eitaa logo
پیچیدگی عرفانی
122 دنبال‌کننده
642 عکس
90 ویدیو
1 فایل
باشد که غم خجل شود از صبر بی‌صدای ما... جواب ناشناس و تقدیمی: @Mystical_complexity_2
مشاهده در ایتا
دانلود
او از احساس تهی بود ، فقط یک احساس داشت؛ اینکه مثل یک مرده زندگی کنه.
خاطرات خیلی عجیبن؛ گاهی میخندیم به یاد روزهایی که گریه میکردیم, و گاهی گریه میکنیم به یاد روزهایی که میخندیدیم.
تن‌های تنها؛ غریبانی که قهرمان بودند، اما کسی به آنها مدال افتخار نداد . آنها کسانی بودند که آهسته و آرام ما را نجات دادند و رفتند ؛ چه می‌دانم شایدم خودم بودم ... منی که دیگر نیست و باز نخواهد گشت.
می‌پرسی روزهایم چگونه گذشت؟ و خواهم گفت روزهایم در تصوراتی که هرگز نتوانستم با او بسازم گذشت.
أَیُمکِنُ أَنْ تَرجِع آیا امکان دارد برگردی؟
روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت..
من‌ به‌ عنوانِ‌ گلی‌ تازه‌ شکفته؛ پژمرده‌ام.
گاه آسمان به جای او به من لبخند میزند..