قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی نامه های نهج البلاغه ✉️نامه(۷۰) 📝 خطاب به سهل بن حنیف انصاری نمایندۀ أمیرالمؤمنین علیها
شرح_نامه_۷۱_(خطاب_به_منذر_بن_جارود_عبدی).mp3
7.95M
📝شرح صوتی نامه های نهج البلاغه
✉️نامه(۷۱)
🔶#عزلکارگزارنالایق(منذر بن جارود)
این نامه زمانى به «منذر بن جارود» نوشته شد که والى اصطخر (از نواحى فارس) بود و اخبارى از سوء استفاده وى از اموال حکومت به امیرمؤمنان على(علیه السلام) رسید. امام با تمجید از پدرش «جارود عبدى» این فرزند را سرزنش کرد و فرمود: درستى و پاکى پدرت سبب خوش بینى من به تو شد و گمانم بود که تو پیرو او هستى; ولى معلوم شد تابع هواى نفس شده اى و آخرت خود را به دنیا فروخته اى...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۷۲)🔹 🔷نامه در یک نگاه: این نامه که دقیقاً معلوم نیست امام در چه شرایطى آ
شرح_نامه_۷۲_(خطاب_به_عبد_الله_بن_عباس).mp3
8.25M
📝 شرح صوتی نامه های نهجالبلاغه
✉️نامه(۷۲)
🔊 خطاب به عبدالله ابن عباس
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ایام شهادت باب الحوائج، امام موسی بن جعفررا تسلیت عرض می کنیم
قال موسیَ بن جعفر علیه السلام: ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ كانَ كَشْفُ ذلِكَ الْبَلاءِ وَشیكاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِكُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ كانَ ذلِكَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْكُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
🖤🥀حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند: نیست بلائى كه بر مؤمن وارد شود مگر آن كه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد؛ و چنانچه دعا نكند طولانى خواهد شد، پس هنگامى مصیتى و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع كنید
#اهل_بیت
📕 اصول كافی: جلد 2 صفحه 471، حدیث شماره ۲
🏴السَّلامُ عَلَی الْمُعذَّبِ فی قَعر السُّجُون
یا باب الحوائج..یا موسی بن جعفر
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت شصت و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻امام تا
🌳شجره آشوب« قسمت شصت و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻 علت این کار نیز این بود که خوارج به دلیل ظاهر فریبنده شان و عبادت های بسیار و سخت، سبب تردید در جبهه حق می شدند و برای مردم عادی که بصیرت بالایی در تشخیص حق و باطل نداشتند، امر مشتبه می شد. آیا برای مثال می توان یک شهروند که قوه تشخیص صحیحی نسبت به حق و باطل ندارد را مجاب کرد که علیه خوارج بجنگد؟
🔻 خوارجی که پیشانی هایشان در اثر کثرت سجده مانند زانوی شتر پینه بسته بود. جالب اینکه در گزارشی نقل شده است حضرت علی علیه السلام، هنگام ایراد آخرین خطبه، پیشانی مقدسش مانند زانوی شتر پینه بسته بود. حال به نظر شما کسی با دیدن این دو صحنه در تشخیص حق از باطل تردید نمی کند؟
🔻 هم اهل خوارج، دارای پیشانی های پینه بسته بودند و هم امیر المومنین. جبهه خوارج بسیار تردید برانگیز بود. در اینجا به یک نمونه گزارش اشاره می کنیم که نشان دهنده فضای غبارآلود فتنه خوارج بود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
😭😭😭😭😭💔💔💔💔
«المعذب فی قعر السجون»
صلی الله علیک یا موسی بن جعفر
شهادت امام کاظم علیه السلام تسلیت🏴🏴🏴
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ
(یعقوب) گفت: «هواى نفس شما، این امر را چنین در نظرتان
جلوه داده است. من صبرى جمیل
(و خالى از بى تابى) خواهم داشت. امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند. چرا که او دانا و حکیم است
(یوسف/۸۳)
*
وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ
و از آنها روى برگرداند و گفت:«وا اسفا بر
یوسف!» و چشمان
او از اندوه سفید شد. امّا خشم خود را فرو مى برد (و هرگز کفران و بى تابى نمى کرد).
(یوسف/۸۴)
*
قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ
گفتند: «به خدا سوگند که تو آن قدر یاد یوسف مى کنى تا مشرف
به مرگ شوى، یا بمیرى!»
(یوسف/۸۵)
***
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا شکوه مى کنم. و از خدا چیزهایى مى دانم که شما نمى دانید.
(یوسف/۸۶)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۸۰ الی۸۲)🔹 👨👦👦برادران سرافکنده به سوى پدر بازگشتند برادران
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۸۳ الی۸۶)🔹
💡من از خدا الطافى سراغ دارم که نمى دانید
برادران در حالى که برادر بزرگ تر و کوچک تر را در مصر گذاشته بودند، با حال پریشان و نزار به کنعان بازگشتند. پدر که آثار غم و اندوه را در بازگشت از این سفر ـ بر خلاف سفر سابق ـ بر چهره هاى آنان مشاهده کرد دریافت که حامل خبر ناگوارى هستند، به خصوص که بنیامین و برادر بزرگ تر در میان آنها نبودند. هنگامى که برادران جریان حادثه را بى کموکاست شرح دادند یعقوب(علیه السلام)برآشفت، رو به سوى آنها کرد و گفت: (هواى) نفس شما، این کار را برایتان آراسته است (قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا).
در اینجا همان جمله اى را در پاسخ آنها بیان داشت که پس از حادثه یوسف(علیه السلام)، هنگامى که آن طرح دروغین را بیان کردند، گفته بود.
اکنون این سؤال پیش مى آید که آیا یعقوب(علیه السلام) تنها به خاطر سابقه بدشان به آنها سوءِ ظن برد که دروغ مى گویند و توطئه اى در کار است؟ در پاسخ مى گوییم چنین چیزى نه تنها از پیامبرى چون یعقوب بعید به نظر مى رسد، بلکه از افراد عادى نیز بعید است که کسى را با یک سابقه سوء، به طور قطع متّهم سازند با اینکه طرف مقابل براى خود گواه آورده است و راه تحقیق نیز بسته نیست.
یا اینکه هدف از این جمله بیان نکته دیگرى بوده است از جمله اینکه:
الف) چرا شما با دیدن پیمانه پادشاه در درون بار برادر تسلیم شدید که او دزدى کرده است، در حالى که این به تنهایى نمى تواند دلیل منطقى بوده باشد.
✔️ب) چرا به عزیز مصر گفتید جزاى سارق این است که او را به بردگى بردارد، در حالى که این یک قانون الهى نیست بلکه سنّتى است نادرست در میان مردم کنعان (و این در صورتى است که ـ بر خلاف گفته جمعى از مفسّران ـ این قانون را از شریعت یعقوب ندانیم).
✔️ج) چرا در برابر این ماجرا به سرعت تسلیم شدید و همچون برادر بزرگ تر مقاومت به خرج ندادید، در حالى که پیمان الهى مؤکّد با من بسته بودید.
سپس یعقوب(علیه السلام) به خویشتن بازگشت و گفت: من صبر مى کنم، صبرى زیبا و خالى از کفران (فَصَبْرٌ جَمِیلٌ).
امیدوارم خداوند همه آنان (یوسف و بنیامین و برادر بزرگشان) را به من بازگردانَد (عَسَى اللهُ أَنْ یَأْتِیَنِى بِهِمْ جَمِیعًا).
چراکه او دانا و حکیم است ; از درون دل ها و حوادثى که گذشته و مى گذرد آگاه است. به علاوه او حکیم است و هیچ کارى را بدون حساب نمى کند (إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ).
🔹در این حال، غم و اندوه سراسر وجود یعقوب(علیه السلام) را فراگرفت و جاى خالى بنیامین، همان فرزندى که مایه تسلّى خاطر او بود، وى را به یاد یوسف(علیه السلام)عزیزش انداخت; به یاد دورانى که فرزند برومندش را در آغوش داشت و استشمام بویش هر لحظه زندگى و حیات تازه اى به وى مى بخشید، امّا امروز نه تنها اثرى از او نیست بلکه جانشینش بنیامین نیز به سرنوشت دردناک و مبهمى همانند سرنوشت او گرفتار شده است. و از آنان روى برگرداند و گفت: وااسفا بر یوسف! (وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ).
برادران که از ماجراى بنیامین، خود را در برابر پدر شرمسار مى دیدند، از شنیدن نام یوسف(علیه السلام) در فکر فرو رفتند و عرق شرم بر پیشانیشان آشکار گردید.
و (این اندوه مضاعف، سیلاب اشک را بى اختیار از چشم یعقوب جارى مى ساخت چندان که) چشمان او از اندوه سفید شد (وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ).
امّا با این حال سعى مى کرد خود را کنترل کند و خشم را فرو بنشاند و سخنى بر خلاف رضاى حق نگوید. او مردى باحوصله و بر خشم خویش مسلّط بود (فَهُوَ کَظِیمٌ).
ظاهر آیه فوق این است که یعقوب(علیه السلام) تا آن زمان نابینا نشده بود، بلکه این غم و اندوه مضاعف و ادامه ریختن اشک، بینایى او را از بین برد.
همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم، این یک امر اختیارى نبود که با صبر جمیل منافات داشته باشد.
🔹برادران که از مجموع این جریان ها سخت ناراحت شده بودند و از یک سو وجدانشان به خاطر داستان یوسف(علیه السلام)معذّب بود، از سوى دیگر به خاطر بنیامین خود را در آستانه امتحان جدیدى مى دیدند و از سوى سوم نگرانى مضاعف پدر براى آنها سخت و سنگین بود، با ناراحتى و بى حوصلگى به پدر گفتند: به خدا تو آن قدر یاد یوسف مى کنى تا در آستانه مرگ قرار گیرى، یا هلاک شوى (قَالُوا تَاللهِ تَفْتَؤُاْ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ).
🔹امّا پیر کنعان، آن پیامبر روشن ضمیر، در پاسخ گفت: من غم و اندوهم را تنها به خدا مى گویم و نزد او شکایت مى برم (قَالَ إِنَّمَا أَشْکُوا بَثِّى وَ حُزْنِى إِلَى اللهِ).
و از خدا (لطف ها و کرامت ها و ) چیزهایى مى دانم که شما نمى دانید (وَأَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ).
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🌹امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
إنّ اللّهَ أخفى سَخَطَهُ فی مَعصیَتهِ، فلا تَستَصغِرَنَّ شیئاً مِن مَعصیَتِهِ، فرُبَّما وافَقَ سَخَطَهُ و أنتَ لا تَعلَمُ.
🌺خداوند خشم خود را در معصیتش پنهان کرده است؛ بنا بر این، هیچ معصیتى را خُرد مشمارید؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانى.
📚میزان الحکمه، حدیث ۶۷۹۶
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2