eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
234 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀عملیات والفجر۸ ✍ دیدید ، یه روزایی تو زندگیمون بوده و پیش میاد که هیچ اتفاﻕ خاصی نمی افته ؛من و شما به این روزا میگیم: تکراری خسته کننده! ولی حواسمون نیست که میتونست اتفاقات بدی تو این روزها بیفته که روزی صد بار دعا کنی کاش همون روزای تکراری باز هم تکرار بشن… 🍀 خُب ، من و رفیق دوست داشتنی ام ، که هنوز هم به یاد ندارم کدامیک از همرزما بود بر اثر شدت آتش توپخانه در کنارجاده دراز کش بودیم و نمی تونستیم تکان بخوریم. 🍀 اما یهویی رفیقم گفت؛ نبی این کار همیشگی عراقی ها هست بلند شو بریم که خیلی کار داریم تا کی درازکش باشیم یا میخوره یا این محوطه جان سالم به در می بریم. گفتم مگه دیونه شدی ماشین که نیستیم بخواب رو زمین تا نصف نشدی... 🍀 آقا اصلا" گوشش بدهکار نبود. بلند شدیم و شروع کردیم دوتایی دویدن ، این کوله ی ماسک و سایر تجهیزات مدام می خورد تو پهلو و دنده‌ها و لباس ضد شیمیایی هم که هم کلفت بود و هم سنگین برایمان شده بود درد سرساز... 🍀آگاهانه می دویدیم و با گوش و چشم صدا ی فرود آمدن گلوله های توپخانه دشمن را رصد میکردیم گاهی خیز میزدیم کنار جاده و دوباره میدویدیم با این حال انگار توپخانه هم می دانست ما به کدام سمت می رویم جلوتر از ما را می زد. 🍀وقتی از پیچ جاده گذشتیم دیگر خبری از صدای توپخانه نبود و همه چیز ساکت شد. رفیقم‌گفت الان وقتشه ؛ نبی میدونی چی می‌چسبه !؟ گفتم چی !؟ گفت من جای عراقی ها بودم شیمیایی میزدم 😳 گفتم آخه برای چی !؟ 🍀گفت اونا فکر میکنن که اینجا چیزی هست و آدرس غلط گرفتن و حالا دارن میزنن اما پیشواز ما هم که بیان باید یه چیزی بزنن که فایده داشته باشه ؛! گفتم داداشم بیخیال شو الان شنود دشمن میگیره و... 🍀شاید چهل ،پنجاه قدمی نرفته بودیم که یه گلوله بی صدا فرود اومد... رفیقم گفت ؛ شیمیایی ؛ نبی ؛ شیمیایی و دست کرد تو کوله و ماسک رو درآورد من هم همینطور اما فایده ای نداشت دیر عمل کرده بودیم... 🍀 پشت بندش آمپول آتروپین یکبار مصرف بود که تو پاهایم‌فرو رفت و لنگان ، لنگان افتادم... به خودش هم زده بود و از زیر ماسک می خندیدیم و خلاف جهت شروع کردیم دویدن و رفتیم بالای خاکریز کنار جاده و دور از دود سفید شیمیایی... 🍀 چند دقیقه بعدش یه ستون از برو بچه های خنثی سازی شیمیایی سر رسیدند و همه جا رو سفید پوش کردن و روی ما هم یه مقدار مواد زدن و با رو با زور اسلحه سوار کردن و بردن اورژانس شیمیایی ... 🍀چند روز قبلش هم تو اروند کنار رفته بودم و می دونستم چه بلایی در انتظار ما هست. نتونستیم در بریم مجبور شدیم بریم تو مواد و دوش و لباسهایمان را عوض کردیم و دوتا آتروپین و یه آمپول دیگه و شستشوی چشم و ... از اورژانس زدیم‌ بیرون... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💚 عمَّ يَتَسَاءَلُونَ؛ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ؛ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ؛ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ؛ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ 💚 آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند؟!از خبر بزرگ و پراهمیّت (رستاخیز)! همان خبری که پیوسته در آن اختلاف دارند! چنین نیست که آنها فکر می‌کنند، و به‌زودی می‌فهمند! باز هم چنین نیست که آنها می‌پندارند، و به‌زودی می‌فهمند (که قیامت حق است)! 💚 What is it that they are questioning each other about[Is it] about the Great Tiding,?! the one about which they differ? No indeed! Soon they will know! No indeed! Soon they will know for once again! 🍀 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀 عملیات والفجر۸ ✍ وقتی از اورژانس مرخص شدیم به محل پشتیبانی نزدیک اسکله نزدیکتر بودیم و رفتیم یه موتور یا ماشین برداریم و بریم خط... 🍀 تا رسیدیم یکی از بسیجی ها یه استکان چایی داد دستمان شما جای ما با یه بسم الله و تشکر شروع کردیم نوشِ جان... میدونید چیه!؟ چای تو لیوان پلاستیک قرمز و دسته دار اونم بدون قند خیلی مزه داد... 🍀 ما آدما وقتی یک استکان و یا لیوان چای تلخ جلویمان می‌گیرند.فورا" دنبال قندش میگردیم تا با یکی دو حبه قند آن را شیرین کنیم. اصلا هم کاری نداریم که قند هست یا نه و میزبان برایش میسر هست تامین کند یا نه اما در جبهه... نصف چای را با عجله بالا رفته بودیم که یادمان آمد قند ندارد... گفتم پس قندش کو ؛ گفت با قند خودت بخور قند نیست😊✋ 🍀 آقا ؛ سختیهای زندگی مثل همین چای تلخه که بیشتر اوقات قند نیست نه اینکه نداریم ؛ فعلا موجود نیست. 🍀 هیچ کسی نپرسید چه بلایی سرتان آمده که سر از اینجا درآورده اید. با این حال یه موتور برداشتیم و آمدیم حرکت کنیم ؛ مسئول تدارکات اجرایی گفت برادر نبی موتور ۲۵۰ چی شد. گفتم‌ منهدم شده گفت پس بزنیم‌ به حساب شما تا حالا سه تا تویوتا سه تا موتور ۲۵۰ گفتم ؛ یه قایق موتوری هم اضافه کن گفت آره یادم رفته بود...😁✋ 🍀رفتیم‌ به سمت منطقه از همان محل که زیر شیمیایی و آتش توپخانه گیر کرده بودیم گذشتیم و رفتیم‌خط درگیری شدید بود و ما هم کار خودمان را که محول شده بود انجام‌ میدادیم... 🍀 کار رفیقم که تمام شد گفتم برگردیم گفت بریم یه بار دیگه دوربین بیاندازیم بعد ؛ گفتم داداش بیا و از خر شیطون بیا پایین هر بار به این مرحله رسیدم یکی پر پر شده... نمیخواد بری هرچی دیدیم و برانداز کردیم نوشیم و روی نقشه ثبت شده؛! نریم... 🍀گفت نترس بابا ، گفتم‌ ببین الان برگردم بامن نباشی دوباره باید آسمون رسیمون ببافم بعد از چند روز دیگه شک میکنن که با رفیق هام چکار میکنم که خودم همیشه سالم هستم و اونا پر پر میشن.🕊 🍀 گفت با این حال دست نوشته بهت میدم که خودم رفتم جلو و به حرف هایت گوش نکردم ، گفتم بنویس ؛ زیر نقشه نوشت به حرفش گوش نکردم خودم رفتم خاکریز جلویی... خندید و رفت من هم داشتم نقشه رو تا میکردم بگذارم در جیب جلوی بادگیر پشت سرش حرکت می کردم و سرم تو جیب بادگیر بود و زیپش را می بستم... 🍀یهویی صدای انفجار جلوی ما و بین من و رفیقم ، البته این بار شهید نشد ؛ زخمی و با برانکارد بردنش به سمت محلی که همه مجروح ها را نگهداری و سپس تخلیه می کردن... وَ 🍀او با صدای بلند می گفت: نبی تو رو به خدا بگو منو نبردن انبار مجروحین منو نبرن انبار مجروحین غلط کردم من هم می خندیدم گفتم دست خط دارم ازت برو به سلامت...😍 🍀 وقتی برگشتم قرارگاه و نقشه ها رو دادم وبیرون سنگر منتظر بودم ، یکی از سنگر اومد بیرون و گفت اینا چیه نوشته شده زیر نقشه گفتم اون بنده خدا نوشته؛! خودش هم مجروح شده بردنش انبار مجروح ها😳😊 🍀خلاصه آقا ی من این چنین بود که یکی دیگه از آمار قرارگاه کم شد و به تعداد نفراتی که با من می آمدن خط افزوده شد... البته از من کارآمد تر هم وجود داشت... یکی از بچه های اطلاعات عملیات بود که خودش چند روز قبل شکمش سفره شده بود و به عقب منتقل شده بود... قبلا" ازش یاد گرده بودم... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💚 🕊🕊 💚 قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ 💚 ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ [ ﺳﺨﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ]ﻣﻰ ﺷﻨﻮم ﻭ [ ﺍﻋﻤﺎﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ] ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ . 🍀 ٤٦ ✍فرمودند: نترسید هواتونو دارم... 🍀 چیزی که این روزها تو رو ناامید کرده در برابر قدرت خدا ،هیچ و پوچه... 🍀 میدونم زندگی برات آسون نگذشته ، اما الان بخاطر همونا قویتر شدی... 🍀 آخه خداوند تک تک روزهای سخت کنارتِ ، می شنوه و میبینه و هر جا لازم شد کمکش کنه و از خطر حفظش کنه... 🍀 خدا خیلی خطرای بزرگی رو کنار میزنه اما اکثرا متوجه نمیشیم اون همین‌جاست نه اون بالای آسمون کنار من و شما مراقبمونِ پس بیایید بیشتر باورش کنیم... 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀عملیات والفجر۸ 🍀 امروز بعد ازظهری چند تکه ابر بهمراه چندین فروند هواپیمای دشمن تو آسمون دیده میشه بیشتر اوقات هم از بین میرن ؛ هم ابرها و هم هواپیماها... 🍀 اما آنچه هست آسمانی هست که خداوند کریم بالای سر بندگانش آفریده ، ابرهای سیاه و سفید و هم هواپیماها بدذات عراقی نابود شدنی هستند و آن‌چه می ماند خدای رحیم و آفریدهایش است... 🍀 همینطور آسمان جذاب رو از کنار سنگری که کنارش بودم نگاه میکردم که دیدم دوعدد بمب خوشکل و ناز به شکل عمودی به سمت زمین روانه هستند. چه زمانی هواپیما پر کرده بود نمی دانم اما با سرعت به طرف زمین می آمد. 🍀بلند فریاد زدم بمباران هوایی و هر نفری که دور برم بود به یک سمتی دوید و خیز رفت. خودم هم پریدم دم درب سنگر و نشستم با بمب ۲۵۰ کیلویی اصلا شوخی بردار نبود. 🍀 اینبار تمام بمب‌های بزرگ هواپیماها افتاد داخل دریاچه نمک و فقط بر اثر انفجار آب و گِل بود که برایمان فرستاده شد و شدت صدای انفجار های پیاپی ... 🍀تازه وقتی متوجه شدیم‌ که ماشینهایی که در خلاف جهت بمباران بودند نیز یکی یکی منفجر شدند و فقط دوتا از هشت بمب را دیده ام و تمام منطقه استقرار ما را پوشش داده اند... 🍀هشت بمب بزرگ فقط سه ماشین وانت و یک موتور ۲۵۰خود خلبان های هواپیماها اگر هم عکس هوایی و عملکرد خودشان را ببینند در شُرف اعدام قرار می‌گیرند. 😊 🍀نمی دانم چطور شده بود که آنروز فقط اطراف قرارگاه ما در نوبت بمباران قرار گرفت و تا زمانی که هواپیما در آسمان بود چهار نوبت دیگر بمباران شد و البته ما به جزء همان بار اول خساراتی ندیدیم. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 💚 سه‌شنبه های مهدوی 💚 💚 ✍ کجای جهانی ، ای امید جهان؟! 💚 آقا جانم ؛ تقویم‌ها ، سه شنبه ها را نیز بار دیگرکنار هم چیدند وروزها را به پایت ریختند تا قدم رنجه کنی...آقاجانم‌ ؛امسال هم فاتحه‌ی تمام لحظات سه شنبه های بی قراریت و امکان با بودنت را خواندیم. 💚 یابن الحسن ؛ وقتی نباشی ، سال‌هایمان هجری‌ ترین سال‌های شمسی است. کجای جهانی ، ای امید جهانیان؟! 💚 یابن الزهرا ؛ دنیا را گام به گام گشته ایم بسیار افتاده ایم و برخاسته ایم و رفته ایم ؛ کوچه های جهان ، بی شما ؛ همه بن بستند ، اما ، اما ، ما از رفتن شوق رسیدن داریم. 💚 السَّلاَمُ عَلَے بَقِيَّةِ اللَّهِ فِے بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَے عِبَادِهِ✋ . َ
💚 🕊🕊 💚 وَهُوَ ٱللَّهُ فِى ٱلسَّمَـٰوَ‌ٰتِ وَفِى ٱلْأَرْضِ ۖ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ 💚 و اوست خدا در همه آسمانها و در زمین، که از نهان و آشکار شما با خبر است و بدانچه می‌کنید آگاه است. 🍀 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀عملیات والفجر۸ 🍀گاهی مواقع وقتی کنار دریا هستم‌ یادِ خروش اروند در جزو مدهایش می افتم . آنچه توقع داشتی اتفاق بیافتد اما عکس آن رُخ میداد. 🍀می آمدی چاره کنی اما آشفته می شدی و در نهایت فقط تماشا چی میشدی و کاری از دستت بر نمی آمد تا اثر گذار باشی ، یعنی در حد و قوارهای چنین کاری نبودم 😁✋ 🍀کنار سنگر‌ فرماندهی قرارگاه در فاو نشسته بودم که محمد رجبی با رادیو سر رسید و میگفت عراقی ها دارند پیش روی میکنن 😳 گفتم کجا و چطوری !؟ رادیوش رو بلند کرد و گفت اینجا تو رادیو 😁 هی میگن چند صد متر به سمت فاو پیش روی کرده ایم. 🍀 با این حال عراقی ها به فکر افتاده بودند تا آب دریاچه نمک رو تخلیه کنن ؛ دستگاهای قوی پمپ آورده بودند و بدور از چشم ما چند روزی هم جلو افتاده بودند. و مدام از پاتکی میگفتن که با زرهی می خواهند انجام دهند. 🍀آقا برو بچه های مهندسی هم پمپ گذاشتن آب اروند رو می فرستادن خط مقدم‌ خلاصه چند وقتی هم جنگ یگانهای مهندسی رزمی بود.وقتی نگاه میکردی که چطوری یگانهای مهندسی زیر آتش توپخانه و هواپیماهای دشمن کانال حفر میکنن و به سمت خط مقدم در حرکت هستند در می یافتی که آب اروند رود نیز میل به جنود اسلام یافته و همراهی مان می کند. 🍀نمی دانم چطور شد اما برای مدتی حتی یه نصف روز هم که شده دیگه از پاتک عراقی ها و ضربات سنگین هلیکوپتر های عراقی خبری نبود. آب اروند این بار در خشکی کار دست عراقی ها داده بود و اونا رو غافلگیر کرده بود. 🍀دشمن که پنهانی با پمپ کردن دست به تخلیه آبِ دریاچه نمک زده بود. حالا مجبور شده بودن با تعداد بیشتری پمپ دست به تخلیه آبی که برو بچه های مهندسی به آن‌ها اهدا کرده بودند دست و پنجه نرم کنن... 🍀چند روزی از تصرف فاو گذشته بود که یه عملیات محدود هم در منطقه با رمز یا مهدی شروع شد و کلا" عراقی ها از پاتک کردن صبح و ظهر و عصر در اطراف کارخانه نمک دست کشیدند و یگانهای سپاه آب پاکی رو ریختن روی دست عراقی ها... 🍀عراقی ها دیگه کلا" از اطراف دریاچه نمک عقب نشینی کردن و برای تصرفش پاک ناامید شدن و رفتن سراغ اقدامات دیگه تو همین منطقه در همین عملیات محدود هم کلی سرباز عراقی به هلاکت رسیدند. 🍀همه ی این کارها به خاطر این بود که عراقی ها می خواستند عقبه نیروهای خودی رو با فاو و اروند کنار از خرمشهر و آبادان و از سمت بهمن شیر قطع کنن و خدایی هم با نیرو هوایی و برتریش در منطقه بیشتر پل ها رو زدند و کلی دردسر ایجاد کرده بودند.‌ اما خدا یار ما شد و این ترفند هم‌ با تلاش تک تک فرماندهان و رزمندگان به نا کامی روبه روشد. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💚 🕊🕊 💚 وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا 💚 و از خدا آمرزش بخواه كه خدا آمرزنده مهربان است 🍀 َ
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀ایستگاه پنج‌شنبه ها ✍ از خوبی‌های اینترنت این است که میفهمی در هیچ‌ چیز تنها نیستی ؛ نه در رنج‌ها و دلواپسی‌هایت و نه در خُرده‌لذت‌ها و سلایق عجیب و غریبت و یا دیوانگی‌هایت. 🍀 اینترنت ،حتی بخشی از مطالبی که اصلا" به ذهنت هم خور نکرده و یا در فکرش هم نبودی را یاد آوری میکند . اما بقول قدیمی تر ها آدم‌ باید خودش عاقل باشد.😊✋ 🍀 آقا ؛ اصلا" هر دردی را به خواهر گوگل بسپاری و جستجویش کنی ، تازه می‌فهمی که پیش از خودت آدم‌هایی بوده‌اند که آن را در فکر و اندیشه و خیال خود پرورانده اند. به آن عمل کرده و برای بسیاری هم تجربه ای درد ناک و حتی غیر مترقبه اتفاق افتاده است. البته اگرخودمان عاقل باشیم بااحتیاط بیشتری دست به چنین رفتارهایی خواهیم زد. 🍀 حتی اگر با کمی احتیاط پیش برویم هر نشانه‌ کوچکی را که دنبال کنیم به گروهی از کاربرهای ناشناس می‌رسیم که برای خودشان نشان و عنوانی علمی ساخته‌ اند و خود را جزو اولین پدید آورنده میدانند و سایرین را به هزار و یک چیز متهم میکنند. منم آن رستمِ دستان😊✋ 🍀 متوجه هستید که چه میگویم ؛ همه چیز پیش از اینکه ما بدان برسیم توسط دیگران تجربه شده و هر آنچه ما در این لحظه دچارش هستیم ؛ از شوقی قدرتمند و یاتمایلی شرم‌آور گرفته تا بیماری‌ای نادر و دردسری کمتر شناخته‌ شده پیش از این بارها و بارها انجام و تجربه شده و یا مصرف گردیده است. 🍀 میخواهم بگویم ما در این دنیای شگفت انگیز و پُر ازهیاهو دیگر تنها نیستیم واقعا" در هیچ‌ چیز تنها نیستیم.کافیست مردم جهان بیشتر از لایه‌های پنهان و رنج‌های خفه شده‌ و امیال غیرمعمولشان حرف بزنند. تا 🍀 صدای ! ، یا «تا حالافکرمیکردم فقط من اینجوری هستم!» و یا «من هم همین‌طور!» از گوشه‌ و کنار زمین ، از شهرهای بزرگ و کوچک ویا حتی از آبادی‌های کم‌ فروغ و ناشناخته بلند شود. 🍀 این چه دردی ست که ما را مصرف‌کننده‌ استعداد ، آرزو ، ترس ، درد ، زیبایی ، بدبیاری ، شوق ، پیروزی ، لذت ، حسرت ، امید ، خلا ، دلتنگی و رنج‌های مشترکِ دست‌ِ چندمی کرده که درطول تاریخ بارها و بارها استفاده شده‌اند 🍀 آیا این همان زمان شگفت‌انگیز و دلسردکننده ایست که پیش از این خدای باریتعالی در قرآن کریم و یا دیگر کتب آسمانی به شکلی شیوا و بی بدیل به تصویر کشیده است؟ 🍀 ما در طول روز با اینکه از خواهر گوگل میخواهیم که نام فلان هنرپیشه فیلم و فلان مُد لباس و فلان و فلان ... و بهترین ها را به ما نشان دهد به سراغ بی بدیل ترین ها نمی رویم ؛ قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و در ادامه از ناب ترین هایی که نوشته و گفته شده اند نمی رویم...چرا ؛ خودمان باید دریابیم. شاید به آخر خطی که باورش داریم اما خودمان را به کوچه علی چپ زده ایم نرسیده ایم.😳 🍀 واقعا" ما را چه شده است ، تا به کی غفلت و خود را به خواب خرگوشی زدن و تا کی به دنبال ناکجا آبادی که ما را به پرتگاه و منجلاب و محلی که بدترین نقاط دوزخ است می رساند که نه ؛! باید گفت: به شکلی سقوط آزاد پرتاب میکند روانه شویم... فقط شهدا که نیستند بالِ پرواز یافته و به بهشت برین رهسپار می شوند. عکس آن نیز می تواند متصور باشد. 🍀امروزه از آنانی که با تجربه تر هستند سئوال نمیکنیم که چه اتفاق هایی برای پیشینیان ما رُخ داده است.حتی برای آن عده ای از دوست و آشنا... 🍀 آنانی که تا همین چند وقت پیش در کنارمان و درنزدیک شان بودیم و دیگر نیستند را به محض خاک سپاری که نه ؛ در همانجا هم که هستیم و شاید چند لحظه بعد خودمان نیز همان نقطه ی پایانی باشیم تجربه نمی کنیم ، به یاد نمی آوريم و... 🍀 بیاییم کمی بیشتر بیاندیشیم که با این اعمال و رفتار و کردار و آن‌چه از دیگران دیده و شنیده ایم و آخر و عاقبت کارشان چگونه ختم به خیر و یا شر شده است درس گرفته و چراغ راهمان نماییم. 🍀 بیاییم ازخودِ خدا ؛ ائمه معصومین علیهم السلام وحتی بزرگان دین که تجربیات گران سنگی را بهویادگار نهاده اند ،در تجربه ی فاخر وبی بدیل شان سهیم باشیم... 🍀به آخرین ایستگاه های پنج‌شنبه ها نزدیک میشویم شایدیکی دوتای دیگرباقی مانده باشد. و شاید اصلا"به همان اولیش هم نرسیم. آنانی که تجربه پس از مرگ داشته اند خوب میدانند چه میگویم. 🍀 بیاییدبرای عزیزانمان دعاکنیم ؛ خیرات دهیم وصلوات که پُرنورترین چراغ لحظه های تاریکی درسرای دیگراست بفرستیم. و در حق سایرین نیز چنین دعا کنیم: 💚 اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا