هدایت شده از دوبیتی
به نام حضرت صاحبسخن
✍دوبیت یا دوبیتی!؟
#یادداشت_ادبی
✍ چندشب پیش توفیق شرکت در یکی از مجالس آموزش مداحی را داشتم. استاد جلسه - که یکی از مادحین خوب و خوشنفس اهلبیت علیهمالسلام است - در حال گرفتن امتحان شفاهی از ذاکران جوان و نوجوان حاضر در جلسه بود. البته برخی دیگر از حاضرین هم از پیرغلامان و بزرگترهایی بودند که گویا مانند هزاران فرد دیگر مجالی برای عرضهی هنر خود نیافته بودند.
✍ امتحان استاد بسیار ساده بود؛ یعنی قرار بود هر ذاکر تنها به خواندن یک #دوبیتی بسنده کند. اما نکتهی حائز اهمیت این بود که برخی فقط مجال خواندن یکبیت یا حتی یکمصرع را پیدا میکردند. چرا که استاد کلام ایشان را قطع میکرد و از آنها میخواست میکروفون را در اختیار نفر بعد بگذارند.
✍ من هم که تقریباً از ابتدای این آزمون نسبتاً شاعرانه رسیده بودم، قلموکاغذم را به دست گرفتم و شروع به نوشتن اشعار قرائت شده کردم. طبق معمول در حاشیه نوشتن اشعار، مطالب و نکاتی را هم که به ذهنم میرسید برای خودم یادداشت میکردم. این یک عادت خوب همیشگی است که خدا را بابت آن بسیار شاکرم.
✍ بعد از اتمام خوانشها که تقریباً اجرای ۲۵نفر را شامل میشد، استاد جلسه که همواره به این کمترین لطف داشته است، درخواست کرد که اگر نکتهای دربارهی مطالب ارائهشده دارم بیان کنم. رخصت طلبیدم و با کمی جابهجا کردن مطالبی که نوشته بودم به آنها نظم تقریبی بخشیدم و اعلام کردم که؛
از تعداد ۲۵ اجرای عزیزان؛
_ ۹نفر بهصورت کامل اجرا کردند،
_ ۷نفر بهصورت تکبیت،
_ ۹نفر هم بهصورت تک مصراع.
✍نگاهی به چهرهی استاد جلسه انداختم و بعد از گرفتن مهر تایید از نگاه ایشان ادامه دادم که بهنظرم؛
الف) آندسته عزیزان که بهصورت کامل اجرا کردند، دوبیتی را طبق تعریف درست قالبش انتخاب کرده بودند و از مضمون مشترکی که در بین دوبیتیهای اجرا شده وجود داشت، پیداست که احتمالا استاد از عزیزان خواسته دوبیتیهایی را با درونمایهی «حدیث نفس» اجرا کنند. چراکه این مورد تقریباً در تمام دوبیتیها نمود مشخصی داشت.
ب) عزیزانی که تنها یکبیت خواندند نیز قالب دوبیتی را درست انتخاب کرده بودند، اما موضوع دوبیتیهای انتخابیشان متفاوت بود. این بزرگواران اکثرا دوبیتی در مدح حضرات اهلبیت علیهمالسلام خواندند.
ج) دیگر عزیزانی هم که درهمان مصرع اول زمینگیر شدند و تکمصرع خواندند، متاسفانه قالب را درست انتخاب نکرده بودند. یعنی به جای قالب دوبیتی که براساس وزن مشهور «مفاعیلن مفاعلین مفاعیل» سروده میشود، «دوبیتهایی» را در اوزان عروضی دیگری انتخاب کرده بودند. لذا با این که در برخی از این ابیات انتخابی محور موضوعی هم درست رعایت شده بود، اما باز نتوانستند نمرهی لازم را کسب کنند.
احتمالا این عزیزان در گیرودار هشتگهای مجازی گیر کرده و به کانالها و سایتها اعتماد کرده بودند.
#مجتبی_خرسندی
کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛
https://eitaa.com/do_beiti
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد
آمدی و گِرد تو، عشق در طواف شد
«میموحاومیمودال»، «عینوشینوقاف» شد
ابر غم سراسر، مکّه را گرفته بود
آمدی و آسمان، تا همیشه صاف شد
مشتریبهمشتری، صفبهصف بهصف شده
حسن یوسف تو را، در پیِ کلاف شد
دست رحمت خدا، رو شد و تو آمدی
تیغ خشم او ولی، با تو در غلاف شد
هر زمان که پای تو، باز شد میان جمع
ابتدای دوستی، ختم اختلاف شد
رسمهای جاهلی، زنده بین گور رفت
غنچه شکل گل گرفت، جامهها عفاف شد
غزوهها، مباهله، شاهدان عینیاند
باخت هرکه هرکجا، با تو در مصاف شد
#مجتبی_خرسندی
#پیامبر_اکرم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از بشارت بهشت
بسم الله الرحمن الرحیم
پاییز؛ تمام فصلها
پاییز، فصل مورد علاقهی شاعران است. شعر فارسی آنقدر که با پاییز عکس یادگاری دارد، شاید با بهار نداشته باشد، شاید. خزانهی ادبیات ما از خزانیهها پُر است. این علاقه، در شعر امروز جنبهی تمثیلی هم پیدا کرده و پاییز، نماد ملال در فضای سیاسی و اجتماعی شده است. در کنار آن، از وجه رمانتیک پاییز هم غافل نباید بود. هوای پاییز، هوای عاشقی است؛ مملو از شکستها و کامیابیها.
در این یادداشت، چهار #رباعی از شاعران نسل جدید نقل میشود که زبان، فضا، تصویر و حالوهوای مشترکی دارند. تا آنجا که من بررسی کردهام، اغلب این رباعیات به فاصلهی کمی از هم در اوایل یا سالهای میانی دههی نود سروده و منتشر شده است. پیشتر هم گفتهام که مشابهتهایی که در زبان یا ذهنیت شاعران یکنسل وجود دارد، تا حدود زیادی اجتنابناپذیر و طبیعی است و شاید ناشی از زیست در یک وضعیت مشابه فرهنگی و اشتراک در علایق و سلایق ادبی است.
رباعی اول شهریور ۱۳۸۶ در یک وبلاگ ادبی انتشار یافته است. رباعی دوم را از کتاب شعر «اندوه من از خودم کهنسالتر است» نقل میکنم. این کتاب، سال گذشته به چاپ رسیده، ولی رباعی مذکور اردیبهشت ۱۳۹۱ در سایت شاعران فارسی زبان بارگذاری شده است. رباعی سوم، بهار ۱۳۹۵ و رباعی آخر به سال ۲۰۱۷ در تلگرام ثبت شده است.
دیری است که هستیام جنونآمیز است
صبر از همهجای کاسهام لبریز است
ای سبزترین بهانهی زندگیام...!
بعد از تو تمام فصلها پاییز است
(جاوید کشاورز)
از صحبت مرگ لحظهها لبریزند
زردند، پریشان و ملالانگیزند
غم، برگ و برِ بهار را ریخته است
بعد از تو تمام فصلها پاییزند!
(سید اکبر سلیمانی)
این درد نبودنت اگر ناچیز است
پس کاسهی عمر من چرا لبریز است؟
رفتی و بهار با تو از اینجا رفت
بعد از تو تمامفصلها پاییز است
(مجتبی خرسندی)
این شهر چقدر سرد و وهمانگیز است
ویرانهی بعدِ حملهی چنگیز است
رفتی و تمام شهر ماتم زده شد
بعد از تو تمام فصلها پاییز است
(فرهاد سلیمانی)
#یادداشت_ادبی
به قلم؛ سید علی میرافضلی
به نقل از؛
کانال شخصی نویسنده در تلگرام
کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
📣 #اطلاعیه
╭─┅≈≈≈🔹🔷🔹≈≈≈┅─╮
پانزدهمین نشست مدح امیر
با اهدای جوایز ممتازین جشنواره ارادت
╰─┅≈≈≈🔸🔶🔸≈≈≈┅─╯
🔹 سخنران: استاد میرزامحمدی
🔶 خانوادگی دعوت هستید
🗓زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۷/۱۲
🕰 ساعت ۱۶:۳۰
🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، تقاطع بلوار پیامبر اعظم، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت
🆔 @Bonyad_Emamat
🆔 @emamateradat
May 11
هدایت شده از پرتو اشراق
🌸 #یا_صاحب_الزمان
🍁 این درد نبودنت اگر ناچیز است
🥀 پس کاسهی صبر ما چرا لبریز است؟
🥀 تو نیستی و بهار هم اینجا نیست
🍁 بیتو همه فصلهای ما پاییز است
🖊 مجتبی خرسندی
🤲🏻 ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج
🌺 #سه_شنبه_های_مهدوی
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq