eitaa logo
•منتظࢪاݩ‌مھدۍ؏ـج•‌
228 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
13هزار ویدیو
119 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Farahmand.Komeil.mp3
30.74M
🌺 دعای کمیل مخصوص شب های جمعه☝️☝️ 🎙 👈 محسن_فرهمند ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 الزام و اجبار به حجاب و نمازسوال: پدر و مادر تا چه حد می توانند فرزندان خود را در زمینه حجاب یا نماز اجبار کنند؟ 🎤حجت الاسلام
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دروغ مصلحتیسؤال: دروغ گفتن برای رفع اختلاف و ایجاد صلح بین مسلمانان چه حکمی دارد؟ 🎤حجت الاسلام
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃هیچی حالمو خوب نمیکنه الی حرم 🍃چقدر التماس کنم و بهت بگم آقا حرم 🎙 سید_رضا_نریمانی ⏯ نماهنگ 🌷 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🌙 شب_جمعه
قرائت هرشب دعای فرج به نیت ظهور 🕊 ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خامنه ای حفظه الله: 🇮🇷ملت ایران عاشق مبارزه با صهیونیست هاست🇮🇷 نماهنگ_آماده_ایم✌️ کاری دیگر از گروه جهادی《هتنا》از شهر کریمه‌ی اهل بیت حضرت معصومه (س) در محکومیت جنایات رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی و تجدید بیعت با رهبر عزیزتر از جانمان❤️ مقاومت_غزه مقتدر_مظلوم ما_ملت_ایرانیم رژیم_کودک_کش ✅نشر_حداکثری
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سکته چشمی از طریق موبایل در شب*. 👆🏼👆🏼👆🏼 لطفاً هم خودتان رعایت کنید و هم برای دیگران ارسال نمایید
💌 رفع موانعِ فرج ..اِجماعاً صلوات... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وحشُرنامَعَهُم ولعَن اعدائَهُم ..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 💕 » نشسته بوديم داخل اتاق. مهمان داشتيم. صدايي از داخل کوچه آمد. ابراهيم سريع از پنجره نگاه کرد. شخصي موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگيرش... دزد... دزد! بعد هم ســريع دويــد دم در. يکي از بچه هاي محل لگدي به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمين شد! ِ تکه آهن روي زمين دســت دزد را بريد و خون جاري شــد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد ميكشيد که ابراهيم رسيد. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سريع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دســتش را پانسمان کردند. بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز كنارش نشست؛ چرا دزدي ميكني!؟ آخه پول حرام كه... دزد گريه ميكرد. بعد به حرف آمد: همه اينها را ميدانم. بيكارم، زن وبچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهيــم فكري كرد. رفــت پيش يكي از نمازگزارها، بــا او صحبت كرد. خوشحال برگشت و گفت: خدا را شكر، شغلي مناسب برايت فراهم شد. از فردا برو ســر كار. اين پول را هم بگيــر، از خدا هم بخواه كمكت كند. هميشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگي را به آتش ميكشد. پول حلال كم هم باشد بركت دارد ☆☆☆ـ صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور 1359 بود. ابراهيم و برادرش را ديدم. مشغول اثاثكشي بودند. ســلام كردم وگفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم. با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشــه. جواب داد: باشه اگر شد من هم ميام. ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه ميكردند. ســاعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكري با يك جيپ آهو،پر از وسایل تدارکاتی آمد.علی خُرّمدل هم بود. من هم سوار شدم. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاثكشي نداشتيد؟! گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم. روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختي بســيار و عبــور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب. هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باوركند. مردم دسته دسته از شهر فرار ميكردند. ...🕊