🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
🎥شعر خوانی سید #حمید_رضا_برقعی در وصف #امام_جواد علیه السلام 🔹باحضورت ستاره ها گفتند نور در خانه ا
✨🌹✨🌹✨
#امام_جواد علیهالسلام
با حضورت ستارهها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشانها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهرهات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بیعصا میگذشتی از دریا
با خداوند همکلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکیهایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقیست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد میآیم
دست بر روی سینه هربار از
سمت باب الجواد میآیم
💫 #سیدحمیدرضا_برقعی 💫
@NafasseAmigh
🌹✨🌹✨🌹
🌸 اکبر ثانی
با سر به میدان آمده، سرور به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
این کیست این، این کیست این، این اکبر ثانی است این
در پاسخ هَل مِن مُعین با سر به میدان آمده
آغاز و انجامش علی، فریاد و پیغامش علی
نامش علی با قصهای دیگر به میدان آمده
إنّا و أعطینا بخوان، اسرارِ ناخوانا بخوان
قرآن حق با سورهی کوثر به میدان آمده
در کربلا گل میدهی، درس تکامل میدهی
آلالهای از نسل پیغمبر به میدان آمده...
#مهدی_جهاندار
@NafasseAmigh
عشق را به ضعف تعبیر میکنند و به قول خودشان زرنگی کرده از محبت سوءاستفاده مینمایند! اما این بیخبران نمیدانند که از چه نعمت بزرگی که عشق و محبت است، محرومند. نمیدانند که بزرگترین ابعاد زندگی را درک نکردهاند. نمیدانند که زرنگی آنها جز افلاس و بدبختی و مذلت چیزی نیست …
@NafasseAmigh
خدایا تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم، آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
@NafasseAmigh
#شهدا
#شهید احمدمحمد مشلب:
مراقب #حجاب خود باشید که این مهمترین چیز است...شما بفکر باشید و زینبی برخورد کنید.
#پویش_حجاب_فاطمے
@NafasseAmigh
#شهدا
بسم الله الرحمن الرحیم
#خاطرات_حاج_حسین 🍃
"رفاقت برای خدا"
رفاقت کردنش واقعا بی نظیر بود . بعد از حسین هیچ کس رو من ندیدم و امکان نداره ببینم که اینجوری رفاقت کنه . وقتی با کسی، رفاقت رو شروع می کرد، چند تا راه کار داشت، اول اینکه بعد از چند وقت می گفت : رفیق ، بدی های من رو بگو، اون بنده خدا هم می گفت:من بدی از تو ندیدم که بگم، همش خوبی دیدم چی بگم ؟حسین ادامه می داد پس من بدی های تورو می گم شروع می کرد،خودمونی این ها رو بهش می گفت اینکار رو نکن! اونجوری لباس نپوش! با فلانی رفاقت نکن! یا تولد بچه ها می شد، کسی شلوار لی می پوشید ایشون می رفت شلوار شیش جیب براش می خرید می گفت این شش جیب بیشتر بهت میاد. اینجوری بپوش. یک بار یادم هست برای یکی از بچه ها دو تا پیرهن آستین بلند خرید و بهش گفت پیرهن آستین بلند بپوش!رفاقت کردن ها و محبت کردن های حسین فقط واسه خدا بودش بارها به من پیام می داد می گفتش دوست دارم برای خدا! می گفتم حالا برای خدا رو ننویسی چی میشه؟ می گفت نه من باید بهت بگم که بدونی برای خدا دوست دارم، برا خودت نیست که دوست دارم.
(دوست شهید)
↷
@NafasseAmigh