eitaa logo
تلاوت
26.6هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
37 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/UD80.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قرآن‌دلان
1_2720418059.mp3
6.01M
🎧 ترجمه صفحه 91 قرآن کریم: ▫️ اطاعت از پیامبر، اطاعت از خداست. ▫️ واسطه‌ها، سهیم‌اند. چه در خیر و چه در شر. ▫️ توصیه به کامل و زیبا بودن پاسخ در سلام و تعارفات. ◀️ انتشار، فقط باذکر منبع، بلامانع 🔻 ✅ قرآن دلان، خیمه‌گاه تمام ایرانیان https://eitaa.com/qurandelan 🔹 https://rubika.ir/qurandelan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-و به آزارهای آن‌ها اعتنا منما، و بر خدا توکل کن. 📚سوره - ۴۸ 📜 @MosHaf_et
صفحه 5⃣5⃣5⃣ سوره مبارک 📜 @MosHaf_et
صفحه 5⃣5⃣5⃣ سوره مبارک 🔹5 - و چون‌ ‌به‌ ‌آنها‌ گفته‌ شود: بیایید ‌تا‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ برایتان‌ آمرزش‌ بخواهد، سرهای‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ می‌گردانند، و می‌بینی‌ ‌که‌ ‌آنها‌ متکبرانه‌ روی‌ ‌بر‌ می‌تابند 🔸6 - ‌برای‌ ‌آنها‌ یکسان‌ ‌است‌، چه‌ برایشان‌ آمرزش‌ بخواهی‌ ‌ یا ‌ برایشان‌ آمرزش‌ نخواهی‌، ‌خدا‌ هرگز ‌آنها‌ ‌را‌ نمی‌آمرزد مسلما ‌خدا‌ مردم‌ فاسق‌ ‌را‌ هدایت‌ نمی‌کند 🔹7 - ‌آنها‌ همان‌ کسانند ‌که‌ می‌گویند: ‌به‌ کسانی‌ ‌که‌ نزد ‌رسول‌ خدایند انفاق‌ نکنید ‌تا‌ پراکنده‌ شوند، و حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ خزاین‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌، ولی‌ منافقان‌ ‌در‌ نمی‌یابند 🔸8 - می‌گویند: ‌اگر‌ ‌به‌ مدینه‌ برگردیم‌، قطعا عزیزتر، ذلیل‌تر [‌یعنی‌ مؤمنان‌] ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ جا بیرون‌ خواهد کرد، و حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ عزت‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌خدا‌ و ‌از‌ ‌آن‌ ‌رسول‌ ‌او‌ و ‌از‌ ‌آن‌ مؤمنان‌ ‌است‌، لیکن‌ منافقان‌ نمی‌دانند 🔹9 - ای‌ کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌اید! مبادا اموال‌ ‌شما‌ و فرزندانتان‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ یاد ‌خدا‌ غافل‌ سازد! و ‌هر‌ کس‌ چنین‌ کند ‌پس‌ ‌آنها‌ همان‌ زیانکارانند 🔸10 - و ‌از‌ آنچه‌ روزیتان‌ کرده‌ایم‌ انفاق‌ کنید پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ مرگ‌ یکی‌ ‌از‌ ‌شما‌ ‌در‌ رسد، ‌پس‌ بگوید: پروردگارا! چرا مرا ‌تا‌ مدتی‌ نزدیک‌ مهلت‌ ندادی‌ ‌تا‌ صدقه‌ دهم‌ و ‌از‌ شایستگان‌ شوم‌! 🔹11 - و ‌خدا‌ هرگز [مرگ‌] کسی‌ ‌را‌ وقتی‌ اجلش‌ فرا رسید ‌به‌ تأخیر نمی‌اندازد، و ‌خدا‌ بدانچه‌ می‌کنید آگاه‌ ‌است‌. 📚ترجمه 📜 @MosHaf_et
2209340.mp3
584.6K
صفحه5⃣5⃣5⃣ 📜@MosHaf_et
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔔 پذیرش حوزه‌های علمیه کشور آغاز شد 🔻معاون آموزش حوزه‌های علمیه: ◻️پذیرش حوزه‌های علمیه برادران از اول اسفند ۱۴۰۱ آغاز شده و تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ ادامه دارد. ◻️ پذیرش از سه مقطع هشتم، دوازدهم و دانشگاهیان صورت می‌گیرد. ◻️داوطلبان می‌توانند در دو بخش برنامه‌های متداول یا سفیران هدایت ثبت نام کنند. در بخش سفیران هدایت، رویکرد تبلیغی است. ➕ سایت پذیرش حوزه‌های علمیه: paziresh.ismc.ir ➕کانال پذیرش در ایتا: eitaa.com/pazireshhowzeh 💡مشاوره تحصیلی ویژه داوطلبان ورود به حوزه eitaa.com/hawzahnews/45420 📎 بیشتر بخوانید @HawzahNews| حوزه‌نیوز
💠⃣2⃣ 🍂 اَللَّـهُمَّ وَفِّرْ حَظّي فيهِ مِنَ النَّوافِلِ، وَاَكْرِمْني فيهِ بِاِحْضارِ الْمَسآئِلِ وَقَرِّبْ فيهِ وَسيلَتي اِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسآئِلِ، يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ اِلْحـاحُ الْمُلِحّينَ. 1⃣خدایا بهره ام را از مستحبات فراوان کن به گونه ای که هم موفق به انجام آنها شوم و هم بدور از آفات ریا و غرور انجام دهم. چراکه عمل به مستحبات، نقش زیادی در قرب انسان به خدا دارد. 2⃣خدایا به من توجه کن و با محقق کردن خواسته هایم، مرا اکرام فرما. 3⃣خدایا هرکس برای نزدیک شدن به تو، به وسیله ای متوسل می‌شود. از بین همه وسائل، وسیله مرا نیز بسوی خودت نزدیک فرما تا به قرب تو نائل گردم. 🍃ای کسی که اصرار و پافشاری اصرار کنندگان، او را مشغول از بقیه نمی کند.🍃 📜 @MosHaf_et
نکات کلیدی جزء بیست و هشتم 📜 @MosHaf_et
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. (📚داستان‏های شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱) 📜 @MosHaf_et