eitaa logo
سید محمدجواد موسوی‌فرد
1هزار دنبال‌کننده
602 عکس
206 ویدیو
7 فایل
طلبه حوزه علمیه قم، روضه خوان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شاید اینجا برای اندکی عمیق‌تر شدن در اعتقادات و مسائل اجتماعی مناسب باشد ارتباط با بنده: https://eitaa.com/Mousavifard
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ آخر چرا ما پیشرفته نیستیم؟! به این گزارش مختصر دقت کنید: 🔻"اقتصاددان مشهور هندی، پاتنایک در سال 2018 یک مقاله تحقیقاتی در انتشارات دانشگاه کلمبیا نوشت که، بریتانیا تقریباً 45 تریلیون دلار از هند بین سال‌های 1765 تا 1938 غارت کرده است". 🔻بر اساس تقریباً دو قرن داده‌های مالیاتی و تجاری دقیق، این مقدار تقریباً 17 برابر مجموع تولید ناخالص داخلی فعلی بریتانیا و هند است". 🔹🔸🔹 👈 البته مقوله پیشرفت و توسعه یافتگی موضوع پیچیده‌ای است و نمی‌شود تک عاملیتی آن را بررسی کرد اما قطعا یکی از عوامل پیشرفت غرب، دزدی‌های فراوان از منابع سرشاری مثل هند، ایران و آفریقاست. 👈 معروف است که نفت ایران در جنگ جهانی اول انگلستان را ابرقدرت دنیا کرد و در جنگ جهانی دوم آمریکا را! 👈 اخیرا هم دیدم نخست وزیر ایتالیا از فرانسه شاکی شده بود که چرا طلاهای سیرالئون را می‌دزدید؟ در حالی که مردم بیچاره این کشور در فقر و بیچارگی به سر می‌برند؟ حالا این ایتالیایی‌ها هم کم جنایت نکردند و احتمالا چون نتوانسته‌اند شریک آن دزدها شوند پته رفیق استعمارگرشان را ریخته‌اند روی آب! بابا جان! ما نمی‌توانیم برویم دزدی ‌کنیم که پیشرفت کنیم! حال یا اخلاق و شرع و دین مانع ماست یا کلا دنیا تغییر کرده و زمان دزدی‌های این طوری گذشته است. 👈 این که انگلستان اکنون بر صنعت‌ پارچه و نساجی دنیا سوار است مرهون همان دزدی‌هاست. (البته از بین بردن رقبا با فنون کثیف در قرن ۱۸ هم بی تاثیر نبوده است). 🔺 مسالة یا شیخ! خب آنها دزدیدند ولی عوضش برای مردم‌شان زندگی مرفهی درست کردند! 🔻 جدی می‌فرمایید؟!😁 اولا پس بیجا می‌فرمایید دم از انسانیت و اخلاق و وجدان می‌زنید. ثانیا پس چرا اختلاس کننده‌ها را مذمت می‌کنید؟ آنها هم دزدیدند که خانواده‌شان را در ناز و نعمت قرار دهند! ثالثا آنها دارند از غلط‌هایی که کرده‌اند توبه می‌کنند شما شده‌ای مدافع آنها؟! این قدر زندگی پست دنیا لذیذ است که وکیل مدافع استعمار هم می‌شوی؟! پ‌ ن: این سوال رو که عرض کردم بارها و بارها به ما گفته‌اند.
▫️مردمی بودن ارزش است! آیت الله صادق آملی لاریجانی در استان زادگاه خودش رای نیاورد ولی آیت الله سید محمد مهدی میرباقری در استان سمنان که زادگاهش نیست ۹۱ درصد آراء را به خود اختصاص داد. نکته قابل توجهی است. چرا؟ آیا دلیلش منصب سیاسی آقای لاریجانی است؟ مسلما خیر! کسانی که در انتخابات خبرگان شرکت می‌کنند جزء سیاسی‌ترین اشخاص جامعه‌اند و حتما جزء کسانی هستند که دین و سیاست را عجین می‌دانند. پس دلیلش چیست؟ خیلی ساده است؛ آقای میرباقری بین مردم و با مردم است. آقای میرباقری منبر می‌رود و در عین حال نظریه‌پردازی‌های سنگین علمی نیز دارد. آقای میرباقری روضه خوانی می‌کند و در همان حال پژوهش‌های عمیق را هدایت و راهبری می‌کند. ویژگی‌های خوب آقای میرباقری در "مردمی" بودن ایشان جمع است. اما آقای لاریجانی به صورت بسیار واضح هیچ ارتباطی با بدنه مردم ندارد. این قضیه ربطی به سبقه ریاست ایشان بر قوه قضائیه ندارد، ایشان قبل از آن هم در قم بودند و ارتباطی با عموم مردم نداشتند. از اینها گذشته ساختمان لاکچری درست کردن وسط شهر قم با شائبه تخلف از قانون شهرداری فاصله‌ها را بیشتر می‌کند. خصوصا این که ساختمان مزبور برای طلاب ساخته شده باشد. اصلا منظورم این نیست که خدای ناکرده ایشان اشرافی زندگی می‌کند یا این که زهد لازم را ندارد اما رفتارها مناسب با وضعیتی نیست که مردم بتوانند آن را درک کنند. روحانی‌ِ "مردم‌دار" را هم خداوند دوست دارد هم مردم.
بعضی دوستان تذکر داده اند اصالت آیت الله میرباقری به یکی از روستاهای شاهرود باز می گردد. از تذکر ایشان سپاسگزارم. بنده ابتدا زادگاه ایشان را ملاحظه کردم سپس متن را نوشتم. زادگاه آقای میرباقری قم است. ظاهرا پدر ایشان از شاهرود به قم مهاجرت کرده است.
10.mp3
4.72M
پادکست شماره ۱۱ 💢"شرح مجموعه گل" مروری بر خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه، خطبه متقین: ◽️ ز دست دیده و دل هر دو فریاد! (بی حواسی مجنون و در جا زدنش) شرح عبارت: "غَضُّوا اَبصارَهُم عمّا حَرَّمَ اللهُ عَلَیهم" سه‌شنبه‌ها ساعت ۲۰ @Mousavi_Fard
این نوشته، متعلق به یک خانم ایرانی است که احتمالا سال ۸۸ به کانادا مهاجرت کرده است‌. توصیه می‌کنم مطالعه کنید تا درباره نکته ویژه‌ای که ایشان فهمیده صحبت کنیم👇
هدایت شده از پَر
حق و باطل یادم هست، سال‌های آخر دانشجویی، همان زمان‌های قبل از مهاجرت، در اوجِ ناامیدی بزرگی بودم. ناامیدی که هر روز هم بیشتر می‌شد. ناامیدی از همه چیز. از جَبْر جغرافیایی در رأس‌اش. بعدها، در سکوت، سکون و تنهایی غربت، روزی هزار بار روزهای زندگی‌ام را مرور کردم، و ‌دیدم «ناامیدی» از جنسِ حق نیست که از درون بیاید، «ناامیدی» از جنسِ باطل است و باطل برای پَر و بال گرفتن، نیاز به تغذیه بیرونیِ دائمی دارد. تغذیه‌ی ناامیدی من در آن روزها، اخبارِ ماهواره بود، سرزدن به فیسبوکِ دوستانِ خارج‌نشینم بود، خیال‌پردازی‌های خودم بود همه با این مضمون که «کاش وطنم ایران نبود»، جمعِ دوستانِ غربگرایم بود.. این طرف که آمدم اما به یک‌باره جیره‌ی ناامیدی‌ام قطع شد. زندگی تقریباً سخت‌تری نسبت به ایران داشتم. هفته‌ای چهل ساعت کارِ مردانه، با هیچ کجای وجودم جور در نمی‌آمد. می‌دیدم اما هنوز اُمید دارم. تغذیه‌ی ناامیدی که قطع شود، مهم نیست شرایطِ زندگی چقدر سخت باشد، آدم به اُمید می‌رسد. حواس‌مان باشد، اگر معترض به چیزی هستیم، ببینیم اعتراض‌مان از کجا تغذیه می‌شود. ببینیم ناأمیدیِ باطل ما تحمیلی است، اکتسابی است یا تقلیدی؟ @pardarca
▫️ قطع جیره ناامیدی! این دقت خیلی خوبی است که بفهمیم "ناامیدی از بیرون تزریق می‌شود". آدم به صورت طبیعی هر قدر هم در شرایط سخت باشد امید از درونش می‌جوشد. سخن ایشان این است که همان چیزی که قرآن کریم درباره حق و باطل فرموده را بر امید و ناامیدی تطبیق کنیم خواهیم دید ناامیدی باطلی است که ریشه ندارد. جامعه امروز ایران، هر روز و بلکه هر ساعت جیره ناامیدی دریافت می‌کند. در هر پیام و گفتگو و کلیپ طنز و لطیفه و مباحث علمی و غیر علمی و مذاکرات سیاسی و غیر سیاسی و فیلم‌های سینمایی و سریال و واکنش‌های اشخاص برجسته و عادی جامعه چیزی از ناامیدی وجود دارد. شاید بگویید: خب واقعا شرایط اقتصادی جامعه سخت است! پاسخش از دقت در همین متن در می‌آید؛ شرایط سخت است اما معنایش ناامیدی نیست. کتاب انسان در جستجوی معنا را بخوانید! فرانکل در اردوگاه آشویتس و شرایط سخت و طاقت فرسا خود را زنده نگه می‌دارد چون امید در او زنده است. سختی ملازم با ناامیدی نیست. مگر این که همواره به مردم در قالب‌های مختلف و دوزهای متفاوت و تخصصی سر ساعت خورانده شود. اخیرا برای نخبگان جامعه هم برنامه‌ای برای تزریق ناامیدی، سر ساعت، طراحی شده که نتایجش را مشاهده می‌فرمایید.
