محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
🔺انتقاد جالب از تربیت دانش آموز در محیط استریل! 🔹ویدئویی دیده نشده از سخنان مرحوم آیت الله حائری شی
بسماللهالرّحمن الرّحیم
پینوشتی بر اظهارات منتشر شده از مرحوم آقای حائری شیرازی در مورد نظام تربیتی مدارس علوی
دکتر محمدعلی فیاضبخش
یک ضربالمثل آلمانی میگوید: «بعد از واقعه، همه دانا و زیرکاند!»
Hinterher ist man immer schlauer
۱- نیمقرن پس از یک فعالیت آموزشی و تربیتی از سوی یک بنیاد فرهنگی، بدون درنظرگرفتن اقتضائات، محدودیتها و ضرورتهای زمانِ مرتبط با آن فعالیتها، نمیتوان با یک حکم کلی و نادیدهگرفتن آنچه با عنوان «کانتکستِ» زمانه نامیده میشود، در این اختصار و «یکجانبهگفتاری»، آن بنیان را به چالش کشید. این سخن به معنی مبرّا بودن علوی از چالشها و نقدها نیست؛ بلکه سخن در روش و متدلوژی «نقد» است؛ که در بیانات آن مرحوم، کمترین عنایتی به آن نشدهاست.
نقایص متدولوژیک بیانات ایشان عبارتند از:
الف- خالیبودن این اظهارات از آمار و ارقامِ قابل شمارش.
ب- قیاس معالفارق میان نظام آموزش مدرسهای(نوین)، با نظام حوزهای(سنتی).
ج- درنظرنیاوردن میزانِ (تیراژ) دانشآموختگی در مدرسهی علوی در مقایسه با نفرات شرکتکننده در مسجد شمشیرگرها.
د- عدم دسترسی واقعبینانه به محصولات مدرسهی شمشیرگر و به تبع، نقص در ارزیابیِ حالِ آنگروه، پس از اتمام دورههای آموزشی مرتبط.
۲- سخنانی خطابهای و شعاری از قبیل: «تاختن به ایزولاسیون در مقاطعی از تربیت»، «تربیت بردهوار در برابر تربیت بر مبنای آزادگی و حرّیت»، «به چالش کشیدن انضباط حضور و غیاب و... در برابر ادعای انگیزههای درونی و خودجوش» و کلیدواژههایی از این دست، هرچند در خطابههای «منبری» و «استماعاتِ گذرای محفلی» شوقانگیز اند، لیک رهزناند؛ زان روی که هرکدام از این واژگان و اصطلاحات نیازمند «تعریف عملیاتی»اند. فیالمثل، وقتی ایشان میگویند: «محیط بسته و دور از آزادی در تربیت، موجب شد که فارغالتحصیلان به موسیقی و سینما و ... روی آورند(قریب بهمضمون)»؛ نیز باید دقیقا بگویند: برای صیانت آن فارغالتحصیلانِ مورد مشاهدهی ایشان در دانشگاه پهلوی(!)، چه تدبیر و نقشهی هدفمندِ برخوردار از آزادی و دوری از روند بردهپروری(!) را در آن کانتکستِ زمانه تجویز مینمودند؟ تا مشمول و مصداق ضربالمثل صدر این مکتوب واقع نشوند؟
۳- ایشان علیرغم برخورداری از درونمایهی علمی عمیق و تسلط بر مفهومی به نام «فقاهت»، با سادهکردن عددِ «هفده ساعت در هفته»، در برابر «یک ساعت»، بسیار سطحی و گذرا، از حقیقتی به نام «اثر تکرار و استمرار در روند زمان» عبور کردهاند و خوشبینانه و بلکه سادهانگارانه، محفل هیأتیِ تبلیغ دینی در مسجد شیشهگرها را همتراز فعالیتِ پویشی و زمانبَر در تعمیق تربیت دانستهاند؛ مضاف بر آن که جز با ادعای کلی و غیرقابل اثبات در «اثربخشی و تعمیقِ آموزشهای مسجد شمشیرگرها»، مستنداتی محکمهپسند و قابل احصاء در مقایسهی دو گروه مخاطب ارائه نکردهاند.
۴- جسارت و بیش از اندازه خطر کردن است که بگویم: اگر ملاک ایشان مقایسه میان محصولات مدرسهی حقانی و مدرسهی علویاست( که از نظر نگارنده قیاسی معالفارق است)، کاش امروز در قید حیات میبودند، تا این مقایسه، نظیر به نظیر در همهی ابعاد، از جمله «علمی، اخلاقی، کارآمدی» صورت میگرفت. کاش مدرسهها و مساجدی که در تحلیلِ ایشان، معیارِ سنجشِ توفیق یا عدم توفیق نظام تربیتی علوی قرار گرفته، نیز همچون علوی دارای سوابق پروندهی تحصیلی، نظامات انضباطیِ مقتضی هر بنیان روشمند و دیگر ضوابط بوروکراتیک میبودند؛ تا مشخص گردد که خارج قسمت این ضرب و تقسیمها در نهایت به سود کدام طرف، تراز میشود.
۵- اینجانب شخصا بر همهی نقدها و چالشگریها در مورد مجموعه نظام آموزشی و تربیتی علوی به فال نیک مینگرم- چه رسد، که در انگارهی من، مرحوم آقای حائری عالمی سلیمالنفس و دلسوز و دغدغهمند تربیت بودهاند-، لیک در مقام نقدِ علوی، دستکم باید به نکات چهارگانهی فوق، توجه میشده است.
آنچه نگاشتم، پیشپیشانیای بود نه چندان تأمّلشده و قوامیافته، که -اگر مجال را برای همینمقدار پاسخ، تنگ و فرّار ندیدهبودم- بیش از این میتوانست تطویل یابد؛ و البته اگر بریدهی سخنان آن مرحوم همچنان آفاق فضای مجازی را بپوید و شبهههای جدید درافکنَد، این قلم نیز به قدر بضاعت مزجاتش همپا و افقپیما خواهد شد.
والسلام
۱۴۰۱/۱/۱۰
مطالبات رهبر عزیز از آموزش پرورش.pdf
3.4M
شاخص یابی بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان
مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره آموزش و پرورش
در این پژوهش مهمترین شاخصهای دیدگاه های رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان و فرهنگیان در سال های 93 تا 96 و محورهای مرتبط به آنها گردآوری و مؤلفههای کانونی، شاخصهای محوری، پرسشها و شبههها و مصادیق مربوط، استخراج و به استناد عین عبارات آورده شده است.