eitaa logo
کانال "منتظران ظهور"
184 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
110 فایل
🔴کانال منتظران ظهوردر حوزه مهدویت ،سیاسی و اقتصادی فعالیت دارد.🇮🇷 https://eitaa.com/Montazernezohoor_1313 🔴جهت ارتباط با ادمینها⌨️ @musvij @mozammelll @hijabactor  کاربر یا مهدی✨ 🔴لینک گروه منتظران ظهور http://eitaa.com/joinchat/354091038Cac6587cda4
مشاهده در ایتا
دانلود
۵) ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.
۶) ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.
٧) ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم 📚رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا ص 411
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ✍ از بزرگی اسم مشکل نترسید 🔹شخصی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. 🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁنجا ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ‌ﺳﻤﺖ خانه‌اش ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. 🔹نزدیک خانه، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: چطور ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ‌ای؟! 🔸آن شخص ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ، ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. 🔹ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: برای چه از حال رفتی؟ 🔸گفت: فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است! 🔹بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده. وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪ. 🔸ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ▪️وارث خون خدا و پسر خون خدا به خدا خون خدا منتظر توست بیا... ▪️صبح هم منتظر صبح ظهور تو بُوَد روز ما و شب ما منتظر توست بیا... ▪️بر سر گنبد زرین حسین بن علی پرچم کرب و بلا منتظر توست بیا.. ✨اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج✨
🖤امام حسين(علیه السلام) در لحظات وداع به امام سجاد (ع) فرمود : «یا وَلَدی بَلِّغْ شیعَتی عَنِّیَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبی ماتَ غَریباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى‏ شَهیداً فَابْکُوهُ » ▪️پسرم، به شيعيانم سلام برسان و به آنان بگو: ▪️پدرم غريبانه کشته شد! پس برای او ندبه و عزاداری کنيد ▪️و به شهادت از دنيا رفت! پس برای اوگريه کنيد 📚معالی السبطين، ج ۲، ص ۲۰ و ۲۱ 🏴🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حمید هست✋ *پابرهنه تا بهشت...*🌙 *شهید سید حمید میر اَفضلی*🌹 تاریخ تولد: ۱۷ / ۱۱ / ۱۳۳۵ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۱۲ / ۱۳۶۲ محل تولد: قطب آباد،رفسنجان محل شهادت: جزیره مجنون *🌹همرزم← لات بود و همه از دستش داد داشتند🍂 اما بعد از شهادت برادرش تغییر کرد🍃یه روز اومد خونه از مادر حلالیت طلبید و خداحافظی کرد و رفت ...🕊️ به جبهه که رسید کفشاشو داد به یکی و دیگه تو جبهه کسی اونو با کفش ندید،🌙می‌گفت: اینجا جایی هست که خون شهدامون ریخته شده.💫معروف شد به «سید پا برهنه»🌙سيد حميد روزها مانند شير در ميدان رزم، می‌جنگید💥 و شبها را به عبادت خداوند و خواندن نماز شب📿 آن هم با حالتی وصف ناشدنی می‌پرداخت.🌙 شب‌های زيادی دنبال سيد می‌رفتم كه بدانم چكار می‌كند.‼️به گوشه‌ای می‌رفت و به عبادت می‌پرداخت📿 و يک شب متوجه شدم دست هايش را بالا گرفته و مرتب دعا می‌كرد كه خدايا به من توفيق شهادت عطا فرما.🕊️یکروز برايش كتونی آوردم قبول نكرد و پابرهنه ادامه می‌داد🌙وقتی كه پيروز شديم به شكرانه به نماز بر روی آسفالت های داغ ايستاد🥀عمليات خيبر بود كه اطلاع می‌دهند در يك محور عملياتی مشكلی پيش آمده است.🥀سيد حميد به همراه سردار شهيد همت فرمانده لشكر حضرت رسول🍃 سوار بر موتورسيكلت به طرف محور حركت می‌كنند🏍️كه با اصابت گلوله توپ💥 هر دو به شهادت می‌رسند.*🕊️🕋 *شهید سید حمید میر اَفضلی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *