منم موهام بلند بود...💔😭

ای پیر ترین دختر تاریخ رقیه...(:💔

ولی بیچاره رباب چی کشیده!((:💔

می گن خانوم رقیه وقتی که توی خرابه شام خواب امام حسین رو دید بی قرار بلند شد و با گریه سراغ باباش رو گرفت ، طوری گریه و ناله می کرد که همه از گریه هاش ، گریه اشون گرفت خبر رسید به یزید و گفت: باباش رو براش ببرید سر آقا رو با یه پارچه روش آوردن گذاشتن جلو بچه خانوم پارچه رو کنار زد و سر باباش رو دید و بغلش کرد شروع کرد حرف زدن باهاش و صدای گریه هاش بلند تر شد: بابا جان کی صورتت رو با خونت رنگ کرده؟ بابا جان کی رگ های گردنت رو بریده؟ بابا جان کی منو تو بچگیم یتیم کرده؟ بابا من که یتیم شدم ، حالا به کی پناه ببرم ، کی حواسش بهم هست؟ اینقدر بچه گفت و گفت و گفت و گریه کرد تا صداش آروم شد و ساکت شد همه خیالشون راحت شد که خوابید ولی وقتی اومدن کنارش دیدن از گریه و غم از دنیا رفته شهید غم خانوم رقیه رو شبونه غسل دادن و توی همون خرابه شام خاکش کردن حوثاینم،نامحرمات.

_ شیرخوارگان 💔

زجر های زجر این ضرب المثل را باب کرد؛ صد پسر در خون بگردد گم نگردد دختری . .💔! #حضرت_رقیه #وحید_شکری

یه جا خوندم نوشته بودن : یه رسم قدیمی توی بازار طلا فروشا هست که روز سوم محرم گوشواره نمی‌فروشن.... تود خود بخوان روضه مفصل از این مجمل

ما روضه رقیه (س) شنیدیم و زنده ایم مارا به سخت جانی خود این گمان نبود...😔💔 #یاحضرت_رقیه #استوری #محرم

دخترها بابایی نیستند، باباها دختری‌اند؛ این را وقتی ‌حسین'ع' با سر به دیدن ِ رقیه آمد فهمیدم :)))

آنشرلی می‌گفت : وقتی در حال خیال پردازی هستید ؛ ممکن است چیزی را تصور کنید که ارزش آن را داشته باشید! @avayedaroon