eitaa logo
موکب اصحاب خراسانی
263 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
8.5هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهدای ایران
🔴 سفر بشار اسد به امارات تا چندصد متری کاخ اسد رسیده بودند. کار تمام بود تا اینکه در تمام دنیا یک نفر خلاف اراده بقیه گفت: بشار باید بماند! حتی در داخل هم نسبت به این جمله مردد بودند! 🔹امروز منطقه نجات پیدا کرد و دشمن دیروز اسد برای استقبال به فرودگاه می رود! 🔹تاریخ غرب آسیا ناجی خود را فراموش نخواهد کرد! 💢کانال خبری @shohadayeiran57
هدایت شده از شهدای ایران
⭕️ می‌گفت بسیجیا همیشه در حال بخور بخورن! + گفتم آره حتی ایام نوروز هم تو مناطق محروم خونه میسازن و فحش میخورن...! ✍ محمد جوادم 💢کانال خبری @shohadayeiran57
هدایت شده از طلبه‌ی پاسخگو
📌لطیفه و احکام شرعی بدشانس‌تر از اونی که هیچ‌کس دعوتش نمی‌کنه، اونی هستش که توی یه روز ، ۲جا دعوت می‌شه اما یکیش رو نمیتونه بره😊 ✍️اگر روزه دار ضعف شدید نداشته باشد مستحب است اول وقت، نماز مغرب را بخواند سپس کند🍜 ولی اگر به حدی ضعف دارد که تمرکز در نماز ندارد، بهتراست اول کند🍝 همچنین اگر شخصی سر سفره منتظر اوست. 🖌طلبه پاسخگو @talabeh1369
هدایت شده از 🧭 جهاد تبیین 🧭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مهمترین و اثرگذارترین اتفاق اقتصادی ایران در سال 1401 چه بود؟! 🇮🇷 ➖〰➖〰➖〰➖ ☑️کانال 🔗👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2826371257C7c3c11bafe
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حوّل حالنا إلی أحسن الحال ★ • أحسن الحال یعنی چه؟ • چگونه می‌شود به این حال رسید؟ instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
💢دعوت پادشاه عربستان از رئیسی برای سفر به این کشور 🔹🔸معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور: ♦سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان در نامه‌ای به آیت الله رئیسی ضمن استقبال از توافق دو کشور برادر، از ایشان برای سفر رسمی به ریاض دعوت کردند و خواستار تقویت همکاری‌های اقتصادی و منطقه‌ای شد. ♦رئیس جمهور با استقبال از این دعوت، بر آمادگی ایران برای تقویت همکاری‌ها تاکید کرد. 🆔 @amarha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🍃🍃 🌺 🍃 ﷽ 💬امام علی علیه السلام در حکمت ۴۲۸ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: 🔹كلُّ يَوْمٍ لاَ يُعْصَى اَللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ 🔸هر روزى كه در آن نافرمانى خدا نشود، آن روز عيد است. 🌸يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ 🍃 ای تغییر دهنده دل‌ها و دیده‏‌ها 🌸يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ 🍃 ای تدبیرکننده شب و روز 🌸يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ 🍃 ای گرداننده سال و حالت‌ها 🌸حوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَال 🍃 حال ما را به نیکوترین حال تغییر ده یا مقلب، قلب من در دست توست یا محول، حال من سرمست توست کن تو تدبیری که در لیل و نهار حال قلب من شود همچون بهار 🌹تقارن بهار طبیعت «روز نو» با بهار قرآن« تحول روح» که به یقین تابش و بارش تجلی رحیمی و رحمانی ذات اقدس الهی را به همراه دارد، بر شما مبارک باد. 🌺 🌸🍃 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
🔸آقا امام رضا، پرچم جمهوری اسلامی ایران، و رهبری که ایران را در میان سیل دشمنی ها با اقتدار و صلابت حفظ کرده است. 🔹پنجره ای رو به امید و آبادی.. سال ۱۴۰۲ مبارک و پیروز باد.. ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛
•┄✮بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ✮┄• عرض سلااام و ادب و احترام بر شما سروران والاقدر ☺️🌺 صبح اولین روز سال جدیدتـــون فرخنده ومالامال یاد خدا الهی که امروزتون قرین خیر و نیک‌بختی و آغازگر خوشی‌هاتون باشه🤲 سال نوی همگی مبارک باشه 🌹☺️ ان شاءالله سال پرخیر و برکتی باشه براتون ... پر از اتفاقات خوووب و عالی 👌✨ پر از جهش های علمی و اخلاقی و اقتصادی و....👌✨✨ تشكر از خداوند برای بودن خوبانی چون شما در سالی كه گذشت و آرزو برای داشتنِ شما در سال پیش رو... ارادتمند همه شما‌ هستیم ☺️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ موکب اصحاب خراسانی