▫️ شِبه علم! مستند ضد را مشاهده می‌کردم، این قسمت درباره توهم دانایی بود. مشکلی که با گسترش اینترنت چند برابر بزرگتر شده و اغلب اشخاص بدون آن که تشخیص دهند چه کسی متخصص است و چه کسی شیاد حرف‌ها را می‌پذیرند. نکته جالب مستند، سخنان شخصی بود که می‌خواست ثابت کند شروع توهم دانایی از عمومی شدن آموزش آکادمیک رخ داده است. پیش‌ترها، درب دانشگاه رو به کسانی باز بود که خود علم برای‌شان ارزشمند بود. اما وقتی "علم"‌ ابزار کسب ثروت شد و طمع‌ پولدار شدن اشخاص را به سوی دانشگاه سوق داد نتیجه‌ای نداشت جز توهم دانایی صرفا به خاطر مدرک! اینها را عرض کردم که بگویم در اسلام، آموزش یک حق همگانی نیست! این حرف را هنوز هم نمی‌شود در مجامع عمومی فریاد زد. هنوز هم توهم "این حق منه" خیلی زیاد است. اما این مستند خیلی خوب نشان می‌داد که ورود آدمهایی که برای علم ساخته نشدند چقدر می‌تواند مضر باشد. از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمودند: زَکاةُ العِلمِ بَذلُه لِمُستَحِقِّه ما معمولا آن قسمت آخرش را نمی‌شنویم. زکات علم بذل و بخشش و مبتذل کردن آن نیست! این ذبح علم است نه زکات علم. "زکات" یعنی چیزی که موجب رشد است، در زبان عربی به هرس کردن درخت‌ها می‌گویند زکات. یعنی بریدن شاخه‌های اضافی که موجب رشد شاخه‌های مفید می‌شود. به نظر می‌رسد علم و شبه علم، دانایی و توهم دانایی به زودی جزء پیچیده‌ترین مشکلات اجتماعی خواهد شد.
▫️ اقتصاد اسلامی! (بحثی درباره امکان علم دینی) به مناسبت کلام استاد بزرگوار ما در بحث خارج اصول، بحثی میان دوستان شکل گرفته که آیا دین در دنیا دخالت کرده یا نکرده؟ اقتصاد اسلامی داریم یا نداریم؟ کلام استاد عزیز این بود که غایت اصلی دین، تامین آخرت است نه تامین دنیا، هر چند دین منافع دنیوی دارد. ملاحظاتی بر این بحث وجود دارد: ۱) این که هدف دین تامین آخرت است بدون تردید سخن درستی است، اما نتیجه‌اش این نیست که پس دین کاری به دنیای شما ندارد. اتفاقا چون دنیا مزرعه آخرت است دین نمی‌تواند نسبت به چیزی که موجب تامین آخرت است بی‌تفاوت باشد. (تفصیل کلام در جای خودش) ۲) چرا برخی منکر اقتصاد اسلامی یا اسلامی شدن هر علم دیگر می‌شوند؟ ۲.۱. یکی از دلایل انکار علم اسلامی تفکیک بین دانش و ارزش است. از نظر ایشان چون رسالت علم کشف حقیقت است و رسالت دین ایجاد ارزش‌های اخلاقی در جامعه است پس "علم" نمی‌تواند دینی باشد. لکن این تفکیک یا اصالتا دروغ است چنان که آیت الله مصباح معتقد شده است یا هر چند تفکیک وجود دارد لکن نتیجه‌اش بی ارتباط بودن دانش و ارزش نیست. شبیه این تفکیک جعلی، تفکیک محل ایمان و محل علم است. کرکگور فیلسوف دانمارکی این سخن را باب کرد که ایمان ربطی به علم ندارد چون محل این دو متفاوت است. تفاوت محل ایمان و علم به معنای بی ارتباط بودن علم و ایمان نیست. شاهد خیلی روشن آن تزلزل ایمان در اثر شبهات است. ۲.۲. علت دیگر انکار اقتصاد اسلامی نگاه بسیط به مقوله علم است. برخی فکر می‌‌کنند علم یک جا نشسته و ما کاشف آن هستیم.  برخی هم فکر می‌کنند علم کاملا مخلوق و اختراع ذهن ماست. سخن حق، نه اولی است نه دومی، علم مجموعه‌ای از فعل و انفعال ذهن است. چیزی که به نام نظریه علمی می‌شناسیم حاصل انفعال خالص ذهن نیست، بلکه تفاعل ذهن و حقیقت، آدمی را به نظریه‌ای برای توصیف یا تبیین حقیقت می‌رساند. در علم‌ دینی مثلا اقتصاد اسلامی، منبع کشف حقیقت علاوه روابط انسانی، منابع وحیانی است. ۲.۳. یکی دیگر از عوامل انکار اقتصاد اسلامی، انتظار وجود نظام محسوس علمی در دین است. اگر دین مجموعه منظمی از مسائل درباره علم را به ما داد پس علم دینی داریم و الا فلا. نظام فکری امر محسوسی نیست. یکی از فعالیت‌های دانشمندان علوم انسانی برای پیش‌برد علم تبیین ارتکازات فرهنگ و تمدن‌های بشری برای کشف روابط علمی است. مثلا قبایل مایاها در خرید و فروش چارپایان از چه الگویی استفاده می‌کرده‌اند؟ این خود منشای می‌شود برای کشف یک الگوی علمی یا نظریه علمی. همین وزان در کشف نظریات علمیِ دین هم وجود  دارد. شهید مطهری در نظری به نظام اقتصادی اسلام و شهید صدر در اقتصادنا همین کار را کرده‌اند یعنی کشف نظام حاکم بر نظریه اقتصادی دین اسلام. ۲.۴. عامل دیگر انکار این تصور است که علم دینی باید از صفر تا صد توسط متن دینی تغذیه شود. در حالی که نسبت علم و دین گاهی به تناسب مبانی و مبادی است، گاهی به تناسب نتایج و گاه به تناسب اغراض. اولی مثل فقه، دومی مثل فلسفه و سومی مانند علم اخلاق. ۲.۵. برخی از انکارها ریشه در عدم تفکیک میان ماهیت و موجودیت علم دارد.‌ تصور برخی این است که علم دینی باید ماهیتا غیر از علم غیر دینی باشد. در حالی که لزوما چنین نیست. گاهی دو علم ماهیت متضادی دارند مثل فلسفه پوزیتویسم و فلسفه اسلامی اما گاهی موجودیت‌شان متفاوت است چون دغدغه‌های دانشمندان متفاوت بوده است مثل تفاوت فلسفه اگزیستنانس با فلسفه اسلامی. ۳) طلابی که در فقه و اصول ممحض می‌شوند این آسیب متوجه‌شان هست که خصوصیات علم فقه را به سایر علوم سرایت می‌دهند. احتمالا اگر با نظریات فلسفی درباره ماهیت "علم" آشنا شوند چندان به جزم علم دینی را انکار نخواهند کرد.
هدایت شده از  سایه بان 📻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰دین من انسانیت ۳ بازگویی یک مکالمه 🔵 داستان پیک موتوری که روزی به خدا اعتقاد داشت! 🔵 چند سوال از جناب "انسانیت" 🔵 اگه ما خوبی رو می‌فهمیم پس دین برای چیه؟ 🔻اگه بنظرت برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🔻 رادیو سایه‌بان در شبکه‌های اجتماعی @radiosayeban
▫️ پیشنهاد بسیار خوب امام جمعه محترم اردبیل 🛑 پیشنهاد امام جمعه اردبیل به نمایندگان جدید: زندگی یک ماه اول خودتان را با حقوق ۱۲ میلیون تنظیم کنید سید حسن عاملی: 🔹نمایندگان وقتی وارد مجلس شدید حتماً و حتماً زندگی یک ماه اول خودتان را با حقوق ۱۲ میلیون تنظیم کنید 🔹اصلاً چیزی به آن اضافه نکنید تا با تمام وجود درک کنید که اقشاری که با این حقوق و بلکه پایین‌تر از آن زندگی می‌کنند چه فشار، چه شکستگی و چه شرمندگی دارند. 🔹نماینده‌ای که از درد موکل خود خبر ندارد او وکیل مردم نیست و هیچ گاه به نفع مردم تصمیم نخواهد گرفت و قطعاً نمایندگی برای او وبال خواهد شد.
