eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
852 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
#مذهبی #امام_علی #مدح_امام_علی هرکه نامت برد شیرین کام می گوید علی تا علی ساقیست ، مِی در جام می گوید علی در شب معراج ، جبریلِ امین با افتخار با رسول الله ، در هر گام می گوید علی در تمام غزوه ها با ضربه هایش یک به یک زیر لب پیغمبر اسلام می گوید علی با نیابت از خدا جبریل در ارض و سما دم به دم با اختیار تام می گوید علی بلکه میکائیل در هنگامِ پخشِ رزقِ خلق وقت صبح و ظهر و عصر و شام می گوید علی زمزم و مشعر ، منا ، سعی و صفا ، رکن و مقام حج ، حرم ، حاجی ، طواف ، احرام ، می گوید علی می رسد روزی که شیعه در کنار کعبه و .... یک مؤذن می رود بر بام می گوید علی 🔆 #مهدی_مقیمی 🔅 @ayna_mahdiyon
┄┅─✵🌻✵─┅┄ ابر و باد و مه خورشید و فلک چیزی نیست همه ی کون و مڪـان اســت گداے حــیدر ┄┅─✵🌻✵─┅┄ @nafasseamigh
#عید_غدیر #شعر_کودکانه #شعر_کودکانه ويژه #عید_غدیر در وصف مولامون #امام_علی عليه السلام يه دل دارم حيدريه عاشق مولام عليه من اين دلو نداشتم از تو بهشت برداشتم خدا به من عیدی داد عشق مولا علی داد علی وجود هستيه دشمن ظلم و پستيه علی نوای بينواست علی تجلیه خداست علی قرآن ناطقه جدّ امام صادقه علی که شمشير خداست دست علی رو سر ماست رو دلهامون نوشته مولا علی رو عشقه هر کی که داره حُبّش مسافر بهشته @NafasseAmigh
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹مبدأ دوران🔹 شب همان شب که سفر مبدأ دوران می‌شد خط به خط باور تقویم، مسلمان می‌شد شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر بی‌زره آمده در معرکه یک‌بار دگر تا خودِ صبح، خطر دور و برش می‌‌چرخید تیغِ عریان شده بالای سرش می‌چرخید مرد آن است که تا لحظۀ آخر مانده در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده باده در دستِ سبو بود و نفهمید کسی و محمد خود او بود و نفهمید کسی در شبِ فتنه، شبِ فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند جان پیغمبر خود را سپر خود کردند بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد آیۀ ترس برای چه کسی نازل شد بگذارید بگویم خطر عشق مکن «جگر شیر نداری سفر عشق مکن»... باز هم یک نفر از درد به من می‌گوید من زبان بسته‌ام و خواجه سخن می‌گوید: «من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم مُهر بر لب‌ زده، خون می‌خورم و خاموشم» طاقت ‌آوردن این درد نهان آسان نیست شِقشقیّه‌ست و سخن گفتن از آن آسان نیست... 🌸 🌸 @NafasseAmigh
🌿🌺🌿🌺🌿 موقع خلقت عشاق ز احسان علی وَرز میخورد گل شیعه بدستان علی عرش اگر در حرمش نیست چرا‌ پس شبها می نشینند ملائک به شبستان علی؟! فارسی بودن او خوب، ولی حُسن‌ این است که ‌بگویند به سلمان همه سلمان علی سجده ی نیمه شبش تا به سحر طول کشید باز هم گشته علی دست به دامان علی تا ابد هر چه کریم‌ است به قربان حسن تا ابد هر چه خلیفه ست به قربان علی پدرم خانه اش اینجاست به من حق بدهید خانه ای نیست برایم به جز ایوان علی چه هراسی ز قیامت...چه هراسی ز صراط مُهر و موم است اگر نامه بعنوان علی زائر کرببلا‌ نان نجف را خورده اربعین ها همه‌ هستند سر خوان علی اهل یثرب به نبی مزد رسالت دادند آتش افتاد روی کوثر قرآن علی 🌸 🌸 @NafasseAmigh 🌿🌺🌿🌺🌿
✨🌸✨🌸✨ علیه‌السلام ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز عشق او بر دل سنگی‌‌ِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی‌طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه‌اش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته‌ست دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آینه هستی و با آینه باید باشی خانه‌زادِ پسر آمنه باید باشی همهٔ غائله‌ها گشت فراموشِ نبی کودکی‌های علی پر شد از آغوش نبی مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن‌پوش نبی تا بچیند رطب تازه‌ای از باغ بهشت رفته دردانهٔ کعبه به سر دوش نبی که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی چشم در چشم علی، آینه در آیینه حرف‌ها می‌زند اینک لب خاموش نبی دور از من مشو، ای محو تماشای تو من نگران می‌شوم از دور شدن‌های تو من من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن وحی می‌ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن می‌نشینم به تماشای تو تنها، آری هر زمان خسته‌ام از مردم دنیا، آری بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد همهٔ دهر اگر شعب ابی‌طالب شد خوب شد آمدی ای معنی بی‌همتایی بی‌تو هر آینه می‌مردم از این تنهایی دین اسلام در آن روز که بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود باعث گرمی بازار شدش حیدر بود وحی می‌بارد و من دوخته‌ام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسولان دگر با تو اولوالعزم‌ترم می‌رود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... 💫 💫 @NafasseAmigh 🌸✨🌸✨🌸
هدایت شده از آرشیو فایل
21.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستی که عشق را به تو پیوند داده است بی شک‌به کعبه فرصت لبخند داده است @NafasseAmigh
در مدح بس بُود این نکته که باید اثبات کند شیعه که این مرد خدا نیست... @NafasseAmigh
✨🔘✨🔘✨ ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن ﻫﺎ اﻓﺘﺎد آﺳﻤﺎن ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد روﺿﻪ ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ اﻧﺴﯿه ی ﺤﻮرا اﻓﺘﺎد ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد ارﺑﺎ ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد پدر از راه رسید ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ اﻓﺘاد ساعتی بعد از آن سر طفلی به روی شانه ی بابا افتاد روضه در لفافه ست سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد ✔️ ✔️ @NafasseAmigh ✨🔘✨🔘✨
سیدحمیدرضا برقعی، انا لله.mp3
3.87M
علیه‌‌السلام سهل‌تر ساده‌تر از قافیه‌ای باختی‌اش ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختی‌اش چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی سهمش از خاک فقط کفش پر از پینۀ اوست در عرق‌ریز زمین جامۀ پشمینۀ اوست باغ می‌ساخت و در سایهٔ آن باغ نبود یک نفس قافله‌اش در پی اُتراق نبود درد باید که بفهمیم چه گفته‌ست علی که شبی با شکم سیر نخفته‌ست علی از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر نان دندان‌شکنی را که نمی‌خورد فقیر آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه می‌شنیدند فقط از علی إنّا لله باد برخاست و از دوش عبایش افتاد مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن شب آخر، شب آخر، شب بی‌خوابی‌ها سینه‌زن در پی او دستهٔ مرغابی‌ها از قدم‌های علی ارض و سما جا می‌ماند قدم از شوق چنان زد که عصا جا می‌ماند با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش بی‌شک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست زودتر می‌رسد از واقعه حتی مولا تا که بیدار کند قاتل خود را مولا تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی عرش محراب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه کعبه بی‌تاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه آه از مردم بی‌درد، امان از دنیا نعمتِ داشتنت را بِسِتان از دنیا... ✔️ ✔️ @NafasseAmigh
🏴 طبیبا درد مولا را دواکن طبیبا زخم او آهسته واکن طبیبا قلب زینب را شکستی تکلم کن چرا ساکت نشستی طبیبا کودکان چشم انتظارند بجز بابای ما بابا ندارند.... طبیبا وامکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را.... @NafasseAmigh
بیمار عشق تکیه به دارو نمی‌زند شیعه به جز علی(ع) به کسی رو نمی‌زند آدم هبوط کرد که همسایه اش‌شود یعنی بهشت با نجفش مو نمی‌زند @NafasseAmigg
🖤✨🖤✨🖤 کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من سخت کرده بی‌مهری به چشم خشم، به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب‌ها گذر گه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🖤✨🖤✨🖤
🏴🏴 طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید اجل بر چیند امشب بسترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را در و دیوار مسجد بود شاهد که من گفتم اذان آخرم را من آن یارم که شستم در دل شب تن خونین تنها یاورم را درود زندگی را گفتم آنروز که زد در کوچه قنفذ همسرم را شکاف زخم و ضعف تن به من داد نوید وصل حی داورم را از آن سوزم که امشب گوید آن پیر کجا برده فلک نان آورم را به "میثم" داده ام سوزی که گوید سخن های دل غم پرورم را ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴🏴🏴
ناکام کسے بوده که تا آخر عمرش انگور ضریح نجفت را نچشیده... @NafasseAmigh
باز امشب عشق تنها می شود زخم سهم فرق مولا می شود آفتاب عشق گلگون می شود سینۀسجاده پرخون می شود پشت نخل آرزو خم می شود  داغ حسرت سهم آدم می شود جاده می ماند غریب و بی سوار  ذوالفقار عدل می گیرد غبار @NafasseAmigh ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
⭐️🖤⭐️🖤⭐️ شیرمرد احد افتاده! کجایی زهرا؟ نام پر عشق تو را برده به لبها مولا... دوره هجر رسیده است به سرفصل عبور لحظه وصل چه نزدیک شده ؛ محضر نور بعد سی سال دلارام‌ به دلدار رسد عاقبت عشق به منزلگه دیدار رسد فاطمه آمده مرهم بزند زخم علی غصه‌دارد به دلش از دل پرخون ولی اشک از چهره ی زینب تو بگیر ای مادر ام کلثوم پریشان ز غم و درد پدر کام عطشان حسین از غم مولا بسته حسنت گوشه ی حجره به دعا بنشسته به ادب دست به سینه پسر ام بنین منتظر؛ بر لب او ذکر الهی آمین بغض تمار چه سنگین؛ شده از این غم پیر پشت در جمع یتیمان همه‌با کاسه ی شیر همه هستند ولی چشم علی سوی خداست آخرین ذکر لبش زمزمه ی یا زهراست @NafasseAmigh ⭐️🖤⭐️🖤⭐️
فزت و رب کعبه گمانم تمام شد... @NafasseAmigh
🏴 کوفه! تلخ و بی وفا و نامرد ! تنها و غریب و مردترین مرد و اینک.... امروز..... بغضی در گلو مانده که بازشدنی نیست حرفهایی نگفته مانده که نوشتنی نیست دستم به نوشتن نمیرود قبل هم گفته ام انگار! نمیدانم.... کمتر پیش آمده بود بخواهم و نتوانم!... کمتر شده که کلمات را گم کنم یا واژه ها را کنار هم ردیف نکنم!... اما روزهایی آمده؛ که نه تنها زبانم قاصر است بلکه دستانم عاجز مانده.... نه شعری... نه متنی.... نه حتی جمله ای دلچسب.... سخت است بخواهی و نتوانی سختتر اینکه ردیف و قافیه را فراموش کنی! خواب هم گریزان شود از چشمانت و حسرت شعری؛ حتی بیتی؛ گوشه ای از قلبت تلاطم کند و تو تنها نگاهت به صفحه باشد بنویسی و پاک کنی بنویسی و خط بکشی و در آخر صفحه همچنان سفید باشد و بغض همچنان پابرجا..... همه غم‌های دنیا را؛ بدین خاطر تحمل میکنم؛ شاید به هنگام قیامت نامه ی اعمال من ؛ دست علی باشد.... یاعلی مدد ▪️ ▪️ @NafasseAmigh
یتیم شدیم... تمام @NafasseAmigh
✨🔘✨🔘✨ علیه‌‌السلام مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت انبوه دردهای تو را آسمان نداشت افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما جایی برای ماندن تو در میان نداشت پیش از تو روزگار، کریمی ندیده بود بعد از تو سفرۀ فقرا آب و نان نداشت محراب مانده بود در آن صبح فتنه‌خیز می‌خواست نعره سر دهد امّا توان نداشت بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت دستان مهربان تو را آسمان نداشت پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی! هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت آری عدالتی که بنا ریخت در جهان جز کینه از برای علی ارمغان نداشت گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه شب‌های سوگ فاطمه چشمت امان نداشت یا مرتضی! پس از تو جهان تیره‌روز شد زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم جز سایه‌سار مِهر علی سایه‌بان نداشت... ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🔘✨🔘✨🔘
✨ تنزل الملائکه والروح فیها باذن یعنی ✨ خدا به استقبال با همه جنود آمده @NafasseAmigh
💫▪️💫▪️💫 ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ ✔️ @NafasseAmigh ▪️💫▪️💫▪️
❤ نوعے دروغ بود که این جمعه هم گذشت وقتی شروع معصیت از شنبه می‌کنیم... @NafasseAmigh
✨🏴✨🏴✨ از آسمان کوفه علی پر کشید رفت از دستهای عالم و آدم برید رفت آن کس که چشمهای نخفته ز غصه داشت آرام و خسته زیر لحد آرمید و رفت برروی خاک کوچه یتیمی به گریه گفت دنیا یتیم شد که پدر هم پرید رفت دلتنگ بود و جای گریبان صبر خویش با دست تیغ فرق سرش را درید رفت گاهی عدو شود سبب خیر، ضربه ای آن استخوان بین گلو را کشید رفت ای کاش بر خرابه سری می زد آن غیور آن کس که ناز چشم یتیمان خرید رفت ✔️ ✔️ @NafasseAmigh ✨🏴✨🏴✨
در دنیای افکار متعفن خوانندگان کاباره‌ای جیره خوار دلارهاے شجره ملعونه سعودی، تو محسن چاوشی باش..... 💚 ✌️ 💌💚✋ @NafasseAmigh
⭐️🏴⭐️🏴⭐️ دوسه روز است خانه دلگیر است دوسه روز است مثل بارانیم دو سه روز است همدم اشکیم دو سه روز است روضه می خوانیم دو سه روز است کوفه نشنیده نغمه های خوش اذانت را وقت افطار بر سر سفره یاد کردیم لقمه نانت را دو سه روز است مثل فاطمیّه دور هم گریه می کنیم ولی روضه ها رنگ دیگری دارد ختم آن است ذکر وای علی دو سه روز است نان و خرما را حسنت می برد برای یتیم می دهد سهم کودکان را بعد می کند بغض مثل کوچه کریم دو سه روز است قلب زینب را داده آزار حرف بی پایه شده اوضاع مدینه ای انگار بازهم طعنه های همسایه دو سه روز است چاه و نخلستان شده دلتنگ ربّــنای علی شده رویای مسجد و محراب گریه و سجده و دعای علی دو سه روز است کوفه فهمیده می رسید از کجا غذای فقیر از کجا می رسید خرمایی تا شود باز روزه های فقیر دو سه روز است اشک می ریزد گاه و بیگاه ازغمت حسنم بیش از پیش لرزه می افتد با دعای کمیل بر بدنم دو سه روز است چشم عبّــاسم سرخ مثل زمان جنگ شده کوچه پس کوچه های کوفه پر از خشت و خاشاک و قلوه سنگ شده دو سه روز است دختر حیدر خوابهای عجیب می بیند گاه گودال و خنجر و حنجر گاه شیب الخضیب می بیند دو سه روز است کربلائیّم چشم بر چشم یار می دوزم مانده در بغچه یک کفن باقی وَ به یاد نگار می سوزم دو سه روز است سخت می خواهم بزنم بوسه بر گلوی حسین وای از دود و خون و خاکستر پنجه ی گرگها و موی حسین دو سه روز است درس قرآنم سوره ی کهف نی نشین شده است سینه ام مثل دامن و خیمه یا در ِ خانه آتشین شده است دو سه روز است مثل بابایم می کنم گریه یاد لب تشنه وای از لحظه ای که می بینم بر روی حلق دلبرم دشنه دو سه روز است بیشتر دارم انتظار وصال دلدارم با دعای فرج پس از روضه به امید وصال می بارم @NafasseAmigh 🏴⭐️🏴⭐️🏴
ها را دوست دارم تک تک شان را ؛ چرا که دل خوشم که جمعه زمانی است برای آمدنت ... سلام دلیل تمام دوست داشتنی‌ها امام عصر علیه السلام @NafasseAmigh