eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
228 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطراتی از دفاع مقدس
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ✍۴۶سال پیش در چنین روزی محمدرضا شاه پهلوی برای سفری کاری چند روزه ایران را ترک‌ کرد.👻😁✋
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 امام خامنه‌ای حفظه‌الله ✍او زن تاریخ است ؛ جوهر زنانه‏ مؤمن ، این‏جور خودش را در شرایط دشوار نشان می‏دهد. 🌷 این زن است که الگوست ؛ الگو برای همه‏ مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب ‏شناسی می‏‌کند. 🌷 می‏‌گوید شما‌ها نتوانستید در فتنه ، حق را تشخیص بدهید ؛ نتوانستید به وظیفه‏تان عمل کنید ؛ نتیجه این شد که جگرگوشه‏ پیغمبر صلوات الله علیه سرش بر روی نیزه رفت. 🌷عظمت حضرت زینب (سلام الله علیها) را اینجا می‌‏شود فهمید. ۱۳۸۹/۲/۱ 🌷🌷۱۵ رجب سالروز وفات شهادت گونه عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها برهمه شیعیان ، مخصوصا مدافعان غیرتمند حرم شریفش تسلیت باد🖤🌷 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💚هرکس «حسیـن» گفت ، بدهکارِ است... 🌷عمه ی سادات ؛ آن زن اگر که تـویی ما کداممان مَردیم؟! 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸ذکر علی ابن ابی طالب علیه السلام عبادت ست ✍میدونم خداوند مهلت داده تا کارهایی که اصلا تا کنون انجام نداده بودم رو ثبت کنم. 🌸چندین هفته هست که افکارم درگیر شده، یادم افتاد چند دهه پیش ترها داخل کوچه ی شهرمون پیر مرد و پیر زنی می زیستن که دست بر قضا مستاجر بودند. اونا فرزندی هم نداشتند اما بسیار خوش مشرب بودند. 🌸پیر مرد محله هر روز صبح دوچرخه به دست از سر بالایی کوچه ی خاکی و تنگ محله ی ما به سمت محل کار می رفت، گاهی اوقات اونو از پنجره اتاقم میدیدم... 🌸این مرد خدا به نقل امروزی ها ولایت مدار بود. همیشه ی خدا داخل جیب کت خودش شکلات دوسر پیچ ، از اونایی که یه پلاستیک قرمز و طلایی دورش پیچیده شده بود؛ داشت. 🌸وقت و بی وقت ما بچه ها ومخصوصا بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء مسجد آقا سید حسین ، پشت سر دوچرخه اش که به سمت منزل بر می گشت می دویدیم تا شکلات بگیریم... 🌸البته یاد گرفته بودیم که یکی از بچه ها بگه امام اول علی ، یل پیامبر علی، وصی پیامبر علی ، خفته در بستر علی و... 🌸اگر چه این کار به مذاق مامور شهربانی که اتفاقا اونم تو کوچه ی ما مستاجر بود نمی اومد اما بچه های همون مامور هم دور از چشم پدر پشت سر دوچرخه می دویدند و تکرار می کردند. 🌸نمی دونستیم که به طور ناخدا گاه داریم نام امامان معصوم رو یاد می گیریم. یه روزی که تو مسجد حقیقت جو بودیم. و میلاد یکی از امامان بود. حاج آقا موسوی گفت : کدوم یکی از بچه ها نام همه ی امامان معصوم رو می تونه بگه ، یکدفعه ای دست چند نفر از بچه ها بالا رفت و با همان آهنگ و همیشگی خوندند. و جایزه گرفتند.حاج آقا موسوی متعجب که تمام بچه های مسجد همه نام امامان معصوم رو چطوری یاد گرفتند. و ما هم ماجرا را برایشان تعریف کردیم... 🌸یادش به خیر اون موقع ها نمی گذاشتند بچه دنبال تابوت مرده راه بیافته... پیر مرد محله در گذشته بود و من به طور اتفاقی تشیع اونو از پنجره خونه دیدم... هر بار که می گذاشتند زمین با سلام و صلوات علی گویان بلندش می کردند و می بردند... از جلوی درب خانه ی ما به بعد بچه های محله ریختند تو کوچه و امام اول ، امام اول می گفتند و گریه می کردند. 🌸یهویی یاد این مطلب افتادم که تلاش کنم ذکر یادی از اینگونه فعالیت های مذهبی در دوران ستم شاهی هم کرده باشم که خودش مبارزه علیه رژیم به حساب می آمد وآنچه کمتر شنیده شده و یا پراکنده شنیده شده رو یکبار دیگه یاد آوری کنم. دور نشویم... 🌸یادتون هست که امام اول شیعیان اولین فرد و تنها شخصی هستند که در کعبه به دنیا آمدند والبته در اولین روزِ اعتکاف ۱۳رجب المرجب 🌸یادتون نرفته باشه که امام اول شیعیان جهان اولین مردِ مسلمان هستند که به دین مبین اسلام مشرف و اسلام آوردند. 