سلام دوستان عزیز 😍
تازه از جلسه امتحان برگشتم
امتحان جالبی بود
هم سوال اسون داشت هم سخت
اما جالبتر اینکه سوالای اسون وسخت در نظر من فرق میکرد با بقیه ..
یعنی یه سوالی که من فکر میکردم اسونه
بچه ها میگفتن خ سخت بود 😏
امتحانای زندگیمونم همینجوره
مشکلات کوچک وبزرگ نسبت به دید وزاویه وتوانایی ما راه حل های سخت یا اسون دارن 👀
هیچ وقت خودمون رو با بقیه مقایسه نکنیم
چون ما مثل هیچکس نیستیم
اصلا تقدیر ما مثل کسی نیست که توقع داشته باشیم شرایط زندگیمونم یکی باشه
کارنامه هیچکسو دست کسی دیگه نمیدن
👈
بدونیم امتحانای دنیا نتیجشو اینجا میبینی ولی نمرشو اون دنیا بهت میدن
خیلی وقتا گیج میشیم
خودمونم نمیدونیم امتحانمونو خوب دادیم یا بد ....
سعی کن مرزهای ذهنیت رو شفاف سازی کنی ...
براتون بهترین وقشنگترین امتحانا رو ارزو میکنم ...📖
دلتون خوش
روز گار بر وفق مراد
مشاور کانال نبض زندگی 💕
#نیایش_شبانه
با حضـــــرت عشق ❤ ❤
خدایا 🙏
سُکانِ زندگیِ طوفان زده ام را
به تو می سپارم
می دانم که
نتیجه ی این اعتماد و" توّكل"
آرامـش است🙏
یک #نگاه خداوند کافـےست🌸🍃
برای گـــشوده شدن یڪ یڪِ درهای بسـتهی زندگـــےمون🌸🍃
آن نــگاه و نـــظرِ بلند را برای شــما آرزو مــےڪنم🌸🙏
شبتون زیبا ❤️
نبــــــ\√ــــ❤️ــــ\√ـــض زندگــــی
سلام وعرض ادب 🌹
ابتدای مطالب کانال👆
بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی
بابا که حوصله بازی نداشت یک تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود رو تیکه تیکه کرد و گفت:
فرض کن این پازله، درستش کن
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا با تعجب پرسید:
تو که نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟
بچه گفت: آدم های پشت روزنامه رو درست کردم
دنیا خودش درست شد
آدم های دنیا که درست بشن
دنیا هم درست میشه
دلنوشته ...
✍
گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟
گفتم : تا منظورت چی باشه ...
😄😄
گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آره ...
گفت : در چی؟؟ گفتم :در خوندن نماز شب...
گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آره ...
گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت ...
گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آرره ...
گفت: برا چی؟؟ گفتم: برا شرکت در عملیات ...
گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آره ...😊😊
گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ...
گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آرره ...
گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...
گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آره پس چی ...
گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...
گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آره ...
گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ...
😢😭
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آره که بودیم ...
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...
😭😭
گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آره ...
گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره ...
گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آره چه جورم ...
گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آره میزدیم ...
خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمون😢
سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ...
زیر لب گفت:
شهدا شرمنده ام ...😢😢
┏━━━✨📸✨━━━┓
@NaBze_ZendeGee
┗━━━✨📸✨━━━┛
🌹 کانال زیبای "نبض زندگی" رو به دوستانتون معرفی کنید.
اینجا تنهاجایی هست که مثل یه پزشک ماهر میتونید مراقب زندگیتون باشید...
👇👇👇
📲 @NaBze_ZendeGee
🌼🍃🌼🍃
آموزنده
❄️حرمتها که شکسته شد
مسیح هم که باشی،
نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی...
آنچه در دستت بود،
امانتی پنهان بود که حراج شد،
آنچه نباید بگویی گفته شد،
فاجعه را یک عذر خواهی درست نمیکند!
حرف، حرف ویران کردن دل است،
نه دیواری خراب کنی و از نو بسازی!
"دلی که ویران کردی، قصری بود که خود ساکن آن بودی"
راستی حالا که خود را بی خانه کردی،
با آوارگیت چه میکنی
لابد به خرابه های جا مانده از دیگران پناه میبری..
حرمت ها را نشکنیم 💖
╔💟═══≈═══💟╗
@NaBze_ZendeGee
╚💟═══≈═══💟╝
قشنگه بخونید...
جای حیا در ما آدما کجاست...
🌴 حضرت آدم نشسته بود ، شش نفر آمدند ، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
🌴به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: عقل
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: مغز
🌴از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: مهر
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: دل
🌴از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: ((حیا))💥
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: چشم
🌴سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: تکبر
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: مغز
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
🌴از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: حسد
محلش را پرسید.
گفت: دل
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
🌴از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: طمع
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: چشم
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
قشنگه بخونید...
جای حیا در ما آدما کجاست...
🌴 حضرت آدم نشسته بود ، شش نفر آمدند ، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
🌴به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: عقل
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: مغز
🌴از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: مهر
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: دل
🌴از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: ((حیا))💥
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: چشم
🌴سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: تکبر
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: مغز
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
🌴از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: حسد
محلش را پرسید.
گفت: دل
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
🌴از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: طمع
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: چشم
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
┏;━🌼━━🌿━━🌼━;┓
@NaBze_ZendeGee
┗;━🌼━━🌿━━🌼━;┛