🌷🌷مبحث ۸۶۰ تیر ۱۴۰۱ شمسی
⚫️ سلام علیکم ،
آخرماه ذی القعده سالروز شهادت امام جوادالائمه(ع) تسلیت باد ⚫️
بسم الله🌷مختصری در باره زندگی پر فراز و نشیب آن امام همام:
آن حضرت در ۱۰ رجب المرجب و به روایتى در ۱۹ رمضان المبارک سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد.
هنگامی که امام رضا (ع) در سال ۲۰۰ هجری قمرى، به دعوت و اجبار مأمون عباسى از مدینه به طوس (خراسان) رفت،
فرزند خردسالش امام جواد (ع) که ۶ سال بیشتر نداشت و مانند دیگر افراد خانواده آن حضرت (ع) در مدینه ماند، جانشین ایشان در این شهر بود.
امام جواد (ع) تنها برای غسل و اقامه نماز بر پیکر نورانی پدر در طوس حضور یافت.
البته در برخی اسناد تاریخی هم آمده است که امام جواد (ع) علاوه بر این، در سال ۲۰۲ هجری قمری نیز برای دیدار پدر بزرگوار خود در زمانی که ولیعهد مأمون بودند، به طوس (مرو) رفت و سپس به مدینه بازگشت.
مأمون در سال ۲۰۴ هجری قمری و بعد از شهادت حضرت ثامن الحجج (ع) به بغداد بازگشت،
ولی این را میدانست که شیعیان پس از امام رضا (ع)، فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت ؛
بنابراین پس از شهادت امام رضا (ع)، نوبت به فرزند عزیزش امام جواد (ع) رسید تا به نحوی کنترل شود.
مأمون برای رسیدن این هدف، بلافاصله آن حضرت (ع) را از مدینه به بغداد فراخواند و ایشان در سال ۲۱۵ هجری قمرى وارد بغداد شد.
مأمون هنگامى که به مقام و کمالات معنوی وعلمى و فضایل اخلاقی و انسانى امام محمد تقى (ع) آگاهى پیدا کرد،
به گرمى از ایشان استقبال کرد و دختر خود ام الفضل را به عقد ازدواج آن حضرت (ع) درآورد.
خلیفه ملعون عباسی از این راه به راحتی میتوانست هم امام (ع) را در کنترل خود داشته باشد و هم رفت و آمد و ارتباط و تماسهای شیعیان را با آن حضرت (ع) زیر نظر بگیرد.
امام جواد (ع) تمایلى به زندگى اشرافى و معاشرت با خلیفه عباسی و درباریان نداشت
و به دنبال فرصتى بود که از آن محیط خارج شود. پس از چندی به سفر حج رفت
و از آنجا به مدینه بازگشت
و تا پایان خلافت مأمون در سال ۲۲۰ هجری قمری در آن شهر ماندگار شد.
ام الفضل همسر امام جواد (ع) که در دربار خلافت پرورش یافته و از زندگى اشرافى برخوردار بود، تحمل زندگى زاهدانه و بى آلایش خاندان عصمت و طهارت (ع) را نداشت
و از آغاز ورود به مدینه منوره، بناى ناسازگارى در پیش گرفت و برای بازگشت به بغداد اصرار میکرد.
اما مأمون به شکوائیه هاى دخترش اعتنا نداشت و وى را به زندگى مسالمت آمیز با امام جواد (ع) توصیه مى کرد.
مأمون ملعون و برادر کش و قاتل امام رضا ع حسب الظاهر برای امام محمد تقی (ع) احترام قائل بود و به این که دامادى وى را پذیرفته است، افتخار میکرد.
پس از مرگ مأمون در ۱۷ رجب سال ۲۱۸ هجری قمرى، برادر ناتنی اش معتصم (لعنه الله علیه) به عنوان و هشتمین خلیفه عباسی، خلافت را در دست گرفت.
معتصم عباسی در اولین سال حکومت خود و براى کنترل و مراقبت بیشتر حضرت جوادالائمه (ع)، ایشان را به بغداد فراخواند و در حقیقت تبعید کرد
و آن حضرت (ع) به ناچار به همراه همسر خود ام الفضل مدینه را ترک کرد و به بغداد رفت.
امام نهم شیعیان هنگامی که عازم بغداد شد، فرزند گرامی خود امام على النقى (ع) را در مدینه جانشین خود کرد.
حضرت امام جواد (ع) در طول عمر با برکت و کوتاه مدت خویش، دوبار (در سالهای ۲۱۵ و ۲۲۰ هجری قمری) به بغداد مسافرت کرد که هر دو بار، مصادف با ماه محرم بود.
حضرت امام محمد تقى (ع) در این سفر، چند ماه بیشتر در بغداد زندگى نکرد
و سرانجام در آخر ذى القعده همان سال (۲۲۰ هجری قمری) و به وسیله زهرى که همسرش ام الفضل به تحریک برادرش جعفر بن مأمون و به دستور عمویش معتصم عباسى به آن حضرت (ع) خورانید، مسموم گردید
و پس از چندى و در حالی که تنها ۲۵ سال از عمر شریفش میگذشت، به شهادت رسید.
پیکر پاک و نورانی امام جواد (ع) در مقابر قریش بغداد، در کنار مرقد مطهر و شریف جد بزرگوارش حضرت باب الحوائج امام موسى بن جعفر الکاظم (ع) که هم اکنون معروف به کاظمین، ( ملجاء و پناهگاه عاشقان و شیعیان و ارادتمندان) مدفون گردید
احادیث ارزشمند بسیاری از آن امام همام (ع) در کتبی همچون عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب و بحارالانوار نقل شده است
به امید آنکه رهروی راستین برای آن امام باشیم.
به برکت صلوات برمحمد و آل محمد💐
🌸هوالحکیم
🌸 #نماز_پرفضیلت دهه اول ماه ذی الحجه را از دست ندهیم.
🗓 از امشب ؛ شب اول ماه ذی الحجه تا شب عید سعید قربان
🌸#نماز_دهه_اول_ذیحجه را بخوانیم:
💖 ترتیب نماز بدین شکل است:
🌸 هرشب بین #نمازمغرب و #عشا دو رکعت نماز خوانده میشود:
🌸در هررکعت #حمد و #توحید، سپس #آیه ۱۴۲ اعراف 👇👇 خوانده میشود:
🌸وَ واعَدنا مُوسى ثَلاثینَ لَیلَة، وَ اَتمَمناها بِعَشر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اربَعینَ لَیلَة وَ قالَ مُوسى لاِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَومى وَ اَصلِحْ وَ لاتَتَّبِع سَبیلَ الْمُفسِدین.
🌸 آورده شده: هر که این نماز را بخواند در ثواب حاجیان و اعمال حج آنها شریک می شود.
📚 اقبال/ص۳۲۴
🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده
🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💠 حدیث صبحگاهان 💠
🍃حارث ابن مغیره از امام حسین علیه السّلام پرسید:حضرت مهدی عج را چگونه بشناسیم؟
🌷 امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمود:
🌸 به آرامش و وقار، شناخت #حلال و #حرام، نیاز همگان به او و بی نیازی او از همه.!
📕 :نهج الشهادة، ص ۳۹۶
📗 : منتجب الاثر، ص ۳۰۹
💖 اْلْسْلْاْمْْعْلْیْکْْیْاْْاْبْاْْصْاْلْحْْاْلْمْهْدْےْ(ْاْرْوْاْحْنْاْفْدْاْهْ)ْ
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸جمعه های مهدوی
🌸سلام امام زمانم💖✋
🌸خوشا به حال خورشید، که هر روز به شوق شما طلوع میکند.🌞
🌸خوشا به حال باد، آن زمان که میان عبایت میپیچد و عطرت ، نرگس را در آغوش میکشد
🌸خوشا به حال زمینی که بر قدم هایتان بوسه میزند و بر آن می بالد.
🌸خوشا به حال نخلی که شما بر تنهاش تکیه می نمایی و سایه اش بر اندام شما سببِ ...
🌸اما امان، امان از حقیرِ بیچاره ای چون من و چشمانی که همه را دید اِلّا شما را !
🌸کجا،جست و جویت کنم ای آخرین ذخیرهی الهی؟!
🌸میدانم که می آیی ، چشمانم لابلای جمعیت دنبال نشانی از شماست ، #این_بقیه_الله ؟!
🌸ما گمشدهایم میانِ هیاهوی تلخ و تاریک دنیای فانی دریاب بندگان خدا را و شیعیانت را ای ایهاالعزیز 💖
🌸برگرد آقا جانم ؛ عالم تشنهی شنیدنِ نوای #أنا_المهدی توست.
🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🌺 اْلْسْلْاْمْْعْلْیْکْْیْاْْاْبْاْْصْاْلْحْْاْلْمْهْدْےْ(ْاْرْوْاْحْنْاْفْدْاْهْ)ْ
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
✍ آنکه از قرآن فاصله گرفته و بی اعتنایی کند، یقینا" حساب کتابش با خود خداست!
🍁چنان گرفتار #غفلت و #رفاهش میکند که ذره ای هم توشه برای آخرتش ذخیره نخواهد کرد، و #استدراج یعنی همین رفاهی که خالی از یاد خدا و قرآن باشد! خدا نصیبت نکند چنین رفاه و ثروتی را!
🌸 فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ
🌸ای رسول تو کیفر كسى كه، قرآن اين حديث الهى را تكذيب مىكند به من واگذار، ما آنان را از راهى كه نمىدانند تدريجاً به سوى عذاب پيش مىبريم.
🌸 #سوره_مبارک_قلم_آیه_شریف۴۴
🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸پایگاه شهید بهشتی ۹ برادر آرام تر
✍این روزها وقتی فردی رو می بینیم که عجله داره و یا کاری را با سرعت زیاد و بی ملاحظه انجام میده،بهش میگیم کجا به چنین شتابان، همین شده حال روز حقیر البته چند دهه قبل ،میگم خدمتتون✋
🍃ازپایگاه شهید بهشتی تا قرارگاه عملیاتی مشترک سپاه و ارتش درگیلانغرب مسیری تقریبامرزی و دسترس تر بود تا نیاز نباشد کلِ منطقه را دور بزنیم.
🍃یه خوبی جاده این بود که آدم رو حال می آورد، بقول بچه های عملیات با نفس آدم بازی میکرد، یه جورایی آدم رو قلقلک میداد تا با تویوتا وانت داخل پیچ و خم و ناهمواری های جاده بیشتر گازشو بگیری و با سرعت بیشتری رانندگی کنی.
🍃امر برها که مداومت کاری داشتن بین دو قرارگاه ، بیشتر از همین جاده تردد میکردند و صد البته که ناامن هم بود.بعضی از نقاطش زیرآتش توپخانه بود و هم ضدانقلاب در شب هاحکم رانی میکرد.و اگه گیرشان می افتادی وخوش شانس بودی فقط گوشهایت را میبریدند و میرفتند و اگر کار سخت میشد هم گوش از دست میدادی و هم جان،!
🍃بارها در تاریکی شب و زیر باران شدید منطقه به تنهایی و یا بهمراه پیک و یا برو بچه های اطلاعات و عملیات میرفتیم و بر می گشتیم و کوتاهی و خلوت بودن جاده خود سبب شده بود تا درکارهای تعجیلی از این مسیر استفاده شود.
