◽️ پایت را اندازه گلیمت دراز کن!
👈 این سوال یا اشکال خیلی خیلی زیاد به روحانیت گفته میشود و از جمله درباره پست رهبری هم زیاد این اشکال را وارد میکنند که فرضا شخصی فقیه جامع الشرایط هم باشد چه حقی در دخالت در موضوع سیاست و تدبیر جامعه دارد؟
🔹 خوب است برخی مبانی را برای حل این اشکال مرور کنیم:
اول) علم و دین لزوما مطابق یکدیگر نیستند و لزوما هم مخالف هم نیستند.
علم یک نهاد اجتماعی به رسالت و مسئولیت مشخص (کشف واقع) است و دین نیز نهاد دیگری است که رسالت و مسئولیت دیگری (سعادت انسان) دارد.
دوم ) کسی نمیتواند از تفاوت مسئولیت این دو نتیجه بگیرد که معارف و آموزههای دین مطابق واقع نیست. دین البته مسئولیت کشف واقع را ندارد اما به این معنا نیست که معارف دین واقع نما نباشد.
سوم) دین اسلام تقریبا درباره همه موضوعاتی که ارتباط با انسان دارد معارف مستقیم و غیر مستقیم ارائه کرده است. از روابط اجتماعی تا بهداشت تغذیه و محیط زیست، مسائل دفاعی و تجارت بین الملل و ... .
گزارههای دینی درباب این موضوعات نوعا از جنس باید و نباید است نه از سنخ هست و نیست.
چهارم) انسان به علم و دین تواما نیاز دارد، علم واقعیت را کشف میکند و دین نحوه برخورد با آن را. علم موضوعات را روشن میسازد و دین احکام و تکالیف و حقوق را.
💢 کنار گذاشتن علم به سبب این که "دین" را داریم معنایی جز تحجر و عقب ماندگی تمدنی ندارد و کنار نهادن دین به بهانه داشتن "علم" موجب خسران دنیا و آخرت و بدبختی و زندگی در وحشیترین جوامع است.
🔸 با این مبانی به پاسخ اشکال بپردازیم:
۱) گاهی روحانیت در موضوعی دخالت میکند که تخصص "علم"ی آن را ندارد. مثلا در "علم" اقتصاد یا "علم" سیاست دخالت میکند.
روشن است که این دخالت ناموجه است و دخالت متخصص دین در متخصص علم کاری ناصحیح است.
۲) و گاهی روحانیت در مسالهای نظر دین را میگوید، مثلا در موضوع خودکفایی صنعتی یا غذایی میگوید نظر دین فلان موضوع است.
حال یا علم هم در این موضوع مطابق دین است یا مطابق دین نیست.
اینجا هم روشن است که کسی به روحانی نمیتواند بگوید نظر دین را اعلام نکن!
۳) گاهی نیز یک روحانی در علم مورد نظر متخصص میشود، مثلا علم اقتصاد، علم سیاست یا علم روانشناسی را آکادمیک دنبال میکند و صاحب نظر میشود.
باز هم کسی نمیتواند بگوید روحانیت حق تخصص در این امور را ندارد.
🔰 بنابراین:
👈 اگر یک متخصص دین در "علم" سیاست دخالت کند کار نادرستی انجام داده اما اگر در واقع سیاست نظرش را بگوید در واقع نظر دین را گفته است.
👈 مثلا آقای غنی نژاد میگفت مگر امام خمینی و رهبرانقلاب اقتصاد دان بودند که درباره اقتصاد نظر میدهند؟
یا این که شما به نظرات ایشان توجه میکنید؟
🔰 پاسخ آن چند نکته است:
👈 اولا ایشان نظر دین را گفته اند و شما حق ندارید بگویید تنها "علم" است که میتواند درباره واقعیت اقتصادی سخن بگوید.
👈 ثانیا تخصص در "علم" اقتصاد و سایر علوم انسانی برای یک روحانی کار سختی نیست. خصوصا اشخاص با استعداد و پر مطالعهای مثل حضرت امام و رهبر انقلاب.
البته لازم نیست متخصص درجه یک باشد ولی میتواند در حدی که متوجه شود چه کسی حرف درست میزند و چه کسی حرف مفت! در این علم صاحب نظر شود.
👈 ثالثا ورود یک سیاستمدار به اقتصاد (مثلا) ورود تصمیم گیرنده است نه ورود علمی. او نمیخواهد یک نظریه اقتصادی را تایید یا تکذیب کند، بلکه با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و بین المللی "تصمیم" اقتصادی میگیرند.
نکته آخر این که روحانیت بایست نظر علم مورد گفتگو را جویا شود چون در موارد زیادی علم واقعیت را شفاف ساخته و زمینه تصمیم گیری را فراهم میکند.
◽️ انسان ایرانی چه میخواهد؟
🔰 احتمالا بارها این جمله را شنیدهاید که ما ایرانیها میدانیم چه "نمیخواهیم" اما نمیدانیم چه "میخواهیم".
تا حد زیادی این جمله درست است، دست کم درباره تعداد زیادی از اعضای جامعه ما همینگونه است.
اخیرا موارد متعددی از والدین دارای ریشههای مذهبی را مشاهده کردم که هنگام نامگذاری بر فرزندشان دچار تردید جدی شدهاند:
از سویی نمیتوانند از اسامی ائمه اطهار علیهم السلام دل بکنند و از سوی دیگر اسمهای جدید و مدرن که برخی به شدت کهنه و باستانی هم هستند برایشان جذابتر است.
برخی هم وجه جمع را در نام گذاری عبری یا مسیحیِ اسامی اهل بیت علیهم السلام دیدهاند و مثلا نام فرزندشان را فاطیما یا ایلیا گذاردهاند. اینها همانها هستند که شدیدا در یک تضاد درونی گرفتار شدهاند.
👈 مساله نام گذاری، نمادی از مساله اجتماعی ایرانی عصر حاضر است، ایرانیها نمیخواهند دست از دین بردارند و نیز نمیخواهند دست از تمدن غربی بردارند، چه این که اولی را ریشه خود و دومی را سعادت خود میدانند.
اما این که چه میخواهند را خودشان هم نمیدانند! خودمان هم نمیدانیم دقیقا چه میخواهیم؟!
بارها عرض شده که غربیها "چه میخواهیم" را در قالب رمان و فیلم و کارتون عرضه کردهاند. اما ما نمیدانیم و لذا هنرمندان ما در تحیرند که چگونه میان این و آن جمع کنند.
بنده عرض میکنم کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" نقشه ایرانِ آینده در ذهن رهبر معظم انقلاب است.
💢 اگر هنرمندی بتواند آن را به تجسم بکشاند حق بزرگی بر ملت ایران خواهد داشت.