▫️ روز زن ۸ مارس روز جهانی زن یادبود اعتصاب زنان کارگر در یک کارخانه نساجی در شیکاگوی ایالات متحده است. زنان این کارخانه برای دریافت دستمزد برابر اعتصاب کردند. مدیر کارخانه برای جلوگیری از سرایت اعتراض به سایر بخش‌ها آنها را حبس می‌کند ولی کارخانه آتش می‌گیرد و ۱۲۹ زن در آتش می‌سوزند. حال این که آتش گرفتن کارخانه کار چه کسی بوده است هنوز کسی به طور قاطع نمی‌داند‌. ولی روز زن یادبود ظلمی چنین سنگین و واقعه‌ای چنین تلخ است. اما روز زن برای ما یادبود میلاد بانوی اول جهان اسلام است. غرب‌زده‌های داخلی ترجیح می‌دهند تکریم زنان از رهگذر چنین واقعه تلخی باشد تا میلاد بانویی که پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دست ایشان را می‌بوسید و محور خاندان نبوت و امامت بود. خلایق هر چه لایق
باز هم به مناسبت روز جهانی زن👇
هدایت شده از پَر
زن جواب می‌دهم: «در اسلام، تأمین همه مخارج زندگی و نیازهای مالی بر عهده مرد است». با تعجب نگاهم می‌کند و می‌پرسد: «یعنی زن می‌تواند سرِ کار نرود؟» جواب می‌دهم:«بله، اگر بخواهد می‌تواند سرکار نرود و مرد موظف است نیازهای زن را تأمین کند». می‌پرسد: «پس وظیفه زن چیست؟» جواب می‌دهم:«فقط تأمین نیازهای عاطفی و جنسی همسرش. تازه اگر زن بخواهد می‌تواند در قبال انجام دادن کارهای منزل، حق‌الزحمه هم از شوهرش دریافت کند». تعجب‌اش بیشتر می‌شود و جواب می‌دهد: «ولی همیشه فکر می‌کردم زنان در اسلام خیلی مورد ظلم واقع می‌شوند و سرخورده هستند». چند لحظه سکوت می‌کند و یک دفعه می‌گوید: «ولی خب مردان مسلمان می‌توانند چند تا زن داشته باشند». جواب می‌دهم: «همین‌طور است. اگر عادل باشند و بتوانند عدالت را رعایت کنند و همچنین نیازهای مالی چند زن را تأمین کنند، این اجازه به آن‌ها داده شده». سرش را به این طرف و آن طرف تکان می‌دهد و می‌‌گوید: «ولی من موافق نیستم. همسرم نباید زنی به غیر از من داشته باشد». جواب می‌دهم: «ببین در اسلام قرار نیست ما همسرمان را پرستش کنیم و همه احکام هم برای مبارزه ما با نفْس‌مان گذاشته شده. از کجا معلوم بزرگترین عیب کسی حسادت نباشد؟ شرایط در اسلام طوری چیده شده که راه آزادی برای همه فراهم شود. شاید هم زنی با وجود همسر دومِ مردش مجبور شود با حسادت‌اش مبارزه کند». با حلقه‌ی توی دستش بازی می‌کند و جواب می‌دهد: «خیلی سخت است». @pardarca
بهترین کار این است که هم آن آقای طلبه و هم آن خانم در مکان ثالثی از یکدیگر عذرخواهی کنند. نهی از منکر واجب است اما عکس گرفتن یا توهم عکس گرفتن سوء تفاهم ایجاد کرده و از آن سو جیغ و دادهای آن خانم هم کار زننده و زشتی است. چیزی که می‌تواند دشمن را در رسیدن به هدفش ناکام کند دلجویی طرفین از یکدیگر است. البته آن خبیثی که فیلم را برای شبکه‌های معاند فرستاده را باید به چهار میخ بکشند.
▫️درس‌ها و عبرت‌های درمانگاه ۱) واضح است که دشمن زخم خورده اسرائیلی درصدد پاسخ‌گویی است و چون ذلیل‌تر از آن است که در میدان رزم به میدان آید از طریق ترورهای هدفمند و ایجاد اغتشاشات تلاش می‌کند ضربات را وارد کند. مقدمه ایجاد اغتشاش نیز ایجاد تنفر از حاکمیت و نمادهای آن است. ۲) چیزی که در اتفاق اخیر برای من عجیب بود همراهی فوق العاده جریان غربگرا و بعضی چهره‌های اصلاح طلب با ضد انقلاب بود. حجم کینه توزی‌ها، فحاشی‌ها و ایجاد تنفرها بسیار تعجب آور بود. چنان علیه طلبه مظلوم و تقبیح و تخریب کار او سخن می‌گفتند که گویا آن دخترک بی‌حیا را زیر مشت و لگد گرفته است. چه مرگتان شده؟! خبر مرگتان شماها که با بی‌ناموسی و بی‌غیرتی و عکس‌گرفتن مشکل نداشتید! این که حکم خدا برای وجود بی وجودتان ارزشی ندارد که اظهر من الشمس است اما ذره‌ای عقل داشتید تنفرها را بیشتر نمی‌کردید. ۳)  مسلما بایست گفتمان مواجهه صحیح با رسانه را آن قدر تکرار کنیم که پذیرفته شود: مثلا " تا فیلم کامل را نبینم قضاوت نمی‌‌کنم" یا "اجازه بدهید حرف طرفین را ببینیم و سپس تصمیم بگیریم". ۴) معلوم شد اگر دشمن بخواهد عملیات سنگین رسانه‌ای راه بیندازد کماکان قادر بر این کار است و از سال گذشته تا کنون ما نتوانسته‌ایم مانع جدی سر راه دشمن قرار دهیم‌. ما به لطف خدا توانستیم از جنگ تمام عیارجلوگیری کنیم، همین طور توانستیم لنگ لنگان تحریم را بپیچانیم، اما در مقابل عملیات روانی دشمن هنوز بی دفاعیم. خداوند به ما رحم کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️بحّاث! تجربه به من آموزانده با سه گروه بحث نکنم: اول کسانی که خود را مالک تمام عیار حق و هر کس روبروی‌شان است را باطل محض می‌دانند. معمولا سنتی‌ها این چنین‌اند. دوم اشخاصی که بحث می‌کنند که بحث کنند. بحث کردن حرفه آنهاست، از بحث، خود بحث را می‌خواهند. کلکل کردن بهشان می‌چسبد. این گروه را نیز همه جا می‌توانید بیابید. سوم غرب پرست‌ها؛ وضعیت ایشان بسی وخیم‌تر از دو گروه قبل است. آن چنان مدهوش غرب‌اند که هیچ کس و هیچ چیزی را جز با خط کش غرب نمی‌بینند تا اساسا بخواهند قضاوتی کنند. آن قدر که اینها غرب را می‌ستایند خود غرب خودش را باور ندارد. اینها خطرناک‌اند. نقل شده از مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمودند: دَعِ الحِدَّةَ و تَفَكَّرْ في الحُجَّةِ و تَحفَّظْ مِن الخَطَلِ ، تأمَنِ الزَّلَلَ. تندى و پرخاشگری را كنار بگذار و در دليل بينديش، و خويشتن را از سخن سست نگه دار تا از لغزش در امان بمانى.
و برخی اساتید حوزه که در تقبیح و تخریب آن روحانی مظلوم از یکدیگر سبقت می‌گیرند لابد ابواب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را لای روایات تقیه پیچیده‌اند و مصرف نموده‌اند یا بی‌بصیرتی‌شان تنه به بی‌بصیرتی فعالان ۸۸ می‌زند؟! اف بر شما و آن فقه ابترتان!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستید نهی از منکر کنید مثل این آقا زبان نرم و لیّن و زیبا به کار ببرید! مسلما موثر است تردید نفرمایید
هدایت شده از 📻 رادیو مناهج 🎧
انقلاب کوبا.mp3
47.67M
🌀 انقلاب کوبا 🇨🇺 🎧 بخش ششم پادکست گذری بر انقلاب‌ها 🎙 محمد خادمی ♨️ آنچه خواهید شنید: ❓سیمون بولیوار و خوزه مارتی چه نقشی در قیامهای امریکای لاتین داشتند؟! 🔹 بهانه امریکا برای ورود به کوبا چه بود؟! 🔹 تفاوت مهم انقلاب کوبا با انقلابهای پیش از خود؛ ❗️فیدل ‌کاسترو قبل از انقلاب کوبا، چرا به کلمبیا، دومنیکن و مکزیک رفت؟! ⚔🩺 چگوارا چطور با فیدل آشنا شد؟! 💣🛡 چطور فیدل کاسترو با ۱۲ نفر یک انقلاب به راه انداخت! 🐷 ردپاهای امریکا در کوبا؛ عملیات فضاحت‌بار خلیج خوک‌ها و زندان گوانتانامو 📻 رادیو مناهج همراه شماست👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2812674312C2b3579343e
خطبه متقین ۱۲.mp3
1.46M
پادکست شماره ۱۲ 💢"شرح مجموعه گل" مروری بر خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه، خطبه متقین: ◽️ چرا دیگه مثل حافظ و سعدی و مولوی نمیاد؟ شرح عبارت: "غَضُّوا اَبصارَهُم عمّا حَرَّمَ اللهُ عَلَیهم" سه‌شنبه‌ها ساعت ۲۰ @Mousavi_Fard
هدایت شده از بذل الخاطر
باسمه تبارک و تعالی (۸۴۲) «نقدی بر قضاوتها پیرامون ماجرای یک بی حیایی و ناهی از منکری مظلوم» 🔹اخیرا فیلمی از برخورد یک روحانی ناهی از منکر با یک زن پرخاشگر در فضای مجازی پخش شد. حالا بنده که اصلا آن را ندیدم. برای آرامش خودم بیشتر از آن ارزش قائلم که اینگونه خرابش کنم. در قضاوت پیرامون این ماجرا ورای اینکه خوب بود توسط این طلبه عزیز چه رفتاری میشد چند منکر را دیدم که به ذهنم خطور کرد آنها را بیان کنم. 1⃣اوّلین منکر بزرگ در این فیلم خود این اشاعه و به هم زدن آرامش جامعه به عنوان یک حقّ مسلّم آحاد جامعه بود. انتشار چنین چیزهایی ظلم بزرگی به آرامش روانی جامعه است. باید با اشاعه دهندگان چنین اموری برخوردی سنگین شود. چندی پیش در ایالات متّحده شخصی با یک اسلحه وینچستر وارد یک دبستان شده و دهها کودک را به خاک و خون کشید. هنوز حتّی یک عکس از این فاجعه ی بزرگ وجود ندارد. تنها چیزی که هست عکس ماشینهای پلیس است که آنجا را احاطه کرده و تداعی در کنترل بودن شرایط میکنند. به نظرم کار درستی میکنند. 2⃣منکر دوّم قضاوتهای عجیبی بود که انسان را به تعجّب وا میدارد. طرفی را نسبت به احکام الهی و منادیان آن جسورتر میکند و طرف دیگر که باید مدافعان دین باشند نیز از طرف بزرگانشان مورد شماتت و توبیخ و تقبیح قرار میگیرند! گویا تقصیر اصلی را این طلبه محترم مرتکب شده است. در هر دو سو دارد به حکم الهی جفا میشود. آیا قرار است اهل منکر در منکرشان جسورتر و اهل معروف در معروفشان ذلیلتر شوند؟! در چنین فضایی دیگر حرمتی برای احکام الهی و منادیان آن باقی خواهد ماند؟! باز به یاد ایالات متّحده و ابهت پلیس در آنجا افتادم. مرادم این نیست ظلمی که میکنند کار صحیحی است. ولی خوب یافته اند که ولو پلیس بد رفتاری هم بکند نباید به این سادگی دست به تقبیح و شماتتش بزنند! نه برای اینکه آن شخص پلیس را دوست داشته باشند. بلکه برای اینکه میدانند تضعیف نهاد پلیس در چنان جامعه ای چه اثرات مخرّبی برایشان به بار خواهد آورد. آن هم پلیسی که صرفا به مناط امور اجتماعی باید تعظیم شود. ولی در اینجا اینها حواسشان نیست توبیخ این طلبه مظلوم در واقع تضعیف چه نهاد مقدّس و مهم و باعظمتی است؟! 3⃣منکر سوّم عاطفه زدگی و عوام زدگی در مقام قضاوت بود. شاید برخی عزّت را در نزد غیر خدا و نزد این مردمی میجویند که ... . باید به اینها گفت: «أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعا» گویا اینها بیشتر از خدا از بندگان خدا میترسند: «وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُ‏ أَنْ‏ تَخْشاه‏» اگر فرضا خطایی هم از این طلبه عزیز سر زده هرگز در مقام توزین تناسبی بین خطای او و شناعت و زشتی رفتار این بی حیایی ها وجود نداشت پس چرا اینگونه بی تقوا قضاوت میکنند؟! «لَيْسَ مَنْ‏ طَلَبَ‏ الْحَقَ‏ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَه‏» 4⃣منکر چهارم زمان شناس نبودن و خطاهای سهمگین در موضوع شناسی است. اینها نمیدانند زمان ما زمانی نیست که قضاوت به سادگی میسور باشد؟! اینها نمیدانند در عصر رسانه ما بیش از واقعیّات با برساختی از واقعیّات مواجهیم؟! اگر اینقدر نمیدانند و دست به چنین قضاوتهای بزرگی میزنند فقاهتشان به درد خودشان میخورد. فقهی که اینگونه در موضوعات خطا کند فقه نیست و خود از جنود جهل است. اینقدر فریب رسانه و بازی های شوم این شیاطین جن و انس را میخورند؟! جبهه ی مؤمنین را تضعیف میکنند؟! اصلا میدانند مسأله چیست؟! میدانند مواجهه ی آنها خودش قسمتی از طراحی دشمن و معاونتی عظیم بر اثم است؟! اگر قرار باشد هر بار با یک بازی رسانه ای از احکام الهی کوتاه بیاییم دیگر چه چیزی برایمان باقی میماند؟! اصلا فلسفه ی وجودی ما چیست؟! ای نفرین بر آن فقاهتی که از آن تقویت اثم و عدوان برآید؛ به یاد خطبه ی مولایمان امام حسین علیه السلام افتادم که خطاب به علمای امّت فرمودند: 📖«أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِي عِبَادِهِ تُكْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَفْزَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَفْزَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَحْقُورَةٌ» 😔خدایا چه میبینیم؟! از برخی چنین گمانی دیگر نداشتیم. خودتان بودید چه میکردید؟! چنان این طلبه مظلوم را تقبیح میکنند که آدم میماند آیا اینها علمای دین مایند؟! میخواهند زندگیشان را بکنند و درسشان را بدهند و دلشان برای احکام خدا نمیسوزد؟! شماتت ناهی از منکر و ذلیل کردن او؟! ای وای بر ما! 📖«فَلَا مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِي خَلَقَهَا وَ لَا عَشِيرَةً عَادَيْتُمُوهَا فِي ذَاتِ اللَّهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللَّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَاناً مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِيتُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِكُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِه‏»
هدایت شده از احمد فربهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه خانم‌‌های بدحجاب سلیطه‌‌اند، و نه ناهیان از منکر ضعیفه‌! یکی از ذهنیت‌‌‌هایی که رسانه‌های غیردینی، در حال القاء‌ آن‌اند، نشان دادن «چهره‌ای خطرناک و پرخاشگر از اهل منکر» و «چهره‌ای منفعل از ناهیان منکر» است. ولی واقعیت این است که قریب به اتفاق خانم‌‌هایی که بدن‌نمایی می‌کنند، از آسیب‌هایی که به جامعه و خانواده می‌‌زنند اطلاع ندارند نه این‌که سلیطه و موجوداتی خطرناک باشند! ناهیان از منکر باید با زبانی نرم و ناصحانه گاه با تذکر و گاه با تبیین، آن‌ها را مطلع‌کنند. و قانون‌‌گذار نیز باید برای آن عده‌ی قلیلی که ایجاد رعب و وحشت می‌کنند و نیز حامیان آن‌ها که قلم به دست می‌گیرند و رفتارهای خشونت‌آمیز آن‌ها را توجیه می‌کنند، قوانینی بازدارنده و تبیین‌هایی رسواکننده قرار دهد. اگر‌چه به هر‌حال صحنه، صحنه جهاد است اما نه خانم‌‌های بدحجاب سلیطه‌اند و نه ناهیان از منکر ضعیفه‌! بَل أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُون(انبیاء، 24)‏ وَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَر...(کافی، ج2، ص51) https://eitaa.com/farbehi
داشتم چند کلیپ از آتئیست‌ها درباره معنای زندگی می‌دیدم. بعضی فکر می‌کنند در این موضوع می‌شود با این‌ عده به صورت برهان منطقی-فلسفی بحث کرد. در حالی که بحث معنای زندگی برهان وجودی می‌طلبد، یعنی شخص را باید به تجربیات وجودی و شخصی‌اش (نه مفهومی‌) ارجاع داد و از آنها برای حل این مشکل کمک گرفت. در قسمت‌های مختلف معنای زندگی تلاش کردم با داستان‌های متفاوتی که تعریف می‌کنم ارجاع به آن حالت درونی رخ دهد و شخص خودش را و حالات درونی‌اش را قاضی قرار دهد. اینک قسمت دهم👇