eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
56 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم‌المحسن: @Bisimchi_hojaji فروش‌کتاب‌سربلند: @Atfe_M84 #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
بعۻی چیزا باعث میشہ ڪہ تو حتے از بهترین نگاه هاے زندگیت بگذرے.... مث نگاه دلسوزانہ مــادر ،نگاه خستہ پـدر ، نگاه پرمهـر همسر ،نگاه امیــدوارانہ فرزند... ڪہ فقط یہ نگاه رو بدست بیارے ڪہ می ارزه بہ تمـام این نگاه هایـے ڪہ تو دنیا وجود دارن و ارزشمندن... شهدا ڪہ دل ڪندن تو میتونے از اون همہ زیبایے دل بکنے؟:)
صبح،یعنے : غزلی،رنگ پریشانے عشق فرصتےناب، پراز بوسه ے پنهانےعشق چشم بر بادصبا و نفس آبے اشڪ صبح،یعنے: گذرے بردل بارانے عشق
🌙✨ باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟ باز میخندم که خیلے... گرچه میدانی که نیست :)🌿 🕊
اگر روزی خبر شهادت این بنده سراپا تقصیر را شنیدید، علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید .. | ❣|
بَـعـضـی وَقـتـا اِنـقَـد دِلَـمـــ❣ـــ هَـواتُـو میکُنِهـ... اِنــقَـد دِلَــمـ تَنگـِـ💔ـــــــ تُو میشهـِ... کهِـ شَک مـیکُـنَـم این (دِلـــــ💘ــــ) مالـِ مَنـِهـ یا تُو...🙂 🥀 🕊
صبح های برنامه والیـ🏀ـبال داشتیم توی پارک. قانون هم گذاشته بودیم که هر کس،دیر بیاید باید همه بچه را بسـ🍦ـتنی بدهد.😁 یک روز،بـ🌧ـاران شدیدی می بارید.خیلی شدید.با این وجود گفتیم برویم.😅 من و چند تا از بچه ها با ماشیـن رفتیم پارک.چون باران‌خیلی تند و رگباری می بارید توی ماشـ🚗ـین نشستیم و بیرون نیامدیم.منتظر ماندیم تا محسن بیاید.اما خبری ازش نبود.😕 مقداری که گذشت،سر و کله اش پیدا شد.بنده خدا با مـ🏍ـوتور آمده بود.آب شرشر داشت ازش می بارید،انگار که از توی استخر درآمده بود.😄 از توی ماشین بهش نگاه کردیم و اشاره کردیم به سـ🕗ـاعت:《بله دیر آمده ای و بستنی رفت تو پاچت》😂 از روی موتور پیام داد:《 نامردا من توی بارون دارم شرشر آب می ریزم.رحم و مروت داشته باشید.》🙁 سر موتورش را برگرداند و رفت سمت بستنی فروشی و ما هم دنبالش.😅 مـحـسـن‌ خوش‌ قول‌ بود ... اگه‌ قولی‌ میداد حتما‌ بهش‌ عمل‌ میکرد .... :) ‌🦋
نامه شـهـیـد مـحـسـن حـجـجـی به خدا : ‌خدایا؛ نمی دانم مرا بخشیده ای یا نه هر بار که به گذشته ام فکر می کنم؛ تک تک گناه ها و اشتباه هات گذشته ام جلوی ذهنم مرور می شود و هر بار سرافکنده تر از قبل در درگاهت می شوم... خدایا! اعتراف میکنم گذشته ی خوبی نداشته ام بنده ی خوبی برایت نبوده ام، خیلی ها مرا به چشم گناهکار می شناسند. خدایا ! تو بیش از همه بر من اگاهی. خوب و بدم را می دانی و از گذشته ام با خبری . خدایا ! تو حر را بخشیدی ، رسول ترک را خریدی ، مرا هم قبول کن . خدایا ! این رو سیاه پر گناه را هم به خیل شهدای درگاهت راه بده تا عالمیان به رحمتت پی ببرند . ‌ ‌ 🦋
مـدد نما که به پابوسی شما برسم دلم هوای نجف کرده یاعلی مددی هــزار شـکر که نان تنـور فاطمه‌ات مرا گدای نجف کرده یا علی مددی 🕊
برادر شهیدم 🌹 هرچند رفتہ‌اے و دل از ما گسستہ‌اے پیوستہ پیش چشم خیالم نشستہ‌اے ...♥️ 🌸 یا حسن {❤️}گـَر دِل شده حسینــے {🕌}و مشتاقِ ڪـَربلاسـٺ {🍃}این از ڪـِرامـَٺ حَسـَن {😌}و لُطـفِ مجتباسـٺ 🌼 💚
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
برادر شهیدم 🌹 هرچند رفتہ‌اے و دل از ما گسستہ‌اے پیوستہ پیش چشم خیالم نشستہ‌اے ...♥️ 🌸 یا حسن {❤
از مشرق نگاه تو خورشيد مي دمد صبحي كه با تو می شود آغاز، ديدنيست... ✨جهان روشن به ماه و آفتاب است اماجهان ما به دیدار تو روشن.... حالت چقدر خوب مى شود، يكى پيدا شود جنسش خالص باشد،نگاهش ظریف و دقیق بگويد هستم،می بینم و میخوانمت حتی اگر ندیده باشمت... از آن بودنهايى كه هيچ وقت تمام نمى شود و خواندن هایی از سر ذوق و دیدن هایی از سر شوق... ❣️روزم به خیر می شود قطعا با نگاه تو... 🕊
🌙✨ گفتم که نغمه سر دهم از شور عاشقی... غم، عقده در گلو شد و راه نفس گرفت :)🖐🏻💔🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ زنـده بـࢪگـشـتـن ز ڪوی یـاࢪ شـࢪط عـشـــق نـیـسـت ‌ عـاشـقِ دلـداده آن بـاشـد ڪہ از ڪوی حـبـیـب ‌ تـن بہ خـاڪ و سـࢪ جـدا سـوی مـحـبــوبـش ࢪود _ (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ) __ 🕊 🌷 🎥 🖇
🌸🍃 چشم و دل دانے چہ خواهند این حوالے!؟ بودنت را دیدنت را... قانعم حتے ڪمے :)🖐🏻♥️✨ 🖇
‍ ﷽ 🕊♥️ ‍🕊﷽ میخندے و زمیݩ بهشتــــ میشـود🦋 باید بوسیــد🌸 دستِ " طـراح خندهـ هـایتــــ " را روزتون متبرڪ بـه لبخند شهیــ🌷ــد
ڪیسٺ ڪه قصهٔ مرا پیش نگـار من برد؟ باد به گوش او مگر ناله زار من برد نامه نوشته‌ام بسے نیسٺ ڪبوترے چرا؟ ڪو بر من بیاید و نامـه به یـار من برد.. نامه شهید محسݩ حججۍ به امام رضا(ع) 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🌷🌷🌷 ( ) 🌸 تا قبل از این تصور من هم مانند خیلی از مردم از همسر یک شهید تکه ای از فیلم خداحافظ رفیق بود ... اما حالا اوضاع فرق کرده حالا در بطن ماجرا در کنار آن زیبایی ها ...چیزهایی هم هست که کار را سخت میکند... قسمت آسان کار آنجاست که می ایستی کنار تابوت همه ی زندگی ات وفریاد میزنی: عزیزم فدای حسین(ع) قسمت سخت ماجرا آنجاست که باید بایستی روبه روی آینه چشم در چشم خودت بگویی: دلتنگی ات؛ غمهایت،درد دلهایت؛... فدای دلتنگی های زینب(س) اما قسمت سخت تری هم هست آنجا که باید برای کسی توضیح بدهی بابا چرا نیست؛ که قبل از روضه های محرم روضه ی بابا را چشیده باشد... وآرام زیر لب بگویی فدای رباب... 🕊 🌷 🎥
🌻✨ روے نبودنت هم حسابے تازه وا کردم... یاد تو مے ارزد بہ بودن هاے خیلے ها :) 💔
🥀 🍃در تشییع ، باهم در خانه بودیم و از تلویزیون تماشا می‌کردیم. همسر شهید کنار مزار نشسته بود و دعا می‌خواند. از حضرت آقا یک عبا خواسته بودند که در قبر شهید بگذارند. آقا وحید آن‌جا رو به من کرد و گفت: خانم، ببین همسر شهید چگونه آرزوهای شهید را برآورده کرد! این ماجرا را فراموش کرده بودم تا اینکه قبل از تشییع جنازه، یادم افتاد و به برادرم گفتم هرطور شده به بیت رهبری پیامی بفرستید تا اگر ممکن است چیزی هم برای من بفرستند که الحمدلله، شب قبل از تشییع جنازه، چفیه‌ای از حضرت آقا به دستم رسید که صبح قبل از تشییع، به همراه برادرم به محل پیکر شهید رفتیم و پرچمی که رویشان بود به همراه چفیه‌ی آقا و دعای معراجی که هرشب برایشان می‌خواندم، روی سینه‌شان گذاشتم و گفتم: خودم هر آرزویت را برآورده می‌کنم؛ نمرده‌ام که آرزو به دل بمانی! 🕊
عاشـق آلبــالو 🍒بود دو سـہ تا جعبه گرفتم برایش شربت ومربا درسـت کنم .😇 خودش نشست کنارم و درشـت هایش را سوا کرد☺ .ازم خواسـت برایش فریز کنم که زمستان ❄ هم داشته باشـیم. .. الان آلبالو ها توی فریز هست ولی مـحـسـنـم 💔...😔💚 راوے : 🙃
نمیدانم شرط زیبا دیدن اسٺ یا دل بہ دریازدن؟! ولے هرچہ هسٺ جز درٻادلان دل بہ دریا نمیزنند نم باران... و من یاد نگاه تو مےافتمــ... اے ڪاش میشد صداها را قاب ڪرد و روے دیواردل آویزان ڪرد... صداے باران را ڪه شبیه نگاه توسٺ و صداے تو را ڪه شبیه چشمان آسمان اسٺ... 🕊
نمیدانم شرط زیبا دیدن اسٺ یا دل بہ دریازدن؟! ولے هرچہ هسٺ جز درٻادلان دل بہ دریا نمیزنند نم باران... و من یاد نگاه تو مےافتمــ... اے ڪاش میشد صداها را قاب ڪرد و روے دیواردل آویزان ڪرد... صداے باران را ڪه شبیه نگاه توسٺ و صداے تو را ڪه شبیه چشمان آسمان اسٺ... 🕊
🔹 آمد دفترم و گفت: آقاسید! دو ساله پاسدارم و اینجا خدمت می کنم، اما هنوز نمی دونم درجه شما چیه⁉️خندیدم و با چشم هایم اشاره ای به درجه هایش کردم و گفتم: حالا حالا ها باید بدوی تا به درجه ی ما برسی😄 🔸 نمی دانم من چقدر باید بدوم تا به گرد راهش برسم، به درجه و مقامش که هیچ😔 کاش گوشه چشمی به ما کند. 🕊 🌷
چند باری دیدم یکیش رو اگه بخوام بگم اینه که خیلی بی تابی میکرد میگفت نکنه درد کشیده موقع خیلی میشد... همون موقع ها بود که خواب دیدم ازش پرسیدم محسن واقعا دردی نکشیدی؟؟!! لبخند زد و گفت حتی یه ذره هم دردی احساس نکردم چند بار گفت با همون آرامش و لبخندی که داشت راوی 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• برای شادی روح شهدا
قاصدڪ به او بگو جای خالـی‌اش ؛ این روزهــا خیلی بہ چشم می‌آید ... 🌷 🌸 🌸 🕊