🍃روزی معاون عملیات قرارگاه بهم گفت : رشتی استیشن فرماندهی رو بردار بریم قرارگاه مشترک ،بسرعت سوئیچ رو از روی سیم کنار در داخل سوله برداشتم و سوار شدم.
🍃معاون عملیات قرارگاه بهم گفت: ساعت ۴ جلسه داریم، آرم تر برو تا سر ساعت برسیم تا داخل محلی که برایمان محیا شده فعلا نرویم بعدا" یاد آوری کن تا کسب تکلیف کنم که چه کاری باید انجام دهیم.
🍃خب دیگه در جاده ای سر سبز و با صفا هر از چند گاهی سرعت بالا میرفت و صدای لا اله الله ی حاجی بلند میشد و چون چشمان نازش بسته بود من هم میخندیدم.و سرعتم را آهسته میکردم.با سرعت مورچه ای هم که رفتم ،بازهم نیم ساعت زود رسیدیم.
🍃رفتم داخل شهر دور زدم چند دور در میدان اصلی و خیابان و مسئول محترم خواب ، تا اینکه یهویی ، با همان چشمان بسته ی مبارک فرمود، رشتی، آخه بهت میگم آرم بیا تا گیلانغرب زیر آبی میری، میگم جلسه داریم اومدی داخل شهر برای خودت می چرخی!
🍃گفتم حاج آقا ببخشید ، هنوز ده دقیقه مونده و ایشان هم گفتند بیست دقیقه ی داخل شهر چی!؟ دیدم اصلا نخوابیده ، فقط خودش رو به خواب زده ، چشمای مبارک رو بسته تا خواب داخلش نره.
🍃به سرعت رفتم به سمت میدان شهر و قرارگاه عملیاتی غرب و گفتم حاج آقا نرده ی ورودی را بالا زدند و برادران ارتشی با سوت سربازان به خط شده و ادای احترام نظامی و پیش فنگ ، پا فنگ و حاج آقا هم از ماشین پیاده شد و چند قدمی رفتند و مجددا سوار ماشین ، گفت رشتی برو جلو ی اون سوله نگه دار،رفتم همانجایی که گفتند.
🍃من داخل جلسه نبودم اما افسری آمد و با او داخل سوله ای پر از نگهبان و در و بگیر و ببند شدیم و در آخر دو تا اتاق مجهز بهم نشان داد و کلید ها را تقدیم نمود. البته آنها هم کلیدش را داشتند.
🍃پس از جلسه به سرعت به سمت قرارگاه بهشتی راه افتادیم، هوا سرد ، تاریک و کمی بارانی بود که حرکت کردیم ،در بین راه هم چراغ خاموش می بایستی می رفتیم و هم بارندگی بود و هم دیگر حرف حاج آقا به گوشم نمیرفت ؛! برادر آرام تر ، آرام تر...
🍃گفت برادر نبی این ماشین بیت المال هست یا نه،گفتم بله ،گفت آخه اگه این ماشین خودت و یا پدرت بود اینجوری رانندگی میکردی؛! گفتم اگه مال خودم بود نه!
🍃گفت،لطفا در حفط بیت المال کوشا باش و نگذار هیچگاه این بخش از کارهایت به این بخش حفظ از بیت المال ضربه بزنه ، چون ما مسئول هستیم وحافظ این سرمایه وپاسخگویی خیلی سخت هست نزد خداوند متعال و این امر سالهاست که در گوشم زنگ هشدار میزند.که آقا آرام تر اینی که سوارش هستی بیت المال هست. مثل جونت ازش مراقبت کن.
🍃یادش بخیر شهید مدافع امنیت و وحدت سردارسر لشگر پاسدار شهید نور علی شوشتری را میگویم که سالها بعد طی عملیاتی انتحاری توسط گروهک های وابسته به غرب در سیستان بلوچستان به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود رسید.
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸خداجونم سلام
✍امروز؛ایمانی قلبی ویقینی راستین می خواهم.💖
🌸فقط همین مقدار نه یکم بیشتر ، بهم حق بده که بدونم، جز آنچه تو برام مقرر کردی و نوشتی چیزی بهم نخواهد رسید.✋
🌸پس امروز ، مرا به آنچه که قسمتم کرده ای راضی گردان...😊✋
سپاسگزارم بنده ی ...💖😊✋
🌸هوالبصیر
🌸چرا #فارابی؟
✍ دیدید چی شد؛! جایی که می بایستی بیشترین اثر بخشی را داشته باشیم باز هم عقب افتادیم... مثل همیشه ...
🌸اصلا" چرا ما اینقدر سر سری فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی رو نگاه می کنيم!؟
🌸باید معتقد باشیم که این سخنان گوهر بار، هر کلمه و مکث هایی که در آن بیان شده، در باره اش تفکر عمیقی اندیشیده شده و هزاران هزار رمز و راز درش نهفته هست.
🌸در دیدار رئیس جمهور قزاقستان از امام خامنه ای مدظلهالعالی از #فارابی نام برده و او را یکی از زمینههای اشتراک فرهنگی دو ملت ایران و #قزاقستان دانستند.
🌸اما چرا #فارابی؟🤔
🌸فارابی دانشمندی از اهالی فاراب در ساحل جیحون است که در میان #دانشمندان جهان اسلام چند ویژگی برجسته دارد:
☘۱- بسیاری از تذکرهنویسان در شیعه بودن او تردید ندارند.
☘۲- برخی او را اولین فیلسوف برجسته جهان اسلام میدانند.
☘۳- نظریهپرداز مدینه فاضله است و آن را مستلزم امامت و ولایت میداند.
✅علاوه بر این ها فارابی #حلقه_وصل میان تمدن اسلامی ایرانی و جغرافیای ترکستان است .
✅همین آقای عزیز دل فارابی میتواند زمینه بازگشت آسیای میانه به ریشههای #هویتی و تاریخی خود و پیوند با فلات ایران را فراهم کند.
✅از این رو طرح فارابی به عنوان زمینه #مشترک ایران و قزاقستان هم #ابعادفرهنگی و هم رهاوردهای راهبردی در توسعه #قدرت نرم خواهد داشت.
🔰باز هم عقب افتادیم از رهبرمون و چقدر باید تلاش کنیم تا به حداقل ها برسیم ، اما این خواستگاه امام جامعه نیست و خیلی بیشتر از این ها اَزمون انتظار دارند...😔✋
🌺 #جهاد_تبیین
🌸فاعتبروا یا اولی الابصار
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸پایگاه شهید بهشتی ۱۰ بریم ارتش
✍پـروردگارا امروزم را چون هر روز با نام تو آغاز میکنم صبحی چنین زیبا از چشمههای جان آفرینِ جبروتت، ای تنها معبودم،چشم دلم را بگشا؛ میدانی که میخواهم از نسیم خنک صبحگاهان سبکتر باشم.و وصال تو را دریابم.
🍃نمی دونم چه وقت از شب بود که برگشتیم ، اما ،هوا بارانی بود و به شدت هر چه بیشترمی بارید،تیغه برف پاک کن آب روی شیشه را جمع نمیکرد. شوشتری گفت: رشتی می بینی و رانندگی می کنی یا همین طوری الله محمدی گاز میدی و ترمز میزنی😁
🍃خدا روشکر صحیح و سالم رسیدیم پایگاه شهید بهشتی ، یه راست رفتیم سنگر عملیات و خوابیدیم،نزدیکی های نماز صبح، چشم باز کردم دیدم همه روی نقشه چمباتمه زدن و آرام صحبت میکنن...
