.
🌹 بعضی لباسها فقط یک لباس نیست...
یک خاطره ست🦋
یک بوی خوشِ🎍
یک دلتنگی بی پایانِ💔
یک دلگرمی،یک دلخوشیِ💖
یک رفیق برای روزهای تنهاییه...☂
یک آغوشِ...یک عالمه بوسهست❣
یک عشقِ...یک پسرِ...یک شهیدِ❤️
.
مادر شهید #ابوالقاسم_حامدی
#اللهمعجللولیکالفرج
مستندعشق 🌷
#زندگینامهشهیدحاجحسینخرازی| قسمت اول [ تولد و كودکی ] ظهر روز جمعه اول شهريورماه سال ۱۳۳۶ هجر
#زندگینامهشهیدحاجحسینخرازی | قسمت دوم
[تولد و کودکی۲]
حسـين از همان سنين كودكی با كارها و رفتار خوبش هوش والای خود را نشان داد.
او بینهايت مؤدب و هميشه خندان بــود. در دوران كودکی به دليل مداومت پدر بر امـر مهم حضور در نماز جماعت و مراسـم دينی، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد.
مذهبی بودن والدين از كودکی تأثير زيادی در تربيت وی و ورود به محافل مذهبی داشت.
پدر و مادر شهيد در مسير تربيت فرزندانی صالح و آينده دار به نسبت زمان خود و حتی وضع مالیشان سنگ تمام گذاشــتند.
از جمله، حســين را نيز به دبستانی فرستادند كه معلمانش افرادی متعهد، پايبند و مراقب امور دينی و اخلاقی بچهها بودند. علاوه بر آن در اكثر اوقات، پس از خاتمه تكاليف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله همان مسجد سید معــروف اصفهان میرفت و به خاطر صدای صاف و پرطنينی كه داشت، اذانگو و مكبر مسجد شد. بعدها نيز با صوت زيبای قرآنش دلهای مؤمنين و عاشقان را جان میبخشيد...
📥 منبع: نوید شاهد
✍شهید حاج حسین خرازی | نعمالرفیق
#اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@Mostanade_Eshq
Part09_نمایش من زنده ام.mp3
7.7M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 من_زنده_ام
فصل ❾
#معصومه_آباد
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
┄┅═✧❁🌴❁✧═┅┄
فصل 8 👇🏻
https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10283
🔸ما را به زندان الرشید بغداد با سلولهای ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند. مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام رفتیم.
🔸۹۰ اسیر این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند. آقای ابوترابی سید آزادگان نیز در این اردوگاه حضور داشت که وجودشان برای همه ما نعمت بود.
🔸دو نگهبان به نام حسین و کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک میزد که تا مرز شهادت میرفت. آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود.
🔸یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر برگشت اما آدم دیگری شده بود! دیدم کنار روشویی چند دقیقه مهربانانه با آقای ابوترابی صحبت کرد.
🔸از او پرسیدیم کاظم چه میگفت؟ فرمود کاظم میگفت سر صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا را شکنجه میکنی؟ کاظم تعجب میکند. دوباره مادر میپرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟ دیشب حضرت زینب (سلامالله) را در خواب دیدم که میگفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت میکند؟
🔸مادر میگوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم هم متحول شده بود. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تکتکِ ۹۰ نفر اسیر اردوگاه حلالیت طلبید.
🔸حتی به مشهد رفت و سر خاک آقای ابوترابی از او هم حلالیت خواست. چند سال پیش کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید.
♦️راوی: سعید اوحدی رئیس سابق بنیاد شهید
🌷 شادی روح سید الاسرای کشور، مرحوم سید علی اکبر ابوترابی فرد صلوات
اللهمعجللولیکالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایت_سر
🎥داستان پنجم ؛ نماز صبح قضا شدهی محسن!
💢روی نماز صبح هایش خیلی حساس بود...
📌 مجموعه کلیپهای «حکایت سر»
برشهایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی شهیدِ بی سر محسن حججی
#اللهمعجللولیکالفرج
─═༅✦🌷✦༅═─
داستان 4 👇🏻
https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10295
Part10_نمایش من زنده ام.mp3
12.53M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 من_زنده_ام
فصل ⓿❶
#معصومه_آباد
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
┄┅═✧❁🌴❁✧═┅┄
فصل 9 👇🏻
https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10309
ツ🦋🔸
عشـــ♥ـــق
لبخنـدنجیبےست
کھࢪوےلبتوسـت...
خندهاتعلتِ
آغازغزلخوانےهاست...
#سردار_دلها
#اللهمعجللولیکالفرج
@Mostanade_Eshq
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه116
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج