eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
1.1هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
141 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
-می آیند و می روند و این جمهوری اسلامی است که ایستاده است😌
تو دارى با احساساتش بازی میکنی در حالیکه او در هر سجده نمازش... از الله ميخواهد حلالش باشى... آدم باش...
هم‌فحش‌دادن‌آسونه‌ هم‌احترام‌گذاشتن‌ هم‌هفت‌خط‌بودن‌آسونه هم‌یک‌رنگ‌و‌بی‌ریا‌بودن‌ فقط‌بستگی‌داره‌سرچه‌سفره‌ای‌بزرگ‌شده‌باشی . . !
"خیال خنده های تو شده آرزوی هرشبم " ♥️
قول میدی🤝 اگه خوندی؛🙂 تویکی ازگروه‌ها یــا کانالها که هستی کپی کنی؟🙂 اللهم!(: عجل!(: لولیک!(: الفرج!(: اگه پای قولت هستی کپی کن تا همه برا ظهور حضرت مهدی(ع)دعا کنن ..
محبوب"حسین"باش نه محبوب جماعت . . .
- یجوری درس بخونید که اسمتون بره تو لیست " ترور مستکبرین عالم "
امید غریبان تنها کجایی مولای من .... چرا هرچی میگردم پیدات نمیکنم آقا جان ....بیا تا جوانم بده رخ نشانم. که این زندگانی فانی وفایی ندارد
در این ڪوچہ‌هآی بُن بست نَفْس ، ممکن نیست |🕊 باید چگونہ زیستن بیآموزیم از آنان کہ گمنام رفتند..! .. گاهے نگاهے ..
4_5929134805177339476.mp3
4.53M
مداحی سلام فاطمہ مداح:محمد غلوم🎤🎧 کسایی که مداحی عربی دوست دارن🙃
⛅️🦋 بهش ایمان داشته باش ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیا اینجا دهه هشتادین؟ 🕊طرح_شهید_عباس_دانشگر 🆔 @tarh_shahid_abbasdaneshgar ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فرازی از وصیت نامهٔ شهید حرکت،جوهره‌ی اصلی انسان است و گناه،زنجیر. من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است. سکون مرا بیچاره کرده؛ در این حرکت عالم به سمت معبودحقیقی، دست و پایم را اسیر خود کرده. @montazeran_zohor_13
پُست‌ِفیسبوک‌ِشهید‌احمد‌مشلب!(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای این دختر بچه داره جهانی میشه سرود زیبایی که این دختر بچه در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی خونده واقعا شنیدن داره بر ریتم آهنگ مختارنامه @montazeran_zohor_13
رفتار شهید بروجردی با یک سرباز...  بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   خودش را برای رفتن به ماموریت آماده می‌کرد که یک «سرباز» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم. ‌محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت می‌کنی و او هم به تو می‌گوید که نمی‌شود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید. این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت می‌کنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد. محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد می‌خواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسه‌ای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم. ‌اما سرباز که هنوز نمی‌دانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کاره‌ای که دخالت می‌کنی؟! من با بروجردی کار دارم. ‌محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم. سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر می‌خواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس. ‌اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت: حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم می‌شود این عصبانیتت را فرو نشاند. از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و عاقبتش ختم به شهادت شد.
اخرین جمله به خواهر قبل شهادت: چادرت را بپوش🥀 بینهایت از غیبت کردن متنفر بودن و بقول همکاران و دوستانشون در موقع صحبتها توی جمع همکاران و دوستان هر جایی صحبت غیبت میشد سریع حرف رو عوض میکردن...🥀 سالروز شهید والا مقام 🌹