هدایت شده از شهدای ایران
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حاج محمود کریمی در برنامه «به افق فلسطین»: میگویند کاش حاج قاسم بود، من میگویم کاش #امام_زمان بود! همه دعواهای دنیا سر این است که او نیاید.
#فلسطين
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
هدایت شده از پیاده روی اربعین
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
که هرچه کرد با من فراق کربلا کرد
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، میگفت
چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🤔
آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه!😔
اتاقم که بهم ریخته بود میگفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄
حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد
مدام حرفهای تکراری وعذابآور،😤
تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون میبایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم.
با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک میکنم.😅
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم!😍
۱-مُرَتب و منظم باش؛
۲-همیشه خیرخواه دیگران باش
۳-مثبت اندیش باش؛
۴-خودت رو باور داشته باش؛
تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!😔
با سرعت به شرکت رویاییام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود!
به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله..
اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم کردم تا نیوفته!
از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..
پلهها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونا رو خاموش کردم!
به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه
چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربیشون تعریف میکردن!
عجیب بود؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون!
با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمراً!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺
*اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد*
توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن.
وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم۳نفر نشستن و به من نگاه میکنند😳
یکیشون گفت: کِی میخواهی کارتو شروع کنی؟
لحظهای فکر کردم، داره مسخرهم میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش!
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آمادهام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید؟!
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
با دوربین مداربسته دیدیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی..
در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و..
هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری..
عزیزانم!
در ماوراء نصایح و توبیخهای مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید...
اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند: میگن قدیما حیاطها درب نداشت
اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟
چرا زندگیها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره،
دنبال عملکردن بودند. فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر.
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه
ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن
خونه طرف ظرفاشو میشستن جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههایشغصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره...
خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاحکنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم 💝
نه فقط با خواندن دعا...
مهربان باشیم
محبت کنیم بیمنت...💗
*پیشنهاد میکنم این متن تاثیر گذار رو برای دوستان ، عزیزان و بچه هاتون بفرستید.*
نیکوکاری همیشه پول دادن نیست.
همین هم میتونه نیکوکاری باشه.
شاد باشید.
✳️ خدا قوت آقای رئیسجمهور!
اینکه دولت سیزدهم زبان تبلیغ و حتی ارائه دستاوردهای خود را ندارد چیزی نیست که قابل انکار باشد. رئیسی نجابت زیادی به خرج داد که از گفتن آنچه از دولت قبلی به او رسید خودداری کرد. ممکن است کسانی در ردههای چندم دولت سیزدهم این کار را کرده باشند، اما خود رئیسجمهور یا چیزی نگفته یا مشتی از خروارها بدهیها و تعهدات و وابستگیها و خرابکاریها را نقل کرده و نگفته که «زمین سوخته» تحویل گرفته است.
شاید این یک موضع اخلاقی خوبی باشد، اما برای مردمی که میخواهند ببینند انتخابشان در رأی دادن یا ندادن به او درست بوده است یا نه، برای آنها که میخواهند ببینند اشتباه کردهاند یا نه و برای کسانی که میخواهند در انتخاب بعدی تصمیم بگیرند، مهم است بدانند که رئیسی و دولتش در این دو سال چه کارها کرده و چه کارها که نکردهاند!
در این مقال نه قصد آن را دارم و نه توان آن را که به این پرسش ولو به اختصار پاسخ بدهم، اما تنها میخواهم به سفر اخیر رئیسی به کردستان اشاره مختصری کنم. این سفر که در حقیقت دومین سفر رسمی رئیسجمهور و کابینه سیزدهم به کردستان بود، در شرایطی انجام شد که سال گذشته از استانهای هدف در آشوبهای فتنهگران بود. هنوز یادمان نرفته است آن مغازهدار شریف را که در جریان بازدید رئیسجمهور از بازار سنندج و گفتوگو با بازاریان، به او شکلات تعارف کرد و سیل حملات بیرحمانه به او و خانوادهاش آنچنان شدت گرفت که وی را مجبور کردند یکی دو روز بعد کلیپ عذرخواهی منتشر کند!
جالب اینجاست که سفر دور اول رئیسجمهور به کردستان در تابستان سال پیش، ۱۸۰ مصوبه با اعتبار ۱۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان داشت و جالبتر اینکه پیشرفت خوب این مصوبات، کردستان را از نظر سرانه تخصیص اعتبارات سفرهای استانی در رتبه اول قرار داده است.
حالا در سفر اخیر رئیسی، وی در میان استقبال کمسابقه مردم از او در خیابانهای شهر، بیتوجه به تمام تمهیدات امنیتی از خودرو پیاده میشود و به میان مردم میرود و با آنها گام برمیدارد و به سخنانشان گوش میکند.
این را مقایسه کنید با رئیسجمهوری که حتی به وزیرانش وقت ملاقات نمیداد و جلسات سفر! استانی را از راه دور و پشت مانیتور برگزار میکرد و یک بار هم که به یک کارخانه رفت، تا داخل خط تولید را با خودرو رفت و حتی حاضر نشد برای یک لحظه هم از خودرو شاسیبلندش پیاده شود و حرف یک کارگر را بشنود!
بیدلیل نیست که مردم شریف کردستان آنچنان استقبالی از رئیسی کردند که خبرنگاران را هم حیرتزده کرد. این استقبال نه تنها در سنندج که در سقز و بانه هم صورت گرفت. بهخوبی میشد نهایت شادمانی و نشاط را در مردمی دید که پس از ۱۹ سال از کلنگ خوردن طرح بزرگ راهآهن همدان – سنندج در دولت خاتمی، شاهد «افتتاح واقعی» این پروژه ۴۲۰ کیلومتری بودند، نه «افتتاح نمایشی» و ناقص و تمامنشده دولت قبل، که حتی یک بار هم در همه این سالها، از این خط قطاری حرکت نکرد!
همچنین مردم خوب سقز که پس از ۲۷ سال از کلنگخوردن پروژه فرودگاه این شهر، حالا با دست سید ابراهیم رئیسی بهرهبرداری از آن را به چشم دیدند و شادی کردند.
من به بسیاری از طرحها و پروژههای دیگر این سفر از جمله رفع مشکل کولبران و افتتاح بازارچه مرزی و ورزشگاه و آبرسانیهای جدید در کردستان اشاره نمیکنم تا تصور نشود که این یک یادداشت تبلیغاتی است؛ که البته اگر میبود هم خوب بود! اما واقعاً حیف است که اینهمه کار در این شرایط سخت اقتصادی و تحریم انجام شود و دستگاه تبلیغاتی دولت فعلی از حداقل تبلیغات رسانهای هم عاجز باشد، تا فرصت به دست نامردانی بیفتد که یک تپق کلامی از یک سخنرانی رئیسجمهور را دستمایه طنز و استهزا و کوبیدن مردی کنند که شب و روزش را برای خدمت گذاشته است، تا خدماتش و کارهای کارستانش دیده نشود؛ و متأسفانه باید گفت که آنها در کارشان موفقتر از کسانی هستند که وظیفه روشنگری از خدمات نظام را دارند. البته اگر مردم در سایر نقاط کشور از خدمات و تلاشهای رئیسی و دولتش در کردستان یا هر جای دیگر بیاطلاع بمانند، حداقل خود مردم آن مناطق که میدانند حالا چه اتفاقاتی در شهرهایشان افتاده است. مردم بانه و برخی شهرها که میدانند که پیش از این روزی شش ساعت بیشتر آب نداشتند. اهالی سنندج که میدانند تا سه روز پیش قطاری در این مسیر سوت نزده بوده و حالا دیگر نه یک شکلات، که شیرینیها پخش میکنند و از ملامت هیچ فتنهگر وابستهای هم نمیترسند و شادی خود را پنهان نمیکنند.
من هم مانند دهها هزار نفری که در هر شهر کردستان به استقبال رئیسی آمدند، شادمانی خودم را پنهان نمیکنم و میگویم: سلام آقای رئیسجمهور! خدا قوت.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا( ع)
اولین قافله عراقی
خدمت خیرین وخادمین گرامی
✅روز سه شنبه 16 /۸ قافله45نفره زائران پیاده آقاجانمان امام رضاع به میزبانی واسکان خیر محترم مجید برکات مورد استقبال 🌹🌹قرار خواهند گرفت
باتقدیر وتشکر ازمیزبانی و زائر داری
خادم اهل بیت عصمت وطهارت ع
✅ستاداستقبال مردمی زائران پیاده امام رضا ع خراسان شمالی
هدایت شده از پیاده روی حرم تا حرم🌹
باسلام وادب
به استحضار خادمین وخیر
محترم می رساند .
باعنایت به حضور زائران پیاده عراقی امام رئوف درسال ۱۴۰۲ هزینه یک نفر زائر در ۲۴ ساعت اسکان وتغذیه درشهرستان ۹۰/۰۰۰تومان می باشد
✅ 💳 حرم تاحرم ویژه
زائران پیاده امام رضا( ع) 5892101363802204
به نام حسین حمیدی تقدیم میگردد.
ویا ☎️۰۹۱۰۴۶۷۵۳۸۳ حسین غفاری تماس حاصل بفرمایید
✅ستاداستقبال زائران پیاده امام رضا(ع) خراسان شمالی
تقدیرنامه🌹🌹🌹
باسلام وادب
✅ اولین قافله 45 نفر زائران پیاده آقاجانمان
امام رضاء(ع ) به میزبانی
حاج مجید برکات خادم محترم اهل بیت عصمت وطهارت مورد استقبال وپذیرایی قرارگرفتند.
تقدیروتشکر به عمل می آید🌹
✅ستاداستقبال مردمی زائران پیاده امام رضا ع خراسان شمالی