هدایت شده از حضرت آیت الله دین پرور (دامتبرکاته)
#انفاق_در_راه_خدا
💢 امیرالمؤمنین علیه السلام گروهى از ياران خود را مخاطب ساخته و با لحنى #عتاب_آميز و #سرزنش_خيز مى فرمايد:
چرا اموالتان را که #از_خداست در راه خدا #نمیبخشید و #انفاق نمیکنید؟!
چرا خويش را در راه كسى كه آفريننده جانهاست، به #خطر نمی اندازید؟!
👈 درحالیکه خود را به نام خدا بر بندگانش #بزرگ میدارید.
📚 #نهج_البلاغه، #خطبه ۱۱۶، با ترجمه آیت الله دین پرور (دامت برکاته)
🆔 @Ayatollahdinparvar
هدایت شده از امین چهاردهی
🤐🤐مذموم بودن ریاست🤐🤐
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام أَنَّهُ ذَکَرَ رَجُلًا فَقَالَ إِنَّهُ یُحِبُّ الرِّئَاسَةَ فَقَالَ مَا ذِئْبَانِ ضَارِیَانِ فِی غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِی دِینِ الْمُسْلِمِ مِنْ طَلَبِ الرِّئَاسَةِ
در حضور امام کاظم علیه السلام در مورد مردیکه ریاست را دوست داشت،صحبت شد
حضرت فرمودند:
اگر دوگرگ به گوسفندیکه از گله اش جدا شده حمله کنند وبه او ضرر برسانند،ضررش از طلب ریاست برای دین
مسلمان کمتر است.
الکافی ج ۲ ص ۲۹۷✏️📚📒📝
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از چند کلام حرف حساب !؟
🔴📷 بانوی فرانسوی مدفون در راه #کربلا کیست؟
🔹 مقبره خانم دکتر ماری پیر والکمان در موکب شهید عارف حسینی در عمود ۱۷۲ مسیر راهپیمایی #اربعین قرار دارد.
🔹خانم والکمان استاد علوم سیاسی مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی پاریس بود که در ۱۸ سالگی مسلمان شد.
🔹خانم دکتر چند سال پیش در راهپیمایی اربعین شرکت و وصیت کرده بود در این موکب دفن شود.
___
به #کانال_چند_کلام_بپیوندید.👇
Join🔜 @chandkalam🙏
♻️ #لطفا_نشر_دهید🌹🌹
هدایت شده از نماز شب خوانها
آیةالله میرباقری:
⏰ آدم باید برای نفْس خودش نقشه بکشه، و الّا نفْس برای شما نقشه می کشه. اگر سر شب نخوابی نمیذاره سحر پا بشی. چه هوس بی خودیه، آدم دلش میخواد سحر بلند بشه ولی سر شب نمیخوابه.
🦋 خدای متعال می فرماید میل به خوب شدن را خیلی ها دارند.
میل که به درد نمیخوره، اراده لازمه. اگر آدم اراده داره باید مقدماتشو درست کنه. سر شب آدم بخوابه دیگه.
⏰ با نفْسش آدم اگر کلک نزنه اینجوریه. سر شب بخوابی، غذا کمتر بخوری، بهش وعده خواب بعد از طلوع آفتاب بدی، که این نفس قانع بشه، وگرنه نمیذاره برای نماز شب بیدار بشید.
🌸️ آثار نمازشب .
☀️ پاک شدن گناهان .
🔸یکی از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه میباشد.
🔸در جلد سوم کافی صفحه ۲۶۶ در ذیل آیهی شریفهی «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»(سورهی هود، آیهی ۱۱۴) حضرت میفرمایند:
🔸«صلوة المؤمن باللّیل تذهب بما عمل من ذنبٍ بالنّهار»؛
یعنی انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده پاک میشود.🤗
@namazshabkhanha
🔴 تئوری سوسک در توسعه شخصی
Cockroach Theory for self development
داستانی در این رابطه وجود دارد که منسوب به ساندار پیچای (Sundar Pichai) است.
ساندار پیچای، یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت گوگل و به جای لری پیج انتخاب شد.
این داستان را ساندار در سخرانی خود در گوگل I/O بیان کرده است و تئوری سوسک در توسعه شخصی از آن نشات می گیرد:
”در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر می زند و بر روی یک خانمی می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد می کند. وحشت زده بلند می شود و سعی می کند با پریدن و تکان دادن دست هایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده می شوند. بالاخره آن خانم موفق می شود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر می زند و روی خانم دیگری نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش می شود که همین حرکت ها را تکرار کنند! پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند. در اثر واکنش های خانم دوم، این بار سوسک پر می زند و روی پیشخدمت می نشیند.
پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه می کند. زمانی که مطمئن می شود، سوسک را با انگشتانش می گیرد و به خارج رستوران پرت می کند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه می کردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار هیستریک شده بود؟ اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟ چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این نا آرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت می کند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت می کند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم می شود. من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد. آن خانمها به اتفاق رخ داده واکنش نشان دادند، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد. واکنش ها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخ ها همراه با تفکرند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است. آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است. او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است.”
.
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین خبر : همخوانی متفاوت که در مدارس غوغا کرده
تاریخ انتشار: 98/08/02 - 18:40
فارس/ «سند ۲۰۳۰» هرچی رشته بود پنبه شد...
ما را در کانال «آخرین خبر» دنبال کنید
akharinkhabar.ir/social/5755371
هدایت شده از پونز
❇️ رهبر انقلاب
«بنده در مورد همین چیزهایی که اخیراً در مجلس مطرح شد در این چند ماه اخیر، گفتم مجلس مستقلّاً خودش قانون بگذراند. فرض کنیم موضوع مبارزهی با تروریسم یا با پولشویی است؛ خیلی خب بنشینند یک قانون بگذرانند. هیچ لزومی ندارد که ما برویم چیزهایی را که نمی دانیم ته آن چیست یا حتّی می دانیم که مشکلاتی هم دارد، بهخاطر آن جهاتِ مثبت و جنبههای مثبت، قبول بکنیم.»
۹۷/۳/۳۰
📌 @ponezs
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
✨وَاحْذَرْ صَحَابَةَ مَنْ يَفِيلُ رَأْيُهُ وَيُنْکَرُ عَمَلُهُ فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِه✨
💠از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند.
📚 #نامه ۶۹
@nahjol_balagheh
هدایت شده از مردان خدا 📿
هرچه هست در خانه امام حسین است
يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند ميفرمودند پيرمرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی سادهای داشت يک اتاقی هم اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. مثلا يک چيزی خريد و فروش ميکرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران ميداد.
اين پيرمرد زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد و براي نمازجماعت خيلی هم سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است و در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنهای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباسی که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است ديگر نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که به چه حالت بميرد عبرت بگيريم به اين واعظ گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هنگام روضه خواندن همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان من پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما و از همه تشکرکرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم.
گفت ما آمديم به منزل به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد به هيئتيها گفتيم که فردا بايد يک دستهای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود هيئتها مي آمدند به سروسينهاشان ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد.
در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويهای که در زمان ما بودند پيرمردی بود حدود نود سال ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر ختم اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن گفت که مردم ميدانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی که برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم در بهشت کنار خودم قرار ميدهم. بعد گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری است در خانه امام حسين عليه السلام است.
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از امین چهاردهی
🔥🔥🔥تکبر وغرور🔥🔥🔥
وَ رَوَی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فِی جَهَنَّمَ لَوَادِیاً لِلْمُتَکَبِّرِینَ یُقَالُ لَهُ سَقَرُ شَکَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی شِدَّةَ حَرِّهِ وَ سَأَلَهُ أَنْ یَتَنَفَّسَ فَأَذِنَ لَهُ فَتَنَفَّسَ فَأَحْرَقَ جَهَنَّمَ
از امام صادق علیه السلام روایت شده:
در جهنم برای متکبرین مکانی وجود دارد
که به آن سقر میگویند.
که خود سقر به خدا از شدت حرارتش شکایت میکند و از خداوند متعال درخواست تنفس میکند وبه او اجازه داده میشود و وقتی تنفس میکند کل جهنم شعله ور میشود.
تفسیر القمّیّ: ۵۷۹📚📒📝✏️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از امین چهاردهی
😭😭یک گناه و صدسال حبس😭😭
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ الْعَبْدَ لَیُحْبَسُ عَلَی ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَی أَزْوَاجِهِ فِی الْجَنَّةِ یَتَنَعَّمْنَ
از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده:
قطعا عبد(بنده ) بخاطر یک گناه از گناهانش 100 سال حبس میشود.
درحالیکه میبیند همسرش در بهشت متنعم است.
الکافی ج ۲ ص ۲۷۲📚📒📝✏️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از ره توشه عاشقی
نام : عباسعلی
نام خانوادگی : علیزاده
نام پدر : علی
تاریخ تولد : ۱۳۳۴
محل تولد : روستای سروکلا از توابع جویبار
سن : ۶۰ سال
تاریخ شهادت : ۲۹\۹\۹۴
محل شهادت : خان طومان
نحوه شهادت : بر اثر اصابت پرتابه های عناصر داعشی در حین علمیات ویژه در جاده ی خان طومان
محل مزار شهید : روستای سروکلا
فرازی از وصیت نامه شهید:
📝به باور و یقین رسیدم این آخرین سفر و پایان کار است. به آرزویم خواهم رسید البته که شهادت آرزوست بلکه هدف دفاع از حریم و ندای لبیک یا زینب است و شرمنده و شرمسارم که فقط قطره خون ناچیزم را فدای آرمان های انقلاب اسلامی و حضرت امام خامنه ای و شهدای وطنم مینمایم.
#شهید_عباسعلی_علیزاده #مدافع_حرم_مازندران
#ره_توشه_عاشقی
https://eitaa.com/joinchat/2100101143C3e115a885e