eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
852 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️🖤⭐️🖤⭐️ شیرمرد احد افتاده! کجایی زهرا؟ نام پر عشق تو را برده به لبها مولا... دوره هجر رسیده است به سرفصل عبور لحظه وصل چه نزدیک شده ؛ محضر نور بعد سی سال دلارام‌ به دلدار رسد عاقبت عشق به منزلگه دیدار رسد فاطمه آمده مرهم بزند زخم علی غصه‌دارد به دلش از دل پرخون ولی اشک از چهره ی زینب تو بگیر ای مادر ام کلثوم پریشان ز غم و درد پدر کام عطشان حسین از غم مولا بسته حسنت گوشه ی حجره به دعا بنشسته به ادب دست به سینه پسر ام بنین منتظر؛ بر لب او ذکر الهی آمین بغض تمار چه سنگین؛ شده از این غم پیر پشت در جمع یتیمان همه‌با کاسه ی شیر همه هستند ولی چشم علی سوی خداست آخرین ذکر لبش زمزمه ی یا زهراست @NafasseAmigh ⭐️🖤⭐️🖤⭐️
هدایت شده از آرشیو
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام آیه قرآن همینست به قرآن حرف یزدان این چنین است به کوری دو چشم اهل سنت فقط حیدر امیرالمومنین است 🏴 🏴 ⬅️پخش فایل تصویری برای اولین بار➡️ @seyedjavadezaker
🔴 شب قدرِ ۳۸ سال پیش «عملیات رمضان» در اوج تابستان آغاز شد. بسیاری از شهدایش تشنه جان دادند پای ایران و ایمانِ‌مان. عکس: شلمچه/عملیات رمضان۱۳۶۱ درود بر روح بزرگ شهیدانِ وطن در این شب عزیز به یادشان باشیم شادی روح شان صلواتی بفرستین... محمدنصوحی @NafasseAmigh
🔴فوری /تشییع پیکر شهید مدافع حرم و از یاران شهید حاج قاسم سلیمانی روز جمعه ۹۹/۲/۲۶ ساعت ۱۰ صبح مکان :شهر ری بلوار. شهید رستگار @NafasseAmigh
فزت و رب کعبه گمانم تمام شد... @NafasseAmigh
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
#امام_علی فزت و رب کعبه گمانم تمام شد... #احمد_بابایی @NafasseAmigh
امشب سکوتِ می، خبری مست می‌برَد  امشب کسی به کار خدا دست می‌برَد  نبض مکبّران، اجل آهنگ می‌زند  امشب کسی به آینه‌ها سنگ می‌زند  افکنده‌اند در رهِ سیلاب، عیش را ضجه زنند، ضجه… بزرگ قریش را  صدچشمه خون، به حجله‌ دل می‌کشد چرا شب، بی خیال فاجعه… کِل می‌کشد چرا…  بی خواب عدل، بستر خون را پسند کرد  زخم شهید را همه‌جا ارجمند کرد زخم شهید را به رُخِ ماه می‌کشند  از شام تا عراق و یمن آه می‌کشند این زخم‌ها تبسّمِ روح شهید ماست  وصل علی به نام اجل، صبح عید ماست  شب، بی‌زوال مانده… سحر، مرده… ای خدا مائیم باز ایلِ پدر مرده… ای خدا  امشب به ایل آینه‌ها بدنظر شدند  تکفیریانِ یخ زده، چلپاسه‌تر شدند  در شام و در عراق و یمن، طعنه می‌زنند  تکفیریان به صبر حسن طعنه می‌زنند  برخیز و نعره زن سرِ زخمِ زبان، پدر!  خلخال می‌برند ز پای زنان، پدر!  خونِ نماز، بر رخِ محراب خورده ست  امشب بُتی به کار خدا دست بُرده ست!  