eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
236 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🖤🌷 ✍ در این روزها خیلی ها این جمله رو به دفعات تکرار میکردن ؛! شاید شما هم... گفته باشید. 🖤🌷 😔✋ 🖤دقت کردین ما آدما وقتی از یه جایی یا یه فردی خاطره خوشی نداشته باشیم هر موقع بصورت اتفاقی به اون مکان یا فرد ناخوشایند برخورد کنیم ؛ سعی میکنیم از اونجا دوربشیم یا لااقل به اطرافیانمون به رفیقمون میگیم ، اینجا نریم بیابریم یه جایی دیگه ؛! درسته؟! 🖤 چند وقت پیش مداحی گوش میکردم اینطور میخوند ؛! 🌷داغ عجیبی روقلبم نشسته... 🌷 راه گلومو یه بغضی بسته... 🌷 شهرمدینه دلم رو شکسته... 🌷خودم دیدم توکوچه راه مادرم رو سد کرد... 🌷خودم دیدم زخم زبون حالشو بد کرد... 🌷خودم دیدم چادر مادر منو لگد کرد... 🖤نقل قولی که شد ؛ از امام حسن مجتبی علیهم السلام هست...شخصیتی عظیم و امام دوم شیعیان جهان اسلام ؛! 🖤 فرزند ارشد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شاهد عینی درد و زجر مادرمون ، کسی که دید و شنید و بویید و فهمید...! 🖤 امام عزیزمان لقبِ رو دارن و ، به شخصی گفته میشه که با لبخند ، در رو به رو یت باز‌ کنه بدون اینکه از صدای در خاطره‌ی خوشی داشته باشه... 🖤 کریم بودن یعنی نگفته حاجت رو روا  کردن... 🖤🌷به امید اینکه فاطمیه امسال حاجت روا شده باشیم و فاطمیه سال‌های بعدی رو هم ببینیم و دعاهاتون مستجاب شده باشه و از این پس در کنار خانه اهل بیت علیهم السلام سُکنی گزیده باشید و اهل دل و اهل حرم شوید... ✍ ان شاءالله خداوند کریم فرصتی عنایت کنه تا اینگونه نوشتارها ادامه یابد. والعاقبه للمتقین 💚 🌷الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌷 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🖤
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 💚 💚 وَكُنْتِ لِما امْتَحَنَكِ بِه ... 💚 و شما در امتحانات الهی ، کردید. 🍀 فقط به معنی تحمل نیست ، بلکه یعنی مقاومت بر اصول، با وجود موانع و مشکلات. 🍀یعنی انسان در اثر مشکلات و سختی ها ، کم نیاورده و محکم بماند. 💥اتفاقات سنگینی که برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها رُخ داد ، نه تنها ایشان را ذره ای از ولایتمداری دور نکرد ، بلکه مقاوم تر تا پای جان بر اصول و ارزش‌های دینی ایستادگی نمودند. ✍ ای کاش ما نیز اهل باشیم. میدانم که بسیار سخت است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🌷الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌷 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌷💚 ✍ شاید در ایام بارها و بارها وصیّت نامه حضرت مادر ، فاطمه زهرا سلام الله علیها رو دیده باشید و یا از کنارش گذشته باشید... 🖤 این شبِ آخری از یه بار دیگه با دقت بیشتری بخونیم و تدبّر کنیم... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌷 این وصیّت نامه فاطمه دختر رسول خدا ست و در حالی وصیّت میکند که شهادت میدهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد (ص) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قیامت فرا خواهد رسید و شکّی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبر زنده کرده ، وارد محشر می فرماید. 💚🌷ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. 💚خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. 💚 تو از دیگران بر من سزاوارتری. 💚🌷حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگذار ، شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطلاع نده... 💚🌷 تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت ، سلام و درود می فرستم. 🖤🏴 بالأخره آنچه نباید به آن زودی اتفاق می افتاد ؛ رُخ داد تا وعده ی رسول الله صلی الله علیه و آله به حقیقت رسد. در چنین شب‌هایی روح داغدار و مجروح نور خدا به خدا پیوست. 🖤 میخواستم بگم ؛! همراهان و همسایه ها از امشب راحت بخوابید... حضرت مادر دیگر در بین مان نیست... اما فراموشش نکنیم ؛! هر بار صدایش کنیم در کنارمان حیّ و حاضر است و... 🖤🌷 مهربانا ؛! تو را به رحمتت قسم زندگیمان را به گوشه چادری پیوند بزن ، که فردای قیامت به برکت نامش ، شفیع ما باشد آمین یا رَبَّ العالمین 🖤🌷 يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ ، يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ ، يا سَيِّدَتَنا و َمَوْلاتَنا ، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا و َتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ ، و َقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا ، يا وَجيهَة ًعِنْدَ اللَهِ ، اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ دست ما راهم بگیر حضرت مادر... 💚 🌷الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌷 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 📚 عوالم ، ج۱۱، ص۵۱۴ 📚 بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۴؛ ج۱۰۰، ص۱۵۸؛ ج۷۸، ص۳۹۰
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚 لاَ يُکَلِّفُ‌ اللَّهُ‌ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا 💚 خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند. 🍀 ٢٨٦ ✍ گفته شده برای جلوگیری از "پس رفت" ، پس ، باید پیش رفت... 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 💚 ✍آرزو نمیکنم که بیایی ؛ آرزو میکنم وقتی آمدی چشمانم شرمسار نگاه زیبایت نباشد. 💚دیرگاهی ست در ظلمت بی فردای این روزگار زمین در انتظار است تا کسی بیاید و داد مظلوم را از ظالم بگیرد وعدالت و صداقت مدفون شده زیر آوارهای فراموشی را برعرصه جهانیان آشکار کند. 💚حالا که سپیدی ها همه در سیاهی دل های آدمیان رنگ باخته اند ، دیدگان زمین ، همچون پلک خیس سپیده دم بارانی در انتظار کور سویی از امیدند ... 💚 امروزه ، اگر خورشید از چشم ما پنهان مانده است ، مقصر ابرها نیستند ، چشمان ما باران نخورده است تا رنگین کمان حضور خورشید را درک کند. 💚 ای بهار دلها و امیدبخش انسان ها و سرور شادی روزها ای خورشید ظلمت ها و ماه تمام نمای جمال خدا 💚 ای سلاله زهرا ؛! دیگر بیا طاقت مان طاق شده است در ظلمت ظلم ظالمان چون پرنده ای در قفس محبوس مانده ایم ، چشم امیدمان تنها به دستان توانای توست تا رهایمان کنی... 💚 آقا جانم ؛! دیر و زودش مصلحت است اما میدانم که هیچ عریضه ای بی جواب نمیماند باز هم به انتظارت مشغول میمانیم... 💚 آقای خوبی ها ؛! همچنان منتظریم و گوش به امر ولایت و نائب برحق شما ؛ دعاگویتان هستیم . دعا بفرمایید در حق دوستدارانت✋ َ
