eitaa logo
کانال منتظران مهدی(عج)
2هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
514 فایل
❗بسم‌رب‌الشـهداء❗ 💔براے هر کسے کار مےکنیم جز #خــــدا 🖊! - #شهیدابراهيم‌هادے کپی ازادلینک دعوت کانال ما https://eitaa.com/Montazerane_Mehdi ایـݩ #ڪانالـ وقفـ آقای غریبمانـ است😔
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ♨️اگر راست می‌گوییم...❗️ دوست‌در راه‌محبت‌دوست آنچه‌دارد می‌دهد.ماهم اظهار‌علاقه‌ومحبت🔸 به‌خدا می‌کنیم لکن‌دروغی!!! تابه حال‌چه وقت‌ازیکی خواهش‌های نفسانیمان برای‌خدا‌گذشت⁉️ کرده‌ایم؟چه وقت‌ازیک معصیت برای‌رضای خدا‌صرف‌نظر کردیم «فقط‌ می‌گوییم: «یابن‌الحسن ‌بیابیا🔸 چه‌وقت برای‌رضای امام‌زمان عجل‌الله دریک‌معصیت نفست‌راکنترل کردی؟ چشمت راکنترل کردی؟زبانت رادرمحفل ومجالس به‌خاطر‌رضایت امام‌زمان‌عجل‌الله کنترل کردی؟کدام‌وقت؟ ‌ 🦋أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ‌_لِوَلیِڪْ‌_ألْـفَـرَجـ⛅️     @shahidbabeknoori
💠 #✍تلنگر_مهدوی امام زمان ظهورمیکند اما.... امام زمان ظهور میکند و این اتفاقی زیباست و زیباتر از این هم وجود ندارد اما بد ماجرا اینجاست که ما انسان ها فقط دل و قلب مان را به ظهور ایشان امیدوارم کرده ایم و هیچ کاری نمی کنیم. این مانند همان کسی است که هزاران آرزو و خیال در سر دارد اما همچنان سرجایش نشسته و هیچ کاری نمی کند. قطعا این فرد به این آرزوها  حتی اگر هزاران بار بگوید من آن آرزوها را دوست دارم و میخواهم که برآورده شوند نخواهد رسید. ظهور منجی دو عالم هم همین گونه است، ما فقط با آرزو و دعا نمی توانیم ظهورشان را نزدیک کنیم. هر کدام از ما وظیفه ای به عنوان یک مسلمان و مومن داریم. عمل به اعمال مومنانه همان اقداماتیست که برای رسیدن به آرزوی مان باید انجام دهیم. @shahidbabeknoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【‌】 👌به ندای قلبت توجه کن.. •هر کی تورو یاد خدا انداخت متاثر شو 🎙استاد پناهیان @shahidbabeknoori
🌹 🦋 این دل غمزده را فقط تو درمانی آقا جان... 💔 این صاحبنا...؟🥀 @shahidbabeknoori
من طاقت نادیدن روی تو ندارم مپْسند که در حسرت دیدار بمیرم ...؟ @shahidbabeknoori
- آرزویم است که از شدت عشقت بمیرم! @shahidbabeknoori
گریه‌ام پرسید از دلتنگـــــــی‌ام تکلیف چیست؟ گفت خوب است انتظار امّا بمیری محشر است @shahidbabeknoori
♡•• چگونہ جان ندهد عاشقۍ ڪہ دلتنگ است؟ ڪسۍ ڪہ با غمـِ دورے مُدامـ در جنگ است ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💔 @shahidbabeknoori
🌃|•شہـــــر بۍیار مگر ❓|• ارزش دیدن دارد..؟! @shahidbabeknoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزند شهید مدافع حرم اسماعیل غلامی یار‌احمدی، ساک‌شو جمع کرده میخواد بره سوریه با دشمن ها بجنگه چون باباشو کشتن پسر کو ندارد نشان از پدر :) 💔 @shahidbabeknoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیت شهید محمد مهدی مکرمی 🔴🔴🔴صوتی که شهید مکرمی درخواست داشته سر قبرش پخش بشه و مردم بشنون @shahidbabeknoori
پیام شهید مکرمی به یکی از رفقاش @shahidbabeknoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام...😭 تو هفته ای دوبار توبه میکنی به جام...💔 تو منتظر تر از منی....💔 @shahidbabeknoori
27.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¦خدانکند‌که‌برای‌تعجیل‌فرج‌امام‌زمان‌|؏ ¦دعاکنیم،‌ولی‌کارهایماں ¦برای'تبعیدفرج'‌آن‌ حضرت‌باشد! ¦آیت‌الله‌بهجت🌱. . @shahidbabeknoori
⃣ نام‌‌↞شهید محمود رضا بیضایی جزء شهداے↞مدافع حرم🕊 نام جهادے↞حسین نصرتی🌾 تاریخ تولد↞۱۳۶۰/۹/۱۸♥️🎊 محل تولد↞تبریز🏡 وضعیت تاهل↞متاهل داری یک فرزند دختر به نام کوثر🌸 سن شهادت ↞۳۲ سال🥀 تاریخ شهادت↞۱۳۹۳/۱۰/۲۹📆 محل شهادت↞منطقه قاسمیه جنوب شرقی دمشق💔 مزار↞گلزار شهدای تبریز🍂 نحوه شهادت↞اصابت ترکش حاصل از تله انفجاری به ناحیه سینه و سر🥀 ڪتاب ↞تو شهید نمیشوی ﴿زݩدھ نگہ ڋاشټݧ یاڋ و خاطࢪھ شهڋا ڪمتࢪ از شهاڋټ نیسټ‌‌﴾ ﴿حضࢪټ آیټ الله خامنھ ا؎﴾ ╔═══•◈🌸🕊◈•═╗ @shahidbabeknoori ╚═•◈🌸🕊◈•═══╝ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌
💠 محمود رضا بيضايي(شهيد مدافع حرم ) 💠 : شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجانشرقی در مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد. فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و بدنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که بخاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد. در سال ۷۸ با اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، عازم خدمت سربازی شد. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در پادگان الزهراء (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز به انجام رساند. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود. بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد. پرکاری و ساعت‌های انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگی‌های بارز او بود بطوریکه کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. بدلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد. علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت. محمودرضا به زبان عربی تسلط کامل داشت و آنرا با لهجه‌های عراقی و سوری تکلم می‌کرد و بخاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشت. به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همینطور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آنها را می‌ستود. با آغاز جنگ در سوریه از سال ۹۰ برای دفاع از حرمهای آل الله (ع) و آگاهانه عازم سوریه شد. سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دیماه ۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکش‌های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض شهادت نائل آمد. ❤️شهادت: 29/10/92 /قاسميه در جنوب شرقي دمشق مزار شهید:تبريز/گلزارشهدا @shahidbabeknoori🕊
شهیدانه؛🕊 حکایت یک جمله ناب ۳۲ روز قبل از شهادت چند هفته بعد از شهادتش، یکی از هم‌سنگرهایش جمله‌ای را به زبان عربی برایم پیامک کرد که اولش نوشته بود: «این سخنی از محمودرضاست.» جمله این بود: «إذا کانَ المُنادِی زینب (س) فأهلا بِالشَهادة.» یعنی اگر دعوت کننده زینب (س) است، پس سلام بر شهادت. چیزی در جواب آن بزرگوار نوشتم که در دو دقیقه بعد خودش تماس گرفت. از او پرسیدم: «این حرف را محمودرضا کجا زده؟» گفت: «آخرین باری که تهران بود و با هم کلاس برگزار کردیم، این جمله را اول کلاس روی تخته سیاه نوشت. من هم آن را توی دفتر یادداشت کردم.» تاریخ کلاس را پرسیدم، گفت: «۲۷ آذر بود.» حساب کردم، ۳۲ روز قبل از شهادتش بود. خاطره ای از همرزم شهید محمود رضا بیضایی شادی روح شهدا به خصوص شهید محمود رضا بیضایی صلوات @shahidbabeknoori