eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
837 عکس
331 ویدیو
38 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«هزار و یک شب» اگر «لیلة‌المبیت» شود کسی به‌جز توی مهیّای جان‌فشانی نیست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژه نامه حضرت زهرا.pdf
8.83M
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَ نَبِیِّکَ وَ اُمِّ اَحِبّآئِکَ 🏴 ویـژه نــامـه ایــام فـاطــمـیـه 🏴 ⚖ فصلنامه فقهی حقوقی عدل نامه سال سوم، شماره هفدهم، پاییز ۱۴۰۲ 📜 برخی از مطالب ویژه نامه : ◾ اسـرار فــدک ◾ بـانـوی بـهــشــتـی ◾ یـاس نـبـوی ◾ ضـریــح حـرم فــاطـمـه 🗞 🆔  t.me/sbuk_elahiat    🆔️  eitaa.com/sbuk_elahiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم مادرم چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم سال‌های‌سال عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه؛ الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران‌بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به‌جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تقاضا می‌کنم پادشاه دهر اگر باشم گدای مادرم پ.ن؛ کاش‌می‌شد عمر خودرا هدیه‌می‌دادم به‌او زندگی را دوست دارم، مادرم را بیشتر ... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عقیق
📣آئین پایانی یازدهمین کنگره ملی شعر فاطمی هجده سال نوری 🔸️ شعر فارسی ، آذری و اردو 🔸️شعرخوانی و معرفی شاعران برگزیده کشور 🔸️با حضور : استاد محمد جواد غفورزاده (شفق) استاد یوسفعلی میرشکاک استاد مهدی امین فروغی و حاج جواد حیدری 🔸️با اجرای : سید محمد جواد شرافت 🔸️و با نوای : محمد حسین پویانفر 🔸️جمعه ۱ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷/۳۰ تهران ، میدان تجریش ، آستان مقدس امامزاده صالح علیه السلام
هفتمین نشست شاعرانه مدح امیرالمؤمنین از زبان فاطمه سلام الله علیهما ✳️ سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی ❇️ با اجرای دکتر حامد حجتی 🗣 شعرخوانی شعرای ارجمند: حامد تجری مرتضی فاتحی‌نسب سید محمد بهشتی علی فرزانه موحد حسن معارف‌وند عباس جواهری سید حسین سقازاده شاعر روشندل قدرت‌الله شفیعی و ... 🚻 خانوادگی دعوت هستید 🗓زمان: شنبه ۲ دی ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۰ 🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت کانال جشنواره فرهنگی هنری ارادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم بلیٰ دستِ‌دنیابسته‌‌شد وقتی‌که‌دستت‌بسته‌شد چشم دنیا کور شد تاچشم‌مستت بسته‌شد هر بلایی بر سرت آمد « بلیٰ » یادت نرفت ماند آن عهدی که در روز الستت بسته‌شد بال‌هایت بسته بود، اما به پرواز آمدی...! بردی، آن‌روزی‌که پیمان شکستت بسته‌شد دست‌هایت بسته شد، اما نمی‌بیند کسی دست‌های غیرت میهن‌پرستت بسته‌شد رفتی اما زنده‌ای، چون در خیابان‌های شهر نقش‌ِپیغام"شهادت زنده است"ت بسته‌شد # دست‌هایت بسته‌شد، امابه‌دست بسته‌هم دست‌های مرگ‌را بستی و دستت بازشد... پی‌نوشت؛ عکسی که می‌بینید، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۳، توسط «احسان رجبی» به‌ثبت رسیده است. محل عکس‌برداری، ارتفاع ۱۱۲، واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. پیکر این شهید که پس از ۱۲ سال ، چهره نمایانده است ، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد. دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی ، به احتمال قوی ، زنده به گور گردیده است. سیم تلفن های دور پاها به خوبی مشخص است. این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از رزمنده های مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی فکه کردند. روح همه‌ی آنانی که مردانه پای وطن ماندند و از جان خود گذشتند شاد باد و یادشان گرامی تا ابد. @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ای روزگار! جنگ من و تو تمام شد... موی سپید، پرچم صلح است بر سرم @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️ترکیب‌بند؛ «مردآفرین» ای باعث آرامش احوال