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 🌸 ✍ تو این درگیری ها ، مبادا بزنیم تو جاده خاکی و از دور خارج بشیم..! 🍀یا به نوعی غربال بشیم از لشکر حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشّریف 🍀 تو این عصر ؛ باید خیلی بیشتر از قبل ولایت مدارتر باشیم... 🍀 مبادا از حضرت آقامون جلو تر بریم و راهی که سر به خود رفتیم اشتباه از آب در بیاد... 🍀 مبادا از پیشوا و ولی فقیه و امام زمانه مون عقب بمونیم و از قافله جا بمونیم... 🍀 باید همگام با علی ، دوران و ، امام خامنه‌ای حفظه‌الله باشیم... اینو نوشتم که حواست خوب جمع باشه ؛ رفیق ✋ 💖 "اللهم احفظ لنا سیدنا و نور عیننا و قلبنا الذی بین جنبینا قائدنا امامنا الخامنه ای" 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌸هوالحی ✍لطفا"امروز این جمله رو جستجو فرمایید: روستا و قله ی بازرگان خاطره اش رو بخونید... 🍀 اگه چند روز قبل و پست های بالاتر هم نگاه نمایید مشاهده می فرمایید. باز هم مربوط به همین خاطره است. سپاسگزارم. 🌸اون روز فراموش نشدنی هست. هرچی بگم ازش کم گفتم. 🍀دیگه کم مونده بود اشکمون در بیاد و بزنم زیر گریه ، اونقدر فشار بهمون وارد شده بود که دیگه داشتم قالب تهی میکردیم. 🍀 همرزم شهید کف سنگر ، کسی نبود خشاب پرکنه ، تا مچ پا تو سنگر گِلی خون بود ، تکه های مغز همرزم روی لباسهام بود... 🍀 دوتا همرزم دیگه از قبل پریده بودن تو سنگر کناری اونجا هم زخمی داده بودند. تا کمک کنن و حالا سنگر خودمان شهید داده بود. 🍀 پنج شش ساعت درگیری سنگین داشتیم. هرچی درگیری سنگین تر می شد فاصله ی ضد انقلاب به ما نزدیک تر می شد. تک تک اعضای ضدانقلاب رو با چشم می‌دیدم و آماده میشدم تا جنگ و نبردی تن به تن رو انجام بدم. اما هنوز از فرمان یورش فرمانده دسته خبری نبود. 🍀 سوره مبارک عصر رو میخوندم و تیر اندازی میکردم... 🍀 به خودم نهیب میزدم که تو کلی ورزش رزمی بلدی قهرمان استان شدی با اسلحه و فن کاراته پدرشون رو در بیار اینا دشمن هستند. جواب امام و همرزم شهید خودت رو میخوای چی بدی ،... و از این فکرها... 🍀 با این حال معتقدم ؛! آقا یه جای کارمون هنوز می لنگه... همین😔✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 سیره عملی رزمندگان 🌷 ✍روزگار عجیبی شده ! شاید گذشت ایام سبب از یاد بردن خاطرات تلخ و شیرین روزگاری شده که همه ی ما در آن غوطه می خوردیم ؛ و یا آن را پشت سرگذاشته ایم.! 🍀 یادم اومد روزگاری تک تیراندازهای قابلی داشتیم حتی بعضی هاشون شهید شدند.! الان سر کله برادر مهران کریمی از ارتشیان غیور مرد وطن پیداش میشه و عکس میگذاره و میگه داداشم ! داداشم ! خداوند روح شهدا و برادر سعدی کریمی رو هم شاد کنه ...🌷 🍀 روزگاری بود که رزمندگان ما تو گرمای جنوب و درعطش فراوان وتشنگی مفرد و حتی زیر آتش شدید دشمن به اسرا قمقمه آبشون رو تعارف میکردند و مهلت سیر آب شدن رو حتی به دشمن و خصم زبون می دادند. زیرا برای خودش سنت حسنه ای بوده و... 🍀 اما در شمالغرب و کردستان هم بارها و بارها توسط خودم مشاهده شده که رزمندگان اسلام به ضدانقلاب اسیر شده غذا و آب دادن و آنها را به نوعی شرمنده اعمال و رفتار خودشون کردند. تا علاوه بر اسارت ؛ رو سیاهی هم براشون باقی بمونه و تفکرات اونارو در رابطه به آنچه راجع به سربازان امام خمینی(ره) شنیده بودند بهم بریزه !! 🍀 یادم اومد این تنها کار اسلامی و مردانگی رزمندگان اسلام نبود که انجام میدادن یادم اومد تک تیر انداز ماهری تو دسته داشتیم گذر زمان نامشو از یادم برده از بچه های کرمانشاه بود و با دوربین قناسه جاهایی رو می دید که با دوربین دوچشم هم خوب دیده نمی شد. 🍀 روی قله بازرگان روز بعد از درگیری شدید با ضد انقلاب صبح دم همین تک تیر انداز دسته با دوربین قناسه دنبال ضد انقلاب تو کوهپایه منتهی به روستا و گندم زار قبل روستا بود که سه نفر ضد انقلاب رو می بینه که از داخل کاه های انباشته شده روی هم بیرون اومدن .! 🍀 ما که نمی دیدیم؛!!👀 اما حرفهایی که می شنیدیم این طوری بود. 🍀 بچه ها ، سه نفرند. دونفرشون ام یک یا برنو دارن ؛ یک نفرشون کلاش ؛ فرمانده (خوشدل ) چکارکنم؟ بزنم یا برن؟ از وسط قله فرمانده دسته بلند گفت: در نرن ؛! بزن! 🍀 تک تیر انداز گفت: یک نفرشون داره کاه روی لباسشو می تکونه ؛! حالا این یکی دیگه مهلتش تمومه! زدش و افتاد! 🍀 نفر دوم آسمون رو نگاه میکنه ؛! سرتو بیار پایین !حالا اونی که روی زمین افتاده رو نگاه میکنه ! باورش نشده تیر خورده ؛! مهلت این یکی هم مدتی هست که تمام شده ؛!کارش تمومه ! زدمش... 🍀 نفر سوم داره میدوه و فرار میکنه ؛! بچه های روی تپه فریاد میزدن بزنش ؛! بزنش ؛! نذار فرار کنه؛! بلند شد نگاهمون کرد و گفت: داره فرار میکنه . نمی شه بزنی ؛! برگشت و دوباره تو دوربین قناسه رو نگاه کرد. 🍀 حالا دیگه نمی شه نزنی رفته سنگر گرفته پشت یه گاری ؛! اگه رفته بود ؛ باکی نبود. ولی حالا دشمنه. یه تیر انداخت گفت: زدم به پاش تا بدونه با کی طرفه و بلافاصله تیر دومی هم رها شد ؛! ... به سرش خورد.! 🍀تکبیر بچه ها بلند شد. الله اکبر ... اما تک تیر انداز دسته ما گفت :خیالتون راحت شد. حالا سه تا نماز به گردن من افتاده؛! برم براشون بخونم رفت با قمقمه آب وضو گرفت و شروع به نماز خوندن کرد. 🍀یکبار دیگه و سال بعد شب درگیری روی قله زندان دولتو نیز وقتی آرپی جی زن بسیجی اعزامی از اراک بود ؛ و برای خودش شیر پسری بود؛! بعدها یکبار دیگه تو اهواز دیدمش ؛!! خدا حفظش کنه؛ سنگر ضدانقلابی که نوک قله تیر اندازی می کرد رو. با یه تیر آرپی جی زد. و خودش هم اولین کسی بود که رسید به همون سنگر ؛ و گفت : بیایید تمام شده... 🍀وقتی مستقر شدیم.ایستاد به نماز؛! فکر کردم نماز شکر میخونه ؛! گفتم نماز شکر خوندی!؟ باخنده گفت :نه برای اون جنازه ضد انقلاب خوندم ؛! اما کار می تراشی برادرها... پاشم نماز شکر هم بخونم... 🍀به نظرم اومد این اقدامات هم جزئی از سیره عملی رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس باشه که نباید از خاطر دوستان و همرزمان در کنار سایرسیره های عملی غافل بشیم و ازش یادی نکنیم؛! 🍀 از دلاور مردیهای همرزمانم در آن دوران به یاد ماندنی و پر شورو شعف ناگفته ها زیاده همت کنیم ؛! بنو‌یسیم. 💚 این وجیزه ادامه دارد اگر خدا مجالی عنایت فرماید... 🍀والعاقبه للمتقین 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ✍ عکسهای یادگار ی از خاطرات بیادماندنی از شهدای آسمانی شهید سعدی کریمی یکی از تک تیر انداز های خوب و به نام دسته عملیاتی در لشگر ویژه شهدا بوده ، شهادت جاده پیرانشهر به سردشت بر اثر بر خورد با مین ضد انقلاب ، شوق پرواز داشت و آسمانی شد. شهدا را یاد کنیم با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد ص 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 ✍اما جا داره همین جا یادی کنیم ازتک تیراندازدسته ی دیگر ما مرحوم ایزانلوکه با اقدامات تک تیر اندازی توانست درعملیات قله بازرگان یک سوارنظام دشمن رابه محاصره درآورد... 🍀 تک تیرانداز کرمانشاهی دهنوی عزیز که چای های آتشی رو قله زبان زد همه بود و گیاهان دارویی رو از رو قله جمع میکرد و میداد به بچه ها تا مصرف کنن... 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚پروردگارا! ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی. (همه‌ی امور خود را به تو وامی‌گذارم و خویشتن را در پناه تو می‌دارم). مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق گردان. 🍀 دوست عزیزم ؛ بدون حضور خدا جایی نرویم ، به خیالمان به آبادی میرسیم ؛! اما چراغی که در تاریکی میدرخشد ،چشم گرگ است... 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