✨ شعار سال ۱۴۰۲ 👈🏻 «مهار تورم، رشد تولید» 🔻 رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲: من با توجه به همه‌ی جهات، هم تورّم، هم تولید داخلی، این چیزهایی که مهم است، تورّم که مشکل اصلی است، تولید داخلی که حتماً یکی از کلیدهای نجات کشور از مشکلات اقتصادی است، با توجه به اینها شعار سال را اینجور اعلام میکنم: «مهار تورم، رشد تولید»، این شعار سال است. یعنی باید همه‌ی همّت مسئولین متوجّه این دو موضوع باشد. در درجه‌ی اوّل مسئولین، در درجه‌ی بعد همینطور که گفتم فعالان اقتصادی و فعّالان مردمی و کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند و فعّالان فرهنگی، صدا و سیما که باید فرهنگ‌سازی بکند در این زمینه‌ها، همه‌ی اینها باید متوجه این دو نکته‌ی اصلی باشند، در درجه‌ی اول مهار تورّم، یعنی واقعاً تورّم را مهار کنند و کاهش بدهند تا آنجایی که ممکن است کاهش بدهند و مسئله‌ی تولید را افزایش بدهند. ۱۴۰۲/۱/۱ 💫 🔍 متن کامل پیام👇🏻 https://khl.ink/f/52249
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
✨ در سالی که گذشت... 👈🏻 فشار به دهک‌های پایین جامعه تلخ‌ترین مسئله اقتصادی بود ❇️ رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲: تلخیها [در سال ۱۴۰۱] عمدتاً تورّم بود، گرانی بود که حقیقتاً تلخ است. بخصوص گرانی در قیمت موادّ خوراکی و لوازم اصلی زندگی، که وقتی که قیمت خوراکیها و موادّ اصلی زندگی افزایش زیادی پیدا میکند بیشترین سنگینی‌اش به دَهَکهای پایین جامعه می‌آید. چون در سبد خانوار، برای آنها بیشترین سهم را خوراکی و موادّ اصلی و ضروری زندگی دارد. لذا فشار، بیشتر به آنها می‌آید که این خب البته جزو تلخیها بود و به نظر من در عمده‌ی مسائل اقتصادی کشور این نقطه، نقطه‌ی اساسی‌تر و مهمتری بود که تلخ بود. ۱۴۰۲/۱/۱ 💫
🌹چه کسی قرض های تفحص کننده شهدا را ادا کرد؟ می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از تجار بازار تهران.... علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهدا، حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم...  یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم...  یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین.. تا اینکه...  تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم... با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....  بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد... دادگر... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من...  استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...  قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند...  با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم...  "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفتم و گریه کردم...  دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»  وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی در  خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم... هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.. به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...  گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم؟  🧕وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد...  جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟  💬 همسرم هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود... خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم... مات مات...  کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.. مثل دیوانه ها شده بودم... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.. می پرسیدم: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...؟  نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم... شهید سید مرتضی دادگر... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم...  شرمنده شهداییم 😭😭😭💔💔💔 شهیدی که قرض هایم را داد+عکس - مشرق نیوز https://www.mashreghnews.ir/news/331021/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%B6-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3