eitaa logo
نفحات ظهور
86 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
9.5هزار ویدیو
170 فایل
اللهم ارنی الطلعة الرشیده
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر به کودکتان بصورت شرطی محبت کردید👇 "اگه بچه خوبی باشی، اگر غذاتو بخوری و.. در نوجوانی هم او برای شما شرط میگذارد👇 "اگه موتور بخری، اگه دوچرخه بگیری و.." 👇 Join @nooredideh
کودک را از خودتان محروم نکنید حتی در کلام هرگز از جملات زیر برای کودکتان استفاده نکنید: «من دیگه دوستت ندارم»، «من دیگه مامانت/بابات نیستم» «تو دیگه بچه من نیستی»، «من می خوام مامان یکی دیگه بشم» 👇 join @nooredideh
راست میگن دخترا بغلیِ باباشونن 😔 👇 Join @nooredideh
کودکان را عادت به نکنید. برخی از پدر و مادر ها در برابر کودکانشان چنان مقید شده اند که جرأت ندارند دست خالی به خانه بیایند. بچه های این قبیل والدین به جای اینکه هنگام ورود پدر و مادرشان، با یک سلام گرم و صمیمانه به استقبالشان بروند، پشت سر هم داد میزنند که برای من چیزی خریدی؟ خریدی؟ خریدی؟ این نوع رفتار ممکن است به زودی به داد و ستد و رشوه گیری منجر شود و از کودک یک معامله گر بسازد. معامله گری که در ازای کارهای مثبت و رفتارهای خوب خود تقاضای پاداش و اضافه حقوق دارد، یا در واقع رشوه می خواهد. Join @nooredideh
تقليد مهمترين دليل رشد كودكان است، پس نميتوانيد انتظار داشته باشيد شما ليوان چاي ميوه يا شيريني از روي ميز برداريد اما فرزند نوپاي شما عاقل و فهميده باشد و درك آنرا داشته باشد كه بر كنجكاويش غلبه كند. پس بهتر است در مهمانی ها از صاحب خانه اجازه بگيريد و وسايل را در محل امن تري قرار دهيد تا مدام مجبور به دعوا كردن و نه گفتن به فرزند خود نباشيد. از كمك خواستن خجالت نكشيدو به چشم و ابرو انداختن بعضي افراد بها ندهيد. بسياري از افراد درك آنرا خواهند داشت تا محيط را مناسب براي خوش گذشتن به همه افراد كنند. 👇 join @nooredideh
🌸🍃🍃🌸 🐮🌿 گاوی گوساله همه قندها را خورد. مامان گاوه دعوایش کرد. گاوی گوساله قهر کرد و گفت: “من میرم یه مامان دیگه پیدا می کنم!” گاوی گوساله از خانه بیرون آمد. توی راه، هاپی هاپو را دید. هاپی هاپو به بچه هایش شیر می داد. گاوی گوساله گفت: “هاپی هاپو! مامان من میشی؟” هاپی هاپو گفت: “نه! من خودم بچه دارم.” گاوی گوساله رفت. توی راه پیشو پیشی را دید. پیشو پیشی با بچه هایش بازی می کرد. گاوی گوساله گفت: “پیشو پیشی! مامان من میشی؟” پیشو پیشی گفت: “نه! من خودم بچه دارم.” گاوی گوساله راه افتاد. توی راه موشی موشه را دید. گاوی گوساله گفت: “موشی موشه! مامان من میشی؟” موشی موشه، گاوی گوساله را برانداز کرد و گفت: “خب تو خیلی بزرگی! اما عیبی نداره، چون بچه ندارم، می تونم مامان تو بشم.” گاوی گوساله از خوشحالی ماع ماع کرد. دمش را توی هوا تکان داد و به خانه موشی موشه رفت. شب شده بود. موشی موشه برای خودش و گاوی گوساله قند آورد. گاوی گوساله لپ لپ قندها را خورد. موشی موشه گفت: “خب حالا بخواب.” گاوی گوساله گفت: “بخوابم؟! ما که هنوز شام نخوردیم!” موشی موشه گفت: “پس این قندا چی بود خوردی؟ شام بود دیگه!” گاوی گوساله گفت: “مامان گاوه هر شب به من یونجه تازه میداد. اگر یونجه نباشه، علف می ده!” موشی موشه گفت: “حالا دیگه من مامانتم. من علف و یونجه ندارم. دیگه بخواب.” گاوی گوساله دیگه چیزی نگفت. موشی موشه سرش را روی بالش گذاشت و خوابید. گاوی گوساله، یک گوشه نشست و نشخوار کرد: خورش، خورش، خورش! موشی موشه یک چشمش را باز کرد. گفت: “گاوی گوساله! سر و صدا نکن، می خوام بخوابم.” گاوی گوساله گفت: “هر شب من و مامان گاوه، قبل از خواب، نشخوار می کنیم تا دل درد نگیریم.” موشی موشه گفت: “حالا دیگه من مامانتم. من که نشخوار نمی کنم. بگیر بخواب.” گاوی گوساله اخم کرد و چیزی نگفت. گاوی گوساله خواست بخوابد؛ اما نتوانست. او عادت داشت هر شب، سرش را به شکم مامان گاوه بچسباند و بخوابد. گاوی گوساله، سرش را به موشی موشه تکیه داد. موشی موشه از خواب پرید و داد زد: “چیکار می کنی؟ سرت را ببر عقب! خوابم رو پروندی.” و دوباره خوابید. گاوی گوساله بغض کرد. دلش برای مامان گاوه تنگ شد. بلند شد، آرام و بی سر و صدا از خانه موشی موشه بیرون آمد. به طرف خانه راه افتاد. هوا تاریک بود. از کنار پیشو پیشی رد شد. پیشو پیشی، پیش بچه هایش خوابیده بود. از کنار هاپی هاپو رد شد. هاپی هاپو، پیش بچه هایش خوابیده بود. گاوی گوساله خواست گریه کند که یک صدایی شنید: “گاوی من عزیزم کجایی؟ گاوی مامان؟” صدای مامان گاوه بود. گاوی گوساله به طرف صدا دوید. مامان گاوه را دید. توی بغلش پرید و گفت: “ماع! ماع! مامان گاوه، تو از همه مامان ها، مامان تری!” 👶تولد تا ۲ سالگی ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/993198099Ce5ba89258f 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙177🔜
باز هم آمد شب جمعہ پریشانم حسین داغ دورے از حرم افتاده برجانم حسین عڪس این شش‌گوشہ بےحد بردلم آتش‌زده از ڪرم آبے بریز بر قلب سوزانم حسین http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازم غم بیتابی.mp3
15.41M
(نریمانی) بازم غم بی تابی بازم دلم آشوبه ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 قرارگاه شهید فیروزآبادی 🌐 @Firouzabadi_1394