eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
852 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#انتظار یک نفس مانده زمستان که به منزل برسد آخرین جمعه پاییز تورا کم دارد.... #پروانه_حسینی @NafasseAmigh
#انتظار وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود باید بگویم اسم دلم، دل نمی شود تا نیستی تمام غزل ها معلق اند این شعر مدتی ست که کامل نمی شود 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻 @NafasseAmigh
#انتظار عاقبَت مُـنـتَـقم خون شُما ݦـۍ آیـــــــــد صُبح وَعـده شُـده ڪم ڪم سَـحـرَش مَـعـلـــوُم اســــت. @NafasseAmigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یلدا پاییــــز باهمه زیبایی هایش🍁 و برگ ریزانش داره تمام میشه🍂🍁 زمستان باسرما❄️🌨 و سپیدی برفش در راه است❄️ امیدوارم بارش هردانه برف زمستانی❄️ آمینی باشد برای آرزوهای زیباتون🙏 @NafasseAmigh
#یلدا گیسویم از درازی یلدا سپید شد حتی خزان از آمدنت نا امید شد «محراب ابرویت بنما تا سحرگهی» ما را نسیم مژده رساند که عید شد ⭐️ #محمود_مربوبی ⭐️ #شب_یلدا @NafasseAmigh
هدایت شده از آرشیو فایل
عاشق شده است دانه به دانه هزار بار دل خون و سینه چاک و برافروخته انار فریاد بی صداست ترک‌های پیکرش از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینه دستان شاخسار در سرزمین گرم، انار آتشین شود یاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر است بر زبانش، فی الیل و النهار آن میوه ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار آن نام را می‌آورم ،اما نه بی‌وضو دل را به آب میزنم ،اما نه بی گدار جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی محمد است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده ،ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یاران بعد از او آنها که نام "فاطمه" را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجاج‌ها به ورطه تاریخ بی‌شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم می کند حسنک را به سنگسار در لمعه الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اول و ثانی چون آبشار اما هنوز هم به تأسی ز فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار "جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صد هزار بار بمیرم برای یار" فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار اینک مدافعان حرم شعله پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آبدیده‌ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی قرار او آن نام را می آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرف به رستخیز پیغمبران پیاده می آیند و او سوار فریاد می‌زنند که سر خم کنید، هان تا از صراط بگذرد آیات سجده دار هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ اینها که گفته‌ایم یکی بود از هزار اما هنوز شیعه مصمم، امیدوار...»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا