به محشر دامن آن طفل گیرم تا مگر ایزد
به معصومیِ او بخشد منِ آلودهدامان را...🥀
#محرم | #روز_هفتم
#بابالحوائج_علی_اصغر
| @NafasseAmigh
#محرم
تاریخ به افق کربلا
🏴 روز هفتم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟
▪️ امام حسین (ع) سپاه دشمن رو چنین نفرین کرد: بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی (همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی (حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند.زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند (به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد.
@NafasseAmigh
○🏴○🏴○🏴○
#محرم
با خودم فکر می کنم اصلا چرا باید
رباب ، با آب هم قافیه باشد
روضه خوان ها زیادی شلوغش می کنند
حرمله آنقدر ها هم که می گویند تیر انداز ماهری نبود
هدف های روشنی داشت
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم می رود بر می گردد
می رود بر می گردد
می رود...
با غلاف شمشیر برایت از خاک گهواره ای بسازد
تادیگر صدای سم اسب های وحشی از خواب بیدارت نکند
رباب می رسد از راه
با نگاه
بایک جملهء کوتاه
آقا خودتان که سالمید انشاالله...
✔️ #سید_حمیدرضا_برقعی ✔️
@NafasseAmigh
🏴○🏴○🏴○🏴
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم
#حضرت_علی_اکبر
عالم همه مبهوت تماشای حسین است
هرچند حسین است تو را محو تماشا
چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان
شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا
#سید_حمیدرضا_برقعی
@NafasseAmigh
🖤🌿🖤🌿🖤
#محرم
در خبر آمده است: بعد از او
جگر خاندانش، آب نشد
سر طفلی، به روی نیزه نرفت
هیچ کس، هیچ کس، «رباب» نشد
هیچ کس چون رباب، درک نکرد
غارت گاهواره ، یعنی چه؟
یکی از حرمله نمیپرسد؟
ذبح یک شیرخواره یعنی چه؟
نیزه از حلق او بزرگ تر است!
گلوی پاره پاره یعنی چه؟
آه... ای «ماه غیرتی»! تو بگو!
«نبش قبرِ» ستاره یعنی چه؟
#احمدبابایی
@NafasseAmigh
▪️🌿▪️🌿▪️
▪️✨▪️✨▪️
#محرم
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
شکر خدا زره زتنت در نیامده
با چنگ گرگ پیرهنت درنیامده
میخواستم باز ببوسم لبت ولی
دیدم که تیراز دهنت در نیامده
یک دشت اکبروپدری پیرویک عبا
حتی زعهده کفنت در نیامده
دارم زروی خاک جگرم را جمع میکنم
این چند نیزه از بدنت در نیامده
با یک فضع محاسن بابا خضاب شد
حرفی زدست و پا زدنت در نیامده
برخیز جانم امده از گریه برلبم
مدیون گیسوی پریشان زینبم
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
#قاسم_نعمتی
@NafasseAmigh
✨▪️✨▪️✨
#محرم
تاریخ به افق کربلا
🏴روز هشتم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟
▪️در پایان روز هشتم، حضرت سکینه (ع) فرزند اباعبدالله الحسین (ع) میگوید مهتاب فضای خیمه امام را روشن کرده بود دیدم پدرم میان جمعیت ایستاده و خطاب به یاران و همراهان میفرماید: ای مردم! هر کدام از شما که میتواند بر تیزی شمشیر و ضربات نیزهها صبر کند، با ما قیام نماید وگرنه از میان ما برود و خود را نجات دهد.
سخنان امام به پایان نرسیده بود که یاران همگی صدا زدند سوگند به خدا چنین نخواهیم کرد، بلکه جان، مال، زن و فرزندان خود را فدای تو خواهیم کرد.
@NafasseAmigh
؎۩اِلِسِلٍاُمٍ عَلْیُکِ یْاٍ اَبِاْعٍبَدْاٍلّلْهِ اٌلْحِسِیّنْ عّلُیّهّ اُلٌسّلًاًمٌ
؎۩کربلا گفتم و اوضاع دلم ریخت بهم...
کربلا
قبله عالم
شده
ای شاهِ غریب❤️
#امام_حسین
#محرم
@NafasseAmigh
هفت پشتم در هراس روز محشر غصّه داشت
یاحسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
#صلیاللهعلیکیاسیدناالمظلومیااباعبدالله
@NafasseAmigh
🌿🖤🌿🖤🌿
#محرم
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند
واژه در واژه نوشتند و قیامت کردند
صاحبان نفس اینگونه روایت کردند
گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت
ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت
ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را
پسر ام بنین و پسر فاطمه را
پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر
سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر
گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند
زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند
شانه در شانه دوتا کوهِ سراسر محشر
حمزه و جعفر طیار، نه، طوفانی تر
شانه در شانه دوتا کوه، خودت میدانی
در دلِ لشکرِ انبوه، خودت میدانی
که در آن لحظه جهان، از حرکت افتادهست
اتفاقی است که یکبار فقط افتادهست
ماه را من چه بگویم که چنین هست و چنان
"شاه شمشماد قَدان، خسرو شیرین دهنان"
رود، از بس که شعف داشت تلاطم میکرد
رود، با خاک کفِ پاش تیمم میکرد
رود را تا به ابد، تشنۀ مهتاب گذاشت
داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت
ماه اگر چه همه ی علقمه را پیموده
غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده
میتوانست به آنی همه را سنگ کند
نشد آنگونه که میخواست دلش، جنگ کند
دستش افتاده ولی، راه دگر پیدا کرد
کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد
چه بگویم که چه شد؟ یا که چه بر سر آمد؟
ناگهان رایحۀ چادر مادر آمد
بنویسید که در علقمه سقا افتاد
قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد
آسمانها همه یکپارچه بارانیِ توست
من بمیرم، عرق شرم به پیشانی توست
داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد
رفتنت حرمله را حرملهتر خواهد کرد
عمق این مرثیه را مشک و علم میدانند
داستان را همۀ اهل حرم میدانند
بعد عباس دگر آب سراب است، سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب
#سید_حمیدرضا_برقعی
#تاسوعا
@NafasseAmigh
🖤🌿🖤🌿🖤