مولا با تو همیشه خوب می‌شد حال مولا آسایشی در عمق جان خویش می‌دید هربار می‌رفتی به استقبال مولا در هر کتابی دیده‌ام، بسیار والاست شان تو در آیینه‌ی اقوال مولا از کودکی دنبال یک آیینه بودی تعبیر شد خواب تو در تمثال مولا ارث شجاعت داشت عباس تو از تو ارث ادب را برده بود از آل مولا جای تو حتی لحظه‌ای خالی نمانده در سینه‌ی از عشق مالامال مولا از چشم‌هایت اشک شادی شد سرازیر گفتند تا؛ «مادر» به تو اطفال مولا ای نام تو در نوع خود از بهترین‌ها هستند مدیونت همه «ام‌البنین‌»ها آن‌گونه که مهتاب زینت داده شب را نام تو زیبا کرده مفهوم ادب را «ام‌البنین» را «مادر شیران» نوشتد روزی که مولا بر تو بخشید این لقب را گفتی کنیز فاطمه هستی و دیدی نقش رضایت بر لب شاه عرب را در دامنت شیرین‌سخن‌ها پرورش یافت از نخل می‌گیرند محصول رطب را صفیّن می‌داند چه اندازه شجاعی چون پهلوانش داشته از تو نسب را دیدیم مهر مادری در چشم‌هایت از اخم تو خواندیم معنای غضب را ما صاف‌وساده کربلا درخواست کردیم چون ساده کردی صنعت حسن‌طلب را در آستان توست کار ما گدایی ای مادر عباس‌های کربلایی... زانو زده در محضر مادر اباالفضل درس ادب خوانده از این منبر اباالفضل آن دم که ایمان و وفا تقسیم می‌شد ساقی کوثر شد علی، ساغر اباالفضل یک‌عمر مشق او فقط نام حسین است ننوشته جز این درس در دفتر اباالفضل از بس ادب دارد که هرگز پیش زینب بالا نیاورده‌ست حتی سر اباالفضل پیدا نمی‌شد خم به ابرویش، اگرچه می‌بود رو در روی یک‌لشکر اباالفضل کافی‌ست از اوصاف او، تنها بپرسی در معرکه از مالک اشتر؛ «اباالفضل!» با چشم خود یک روز می‌بینیم آخر محشر به‌پا کرده‌ست در محشر اباالفضل هستند با اذن خدا روز قیامت دستان عباس علی باب شفاعت بعد از تو دیگر هیچ‌کس ام‌البنین نیست دیگر زنی مانند تو مردآفرین نیست اُم‌ُّ اَدَب...، اُم‌ُّ وَفا...، اُم‌ُّاَبَاالفَضل... غیر از تو وصف هیچ‌شخصی این‌چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده‌ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه‌ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنان را هم درآورد پس خطبه‌ای چون خطبه‌ی تو آتشین نیست فرقی ندارد مدح تو با مدح عباس حتی گریز روضه‌ات هم غیر از این نیست؛ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است یعنی سر عباس تو روی زمین نیست... آن‌جا صدایت می‌زند؛ «مادر کجایی؟ آیا به دیدار عزیز خود می‌آیی؟» 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
به نام حضرت صاحب‌سخن بزرگ‌تر ✍ غروب پنج‌شنبه دوم آذرماه ۱۴۰۲ بود که قبل از سعادت شعرخوانی در حرم مطهر رضوی، توفیق حضور در «محفل شعر فاطمی» نهاد کتابخانه‌های عمومی مشهد را داشتم. شعرخوانی در کنار بزرگانی مثل شاعر و پیرغلام آستان آل‌الله استاد محمدحسین غفورزاده «شفق» و مداح خوش‌نفس اهل‌بیت علیهم‌السلام حاج مهدی اکبری حال‌هوای خاص خودش را داشت. اما نکته‌ای که این دیدار را بعد از گذشت حدود یک‌ماه برایم بسیار خاطره‌انگیز‌تر از قبل کرد، اتفاقی بود که جمعه‌شب گذشته رخ داد. جایی که به نیت زیارت و شرکت در اختتامیه یازدهمین کنگره ملی شعر فاطمی «هجده‌سال‌نوری» در جوار برادر شاعرم آقا سید جواد شرافت راهی امام‌زاده صالح علیه‌السلام بودیم. از تمام خاطرات شیرین این برنامه -مثل اغلب برنامه‌هایی از این دست- که بگذریم، می‌رسیم به آخرین تصویر این شب عزیز؛ ✍ پله‌های زیرزمین را دوتا یکی رد می‌کنم و با عجله به‌سمت حیاط امام‌زاده می‌روم. در حیاط «استاد شفق» را می‌بینم که گوشه‌ای ایستاده و خلوت کرده است. سعی می‌کنم با رعایت ادب نزدیک شوم. سلام می‌کنم و عرضه می‌دارم که؛ - استاد به آقا هادی جان‌فدا فرموده بودید که با حقیر امری دارید. سراپا گوشم آقا. با همان لبخند و آرامش همیشگی، گرم تحویلم می‌گیرد؛ - آقای خرسندی عزیز، من اگرچه خیلی اهل فضاهای مجازی نیستم و راستش خیلی هم حال‌وحوصله‌اش را ندارم، اما اشعار شاعران به‌خصوص شاعران جوان ولایی را دنبال می‌کنم. از اشعار جنابعالی هم تا به‌حال بارها شنیده‌ام و خوانده‌ام و لذت برده‌ام. البته گاهی نقطه‌ @Mojtaba_khorsandi