🌸دیگه از پرورش و تربیت در دامان نبی مکرم اسلام حرفی به میان نیاورم که در ۱۳ سالگی برادر ، وصی و جانشین پیامبر معرفی شدند. سالها قبل تر از ابلاغ رسمی این موضوع توسط جبرئیل امین این موضوع درجریان یوم دار رخ داده است. 🌸از امیر غافله ی عُشاق میگویم که به جای نبی مکرم اسلام در بستر خوابیدند تا ایشان هجرتِ مکتب ساز را آغاز نمایند. امام علی علیه السلام ... 🌸راستی ، چرا وقتی قریشیان کمر به قتل پیامبر اسلام بسته و شبانگاهان به منزل و بستر ایشان یورش آوردند در پاسخِ، سئوالِ، محمد(ص) کجاست!؟ علی علیه السلام پاسخ دادند: مگر او را به من سپرده بودید!؟ 😳☺️ 🌸قوی ترین و شجاعترین جنگاور عرب در جنگ بدر بودند و اولین فردی که به نبرد تن به تن جنگاوران نامی مشرک رفته و ضربه ای کاری بر پیکره ی لشگر دشمن وارد ساخت سخن می گویم. 🌸و شاید کینه های دشمنان و مشرکان از همین نقطه به طور رسمی آغازشده است. 🍀از زمین تا عرش بنویسم کم نوشته ام... 🍀ازاولین های فضایل علی بگوییم،کم گفته ام 🍀ازعلم و دانش نیز بگویم، کم خواهم آورد. 💚میتوانم بگویم:فقط علی امیرالمؤمنین است. 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِعَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸سادگی یا حماقت ✍امروزه ، اگه آدم ساده دلی رو ببینی ، مدام ، سربسرش میذاریم ، و شاید هم کارهایی رو که از این دست افراد ساده رخ میدن رو بنامیم... 🍀یادم میاد صبح اولین روز عملیات والفجر۲-بود ، شاید حدود ساعت هشت صبح و یا کمتر که آمده میشدیم از داخل پادگان پیرانشهر ، بریم به طرف خط ، یعنی در اونطرف مرز پادگان حاج عمران. 🍀ناگهان و برای اولین بار دو تا هواپیمای جنگی میگ ۲۱ و بعدش یه میراژ اف یک دیگه ی عراقی بهشون اضافه شد ، از ارتفاع بسیار پایین تقریبا هم سطح و کمی بالاتر از ساختمان‌های پادگان اومدن و رد شدند. 🍀 درنهایت چند تا راکت زدن به اطراف زاغه مهمات های پادگان پیرانشهر و برخورد کرد به تعدادی از مهمات هایی که بیرون زاغه و بعد از اون بود که شاهد انفجار ،پشت انفجار بودیم ، اونوقتا من در بهداری و اورژانس تیپ کار میکردم مقرمون اونجا نبود، آمده بودیم بریم عملیات و توانمان رو توی چند تا پادگان ارتش در منطقه تقسیم کرده بودیم. 🍀سریع و در عین سادگی به پزشکیار ها و آمبولانس ها گفتم ، سوار شیم بریم ببینیم کسی زخمی شده یا نه !بعدش میریم خط، الان اگه کسی این دستور رو بده چی میگن؛! میگن ! 🍀رفتیم به طرف محل ، جای زاغه مهمات رو بلد بودم ، چون قبلنا، چند باری همونجا مهمات جنگی خالی و بار گیری کرده بودم ، همه چیز بهم ریخته بود ، موشکهای مینی کاتیوشا و کاتیوشا منفجر شده در آسمان پادگان در حال پرواز! و تا چند ساعت بعد هم ادامه داشت! 🍀برو بچه های ارتش تعجب کرده بودند که ما به این تندی رسیدیم کمک ، اما خودشون زودتر کار رو جم و جور کرده بودن. و ما از طرف دیگه جاده به طرف بیرون پادگان تغییر مسیر دادیم و رفتیم تا بریم خط مقدم ، هنوز اورژانس تیپ مستقر نشده و بچه های تیپ هم عمل نکرده بودن. 🍀می تونستیم، به سایرین کمک کنیم ، در عین سادگی ، شاید اگه با تفکرات امروزی بود ، میگفتن ،هنوز نوبت ما نشده ، چرا بریم خط درگیری،حماقته؛ اما سر ، برو بچه های تیپ ویژه ای درد میکرد برای درگیری و کمک! نگین حماقت کردیم،! اگه شما یا دوستاتتون زخمی میشدن اونوقت هم همین حرف رو می زدید!؟ 🍀رفتیم تو خط ، بعد از پادگان حاج عمران تو شیاری آمبولانسها رو مستقر کردم ، تا آمبولانسها رو از آتش توپخانه و هواپیمای دشمن در امان نگهدارم برای وقت مبادا! اما! 🍀شاید در بدترین وضعیت ، موقعی که فراغتی سر میده و میشی بازیچه دست سایرین ، و بقیه با غرور تمام به سادگیت میخندند ، باید غمگین بشی ، و دوست نداری ، غمی که تو دلت هست رو بگی! ولی از شاد بودن اونا خوشحالی! هستش دیگه! 🍀این بود ، همون حالتی که برای گروه امداد ما پیش اومده بود و بقیه به ما می خندیدند و هرکسی رد میشد ، مزاح میکرد و میرفت ، اما: 🍀همه به ما میخندیدند و از جلوی شیار ما رد میشدند ، اما دو تا پیچ پایین تر ، صدای دلنشین انفجار و ، رو میشنیدیم و میرفتیم ، کمکشون ، ناراحت بودیم از جراحت همرزما ، و خوشحال بودیم از حضور به موقع،! ناراحت بودیم ، از تردد بی برنامه ، خوشحال بودیم از نزدیکی و امنیت آمبولانسها به مجروح ها ، ساده بودیم دیگه! درست همون جایی که از روی بی احتیاطی و شاید هم رسیدن هرچه به خط مقدم حماقتی رخ میداد ، ما برای کمک بودیم، سادگی هست دیگه! 🍀میخوام بگم ، امروزه ، بخش عمده ای از دوران زندگی بعضی از افرادِ مغرور! در ، توهم و حماقت محض میگذره! 🍀میدونیدچرا؟چون فکر میکنن ، مالک تمام دنیا هستن ، اما ، دستشون خالی تراز اون چیزیه که خودشون فکر میکنن! 🍀اون موقع ها،کسی چنین تفکری نداشت، همه و در هر لحظه به فکر کمک و یاری رسروندن بودند ، مهمترین چیزی که فکرش رو میکردیم ، مالکش هستیم و در اختیارتون هست، جونمون بود ، که اونم مثل امروزی ها ، توهمی بیش نبود. چون امانتی بود در دست ما برای آزمایش و امتحان ، تا خدا ببینه چطوری سرافراز بیرون میایم! مثل علی اصغرحسینی محراب عزیزم که چند روز دیگه مثل شهدای کربلا تو شلمچه شهید میشه! 🍀در عین ، که بهش اون موقع می گفتن ، روزها و شبها سپری می شد ، و فقط برای رضای خدا ، اون چیزی که امروزه بهش میگن حماقت ، توهم ، البته در لغت ، برای ما و اصغر محراب فرقش از آسمون تا زمینه! 🍀به یاد وصیت یکی از شهدا افتادم که چنین نگارش کرده بود ، وقتی شهید شدم ، دستم رو از تابوت بیرون بذارید، تا همه بدونن ، باید با دست خالی به دیار باقی شتافت! البته شهدایی مثل علی اصغر حسینی محراب که دستشون پُر بود. 🍀ما باید یه فکری بحال خودمون کنیم ،!در عین سادگی ،در عین غفلت و در عین حماقت! و... 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمید رضا صدوقی عزیز از همرزمان شهید در دوران هشت سال دفاع مقدس و نویسنده کتاب حماسه کاوه نوشته است : شرمنده ام که چون منی ، برای چون تویی ، سخن می راند... 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 ايستگاه پنج شنبه ها قدر پدر و مادرها رو بیشتر بدونیم. ✍نوشته بود ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮ میکرﺩﻡ ﭘﺪر و مادر ﻣﺜﻞ ﺳﺎعت شنی ﻫﺴﺘن ، ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﺸن ؛ ﺑﺮﺷوﻥ مگرﺩوﻧﯽ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺷﺮﻭﻉ میشن. 🍀 اما خودم ﺑﻌﺪﻫﺎ چیزهای دیگه ای ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ! چون ، پدر و مادر ﻣﺜﻞ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘن میان دنیا تو ﺭﻧﮓ کنن تا ﮐﻮﭼﮏ و کوچکتر بشن و ﺯﻧﺪگیت ﺭو ﺯﯾﺒﺎ و زیباتر کنن شاید شهدا و پدر مادراشون بیشتر! 🍀کاشکی خیلی ﺯﻭﺩﺗﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭو ﺑﻪ ﻣﻦ و فرزندان شهدا ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ که ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺜﻞ ﻗﻨﺪ می مونن ، ﭼﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ‌ﺍﺕ ﺭو ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﮑﻨن ، ﺧﻮﺩﺷوﻥ خیلی زود ﺗﻤوﻡ میشن قدر پدر و مادرها رو بیشتر بدونیم مخصوصا" شهدا رو! 🍀در قرآن مجید و روایات به‌ حدی به احترام به والدین سفارش شده است گویا بلا تشبیه این دو خدایان روی زمین هستن...! 🍀 و در بسیاری از آیات دستور به احترام به والدین پس از عبارات توحیدی آمده : 💠 «أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ 🍀 در ایستگاه پنج‌شنبه ها به یاد پدر و مادرهایی که امروز کنارمون نیستن. و در خاک سرد خفته اند با دعا و صلوات یادشان کنیم. 🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸 🌸 . ✍نبی زاده : 🌷شهید علی اصغر حسینی محراب ‎‌‌