عزیز من، از امیدوار شدن می‌ترسم. حقیقت این است که از امیدواری‌هایم بیش از ناامیدی‌ها رنج کشیدم. #حرفَک

از من توقعی نداشته باشید؛ ببینید که چگونه "فروغ" از "تاریکی" سخن می‌گوید! #حرفَک

#حرفَک #درخشش

اینکه همه‌مان زخم هایی داريم، ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند. در واقع همه‌مان می‌توانیم دوست داشته شویم، توسط هم-و با زخم های هم. #حرفَک #درخشش

اگر زندگی ما معنایی داشته باشد، این معنا همان چیزی است که ما به آن داده‌ایم؛ نه آن چیزی که حاضر و آماده در اختیار ما قرار گرفته باشد. #حرفَک #درخشش

راستی امروز روز جهانی برادره:) برید لُپشونو ببوسید، چه کوچولو و چه بزرگ فرقی نداره! #حرفَک

عادت کنید که به دیگران کمک کنید، خواهید دید که نمی توانید از این کار دست بکشید. #جان_ماکسول #حرفَک #درخشش

گفت: خیلی میترسم گفتم: چرا؟ گفت: چون از ته دل خوشحالم؛ این جور خوشحالی ترسناک است. پرسیدم: برای چه؟ جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد! #حرفَک

تو را دوست دارم چون آخرین بسته‌ی سیگاری در تبعید #غلامرضا_بروسان #حرفَک

آنقدر پیرامونِ خودش دیوار کشیده بود، که روزی خودش را نیز برای همیشه در هزارتویِ خود گم کرد. #حرفَک

برادرم دکتر فریدون میرهادی پزشک حاذقی بود که در کانادا درگذشت. برادر دیگرم مهندس رستم میرهادی در سوئیس و خواهرم دکتر ایراندخت میرهادی در همدان فوت کردند. اما مرگ برادرکوچک‌ترم فرهاد ضربه روحی سختی به ما وارد کرد. من آن زمان در دانشگاه سوربن فرانسه تحصیل می‌کردم و مرگ برادر تاثیر عمیق بر روح من گذاشته بود، نمی‌دانستم چه کار کنم. مادرم به ما یاد داد که همیشه غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم. حرف مادر مرا دگرگون کرد و تصمیم گرفتم بعد از بازگشت به ایران کار مهمی انجام بدهم. -توران میرهادی #حرفَک #درخشش

دوست داشتن و دوست داشته شدن؛ از عشق می‌ترسم، از قربانی شدن در قربانگاه. پس تصمیم دارم؛ بیشتر فکر کنم، فقط بزرگ شوم و کار‌های مهمی انجام‌ بدهم تا شاید در زندگی برج‌های بلندتری بسازم. #سیلویا_پلات #حرفَک