🌸هوالمحبوب العزیز ✍سلام بلندترین آرزوی بشریت سلام منتهای سعادتِ اهل زمین #سلام_امام_زمان💖😊 🌸مگر میشود شبِ آرزوها باشد و به جز آمدنتان ، آرزوی دیگری داشته باشیم ؟ ... 🌸مگر می‌شود به جز آرام شدن قلب مهربانتان با مژده‌ی ظهور ، چیز دیگری از خدا بخواهیم ؟💖😭 🌸مگر میشود به جز خوب شدن حال جهان با گام‌های حیدری و عطر زهرایی شما ، رویایی از دلم بگذرد؟ ...💖😊 🌸مگر می‌شود پدرم در زندان غیبت ، در گوشه‌ی غربت ، تنها و حزین باشد و من دغدغه‌ای جز رهایی‌اش داشته باشم ؟ 😭 🌸... آه بابای خوبم ... بابای تنهای مهربانم ... بابای بی‌نظیر دلسوزم ... قلبم از اندوه فراقتان لبريز است ...😔 🌸دعای منتظران در عصر غیبت 🌸اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌸كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ... 🌸شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده‌ايد: به كار پسنديده فرمان مى‌دهيد، و از كار ناپسند بازمى‌داريد، و به خدا ايمان داريد. 🌸 #سوره_مبارک_آل_عمران_آیه_شریف ۱۱۰ 🌸اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ 🌸 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ 🌸اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 جمعه های مهدوی 🌸 #سلام‌منجی‌عالم_بشریت 💖😊✋ ✍ مهدی جانم ؛ سـال هاسـت که هیچ تعادلی نـداریم ؛ با دستانی خالی و دلی پُراز دلتنگی برای شمایی که از ما دلتنگ تر هستی ؛ شمایی که باید باشید و نیستید ، قصیده سریایی می نماییم. 😔💖 🌸یابن‌الحسن ؛ الآن هم که بیایی آمدنتان دیر شده است و چه نزدیک و نزدیکتر ‌میشود رفتن ما منتظرانت ؛ آقا جانم نگذار به گور ببریم حسرت و آرزوی دیدنتان را ...😔💖 🌸 یابن الزهرا ؛ بین شلوغی‌هایِ شهر و شلوغى‌هاىِ فکر و ذهنم و شلوغى‌هاىِ دلی که نمیدانم برایش چه تدبیری نمایم ؛ باز حسرت دیدارتان بر دلم هست. آرامِ جسم و جانم نمی آیی!؟ 🌸 یابن فاطمه ؛ اين كه سرم شلوغ باشد و چشمم لايق ديدارتان نباشد دردی همیشگی ست اما حسرت يادتان را هرگز از قلبم نمیبرد. میدانم که بالأخره این اشتیاق کار دستمان خواهد داد و مرا به مراد دلمان میرساند. پس اراده ای فرما ای عزیز فاطمه! 🌸 یابن‌الزهرا ؛ این روزها حسرت فقط کلمه نیست که بر زبان رانده شود. با چنین واژه ای مدت مدیدیست زندگی میکنیم. تا به کی مهلتش را شما تعیین نماای عزیز تر از جانم! 🌸آقاجانم ؛ دریافته ایم ؛ در این روزگار تیره و تار ؛ حسرت برای هر بنده ی شیر پاک خورده ای ؛ طوری عمل میکند. که در زندگی اش به خوبی دیده میشود.؛ زندگیم شده ؛ حسرتِ ظهور ؛ حسرتِ خالصانه ی دیدار ؛ حسرتِ سربازی شما و در رکاب بودن ... 🌸آقا جانم ؛ اصلا"حسرت تبدیل شدن به کسی که عاشقانه منتظرِ ظهور است و دیدن لبخند رضایت و عطر گل نرگسی امام خود است تا برایش دعا نماید. 🌸ایهاالعزیز ؛ شخصی سئوالی ساده نموده از حضورتان که آيا زنده ام وقت ظهورت 💖 🌸اگر که آمدی و رفته بودم. اسير سال و ماه و هفته و روز و ساعت و دقیقه و ثانیه بودم. دعايم کن تا دوباره جان بگيرم دعایم کن تا بيايم در رکابِ شما تا باز هم جان نثاری نمایم و باز هم بميرم.😊💖✋ 🌸در پایان مجددا"#سلام_امام_زمانم💖😊✋ 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌸هوالحکیم 🌸 #دلبرانه_مهدوی ☘مکاشفه آیت الله #حائری_شیرازی در زندان ؛ امام خمینی از امام زمان(عج) برایم امان گرفتند! ✍ در سنه ی ۱۳۵۲ یا ۱۳۵۴ روزی در زندان چشم‌هایم را بسته بودند و دوره بازجویی طولانی ای داشتم که در آن روزهای خاص، شبی حالم خیلی سخت بود. 🌸مجلسی را دیدم که امام خمینی (رحمت الله علیه )در آنجا درس می‌دادند و صحبت می‌کردند و روحانیون هم زیاد بودند. 🌸 سیدی وارد شد، امام جلوی او راست‌ قامت روی منبر ایستاد و سه بار فرمود الامان، الامان، الامان یا #صاحب_الزمان! 🌸من متوجه شدم وجود مقدس حضرت #امام_زمان بوده. 🌸 از فردای آن شب روش بازجویی عوض شد. یکی از صلحا گفت: که امام(رحمت الله علیه) برایت امان گرفته است. 🌸 این خیلی مقام است که امام(رحمت الله علیه) #واسطه‌ی_فیض می‌شود! 🌸این، معنی نیابت است ؛ یعنی بین امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و امت حائل است و امت از این طریق به امامش می‌رسد. 🌷علما و شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 📚 منبع : سایت آیت الله حائری

🌸هوالحی ✍ خدا جونم ای که بی‌حساب می‌باری، برآنانکه یادشان رفته، فقط از تو بخواهند... 🌸ما آمده‌ایم و می‌خواهیم که بخواهیم ، 🌸به قدر فهم‌مان 🌸به قدر وسع‌مان 🌸به قدر وسعت‌مان 🌸 اما امروز خدا جونم ؛! یا من یعطی من لم یسئله 🌸بر ما بقدر وسعت خویش ببار، نه بقدر خواهش مان! همین💖😊✋ 🌸 والعاقبه للمتقین 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌸«هُوَ اللّهُ الَّذى لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ اَلْمَلِک القُدُّوس السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الجَبّارُ المُتَکبِّرُ سُبحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکونَ» 🌸 اوست فرمانرواى پیراسته، سلامتى و ایمنى بخش، مراقب و نگهبان، غالب و مقتدر، برتر و بزرگوار، منزه است از آنچه که شرک می ورزند. 🌸 #سوره_مبارک_حشر_آیه_شریف ۲۳ ✍میدونستید که لفظ #جبّار در قرآن کریم #ده بار اومده اما فقط در همین آیه هست ‌که #وصف خداست. 🌸همین یک کلمه آبی هست روی هر آتشی که خلق برایت روشن میکند. و وقتی به آن تمسک می جویی دیگر فرقی ندارد ؛ استخوان شکسته باشی یا دل شکسته خودِ خودش جبران میکند؛ شک نکن و به دلت غم و غصه راه نده ! 😊✋ 🌸به نام حضرت دوست که هرچه رسد از او نیکوست. الهی به امید تو💖✋ 🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸مراسم صبحگاه ✍تا حالا تلاش کردید تا هم دلِ افراد رو بدست بیارید و هم نظم و ترتیب رو اجرایی کنید. و در عین حال همه عاشق کارهایی که می کنید باشند و در این راه بهت کمک کنن!؟ خُب معلوم که نه😁✋ 🍃وقتی از عملیات برگشتیم دوباره رفتیم سر وقت اجرای مراسمات نظامی کدوم یکی شون خُب اجرای مراسم صبحگاه ؛ همه باهم بگید ؛ یا خدا 😳😁✋ 🍃وقتی از سوی ستاد قرارگاه گفته شد که مراسم صبحگاهی رو راه اندازی کنم ؛ یهویی پیش خودم فکر کردم ؛ آدمهای دو یا سه بلوک پنج طبقه رو چطوری باید بکشانیم به محوطه ی قرارگاه ؛! اونم ۴۵ دقیقه بعد از نماز و نیایش و زیارت عاشورا خوندن صبح و درست زمانی که یه عده میرن می‌خوابند ✋😁 🍃آقا نه اینکه نیاین ها ؛ نه اینکه زمانش بد بوده ؛ نه اینکه کسی اعتقادی نداشت. نه اصلا" همه پا کار بودند. 🍃اما مهمترین دلیل این بود که همه خسته ی روحی روانی عملیات و مجروحیت ها و شهادت ها و اسارت های همرزم ها بودند. این روزها بهش میگن سندرم 😁 اما کلی بیمار اعصاب و روان داشتیم که همگی شاد میزدند. و مهم تر از اینکه هر کدوم‌ ما شاءالله برای خودشون یه پا آیت الله بودند.حالا تو العظمی بودنشون یکم مناقشه هست.😳😁✋ 🍃گروهی که از قبل می شناختن که چه جوری سرشون خراب می شم که به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می شدند. یه دسته خودشون باپای خودشون محترمانه می آمدند و گروه دوم که جیم فنگ تشریف داشتند و نیاز به ارشاد داشتند😁✋ 🍃در این بین ؛ یه عده هم که خودشون از علما بودند . خوب نبود که بیان😳. یه عده هم که اهل مخفی کاری وحراست بودند و از این حرفها که تو یه صف خاص باشن و احتمالا" شناسایی بشن یکمی اصلا" نمی موندند 😊💖✋ 🍃یه عده هم که خودشون فرمانده و معاون فرمانده بودند که اصلا" تو کت شون نمیرفت بیان تو صف و از بنده ی ناچیزی مثل من که روزی چند ده هزار بار بهشون میگفتم چشم حتما میان ؛ الآن انجام میشه ؛ بیان فرمان نظامی بگیرند و انجام بدن😳😁✋ 🍃اما مشکل اساسی این بود که همه منو با لباس خاکی بسیجی و یا خاکی کره ای و با یه عکس امام خمینی رحمت الله علیه به جای آرم سپاه دیده بودند. نزدیکا میدونستند که پاسدارم اما سایرین نه! بعدش تو عملیات بدر موی سرمون رو زده بودیم که بیشتر شائبه ایجاد شده بود که پاسدار وظیفه هستم البته از مخلصین😁💖✋ 🍃بالأخره مجبور شدم بین دو نماز که بیشترین تعداد نیروی انسانی در تجمع رو داشتیم ظهر و شب هنگام برم‌پشت میکروفون نماز خونه و این خبر مسرت بخش رو به همه بدم و برای هر معاونتی یه خط و نشون هم بکشم. و بودند معاونت هایی که رفتن تو مقرهای عملیاتی تا از این بخش نجات پیدا کنن. اما برای اونا هم به وقتش برنامه داشتم از چنگال من بخوان در برن😁✋ 🍃سر صبح بعد نماز دوباره تاکید کردم که صبحگاه هست . و با صدای بلندگو شیپوری تبلیغات نماز خانه ؛ بیدار باش زدم و همه رو دعوت کردم به میدان😔😳 آب از آب تکانت نخورد که نخورد. حتی اونایی که تو نماز خونه می خوابیدند 😁 🍃رفتم جلوی درب فلزی اتاقها که اکثرشون از پشت قفل شده بود. یعنی چی نمیخواین بیاین😔 مجبورین بیاین😳 ببینین من چه آدم خوبی هستم.🤪 🍃با توجه به تلاش مذبوحانه ای که داشتم فقط بیست نفر اومد پای کار ؛😁😁 فعلا" 💖😊✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

خدایــــ💖ــــــا صبحدم امروز نیز برآمد ؛ درود بر جاده‌های بی انتهای جبروتت🌸 تو را عاشقانه فریاد می ‌زنم چون به تکرار اسمت عادت کرده‌ام💖 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸مراسم صبحگاه ✍گاهی اوقات انسان تلاش خودش رو میکنه اما به نتیجه مطلوب نمیرسه ؛ کمی باید صبور باشه ؛ شاید از مسیری دیگر یاری برسه و کار بهتر جفت و جور بشه💖✋ 🍃 علی رغم تمامی اقداماتی که انجام دادم ؛ روز اول مراسم صبحگاه با آن کیفیت همیشگی و قبلی برگزارنشد.البته نه کاملا استارت صبحگاه زده شد با حدود بیست نفر 😁 🍃روز دوم همه رو بسیج کردم اما چهل پنجاه نفر بیشتر نشد. میگن یه دست صدا نداره باور بفرمایید در برخی جاها مطابقت داره. 🍃 بعد ازظهر روز دوم در هر کجا که افراد رو میدیم تذکر برای مراسم صبحگاهی میدادم ؛را پله های بلوک های ساختمان ؛ مسجد و حمام و دستشویی و ... از اونا انکار و نه بابا گفتن و از من هم خب حالا فهمیدی بیا که غیبت نخوری ...💖✋ 🍃من هم با اون قیافه ی عجیب و غریب تذکر می دادم به پاسدار رسمی ها ؛ از اون عجیب تر برو بچه های رسمی میگفتن این پاسدار وظیفه ؛ مخلص تر از ما رسمی هست. 🍃منِ سمج ؛ به اینکه افراد بگن حالا ببینیم چطور میشه ؛ گوشم به این چیزها بدهکار نبود که نبود. من و کم آوردن پیش اینا 😉 🍃سر صبحانه بود که فرمانده ازم پرسید خب با صبحگاه چکار میکنی؟چند نفر میان؟ روز اول خوب بود!؟گفتم پنجاه نفر امادرستش میکنم ؛ خیال کردن میتونن از دستم در برن حاجی! و ادامه داد؛ ملایم باشم زیاد سخت نگیر! 🍃همونجا به رییس دفترش دستور دادپیگیری کنه و رئیس ستاد هم که روبرو نشسته بود و می خندید گفت همه باید در مراسم صبحگاه شرکت کنن فقط زخمی ها مجاز هستند فعلا نیان ؛گفتم حاجی جانبازها بیان؛! خندید و گفت ؛ دست از سر معاون ها بردار بابا اینا هر لحظه یه جائی هستن. گفتم خب وقتی هستن بیان😁 🍃خداییش فردا صبحی تعداد بیشتری اومدن ؛ من کم‌بیارم😉 بلندگو شیپوری صبحگاه به سمت بلوک ها و قرآن و نیاش و سرود جمهوری اسلامی و...کله سحری باصدای عالی تو مخ اونایی که خودشون رو زده بودن به خواب...😁 🍃اون روز حدود ۱۰۰ نفری جمع شده بودند. وعده دادم از فردا کنار مراسم صبحگاهی دویدن و شعار دادن و نرمش صبحگاهی هم داریم. یک هم همه ای پیچید که خودم هم خندم گرفت. اما کم نیاوردم؛ گفتم داداش بالاخره همیشه که حمله نیست ؛ عقب نشینی هم داریم اونوقت اگه آماده نباشین باید برین مهمونی خونه عراقی ها اونم اجباری کلی خندیدنیم 💖✋ 🍃برو بچه های آموزش نظامی صداشون در اومد که باید برنامه به تایید ما برسه ؛ 😳من هم گفتم حتما باید قرآن هم به تایید حوزه و تبلیغات برسه ؛! سرود جمهوری اسلامی هم به تایید امام و صدا وسیما ؛! و... 🍃گفتم دادش وقتی کاری ابلاغ میشه اول بریم انجام بدیم بعدش بیایم بگیم کجاش کجه کجاش راسته ؛موفق هست یا نه! 🍃رفتن شاکی شدن ؛ البته با توطئه و مقدمه چینی که آقا این چه کسی هست گذاشتین؛ سرباز رو گذاشتین مسئول مراسم ؛ پس ما چکاره هستیم ؛!؟ گوشش به هیچی بدهکار نیست ؛ حالامیخواد از فردا همه رو دورپادگان بدو رو ببره؛ مگه پادگان آموزشی هست.! 🍃رئیس ستاد هم از جلوشون در اومد گفت: اولا"کار درستی هست. همه باید انجام بدن؛ ثانیا پاسدار رسمی گذاشتم سرباز کجا بود.!😳😁اول برید دستور رو اجرا کنید بعد بیاید تصمیم بگیریم. 🍃راضی نشدن که ؛ دوباره گفتن حاج آقا نبی رو میگیم ها ؛! 😔 رئیس ستاد گفت : آقای من نبی پاسدار رسمی هست؛کی گفته سربازه ؛ هم آموزش دیده هست. هم رزم دیده و هم به فنون ورزش رزمی آشناست. حدود یکسال هم تواسلام آباد همین مراسم صبحگاه قرارگاه رو با همین کیفیت اجرا میکرده. اول برید تحقیق کنید بعد بیاید اعتراض کنید. 🍃از فردا صبح هم همه باید به طور کامل در میدان باشند.خدا خیرت بده فرمانده😳😁✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

💖 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 💖 اْلْسْلْاْمْ‌ْعْلْیْکْ‌ْیْاْ‌ْاْبْاْ‌ْصْاْلْحْ‌ْاْلْمْهْدْےْ(ْاْرْوْاْحْنْاْفْدْاْهْ)ْ 🌸اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 ✍آمین یا رب العالمین سلام‌صبح شما به خیر و نیکی و عافیت 💖😊✋

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸سه شنبه های مهدوی 🌸 #سلام_امام_زمانم 💖😊✋ 🌸 السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ... سلام بر شما ای عزیزی که آخرین امید درماندگان ، به دستان گره گشای شما نویدبخش آزادگی ست و سلام بر شما و بر روزی که از همان سحرگاهان گره از کار عالم و آدم باز خواهد شد. 🌸 یابن‌الزهرا ؛ سه شنبه شد و نسیم جمکرانت نوید بخش دلهای عاشقان و منتظرانت است؛ آقا جانم ؛ سالهاست دریافته ایم که بدون شما نه سحر آن سحریست که وعده داده اند و ﻧﻪ آن طلوع خورشیدی که صبحدمان وعده ی دمیدن داده اند. 🌸یابن فاطمه ؛ همچنان منتظریم در طلب دیدارتان و چشم به راهِ شبنم ای از وجودِ نازنینتان هستیم تا به لطفش سحرگاهان بیدار واقعی شویم. اما تا بدین لحظه انگاری ؛ عالم و آدم در خوابند. آقاجانم ؛ اکنون به وقت ﺻﺒﺢ ؛ فقط ﺳﻼمی ﺍﺯﺟﺎنب شما سبب خواهد شد تا صبح و صبحگاهیان به پا ﺧﯿﺰند. از جانب ما ؛ سلام بر شما ای بهار زندگانیم ؛ سلام آقای خوبی ها💖 🌸 ایهاالعزیز؛ مهدی جانم شما عیان و نمایانی هم چو خورشیدِ فروزانِ عالم تاب ، اما ؛ اما ؛ چشمِ ما قابل نباشد که ببیند آن ، جمالِ زیبای شما را ! آقاجانم؛ نمی آیی؟ 🌸یابن الحسن ؛ ما دوستدارانت معتقدیم عاقبت روزی چشم نوازی فرموده و نگاهمان خواهی نمود. آقاجانم ؛ بیا تا برایمان دیر نشده و در صباحی که برایمان باقی مانده روبه راه شویم و سپس جان به جانان تسلیم نماییم...! 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