🌸هوالعزیز 🌸 حسین جان! ✍تولدت چنان مبارک بود که فطرس ملک، نخستین دخیل «سفینه النجاة» ات شد؛ اما افسوس که غصه قصه کربلا، پیش از تولدت به گوش مادرت زهرا (س) رسیده بود. 🌸 پس خدا مهدی (عج) را در نسل تو قرار داد و داستان عاقبت بخیری انسان توسط او را در گوش مادرت زمزمه کرد، تا قلبش آرام بگیرد و شادی اش از تولد تو رنگ غم نگیرد. 🌸 سلام بر تو در روزی که متولد شدی و در روزی که با ظهور فرزندت مهدی (عج)، باز خواهی گشت. 💖 ولادت امام حسین علیه السلام را محضر فرزند عزیزشان امام زمان علیه السلام و شما تبریک می گویم.🌸✋ 🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌸هوالمحبوب العزیز 🍃🌸🍃 ✍ قـطـب راونـدی در ڪـتـاب " خـرائـج " روایـت نـمـوده : 🌹هنگامی که #امام_حسین علیه السلام متولد شد، خداوند متعال به جبرئیل دستور داد که با گروهی از فرشتگان بر زمین فرود آمده و ولادت او را از طرف حضرت حق به حضرت محمد صلی الله علیه و آله تبریڪ و تهنیت گویند. 🌹 جبرئیل با گروهی از فرشتگان بر زمین فرود آمدند، در این بین به جزیره ای بر خوردند، در آن جزیره فرشته ای بنام " #فـطرس " بود، خداوند متعال او را برای انجام کاری مأمور کرده بود،ولی او در مأموریتش کوتاهی کرده و بدین وسیله ، بالش شکسته بود، و او را در آن جزیره انداخته بودند. 🌹 او در آنجا مدت هفتصد سال به عبادت خدا مشغول بود، وقتی " فـطـرس " جبرئیل را دید گفت: کجا می روید؟ گفت: به حضور محمد صلی الله علیه و آله فطرس گفت: مرا هم با خود ببر شاید آن حضرت برای من دعا کند. 🌹 جبرئیل پذیرفت ، او نیز به همراه جبرئیل به حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شتافتند، وقتی شرفیاب حضور حضرتش شدند، جبرئیل جریان فـطـرس را به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رساند. 🌺 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قل له: یتمسح بهذا المولود جناحه. به او بگو: بالش را به گهواره آن مولود بمالد. 🌺 فطرس بال خود را به گهواره امام حسین علیه السلام مالید و خداوند مهربان فوری بالش را به او برگردانید، آنگاه فطرس به همراه جبرئیل به سوی آسمان پرواز کرد، او در میان فرشتگان ، آزاد شده امام حسین علیه السلام نامیده شد. 📚 منبع:الخرائج ، ج ۱ ، ص ۲۵۲ ، ح ۶ بحارالانوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۸۲ ، ح ۷ القطره ، ج ۲ ، ص ۴۹۵ ، ح ۱۱/۹۶۱ 🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸چشم انتظاری ✍شاید با گذشت سال‌های متمادی از دوران هشت سال دفاع مقدس بازهم منتظری تایکی ازهمرزمان مستقیم بهت تبریک بگه!امانمیشه؛! 🍃دلت میخواد یکی تو خاطراتش ذکر خیری ازت بکنه،اما دور از انتظارست.! 🍃شاید هم دوستی و یا رفیقی دست به قلم بشه و از نقطه ای بگه که تو هم درآنجا حضور داشتی،امابه خاطر نداشتی تا آنکه او از جایی که می‌گفت متوجه شدی چه ها کشیده ای در آن لحظات ناب و بی بدیل‌! 🍃در همان سال‌های دفاع مقدس زیاد به این فکر نمیکردی که همرزم خودت که دردسته بود کجاست.وچرا ناپدید شده؛! 🍃 بعضی وقت ها حتی یه ملحفه سفید ، یه پرچم دریغ از پرچم یا حسین شهید هم یافت نمیشد تا روی زمین همونجایی که او درکنارت استراحت می کرد پهن کنی و جایش را سبز نمایی تا بفهمانی که او دیگر در بین ما نیست ودر واقع پیشی گرفته از سایرین و به لقاءالله پیوسته!از سایر همرزمان که در سایر دسته ها، گروهانها، گردانهای دیگربودندنگو ونپرس! 🍃البته این مطلب را باید به وضوح بگم که هیچ فرقی هم بین رده های معمولی گردانها و یا فرمانده دسته و گروهان و گردان نبود. مگر اینکه عزیزی با هزینه های شخصی و یا پیگیری از این طرف و آن طرف همان مقدار کمی که در جایی یافت نمی شد را تهیه و شهادت رااطلاع رسانی میکرد. 🍃مطالب بالا در موردشهدا بود ومجروحیت فقط همرزم کناری و یا هم گروهی اش و یکی دونفر دیگرباخبر بودند.تا اینکه مجددا با سرو کله ی بانداژ شده سر میرسید.وتازه متوجه می شدی ای بابا زخمی شده و نبوده! 🍃گاهی اوقات که کمی طولانی تر میشد بعد از چند ماهی میدیدی همرزم خوبت برگشته هنوزجراحت درسر ورویش وجودداردو آثارش برای تمام فصول سال و سالها پیش رو بر رخسارش خواهد ماند. 🍃متوجه میشدی دیگر یک چشمش نمی بیند، دستش قطع شده یا پایش دیگر سر جایش نیست. لنگان لنگان خود را می کشد و لبخندش تمامی ندارد.دیگر بند حمایل و کوله پشتی نمیتواند ببندد، اما هنوز هم غیرت و مردانگی یش، همراهی نکردن را بر نمی تابد. 🍃وقتی ایام شعبان و اعیادش میشود. یاد تک تک همرزمانی می افتم که در حالت‌های مختلفی آنان را دیده و به خاطر سپرده ام. 🍃گاهی به هنگام مراسم صبحگاهی و گاهی نماز وحدت و دعای زیبایش با گرفتن دستهای همدیگه حتی در شهر اسلام آباد غرب یا کرمانشاه واهواز و... 🍃گاهی چفیه بسر و در حال خواندن نماز شب،! دور از دید بقیه! 🍃گاهی در حال نماز خواندن با بادگیر و کلاه کاموایی و پوتین آن هم بصورت نشسته و شکسته! 🍃گاهی همرزمی را میدیدی که پاچه ی شلوارش را بالا زده و در حال نظافت سرویس های بهداشتی ست. 🍃گاهی آستین بالا زده و با رویی سیاه و واکسی درحال برق انداختن پوتین هاست. 🍃گاهی میشود او را در حال شستن رخت و لباس و یا تنظیف سلاح ببینی، از کلاش و ژ۳ بگیر تا دوشکا، مینی کاتیوشا، ۱۰۶ و ۸۲م م 🍃شیطنت و گل بازی برای استتار خودروها را دیگر نمیگویم، اضافه کنید به! 🍃برخی اوقات برو بچه های تخریب رو می دیدی که درحال تمرین با مین هستند. بعضی اوقات قربون صدقه ی اژدر بنگال میرن. و گاهی اوقات هم دست و پای مصنوعی در سنگر و اتاقشان آویزان هست. 🍃بعضی وقت هابروبچه های اطلاعات عملیات رودرحال تمیزکاری دوربین خرگوشی و دید در شب و کشیدن کالک و نقشه می بینی... 🍃برو بچه های مهندسی درحال سرویس ماشین آلات خودشون هستند. 🍃برو بچه های بهداری درحال تمرین سرم وصل کردن و استفاده ازساکشن و ... 🍃برو بچه های تعاونی در حال آماده سازی وسایل شکلات پیچ کردن ... 🍃برو بچه های توپخانه ها درحال سرویس و نگهداری تجهیزات 🍃برو بچه های زرهی برق انداختن لوله توپ و پیاده سازی تیربار و اضافه کردن گلوله بررسی شنی تانک خودشون. 🍃خدائیش هر طرف سر بر می گردوندی کسی بیکار نبود و از وقتی که بدست آورده بودنهایت استفاده رو میکرد. 🍃با همه و همه ی این تفاسیر این روزها دیگه کسی بیادمان نیست، نمی دونم چرا خودشون هم بیاد خودشون نیستند.پیری هست و هزار و یک مشکل😁 🍃از نامه های عاشقانه که با سلامی به گرمی ... شروع می شدو به طراوت شکوفه های بهاری ادامه می یافت و با، جز دوری شما ملالی نیست... طنازی می کردند؛هم خبری نیست. 🍃آقا اصلا بریم یه فکری به حال خودمون بر داریم یه امتحانی کنیم از اون دست از همرزمایی که الآنه خادم حرم هستند فرقی نمی کنه کدوم حرم فقط اینکه یادی بیاریم جمیعا برای همرزمان یه دعایی کنن و یادشون باشه ... همین مقدار هم خیلیه😁✋ 🌸 عیدتون مبارک همرزم، دوست، رفیق ، همکار روزت مبارک 💖✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

هوالشهید🌷 ✍گذری بر زندگی و فضائل حضرت عباس بن اميرالمؤمنين عليه السلام 🌹عباس (۲۶ - ۶۱ق)، مشهور به ابوالفضل  و قمر بنی‌هاشم، فرزند امام علی علیه‌السلام  و ام البنین و سردار و پرچمدار سپاه امام حسین علیه السّلام در واقعه کربلا است. او در کربلا سقّای  سپاه بود؛ از این رو، در بین شیعیان به «سقای دشت کربلا» معروف است 🌹حضرت عباس علیه السلام در ۴ شعبان  سال ۲۶ق  در مدینه به دنیا آمد. در دوران کودکی از پدرش تحصیل علم کرد و امام علی (ع) فرمود:  اِنَّ وَلَدِی العَبّاسَ زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا می‌گیرد، از من معارف فرا گرفت. 🌹در مدت ۱۴ سال که با پدر زیست، همیشه و در همه حال در کنار پدر حضور داشت ایشان در سال۳۷۷ق درجنگ صفین حضور داشت و سخنانی در توصیف شجاعت ایشان نقل شده است. 🌹کنیه‌ و القاب 🌷«ابوالفضل» مشهورترین کنیه عباس است. «ابوالقاسم» کنیه‌ دیگر او است که از زیارت اربعین بر گرفته شده. قمر بنی‌هاشم، #باب_الحوائج، طَیّار، سقّا پرچمدار و علمدار از القاب آن حضرت است 🌷امام سجاد علیه السلام :«خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس نزد خداوند تبارک و  تعالی مقامی دارد که تمامی #شهیدان، در روز قیامت، بر او غبطه می‌خورند و رسیدن به آن مقام را آرزو می‌کنند.» 🌷امام صادق علیه‌السلام در توصیف عباس (ع):«بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار، #جهاد در  محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا (ص)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و....» 🌷همچنین در آغاز زیارتنامه ایشان می‌فرماید:«سلام بر تو ای بنده نیکوکار و فرمانبرِ خدا و پیامبر خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حسن(ع) و حسین(ع)». 🌷امام زمان علیه السّلام : «سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان(ع)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که  نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد. خداوند قاتلان او، یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.» 📚 منابع روایات :خصال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۸. اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۳۰. کامل الزیارات، ۱۳۷۷ش، ص۷۸۶، بطل العلقمی، ج۲، ص۳۱۱ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌸 قرص ماه در آسمان مدينه تجلی کرد و بنی هاشم صاحب قمر شد. 🌸همان نازدانه ای که حیدر او را در آغوش کشیده و زمین و زمان بی تاب گرفتنِ گوشه ی قنداقه اش شده‌اند... 🌸 زینب از راه می رسد، خوشحالی اش وصف ناشدنی است؛ برای در آغوش گرفتن برادر بی‌ تاب است، اما ادب پیشه می‌کند در حضور حسنین. 🌸علی اما لبخندی می‌ زند و عباس را به دستان پُر مهر او می‌ سپارد. و زینب بی‌ اختیار دست‌ های او را بوسه‌ باران می‌کند. 🌸گویا از فردای این دست‌ ها خبر دارد. دست‌ هایی که علمدارند و حامی حسین؛ تا مبادا حرف امام زمان بر زمین بماند. ✍ عباس روایتگر راهی است که به ظهور ختم می‌ شود. و امروز هم این عباس‌ ها هستند که پرچم را به مهدی خواهند رساند... 💖🌷 ولادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.🍃🌸🍃 🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

✍ شهید زنده برادر جانباز قاسم علیزاده اولین جانباز قطع نخاع از لشگر ویژه شهدا تاریخ جانبازی ۱۳۶۱/۷/۲۳ جاده پیرانشهر سردشت

✍شهید زنده برادر جانباز محمد کیانی از لشگر ویژه شهدا جاده پیرانشهر به سردشت 🌷شهدا و جانبازان هشت سال دفاع مقدس را میزبان باشیم با ذکرصلوات

🌸هوالشاهد شهید زنده برادر جانباز قطع نخاع محمد صمدی از لشگر ویژه شهدا در واقعه برخورد مین با ایفا عملیات روستا و تپه بازرگان ۱۳۶۱ 🌷جانبازان انقلاب اسلامی را دعا گوی شفا ومیزبان باشیم با ذکر صلوات ✋🌸

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸قاسم علیزاده ✍این روزها اصلا حالمان خوب نیست ،!اصلا شاید مثل سالهای نوجوانی هم نباشد ، حداقل با توجه به گذشت زمان حال خودم نیزتعریف چندانی ندارد ،!برای شما نمی دانم.!؟ 🍃 این وجیزه تلاش دارد تا ادای دینی نماید به همرزم عزیزمان شهید زنده، جانباز سر افراز قاسم علیزاده ؛! عزیزی که هنوز هم مظلوم و در گمنامی بسر می برد. 🍃آقا اصلا اگه شمازندگی در حد نرمال یک جانباز رازگونه تصور می کنید‌!؟ واقعا انسانی سالهای سال زندگی نماید و از خدمات درمانی استفاده نماید آن هم با چنین وضعيتی! 🍃حقیر او را همرزم می یابم ،هرچند در دوران دفاع مقدس و تیپ ویژه شهدا با او چهره به چهره نشده بودم؛! اصلا مهم هم نیست؛! مهم آن است که پس از چهل سال اورا یافتم و شناختم؛! 🍃اوخاطرات تلخ و شیرینی را شیرین روایت می کندو ما میخوانیم و میگذریم ؛! در سالروز شهادت شهید کاوه او نیز در مراسم حضور داشت. خوش مشرب و زیبا ،پس از سالها شاید او نیز مثل خیلی از جانبازان دیگرِهمرزم ، نور بالامیزد.! 🍃حتما" میگویید ندیدیم بابا عادی بود! نه داداشم؛ باید دقت میکردید! همان چند لحظه که در کنار هم بودیم ،بیشتر وقت میگذاشتیم! هرچند سخت است و زمان کم،اما حسرت همان چند لحظه هم بر دلمان ماند.! 🍃مردی با عظمت و نشسته بر ویلچر و با تبسمی بر لب ؛!ای خداچرا همانجا سئوال نکردیم به چه میخندی مرد!؟ نکند او هم چشم برزخی دارد و ما را به شکل واقعی ... شاید هم از روی مهر و محبت است؛! شاید هم...😁 🍃سخت است از سال ۱۳۶۱ تا کنون چنین زندگی و مقاومت و ایثار و ولایت مدار بودن و ولایت مدار زندگی کردن ؛! را تجربه کنی و خم به ابروی مبارک نیاوری! و هنوز لبخند بر لبت مانده باشد.ما که از لحظات عمر خودمان در حد مطلوب استفاده نموده ایم هنوز آنقدرها تحمل یک ساعتش را نداریم ؛! 🍃آن روز برادر حمید گفتن، ایشان قاسم علیزاده است و من را فرو برد به خاطرات بیادماندنی جاده ی پیرانشهر به سردشت و روایت قاسم از جراحت و ایستادگی سرو گونه ی او در این چند دهه ی پس از دفاع مقدس! 🍃مردان خمینی ره و ولایتمدار این روزها عاشقانه بر روی خون خود رقصیدند و در همان محل پر ارزش ترین بخش خود را جا گذاشتند و برگشتند،! جانش را می گویم !جان را! آیا خارج از این حلقه کسی هست ؛!می شنوید چه می گوییم!؟ 🍃حدیث نوجوانان خمینی ره در دفاع مقدس ، در کردستان مظلوم و استثناعا" تیپ ویژه شهدا همانند قصه های همان جوانان و خارج از این حلقه در کشور خودمان و حتی در سایر نقاط جهان نیست ؛! 🍃روایت عصر ظهور حضرت روح الله با سایر دوران بسیار متفاوت است. نوجوانان و جوانان روح الله به ندای ملکوتی او پاسخ لبیک داده و راهی دیار ناشناخته ها گردیدند. 🍃آنان ابتدائا؛ از نقاطی به پا خواستند که مستضعف نشینان می زیستند؛! کجای این آب و خاک بوده باشند هم مهم نیست ؛ همین که لباسی پوشیدند و ساک دستی بستند و برای جهاد فی سبیل الله قدم رنجه نمودند. و نامش را نهادند، جهاد اصغر،! 🍃این همه ایثار و از خود گذشتگی تازه جهاد اصغر؟! و در این جهاد اصغر ؛ هر چه خبره تر بودند درجهاد اکبر؛! بیشتر جا ماندند در ولایت غربت،هرچه ساخته تر ،جا ماندگی و جاوید الاثرتر ،! اما روایت همچنان باقی بود برای انسانی که عاشقانه زیست نماید در این دنیای پرالتهاب و... 🍃آنگاه که برو بچه های هم سن و سالمان در مهمانی ها و دور همی های خانوادگی کفش گم میکردند، همه چیز برایشان مهیا میشد. اما نوجوانان ایثارگرهم سن و سالشان در طول نوارمرزی پوتین را با پایشان ودر صحنه های نبرد عاشقانه با ضد انقلاب و ایادی شرق و غرب و کفر جهانی جا میگذاشتند، آنان کفش را در خانه ی دوست نمی یابند و جهادگران فی سبیل الله‌ درکوهستان ، صحرا و بیابان! آگاهانه نمی یافتند. 🍃نوجوانان و سوگلی های پدر و مادر اگر کفش جا گذارند به زیر گریه می زنند و ایثار گران جهاد و شهادت ، اگر پوتین جا مانده باشد به همرزم می سپارند تا بیت المال صدمه نبیند،خسارت نخورد، تازه اگر پایشان در پوتین ودر دیار غریب جا مانده باشد ،! لبخند و تبسم ازگوشه ی لبان معصومشان به کناری نمی لغزد! 🍃اما گروهی هم به هیچ عنوان نیازی به این بخش ها ندارند؛! مثل قاسم تیپ.ما که جسمش تماما" آنجا ماند واکنون هم ظاهری در آسایشگاهی که امروزه ماآن را در آنجا مشاهده میکنیم.! نوجوانان خمینی چه بر شما گذشت؛! بماند.😔✋ 🍃آقا اصلا از این دست آدما که می رفتند جبهه و هوایی مولا می شدند ،!به نوعی از مستضعف به غنی تبدیل می شدند. این دلاور مردان عرصه ی جهاد و شهادت با نجوا های شبانه به یکباره از پایین نشینی شهری و روستایی ،مبدل به بالا نشینی و سروری نمودن در این دنیا و سرای آخرت می نمودند. 🍃قاسم علیزاده ها بله یکباره به عرش و سرور مان نشدند که با یک اَللّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَري