بودن آن مشخص است.
🔹 عناصر به کار رفته در داستان از قبیل: «مدافع حرم»، «صیغه کردن برای عراقی ها»، «مسابقه فوتبال لبنان و ایران» و ایجاد ارتباط بین آنها در داستان فوق، کلیدواژه های پرکاربردِ بسیاری از شایعات و دروغ پردازی های فضای مجازی است.
🔹 هنوز از منابع رسمی خبری درباره هویت واقعی این شخص و انگیزه وی از این جنایت، منتشر نشده است. با این حال خبرگزاری تسنیم، اعلام کرده که به اخباری درباره هویت واقعی این شخص دست یافته است.
📌 بر اساس اعلام خبرگزاری تسنیم:
ضارب، فردی ۲۱ ساله، بهنام عبداللطیف مرادی، ازبکتبار است که یک سال پیش بهصورت غیرقانونی از مرز پاکستان وارد ایران شده و سپس در مشهد مقدس اقامت گزیده است.
👈 او بههمراه برادرش در یک باربری در مشهد کار میکردند و در منطقه مهرآباد مشهد سکونت داشتهاند.
👈 عبداللطیف مرادی بهخلاف مسلمانان اهلسنت، دارای تفکرات تکفیری است که شیعیان را رافضی و مجوس میداند و معتقد است باید خون آنان ریخته شود.
https://tn.ai/2691652
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
👇👇👇👇👇
@mobahesegroup
الهي، لَوْ ارَدْتَ هَوانِي لَمْ تَهْدِنِي |
خدایا اگر خواری ام را می خواستی؛
هدایتم نمیکردی…:)♥️🪴
• • • 🏴
[ #زیارتنامه ]
[ #حضرتزهرا(سلاماللهعلیها) ]
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ، أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيبا
#السلامعلیڪیاانسیةالحورا🖤
《... 🌈 دـُ؏ــــا؎عـَــــــهـْــــــد🌱...》
قرار روزانه....🙃♥️
[•••بِــســمِ اللّٰه اَلࢪَحــمٰنِ اَلرَحیم•••]
-☀️-اللَّهُمَّ رَبَّ النورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ،
-☀️-اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ] اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْما مَقْضِيّا،
-☀️-فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِرا كَفَنِي شَاهِرا سَيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ،
-☀️-حَتَّے لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،
|🖐🏼|آنگاه ³ باࢪ بࢪ ࢪان خود دست میزنے، و دࢪ هࢪ مࢪتبه میگويے:
[🌿الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلا؎َ يَا صَاحِبَ الزَّمَان🌿]
#امام_زمان🕊🥀
#چهل_صبح_دعای_عهد🌱
#روز_یازدهم
📡💡⛓️
#سواد_رسانه
#جنگ_نرم
جنگ نرم مرد میخواهد،محڪم و استوار...
خواهرم،برادرم،خیلی حواست به سنگرت باشد.
چادرت،ایمانت،غیرتت؛
درست همه و همه را هدف گرفته اند؛همه را...
دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدی تر گرفته است؛
مبادا تو به بازی بگیری که باخته ای.
جنگ نرم،جنگ نرم،جنگ نرم
را جدی بگیرید.
#شهید_محسن_حججی 🥀
#لطفا_لوگو_حذف_نشه 🖇
عشَـق اسـت چـنـیـن لالۀ پـرپـر دادن!
در راهِ شـما، علـیِ اکـبـر دادن!
آقـا! سـر و دل فـدایـیِ زیـنـبتـان!
دلـداده شَـدن خـوشَ اسـت با سَـر دادن!
#شهید_محسن_حججی 🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی سخنان شهید حججی دل همه را میبرد ...
واکنشهای مردم به وصیت شهید محسن حججی
#شهید_محسن_حججی
نفس هایم را؛
به ذڪر یاد تو دخیل بسته ام
ممنونم که اجازہ دادی
در هوای پاڪ تو نفس بڪشم...
محسن جان! پای آرمانهای تو مثل کوه استوار ایستادہایم.شهید عزیزم برام دعا کن به دعات محتاجم.
#شهید_محسن_حججی
بزرگواران به مناسبت ماه مبارکرمضان میخوایم ختم قران بگیریم....
لطفا مشارکت کنید تا بتونیم ۳۰ جز قران رو بخونیم که به مدد این ماه عزیز بتونیم توشه ای برای آخرتمون جمع کنیم ان شاءالله🌹
ختم قران به نیت رضایت وخشنودی خدا قربة الله...
جزء۱)
جزء۲)
جزء۳)
جزء۴)
جزء۵)
جزء۶)
جزء۷)
جزء۸)✅
جزء۹)
جزء۱۰)✅
جزء۱۱)✅
جزء۱۲)
جزء۱۳)
جزء۱۴)
جزء۱۵)
جزء۱۶)
جزء۱۷)
جزء۱۸)✅
جزء۱۹)
جزء۲۰)
جزء۲۱)
جزء۲۲)
جزء۲۳)
جزء۲۴)
جزء۲۵)
جزء۲۶)
جزء۲۷)✅
جزء۲۸)
جزء۲۹)
جزء۳۰)✅
با انتخاب شدن هر جزء یک تیک جلوی اون قرار میگیره
لطفا جزء انتخابی خود را به این لینک ارسال بفرمایید
https://abzarek.ir/service-p/msg/525690
#پیامشما :
فقط تا پایان ماه رمضان وقت داره درسته؟
سلام بله ویژه ماه رمضانه
بزرگواران شما میتونید دلنوشته ها و دستنوشته های کوتاه(چندخطی) خودتون رو برای ما بفرستید ما بهترین هاشونو انتخاب میکنیم و برای ارسال پست هایی مثل عکس از اونها استفاده میکنیم...
https://abzarek.ir/service-p/msg/525690
این طرح همیشگیه شما این لینک رو داشته باشید و هر موقع که میخواستید برای ما ارسال کنید