1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینا بسیجین😎✋😌✌️🤞
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🚩#آیت_الله_بهجت رحمةاللهعلیه:
🔻 استادم #سيدعلي_قاضي را در خواب ديدم
به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد.
ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه #زيارت_عاشورا ميخواندم.
🥀وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند.
شخصي نزد #امام_صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟
💠#امام_صادق(ع) فرمودند: #زيارت_عاشورا را زياد بخوان.
🍃آن فرد گفت چگونه با خواندن #زيارت_عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم.
امام صادق فرمود:
🌺مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد:
✨ اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟✨
👌يعني خدايا #شفاعت_حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
#زيارت_عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
#اطلاعیه❗❗
به استحضار مردم شهید پرور و عزیزمان میرسانیم که ان شاءالله چهارشنبه شب مراسم یادوارهی شهدای گمنام ،شهدای ورزشکار و شهید مدافع حرم عباس دانشگر همراه با نماز مغرب عشاء برگزار خواهد شد
مکان:اصفهان،شهرستان دهاقان،تپه نورالشهدا،هیئت شهدای گمنام
توجه❗
عزیزانی که نمیتوانند به صورت حضوری در مراسم شرکت کنند میتوانند از طریق صفحه مجازی ما در آپارات مراسم رو به صورت زنده مشاهد کنند
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
❤️🕊
ای که ره صد ساله یک شبه پی نمودی
نقش رخ خود بر پهنه گیتی نقش نمودی
مثال اربابت را سر بریدن
آنان که پای اسیران به بازار کشیدن
بدنت را در بازار کشانیدن
یا حسین
شاعر: میثم قلجه
#مدافعان_عاشقی
#شهید_محسن_حججی
#سالروز_مدافعان_حرم
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
باسلام
هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم
🌷 بسیجی شهید علیرضا مذهب شناس
🌷 تولد ۶ اسفند ۱۳۴۳ تهران
🌷 شهادت ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ ارتفاعات کله قندی مهران
🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
🤲 فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ اگر بناست همه چیز دنیا با مرگ پایان یابد چه بهتر است که شهادت پُرافتخار، آخرین فصل زندگی انسان باشد
✅ شما خواهران حزب الله گوش به فرمان امام باشید و امام را تنها نگذارید و کاری زینبی کنید چون که ما رفتیم و کاری حسینی کردیم.
✅ جنازه ام را به محل بیاورید و در تابوتم را باز کنید و لباس هایم رامرتب کنید و وصیت نامه ام را بالای سرم بخوانید و به تمامی مردم نشانم دهید که ببینند چیزی از این دنیا نمیبرم و با افتخار و سرافرازی و سربلندی به دیدار سالار شهیدان میروم
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
بعد از کـــربلا چه گذشت ۲
❶ دفن شهدای کربلا
روز دفن بدنهای مطهر حضرت سیدالشهداء
علیهالسلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت
به یاری جمعی از بنیاسد و با راهنمایی
و نظارت امام سجاد علیهالسلام
که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود
تا اجساد را شناسایی و دفن کنند
در کربلا صورت گرفت[1]
❷ ورود اهل بیت به کوفه
روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم
السلام با حالت اسارت به کوفه است
چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد
دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی
حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید
و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچهها
و بازارها موکل گردانید که احدی از شیعیان
امیرالمؤمنین حرکتی نکند
سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود
برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند
و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند
مردم با دیدن حالت زار ذریّه پیامبر و
سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در
هودجهای بدون پوشش صدا به گریه
بلند نمودند
زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین
و امام زین العابدین علیهم السلام
به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک
ایراد خطبه نمودند که عدهای از لشکر
با دیدن این اوضاع از کرده خود
پشیمان شدند[2]
سر حسین ابن علی علیهالسلام در داخل
سپر کنار ابن زیاد قرار داشت با چوب بر
لب و دندان اباعبدالله میزد و میخندید
زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود
وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را
مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله
وارد میکند!
صدا زد: ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین
بردار که بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا
این لبها را میبوسید سپس شروع به
گریستن کرد
ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را
بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی
اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را
از دست دادهای، میدادم همین الآن سرت را
از بدنت جدا کنند
زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا
چه کردی؟! سپس از مجلس خارج شد
و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده
خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید
و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید
تا نزدیکان شما را بکشد
حضرت زینب سلام الله علیها در گوشهای
از مجلس ابن زیاد نشست زنان و کنیزان
اطرافش را گرفتند
ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که این
چنین گوشهنشینی اختیار کرده کیست؟
کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان
گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول
خداست
این بار ابن زیاد با شماتت گفت:
خدا را سپاس که شما را کشت
و حرکتتان را باطل گردانید
زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم
که به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت
و از پلیدیها پاک ساخت
همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ
میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه
ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
حضرت زینب فرمود: من جز زیبائی و خوبی
چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند که خدا
شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود
و به قتلگاه آمدند
و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند
و با تو مخامصه میکنند
آنگاه خواهی دید که پیروز کیست؟
مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه
ابن زیاد از نحوه پاسخگویی حضرت زینب
به خشم آمد و خواست او را بکشد
عمروبن حریث گفت:
این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است
و نباید او را مواخذه کرد
سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت
و امام زین العابدین را دید و پرسید:
کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین
ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را
در کربلا نکشت؟
امام سجاد فرمود: برادر دیگری داشتم
به اسم علی که شما او را کشتید
ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید:
نه خدا او را کشت!
امام سجاد فرمود: آری خدا جان هر کس را
هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد
مگر به اذن او
جسارت و حاضر جوابی امام
خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد:
تو را چنین جرأت است که جواب مرا میدهی! جلاد نفسش را بگیر
حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا
پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت:
پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی
کافی نیست برایت؟
غیر از این جوان چه کسی را برای ما
باقی گذاشتی؟
اگر میخواهی او را بکشی اول مرا بکش
ابن زیاد نانجیب شرمنده شد
و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی!
براستی حاضر است با او کشته شود
❸ روز شهادت امام سجاد علیهالسلام
بنابر قولی در این روز در سال ۹۴ هجری
در سن ۵۷ سالگی واقع شده است
و قول دیگر ۲۵ محرم است
منابع:
[1]تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷
[2]لهوف، صفحه ۲۰۰
بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۱۴
ارشاد القلوب، صفحه۲۲۸
طبری، ۳۷۱/۱
نفس المهموم صفحه۴۰۴
کامل ۸۱/۴
15.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ شیرین میشد دنیا به کامم
با تلخی ِ چای عراقی:)