🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌷« #عاشورا_عقبۀ_انتظار»
✍ عاشورا دریچهای است به #انتظار و انتظار تجلّی آرزوها و آمال کربلا.
💚 #انتظار، همان عاشورا و کربلاست در گسترۀ زمین و در مقطعی دیگر از تاریخ.
💚بدون عاشورا و کربلا، #انتظار مفهومی ندارد و انتظار #ثمره_عاشورا_و_کربلاست.
مگر میتوان بی عاشورا ، انتظاری دیگر داشت؟!
💚 #انتظاربیعاشوراانتظاربیپشتوانه است.
💚 قیام و نهضت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالیفرجه برای آمال بشر ، پشتوانه و عقبهای میخواهد به استحکام عاشورا و کربلا تا در هیچ شرایطی به سردی و خاموشی نگراید.
🌸 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : «انَّ لِقتْلِ الْحسَیْنِ حرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لا تَبْرُدُ ابَداً»
🌷 «همانا برای #شهادت حسین علیهالسلام گرمی و حرارتی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.»
📘 مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸
🍁 برخی میپندارند وقتی حضرت مهدی (عج) ظهور کندکارش با معجزه و بدون ریختن هیچ خونی صورت خواهد گرفت ؛ از این رو ، دوران انتظار در نگاه آنان ، هنگامۀ شکیبایی ، دست روی دست گذاشتن و استراحت کردن است.
💚 در حالی که قضیه چنین نیست ، بلکه در دوران آن حضرت ، #عاشورایی دیگر رخ خواهد داد و #دوران_انتظار ، هنگامۀ تدارک جنگ و آمادگی و چشم به راه حسین دیگر نشستن ؛ در کربلایی به وسعت جهان است.
💚🕊 برای حضور در #عاشورای_مهدوی باید در دوران انتظار ، آموزشهای لازم را دید و خویشتن را به گونهای تربیت کرد که لیاقت سربازی در التزام رکاب امام زمان را به دست آورد ؛ از این رو ، شایسته آن است که نهضت امام حسین علیه السلام الگو و سرمشق همۀ #مهدیباوران باشد.
💚 والعاقبه للمتقین
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊
💚 #سهشنبه_های_حسینی
🌷 یا اباعبدالله الحسین
✍ میخواهم بدانی ؛ این منی که امسال برایت گریه میکند ؛ همانی نیست که پارسال برایت اشک ریخته ؛ خیلی تنهاتر است...
🍀 خیلی مستاصل است .
🍀 خیلی پریشان است .
🍀 خیلی گم است .
🍀 یابن فاطمةالزهرا ؛!
🌷سهم بیشتری از " شما " میخواهد امسال!
🖤 آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان
🌷أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ...
🌷أَلسَّلامُ عَلَۍ الاَْعْضآءِالْمُقَطَّعاتِ
🕊🌷🕊🌷🕊
🌷با کاروان اسرا
🌷 سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى
🍀 حرکت پُررنج خانواده امام علیه السلام و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است.
🍀 در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه بردهاند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده.
🍀در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوری به سوی آسمان ساطع است. وی با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد برای مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد.
🌷 پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....»
🌷 «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند علىمرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا »
🍀 راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد.
🌷 سپس سر امام حسین علیهالسلام را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
🌷أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ •••
🌷أَلسَّلامُ عَلَۍ الاَْعْضآءِالْمُقَطَّعاتِ
🖤«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اُجُورَکُمْ] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ [عَلَیهِ السَّلَامْ] وَ جَعَلَنَا وَ إِیاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ [عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَیهِ السَّلَامْ]».
🕊🌷🕊🌷🕊
💚 #کلام_پروردگار
💚 إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ
💚 مگر کسانى که شکيبايى ورزيده و کارهاى شايسته کرده اند [که] براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود.
🍀 #سوره_مبارک_هود_آیه_شریف۱۱
🍀 نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی ...
🍀 تا در میکده شادان و غزل خوان بروم...
💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🕊🌷🕊🌷🕊
💚#دلبرانه_مُحرمی_حسینی
💚 دلم نازک است و زود می گیرد... اما ایمانم اگر به چیزی بند کند ، دیگر هیچ حرفی نمیتواند آن را سست کند.
💚 ایمان دارم وقتی دلم عجیب برای تو تنگ میشود ، وقتی که عجیب دل هوای دیدارت را دارد. وقتی که عجیب جاذبه ی قلبم به سوی توست...
💚 آن لحظه به پایم نوشته میشود ثواب زیارتت ! و دلم قرص می شود که تو را ازهمین اتاقم و پشت پنجره ای نیمه باززیارت کرده ام.
💚 وقتی که نسیم ، موهایم را نوازش میکند ، به خودم تلقین میکنم که تو صدایم را شنیده ای و قدری از هوای ملکوتی بین الحرمینت را برای دل خسته ام فرستاده ای...
💚 من به همین چیزها دل خوش کرده ام و گرنه که تا بحال از غم دوریت جان داده بودم ، دلم به حالِ زارم میسوزد ، دلم میسوزد که نمیتوانم از نزدیک ببویمت ؛ آن عطر سیب حرمت آرزوست...✋💚
🌷#حضرت_ارباب_سلامٌ_علیکم
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊
💚 #دلبرانه_حسینی
✍ واقعه ی کربلا و عاشورایش ، نه تخیلیِ ست و نه عاشقانه ی بین اصحابِ امام با امامِ زمانشان!
🌷 واقعه ی کربلا ، تمرین #امامداری است!
🌷 امام داری برای بشر ؛ زمان و مکان و... ندارد. در تمام بزنگاههای حتما" این واقعه ، برای کسی که قصدِ امام کرده است ، اتفاق میافتد!
🌷بزنگاههایی که او میان #من و #امام گیر میکند ، و باید "من"ها را قربانی کند تا به #امام خویش برسد! اما :
🍂 همه به امامداری نمیرسند!
🍁 اصلاً همه توان دیدن امام را ندارند!
🌷 و گرنه یازده امام را به زهر و شمشیر دشمن نمیسپردند و یک امام را به غیبت هزار ساله ! و به راستی که همه به امامداری نخواهند رسید مگر آنکه...
🖤 آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان
🖤«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اُجُورَکُمْ] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ [عَلَیهِ السَّلَامْ] وَ جَعَلَنَا وَ إِیاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ [عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَیهِ السَّلَامْ]».
🕊🌷🕊🌷🕊
💚 #کلام_وحی
💚 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ
💚 خدای تو البته در کمینگاه (ستمکاران) است.
🍀 #سوره_مبارک_فجر_آیه_شریف۱۴
#اللّهُمَّ_صَلِّ_عَلی_مُحَمَّد_وَ_آلِ_مُحَمَّد
#اَللّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجَ_وَالْعافِیَةَ_وَالنَّصرَ
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 نتیجه ای که فرمانده فاتح و بی ادعای عملیات مرصاد از این نبرد گرفت
🌹خداوند متعال این انقلاب را دوست دارد و در هر زمان طوری مقدر می کند که بسیاری از مشکلات و گرفتاری های ما با یک حالت سرافرازانه منتفی می شود
۵ مرداد ماه سالروز عملیات مرصاد گرامی باد
🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊
🍀 هوالقادر
✍روایت شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
💥منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
🍀ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
🍀یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
🍀خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
🔹حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
🍀اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
🍀بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
🍀بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کردکه خداونددر آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