کنایه سنگین علی ضیا به سیستم وام دهی بانک‌ها

♦️ #چند_خبر_کوتاه 🔹سخنگوی وزارت خارجه:انتظار واشنگتن برای تماس ایران بیهوده است. 🔹رئیس‌جمهور به روسیه سفر می‌کند. 🔹رئيس‌جمهور در تماس تلفنی نخست‌وزیر پاکستان: ایران از هیچ تلاشی برای صلح و امنیت پایدار در منطقه و احقاق حقوق ملت‌های مسلمان دریغ نخواهد کرد. 🔹انگلیس فرار «ناو دانکن» را از دست قایق‌های تندرو سپاه تکذیب کرد؛ ناو اماراتی بوده است نه انگلیسی 🔹سخنگوی سپاه: آمریکایی‌ها فکر می‌کنند حجاب اختراع جمهوری اسلامی است که بتوانند خانواده‌ها را از آن باز دارند. ایران مهد توجه به بانوان است.

⛔️ اختلاط همراه با رقص و آهنگ! ❗️گفته می‌شود این تصاویر مربوط به یک تئاتر می‌باشد...! مسئولین فرهنگی کاری کردن که دیگه این اتفاقات داره عادی میشه!

الهی به حق گیسوان سوخته ی دختر بچه ی بابایی اباعبدالله الحسین روحی فداه شهزاده اولیا مخدره بی بی جان رقیه خاتون سلام الله علیها عجل لولیک الفرج عجل لولیک الفرج

✅نام تم "لاجورد سپیده دم" 🔰Azure Dawn 👤ارسالی از: @alireza_j1998 📌 #لاجورد #سنگ #سبز #بنفش #سفید #روشن #ساده #اندروید #Azure #Rock #Green #Purple #White #Light #Simple #Android ✔️ برای مشاهده و دانلود تِم های بیشتر عضو کانال زیر شوید: @EThemes

تم "لاجورد سپیده دم" با محیطی روشن با رنگ های سبز و بنفش برای ایتا. 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. ✔️تم های بیشتر در کانال زیر: 🆔 @EThemes

🌹 #نماهنگ بسیار زیبا ویژه #عید_قربان 🔊همراه با #سخنرانی شنیدنی مقام معظم رهبری eitaa.com/hoori8232

🔊 #صوت_مهدوی 🎵 #داستان_صوتی_مهدوی 📝 در جستجوی کعبه دلها 🎬 (قسمت اول) 💬 ایام حج نزدیک بود و من به شوق دیدار آقا صاحب الزمان، راهی مکه شدم. روزها و شب ها می گذشت و من در شوق وصال حضرت می سوختم. حج اون سال تمام شد و این سعادت نصیبم نشد. اما مگه میشد بدون دیدار به شهر خودم برگردم؟! این شد که تصمیم گرفتم تا حج سال بعد در مکه بمونم؛ و این داستان تا هفت سال ادامه پیدا کرد! سال هفتم، با دلی شکسته به کوه های اطراف مکه رفتم تا با خودم خلوت کنم؛ اما اونجا صحنه ای دیدم که باورش واسم سخت بود.... 📻 مجموعه داستان صوتی مهدویِ لحظه ی دیدار eitaa.com/hoori8232

🔊 #صوت_مهدوی 🎵 #داستان_صوتی_مهدوی 📝 در جستجوی کعبه دلها 🎬 (قسمت دوم و پایانی) 💬 هفتمین سال حضور من در مکه بود و هنوز موفق به دیدار حضرت نشده بودم. با دلی شکسته به کوه های اطراف مکه رفتم تا با خودم خلوت کنم؛ اما اونجا صحنه ای دیدم که باورش واسم سخت بود؛ چشم هام دشتی سرسبز میدید که تا اون زمان در اون حوالی ندیده بودم و بعد از اون هم هیچ وقت اون دشت رو ندیدم. خیمه ای بزرگ وسط دشت بود. داخل خیمه شدم؛ جوانی خوش سیما بالای مجلس نشسته و برای جمعی صحبت میکرد... 📻 مجموعه داستان صوتی مهدویِ لحظه ی دیدار eitaa.com/hoori8232

eitaa.com/hoori8232

#غدیر_نزدیک_است تا نَفَس هست... #راز می‌گوییم روز و شب، چون نماز می‌گوییم #نسل در نسل از علّی و غدیر... باز #گفتند و... باز، #می‌گوییم! . eitaa.com/hoori8232

ور تو را... بی‌ما صبوری هست؛ ما را تاب نیست! اللهم‌ ارزقنی شفاعة‌الحسین یوم‌ الورود ... eitaa.com/hoori8232