eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
236 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸عملیات والفجر ۸ ✍ گاهی برای بدست آوردن یه حال خوب ‌که چه عرض کنم ؛ حال بهتر باید به دریا و شاید هم به رودخانه و یا جاده بزنی ؛ آخه چرا ؛!؟ معلومه چون همشون برای رسیدن به هدفی خاص کشیده شدن. تا اینکه به مقصد برسی.! 🍃اون شبِ بارانی و سرد که هر دو طرف جنگ ، مثل باران ، انواع گلوله های توپخانه ای و ادوات جنگی رو می ریختن روی مواضع هم دیگه راهی جاده شده بودم تا یه خبر رو برسونم به فرمانده یگان در خط ؛! 🍃از یه نقطه به نقطه ی دیگه از فرمانده خبری نبود که نبود ، از این سنگر به اون سنگر اونقدر شدت آتش دشمن زیاد بود که نمی شد با کسی حرف درست حسابی زد. بهترین پیشنهاد این بود که از موتور بیا پایین تا نفله نشدی😁 🍃اونقدر رفتم تا رسیدم لب اروند.دم قایق ها از یکی از سکانی ها پرسیدم فرمانده تیپ کجاست ، گفت ؛ با یه گروه رفته جزیره ، گفتم روشن کن بریم ... حرکت کردیم و در همین حین یه گلوله توپ زمانی درست بالای سر قایق خورد و منفجر شد . 🍃بارون و سرما و گلوله توپ زمانی بود که تو آسمان مدام منفجر می شد. اما از دستشون بدون زخمی شدن در رفتیم. رسیدیم اول جایی که چند قایق موتوری روشن و چند تا سکانی شهید تو قایق بود. به سکانی گفتم بمون تا برگردم. گفت: با این ترکشی که خوردم فکر کنم مثلِ بقیه بشم. 🍃گفتم برگرد برو من با یکی از همین قایق ها برمیگردم. پریدم تو آب تا کمر فرو رفتم و رفتم تو خشکی. خشکی نگو باتلاق گِل ... هنوز چند قدمی نرفته بودم که چند تا غواص شهید دیدم که به پشت افتادن بودن و نیمی از بدنشون تو گِل فرو رفته بود. یکیشون یه تیر تو سرش خورده بود. 🍃یکی از غواص ها هم بخشی از کمرش رو گلوله کالیبر برده بود. از همه بیشتر گلوله های توپی بود که مثل نقل و نبات می‌ریخت دور و برم... هرچی جلوتر رفتم کسی رو پیدا نکردم. 🍃فکر کردم برگردم صدای ناله شنیدم رفتم جلو تو تاریکی شب یه بنده خدایی افتاده بود و ترکش استخوان پایش رو ازبین برده بود. تا نیمی از ساق پاهایم در گِل بود و شروع کردم به بستن پا و با کمک خودش رسوندم دم قایق! 🍃با فشارهایی که مجروح سرم می آورد نزدیک بود دم قایق موتوری زیر آب خفه بشم ؛ از من خفه شدن زیر آب و از مجروح نگون بخت داد و فریاد و...خلاصه فرستادم بالا و سوار شدیم. تا آمدم حرکت کنم یه تیر آمد و نشست به پهلوی مجروح بنده خدا ... 🍃رفتم تا آن سمت اروند. خدا خیرش بده فرمانده رو ؛!حی و حاضر برگشته بود. پیام رو دادم . مجروح و شهید رو تحویل بچه های جلوی آب اروند بودند دادم و سوار موتور با لباس خیس برگشتم قرارگاه؛! 🍃حاج احمد وقتی منو با لباس خیس و گِلی دید ، گفت؛ آدم نمی شی ها ، مگه نگفتم بی هدف نرو جلو ؛! منم سرم پایین و هچی نگفتم. گفت :خدا رو شکر حالا سالم برگشتی... چه خبر ؛! گفتم حاجی اصلا" تو ام الرصاص اینقدر گِل و شل هست که نمیشه قدم از قدم برداشت. مثل نقل و نبات هم گلوله می باره... 🍃رفتم داخل اتاق خودم و لباس هایم را عوض کردم... دیگه نماز صبح بود... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا 🌸خدا بدی‌هایشان را به خوبی‌ها تبدیل می‌کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است 🌸 ✍فراگیری رحمت در دعای امروز با تعبیر آمده است. و غشّ در لغت به معنای پوشاندن و فراگرفتن است. و 🕊 بر سه بخش است: ☘رحمت عام که همه مخلوقات از این نوع رحمت الهی برای پیدایش اصل وجودشان، تداوم و رسیدن به هر آنچه برای هستی آن‌ها لازم است، بهره‌مند هستند. ☘ رحمت خاص که فقط شامل انسان است و سایر پدیده‌ها از آن محروم‌اند. مثل داشتن عقل ☘ رحمت ویژه که بین انسان‌ها فقط شامل اهل ایمان می‌گردد. یکی از نمودهای این رحمت ویژه، همان مسئله تبدیل سیئات به حسنات است. 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 آخرین ایستگاه رمضانی پنج‌شنبه ها ۱۴۰۲ ✍ ماهها منتظر رمضان المبارک بودیم تا هر طوری شده خودمون رو برای یه سفر معنوی و جانانه آماده و برسیم به ملکوت اعلی ؛ چقدر از فرصت ها بهره و موفق بودیم و شدیم بین خودمون و خدا محفوظه 🍃گاهی برای ما آدما، مجالی فراهم و یا فرصتی ناب رو در اختیارمون قرار میدن تا به اوج برسیم. مثل ابرهای بارونی که سر زده از راه میرسن و می بارن ،! سر سبزی و شادابی به زمینی بیابان زده می بخشن.مثلِ رمضان... 🍃به هر حال زمان در حال سپری شدنه ؛ این ماه هم مثلِ سایر ماههای قمری و شمسی و میلادی رو به اتمام ؛ بدنی بیابان زده داریم و در حسرت بارانِ رحمت الهی ؛ رمضان چقدر به تنمان نشست و بهره بردیم‌ یا نه بماند. 🍃فقط خدا نکنه؛ ابر بیاد . رعد و برق هم بزنه. خیس هم بشیم؛ اما شُسته نشیم ؛ به طهارت جسم و روح نرسیم. بدتر اینکه ؛ چرک وآلودگیش به تنِ مون بمونه ؛ بعدش هم براحتی و بی بهره از دستش بدیم.! 🍃همین بدن فانی و چه بسا بیماری زده ؛ روز و شب در همین ماه بیقرار بود برای درمان ؛ طبیب را یافته بودیم ؛ نزدش هم رفته ایم ؛ نحوی درمان را جویا شده ایم؛ دارو را هم دریافت کرده ایم ؛ سؤال اینجاست که آیا دوا را به موقع مصرف نمودیم؛!؟ مثل لحظات ناب رمضان ؛! اعلاء واعلم... 🍃همین ماه ؛ قبل از سحرگاهان از خواب ناز خود زدیم ؛ صبح تا شام تشنه و گشنه مادی موندیم. دور هم نشستیم ، تلاوت های ساعتی از قرآن کریم انجام داده ایم ؛ نمیدونم در جستجوی تغذیه ی معنوی چقدر تلاش کردیم!؟ باز هم سئوال اینجاست که نمره قبولی دریافت کردم یا باز هم تجدید شدم. خدا نیاره روزی را که بگن از این رمضان هم مردود شدی .‌😔 🍃یادتون هست !؟ ماه رمضان که به نیمه رسیده بود، در پی اطعام کریمانه برآمدیم. هرچند که خود یتیم درگاهیم و در پی پدر روانه شده بودیم ، هرچه از دستمون براومد انجام دادیم که بگیم کریممیم اما انگار رویای کرامت و داشتن پدر و... بیشتر افسانه بود تا حقیقت! برای تطهیر روح اومده بودیم،! اما چقدر جدّی نمیدونم ؛ انگار کمی لغزش هم داشتیم‌ ، و ناباورانه درگیر بازی دنیا شدیم. 🍃خدای من ؛! ای تمام آرزوهایم ،! ای معنای وجودم ! و ای تمام هست و نیستم ،! رمضان المبارک رو به اتمام هست و در ایستگاه آخرین پنج‌شنبه اش قرار گرفته ام خود وعده داده ای : وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مومنان نازل کردیم.. ما و درگذشتگانمان را رحمت کن و دریاب💖 🍃خداجونم ؛ در این ساعات زیبای دلدادگی دعا می کنیم ؛ تا به شما نزدیک و نزدیکترشیم. رضایتت رو محور زندگی مادی و معنوی قرار بدیم . محبت‌ خودت و اهل بیت علیهم السلام رو در دلمون روشن و بیشتر کن . 🍃خدا جونم ؛! در حقمان دعا کن که لحظه ای به خودمان واگذار نشیم. 🍃خدا جونم ماه رمضان بر سر سفره ی کریمانه ات نشسته و مهیمانت بودیم ما رو از هر آزمایشی سربلند فرما تا با دستانی پُر، لایق دیدارتان در لحظه ی موعود شیم. 🍃خدا جونم گاهی اشک ریختیم و گاهی لبخند ، خودت آغوش بگشا و خریدار اشک‌ها و لبخندهامون باش ،! نذار تا ذهنمون درگیر هوا و هوس های دنیایی بشه. و قلبم درگیرتر از ذهنم ؛! 🍃دار و ندارم ؛! همین حالا نیازمند بارونی از نور و رحمت واسعه ی شما هستیم ؛ ای مهربان ترین مهربانان...برامون دعا کن و دعاهامون رو درحقشون مستجاب فرما؛ ای عزیزِ عزیزترین و بخشنده ی بخشنده ترین. آمین یا رب العالمین 🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعوا سر چفیه آقا💖☺️ 🌸روا بود که گریبان زهجر پاره کنم 🌸دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم😔 🌸برای سلامتی آقامون حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله‌العالی صلوات 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