🍃رفتم وضو گرفتم برگشتم سنگر ، موتور برق رو روشن کردم و برق داخل سنگر رو هم همینطور... اومدم داخل همه چشماشون رو به خاطر روشنی لامپ ۱۰۰ داخل سنگر تنگ کرده بودند. منم گفتم برای سلامتی خودتون صلوات☺️✋
🍃دوباره همه مشغول کار روی نقشه شدند... گفتم برادرا نماز ؛! گفتم برادرا یکی بیادبایسته جلو تا ببندیمش؛ حال نماز انفرادی خوندن ندارم.☺️یکی گفت:انگار دلت جشن میخواد،برادر مهدیانپور بود اومد جلو ایستاد.
🍃وقتی اونو میدیدم یاد شهید چمران می افتادم، که چطوری باید جلوی خدا ایستاد نماز خوند. قد رعنایی داشت، سینه سپر رو به جلو،چهارشانه و با جذبه ، پیشانی گشاده ،که اثر سجده های طولانی روش معلوم بود. خدا رحمتش کنه پس از جنگ به رحمت خدا رفتند.
🍃با این حال بعد از نماز گفتم حاج آقا حلال فرمایید، منظورم این بود که نماز به جماعت و اولین فرصت خونده بشه ، گفت: نبی ما یه رشتی بیشتر نداریم... گفتم بابا این همه رشتی ... گفت مگه بازم کسی هست... گفتم بله سنگر های بالایی همه رشتی هستن...😊
🍃سنگر های بالا رو به شمال بود و اونم فوری زد زیر خنده ... بلافاصله بعد از نماز و سلامِ زیارت عاشورا رفتند روی نقشه منم رفتم یه گوشه زیارت عاشورا خوندم...قرآن خوندم دیدم خستگی از چهره ی همه میباره.
🍃گفتم برادرا یه چیزی بگم ... یکی گفت بگو :گفتم اگه خسته شدید و میخواین نفس تون حال بیاد دارم قرآن میخونم ، میخواین بلندتر بخونم شما الله الله بگید. همه زدن زیر خنده ...سید حسینی گفت: صبحونه بخوریم و آماده رفتن بشیم...
🍃جای شما خالی صبحونه نون لواش کپ زده داشتیم با پنیر گچی، چای تو لیوان مربا و لیوان پلاستیکی قرمز رنگ جبهه ای و قند سنگی... نوش جان😁
🍃صبحونه خوردیم به اندازه نیاز و تجدید وضو ، رفتم داخل سنگر برادر شوشتری گفت؛ رشتی نیا داخل که باید بریم ارتش ... خب حاجی الان چند ساعت نیست که اومدیم...
🍃گفت بریم باید یه چند روزی اونجا باشیم... به نوریان هم بگو بعدا بیاد ارتش ... رفتم سنگر بالایی وسط زیارت عاشورا نوریان رو پیدا کردم رئیس ستاد بود... گفت نبی کجایی نیستی گفتم با برادر شوشتری بودم... در گوشی گفتم ، برادر شوشتری گفته بیایید قرارگاه ارتش... من هم با ایشون دارم میرم
🍃خداحافظی کردم و رفتم... برادر شوشتری داخل تویوتا استیشن بود... گفت بریم... گفتم حاجی کمی استراحت کنید من هم آروم میرم تا کمی تمدد اعصاب کنید.😊
🍃به هرحال آرام ترین باری که رفتم گیلانغرب همون بار بود، دیگه یاد ندارم به اون آرامی رفته باشم... بیرون شهر بودم که گفتم حاجی بلند شید رسیدیم... گفت : رشتی کجاییم... گفتم بیرون شهر گفت برو همین بیرون شهر کنار آب تا تجدید وضو کنیم بعد...
🍃کناری ایستادیم... تجدید وضو و رفتیم داخل شهر و بعدش هم قرارگاه ... اینبار دیگه از احترامنظامی خبری نبود. چون غافلگیر شده بودند.
🍃رفتیم سنگر فرماندهی اونا هم غافلگیر و نگهبان ها و... رفتیم داخل سنگر خودمون و برادر شوشتری چند نامه گفت نوشتم و شماره کردم و رفتم دادم داخل سنگر ستاد ... هنوز خبر نداده بودند که ما اومدیم...
🍃گفت برادر نبی شما مگه نرفته بودید. گفتم بله جناب سرهنگ رفته بودیم تازه برگشتیم... نامه ها رو مطالعه بفرمایید یک ساعت دیگه تشریف بیاورید جلسه داخل اتاق فرماندهی برادر شوشتری منتظر شما هستند.
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بسم اللّه الرحمن الرحیم🌸
🌸خاطرات بیادماندنی✨این قسمت:
🌸به فکر نیروها بود
🌷دو صفت علی قمی که برای من نمایان شد. یکی این که خیلی به فکر آسایش نیروها بود
👈و دیگر این که در مشکلات واقعاً توسل می کرد.
👈غذای گرم برای نیروها تدارک می دید و حتی بیرون از پادگان آن قدر مواظبشان بود که اگر اقامتشان در جایی دو روز طول می کشید، حتماً باید یک وعده برایشان غذا می پخت. در خود مناطق عملیاتی برای بچه ها غذای گرم آماده می کرد.
🌸از عملیات که بر می گشتیم، قمی با تمام خستگی اش بچه ها را رها نمی کرد به امان خدا و خودش برود در دفتر فرماندهی و با آنها ارتباطش قطع شود.
👈در جمع بچه ها حضور پیدا می کرد. در چادرها می نشست، با آن ها خوش و بش می کرد. می گفت و می خندید.
👈بیشتر نیروها را به اسم کوچک صدا می زد. ارتباط تنگاتنگ معنوی بین قمی و بچه ها برقرار بود.
🌸فاعتبرو یا اولی الابصار🌸
✍راوی برادر همرزم حمید عسگری
🌷شهیدان هوایی دگــر داشتنــد
🌷ز غیـرت دلی شعــله ور داشتنــد
🌷شهیــدان که دل را به دریــا زدنــد
🌷عجب پشت پایی به دنیا زدنــد...
🌷شهیدعلی قمی کُردی قائم مقام فرماندهی لشگرویژه شهدا تاریخ شهادت ۱۳۶۳/۴/۱۲
اصابت تیر مستقیم به سینه - محور شهادت نقده - مهاباد درگیری با منافقین و ضد انقلاب داخلی -
🌷مزار شهید تهران بهشت زهرا قطعه ۲۴
🌹اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌹
🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷
◾️به مناسبت ۱۲ تیر، سالروز جنایت آمریکایی؛ پاسخ امام خمینی (ره) به پیام تبریک مقام اماراتی
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️حضرت آقای شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، رئیس دولت امارات عربی متحده
تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت حلول عید سعید قربان واصل و موجب تشکر گردید. متقابلًا این عید بزرگ اسلامی را به جنابعالی و ملت برادر و مسلمان کشورتان تبریک میگویم.
♦️ اگر چه با این مصیبتهای بزرگی که برای مسلمانان جهان و بخصوص ملت مظلوم ایران، پیش آمده جای تبریک و عیدی نمانده. در جایی که سردمداران آمریکای جهانخوار دزدانه به خلیج فارس وارد شده و هواپیمای مسافربری را با بیش از ۲۹۰ نفر انسان بیدفاع و زن و کودک بیگناه هدف موشک قرار داده و میکشند و نوکر بیاراده و مزدورشان صدام جنایتکار در حلبچه و جبهههای جنگ هر روزه صدها و هزاران انسان را با بمبهای کشنده شیمیایی همچون برگ درختان روی زمین میریزد و با کمال تاسف بیشتر حاکمان منطقه و کشورهای اسلامی نیز حتی از یک محکومیت لفظی هم دریغ میورزند چه جای عید و تبریکی است؛ و السلام علیکم.
✍روحالله الموسوی الخمینی