یک گوشه از عبای دلارامِ ما بگیر  امشب، سحر نمی‌شود! ای صبح! پا بگیر… شب، بی تو سر نمی شود… آتش گرفته‌ایم  امشب، سحر نمی‌شود… آتش گرفته‌ایم  محراب‌جان! برای پدر، جان پناه باش  ای خشت خشتِ مسجد کوفه! گواه باش ای مُهر! امشب آینه را بی ملال کن!  دیدار آخر ست! علی را حلال کن…  گلدسته‌ها! اذانِ اجل، در گلو کنید  ای آب‌ها! به حسرت حیدر، وضو کنید  سجاده‌جان! بسوز دراین غم، ولی بساز  یک امشبی برای خدا با علی بساز  این آخرین نیایش چشمِ‌ترِ علی‌ست  دیگر تمام شد… سحرِ آخر علی ست! هرشب، یتیم کوفه به دوشت سوار بود،  همبازی اش، ستاره ی دنباله‌دار بود!  ای ماه! جلوه در جگر چاه کرد‌ه‌ای  این درّه هم نظرشده‌ی آبشار بود  شرم نگاه، روز مرا می‌کند سیاه  شمعی درون چشم تو شب زنده‌دار بود  با آسمان صاف، همیشه ستیز داشت  ابری که بین معرکه، آتش بیار بود  وقتش رسیده بود بهاری شود… که شد!  سی سال، این خزان زده، چشم انتظار بود  در بین ابروان تو احیا گرفته ست  این تیغِ کج که مبداء نصف النهار بود  می‌خواست زهرِ خویش بریزد چو میخِ در  این عقربی که ماتَرَکِ شاهمار بود  زخمِ سرش حریف دلِ زخمی اش نشد  آه ای طبیب! اوبه چه دردی دچاربود!؟ تکفیریان ز بیعت حق، عار می‌کنند  در کوفه، روزه را سحر افطار می‌کنند!  مردی که ذوالفقار زدستش وضوگرفت عدل از سرِ شکسته‌ی او آبرو گرفت دارند سقف بر سرم آوار می‌کنند  از خواب، گرگ را ز چه بیدار می‌کنند  از فرطِ عدل، اهلِ جراحت شدی پدر!  فُزتُ وَ ربِّ کعبه و… راحت شدی پدر!  حیرت شروع شد؟نه! تماشا حرام شد!  فُزتُ وَ ربِّ کعبه…! گمانم «تمام شد!» @NafasseAmigh
هدایت شده از 🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
4751594_617.mp3
13M
┏━━━↬🌻↫━━━┓ با صدای استاد پرهیزگار التماس دعا @NafasseAmigh ┗━━━↬🌻↫━━━┛
مسجد، خموش و شهر پر از اشڪ بےصداسٺ ‌‌اے چاه خون گرفتہ‌ے ڪوفہ علے ڪجاسٺ؟ اے نخل‌ها ڪہ سر بہ گریبان ڪشیده‌اید امشب شب غریبے و تنهایے شماسٺ @NafasseAmigh
🏴 کوفه! تلخ و بی وفا و نامرد ! تنها و غریب و مردترین مرد و اینک.... امروز..... بغضی در گلو مانده که بازشدنی نیست حرفهایی نگفته مانده که نوشتنی نیست دستم به نوشتن نمیرود قبل هم گفته ام انگار! نمیدانم.... کمتر پیش آمده بود بخواهم و نتوانم!... کمتر شده که کلمات را گم کنم یا واژه ها را کنار هم ردیف نکنم!... اما روزهایی آمده؛ که نه تنها زبانم قاصر است بلکه دستانم عاجز مانده.... نه شعری... نه متنی.... نه حتی جمله ای دلچسب.... سخت است بخواهی و نتوانی سختتر اینکه ردیف و قافیه را فراموش کنی! خواب هم گریزان شود از چشمانت و حسرت شعری؛ حتی بیتی؛ گوشه ای از قلبت تلاطم کند و تو تنها نگاهت به صفحه باشد بنویسی و پاک کنی بنویسی و خط بکشی و در آخر صفحه همچنان سفید باشد و بغض همچنان پابرجا..... همه غم‌های دنیا را؛ بدین خاطر تحمل میکنم؛ شاید به هنگام قیامت نامه ی اعمال من ؛ دست علی باشد.... یاعلی مدد ▪️ ▪️ @NafasseAmigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا