#مݩـبر🖇🍃
+
استادمونمیگفت🌱. . .
گاهی یک پیام به نامحرم ،یک صحبت با نامحرم بسیاری از لطف هارا از انسان می گیرد
لطف رسیدن به مراتب الهی!
لطف رسیدن به شهدا!
لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان‹عج›
فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه
با نامحرم نبودند...:))
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۹ 📚۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صف
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۸۱
🍃پیمان مقدس
به دنبال اشاراتى که در آیات پیشین درباره وجود نشانه هاى روشن پیامبر اسلام، در کتب انبیاء قبل آمده بود، در این آیات اشاره به یک اصل کلى در این رابطه مى کند و آن این که: پیامبران پیشین (و به دنبال آنها پیروانشان) با خدا پیمان بسته بودند که در برابر پیامبرانى که بعد از آنها مى آیند سر تعظیم و تسلیم فرود آورند مى فرماید: و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خداوند پیمان مؤکد از پیامبران (و پیروان آنها) گرفت که هر گاه کتاب و دانش به شما دادم سپس پیامبرى به سوى شما آمد که آنچه را با شما است تصدیق مى کند (و نشانه هاى او موافق چیزى است که با شما است) حتماً به او ایمان بیاورید و او را یارى کند (وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتاب وَ حِکْمَة ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ).(۱)
در حقیقت همان طور که پیامبران و امت هاى بعد موظف اند نسبت به پیامبران گذشته و آئین آنها احترام بگذارند، و اصول آنها را محترم بشمرند، پیامبران و امت هاى پیشین نیز نسبت به پیامبران بعد از خود چنین وظیفه اى داشته اند، در آیات قرآن کراراً اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است و این آیه نمونه زنده اى از آن است.
فراموش نکنیم میثاق در اصل از ماده وُثُوق به معنى اطمینان و اعتماد گرفته شده، به همین دلیل، به پیمان هاى مؤکد که مایه اطمینان است میثاق گفته مى شود.
البته گرفتن پیمان از پیامبران، همراه با گرفتن پیمان از پیروان آنها است و موضوع پیمان این بوده که: اگر پیامبرى بیاید که دعوت او هماهنگ با دعوت آنان، و نشانه هاى او با آنچه در کتب آسمانى آنها آمده موافق باشد (و به این ترتیب حقانیت او ثابت گردد) نه تنها باید به او ایمان بیاورند بلکه موظف اند به یارى اش برخیزند.
سپس براى تأکید مى افزاید: خداوند به آنها فرموده: آیا اقرار به این موضوع دارید؟ و پیمان مؤکد مرا بر آن گرفتید؟ گفتند: آرى اقرار داریم فرمود: بر این پیمان گواه باشید و من هم با شما گواهم (قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکُمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ).(۲)
در آیه بعد، قرآن مجید پیمان شکنان را مورد مذمت و تهدید قرار مى دهد و مى گوید: سپس هر کس (بعد از این همه پیمان هاى مؤکد و میثاق هاى محکم) سرپیچى کند و روى گرداند (و به پیامبرى همچون پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که بشارت ظهورش همراه نشانه هاى او در کتب پیشین آمده، ایمان نیاورد) فاسق و خارج از اطاعت فرمان خداست (فَمَنْ تَوَلّى بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ).
و مى دانیم خداوند این گونه فاسقان لجوج و متعصب را هدایت نمى کند همان گونه که در آیه ۸٠ سوره توبه آمده است: وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ .(۳)
و کسى که مشمول هدایت الهى نشد، سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهى است.
نکته ها:
۱ ـ پیمان بر تصدیق پیامبران
آیا آیه فوق تنها درباره بشارت انبیاء پیشین و پیمان آنها نسبت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است؟
یا هر پیامبرى را که بعد از پیامبر دیگرى مبعوث شده در بر مى گیرد؟
ظاهر تعبیرات آیه یک مسأله کلى و عمومى است، اگر چه خاتم پیامبران(صلى الله علیه وآله)مصداق بارز آن است و با روح مفاهیم قرآن نیز همین معنى وسیع و گسترده مناسب است.
بنابراین، اگر مى بینیم در اخبارى تصریح شده که منظور از آن پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) است از قبیل تفسیر آیه و تطبیق آن بر یک مصداق روشن محسوب مى گردد، نه این که معنى آن انحصار بوده باشد.
فخر رازى در تفسیر خود از امام على(علیه السلام) نقل مى کند: هنگامى که خداوند آدم و سایر انبیاء(علیهم السلام) را آفرید از آنها عهد و پیمان گرفت که هر گاه محمّد(صلى الله علیه وآله)مبعوث شد به او ایمان آورند و یارى اش کنند.(۴)-(۵)
۲ ـ ظهور پیامبرى در عصر پیامبر دیگر
با توجه به مضمون آیه این سؤال پیش مى آید: مگر ممکن است پیامبر اولوا العزمى در زمان پیامبر اولوا العزم دیگرى مبعوث گردد، تا موظف به پیروى از او باشد؟
در پاسخ این سؤال باید گفت: همان طور که در تفسیر آیه اشاره شد، پیمان تنها از خود پیامبران گرفته نشده، بلکه از پیروان آنها نیز گرفته شده و در حقیقت منظور از پیمان گرفتن از انبیاء، پیمان گرفتن از امت هاى آنان و نسل هائى که بعد از آنها به وجود مى آیند و عصر پیغمبر بعد را درک مى کنند مى باشد.
به علاوه خود پیامبران نیز اگر (فرضا) پیامبران آینده را درک کنند، ایمان خواهند آورد یعنى هرگز پیغمبران خدا در هدف ها و دعوت هاى خود از یکدیگر جدا نیستند و با هم جنگ و ستیزى ندارند.(۶)
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
parhizgar16.mp3
12.65M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۶
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃شرح خطبه ۳ (شقشقیه)بخش ۴ خلافت امیرالمومنین علیهالسلام (مکارم شیرازی ) امام(عليه السلام) در ا
✨
🍃ادامه شرح خطبه۳(شقشقیه)بخش۴
... اين سه گروه ـ همان گونه که غالب شارحان نهج البلاغه يا همه آنان گفته اند ـ به ترتيب: اشاره به آتش افروزان «جنگ جمل، نهروان و صفّين» است.
♦️آتش افروزان جنگ جمل (طلحه و زبير که از وجود عايشه براى تحريک مردم بهره گرفتند) به عنوان «ناکثين» يعنى پيام شکنان، ذکر شده اند، چرا که اينها با على(عليه السلام) بيعت کردند امّا چون انتظارشان يعنى سهيم شدن در امر خلافت و امارت حاصل نشد به شهر بصره آمدند و آتش اختلاف را بر افروختند.
♦️«مارقين»، اشاره به آتش افروزان جنگ «نهروان» است، آنها همان گروه «خوارج» بودند که بعد از داستان «حکمين» در «صفّين» بر ضدّ امام(عليه السلام)برخاستند و پرچم مخالفت را برافراشتند. اين واژه از ماده «مُرُوق» به معناى پرش تير از کمان است گويى آنها قبلا در دايره حق بودند ولى به خاطر تعصّبهاى خشک و نادانى و خودخواهى، از مفاهيم اسلام و تعليمات آن به دور افتادند.
♦️«قاسطين» اشاره به «اهل شام و لشکر معاويه» است; زيرا «قسط» هم به معناى عدالت و هم به معناى ظلم و طغيان و فسق آمده است.
🔸قابل توجّه اين که: اين تعبيرات درباره اين سه گروه ـ طبق مدارک معروف اسلامى ـ از قبل، در حديث پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) با صراحت پيش بينى شده، «حاکم نيشابورى» در «مستدرک علی الصّحيحين» از «ابو ايوب انصارى» نقل مى کند که گفت: «اَمَرَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله وسلم)عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب بِقِتالِ النّاکِثينَ وَ الْقاسِطينَ وَ الْمارِقينَ;
پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) به على(عليه السلام) دستور داد که با سه گروه «ناکثين» و «قاسطين» و مارقين» پيکار کند».(7)
همين معنا در «تلخيص المستدرک ذهبى» نيز آمده است.(8)
در کتاب «اُسْدُ الْغابَة» نيز دو روايت به همين مضمون در شرح حال على(عليه السلام) آمده است.(9)
در «تاريخ بغداد» اين معنا به صورت مشروح ترى ديده مى شود که «ابو ايّوب» مى گويد: «رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به ما امر فرمود که با سه گروه، در خدمت على(عليه السلام) پيکار کنيم: «ناکثين» و «قاسطين» و «مارقين». امّا «ناکثين»: با آنها پيکار کرديم، آنها ـ اهل جمل ـ «طلحه» و «زبير» بودند و امّا «قاسطين»: همين است که ما از سوى آنها باز مى گرديم يعنى «معاويه» و «عمروبن عاص» (اين سخن را هنگام بازگشت از صفّين گفت) و امّا «مارقين»: آنها «اهل نهروان» هستند، به خدا سوگند نمى دانم آنان در کجايند ولى به هر حال با آنها بايد پيکار کنيم.(10)
اين پاسخى است دندان شکن به ناآگاهانى که گاه به جنگهاى دوران۳ خلافت على(عليه السلام) خرده مى گيرند، آرى آنها که با شور و شوق در هنگام بيعت با على(عليه السلام) مانند پروانگان دور شمع، جمع شده بودند، همگى تحمّل عدالت او را نداشتند; آن هم عدالتى که بعد از يک دوران طولانى بى عدالتى و غارت بيت المال و خو گرفتن گروهى با آن، انجام مى شد که طبعاً قبول آن براى بسيارى مشکل بود; به همين دليل تنها، گروهى وفادار و مؤمن خالص بر سر پيمان خود باقى ماندند، ولى گروه هاى ديگر به خاطر دنياپرستى پيمان خود را با خدا و خليفه بر حقّش شکستند.
🔹اين همان چيزى است که امام(عليه السلام) در ادامه خطبه به آن اشاره کرده و دليل اين مخالفتها را در چند جمله کوتاه به روشنى بيان مى کند; مى گويد:
✅ «گويى آنها اين سخن خدا را نشنيده بودند که مى فرمايد: سراى آخرت را تنها براى کسانى قرار مى دهيم که نه خواهان برترى جويى و استکبار در روى زمين باشند و نه طالب فساد; و عاقبت نيک از آن پرهيزکاران است»
(کَاَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا کَلامَ اللهِ سُبْحانَهُ يَقُولُ: تِلْکَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوّاً فِى الاَرْضِ وَ لا فَساداً، وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ).(11)
سپس مى افزايد: «آرى به خدا سوگند! آن را شنيده بودند و خوب آن را حفظ داشتند، ولى زرق و برق دنيا چشمشان را خيره کرده، زينتش آنها را فريفته بود»
(بَلى! وَاللهِ لَقَدْ سَمِعُوها وَ وَعَوْها(12)، وَلکِنَّهُمْ حَلِيَتِ الدُّنْيا فى اَعْيُنِهِمْ، وَ راقَهُمْ(13) زِبْرِجُها(14)).(15)
▫️نخست آنها را به ناآگاهانى تشبيه مى کند که مخالفتشان به خاطر جهلشان است ولى بعد از اين مرحله، فراتر مى رود و با صراحت مى گويد: آنها نسبت به اين حقايق، ناآگاه و بى خبر نبودند، بلکه دنياطلبى و هواپرستى شديد ـ که مخصوصاً بعد از فتوحات بزرگ اسلامى و سرازير شدن سيل غنائم گرانبها و عادت به زندگى مرفّه، به ويژه در عصر عثمان پديد آمده بود ـ سبب شد که دنيا را بر دين ترجيح دهند و حقيقت را به افسانه بفروشند و سراى آخرت را به ثمن بخس متاع دنيا از دست دهند.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
🍃تاثیر خدمتگذاری تازه مسلمان به مادر
🔹زکریا بن ابراهیم کوفی میگوید: من مسیحی بودم،مسلمان شدم و در سفر حج به محضر امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: (من مسیحی بودم و مسلمان شده ام)
🔹_امام به زکریافرمود: آنچه خواهی بپرس!
_زکریا: پدر و مادر و خانوادهام مسیحی هستند و مادرم نابینا است، آیا من (که مسلمان شده ام) با آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم؟
_امام: آیا آنها گوشت خوک میخورند؟
_زکریا: نه، با آنها تماس نمی گیرند.
🔹_امام: مانعی ندارد، همراه مادرت باش و با او خوش رفتاری کن، وقتی که مرد، او را به دیگری وامگذار، بلکه خودت کفن کن و دفن او را به عهده بگیر و به هیچ کس خبر نده که نزد من آمده ای، تا به خواست خدا در سرزمین منی نزد من بیائی.
_زکریا میگوید: در سرزمین منی، به حضور امام صادق (ع)رفتم، دیدم مردم به گردش حلقه زده اند، که گوئی او معلم کودکان بود، گاهی این و گاهی آن، سؤال میکردند و حضرت پاسخ آنها را میداد،
🔹هنگامی که به کوفه باز گشتم، به مادرم احترام و نیکی میکردم، به او غذا میدادم، لباس و سرش را میشستم و به او خدمت مینمودم، مادرم به من گفت: پسر جان آن هنگام که در دین من بودی آن همه محبت و خدمت به من نمی کردی، اکنون این چه رفتاری است که از زمانی که به این دین (اسلام) گرویده ای به من میکنی؟
_گفتم: (مردی از فرزندان پیامبرها، مرا به خوشرفتاری با مادر، دستور داده است. )
_مادرم گفت: آیا این شخص که به تو چنین دستوری داده، پیامبر است؟
_گفتم: نه، بلکه پسر پیامبر (ص) است.
مادرم گفت: بلکه این آقا پیامبر است، زیرا پیامبران چنین دستوری (در مورد خوشرفتاری با مادر) میدهند.
_گفتم: ای مادر! بعد از پیامبر ما، پیامبر نخواهد آمد، بلکه او پسرپیامبر است.
_مادرم گفت: دین تو بهترین دین است، آن را بر من عرضه بدار!
🔹من دین اسلام را بر مادرم عرضه داشتم، او مسلمان شد و اصول و احکام اولیه اسلام را به او آموختم، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، سپس شب بیمار شد، به من گفت: پسر جان، آنچه به من آموختی، دوباره بیاموز، من آنها را تکرار کردم، مادرم اقرار کرد و از دنیا رفت، صبح مسلمانان آمدند و جنازه او را غسل دادند و من برجنازه اش نماز خواندم و آن را به خاک سپردم.
📚- اصول کافی،باب البر بالوالدین،حدیث ۱۱، ص ۱۶۰ - ج ۲
🌹
۱۱ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
#دعاےعهد
❣ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ❣
🔆اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ🔅وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُور🔅وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
🔅وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ🔅وَ مُنْزِلَ #الْقُرْآنِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ🔅وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
🔆اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ🔅وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ🔅وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ🔅یا حَىُّ یا قَیُّومُ
🔆أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ🔅وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ🔅یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ🔅یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ🔅یا #حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
🔆اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
#الْقائِمَ بِأَمْرِکَ🔅صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ🔅عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ🔅فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها🔅سَهْلِها وَ جَبَلِها🔅وَ بَرِّها وَ بَحْرِها🔅وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ🔅وَ مِدادَ کَلِماتِهِ🔅وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ🔅وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
🔆أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى #صَبیحَةِ یَوْمى هذا🔅وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
#عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى🔅لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
🔆اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِه🔅وَالذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِه🔅وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ🔅وَالْمُحامینَ عَنْهُ🔅وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ🔅#وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
🔆اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ🔅الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً🔅#فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى🔅مُؤْتَزِراً کَفَنى🔅شاهِراً سَیْفى🔅مُجَرِّداً قَناتى🔅مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى🔅فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
🔆اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ🔅وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَة🔅َوَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ🔅وَ #عَجِّلْ فَرَجَهُ🔅وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ🔅وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ🔅وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ🔅وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ🔅وَاشْدُدْ أَزْرَهُ🔅وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ🔅وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ🔅فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:
🌷ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ🌷
🔆فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا #وَلِیَّکَ🔅وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ🔅الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک🔅حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ🔅وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ🔅وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ🔅وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ🔅وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ🔅وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ.
🔆اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ #بِرُؤْیَتِهِ🔅وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ🔅وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ.
🔆اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ🔅وَ عَجِّلْ لَنا #ظُهُورَهُ🔅إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ #قَریباً🔅بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان🌹
✨اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج🌥
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۸۱ 🍃پیمان مقدس به دنبال اشاراتى که در آیات پیشین درباره وجود
✨
🌷ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۱
... ۳ ـ در گواهى، جانشینان انبیاء چون انبیایند
🔹سخن دیگر درباره آیه این است که: آیه مزبور گرچه درباره پیامبران است ولى بدیهى است در مورد جانشینان آنها نیز صادق مى باشد; زیرا جانشینان راستین آنها از آنان جدا نیستند و همه یک هدف را تعقیب مى کنند و همیشه پیامبران، جانشینان خود را معرفى کرده و نسبت به آنها بشارت داده و مردم را به ایمان آوردن و یارى آنها دعوت نموده اند و اگر مى بینیم در روایاتى که در ذیل آیه در کتب تفسیر یا حدیث ما نقل شده جمله وَ لَتَنْصُرُنَّهُ درباره على(علیه السلام)تفسیر شده و مسأله ولایت را مشمول آن دانسته اند در حقیقت اشاره به همین معنى است.
ناگفته نماند آیه فوق، از نظر چگونگى ترکیب نحوى در میان مفسران و اهل ادب مورد بحث و گفتگو واقع شده است.
🔸۴ ـ تعصب هاى مزاحم
تاریخ نشان داده پیروان یک آئین، به آسانى حاضر نیستند دست از آئین خود بردارند و در برابر پیامبران جدید که از طرف خداوند مبعوث مى شوند، تسلیم گردند بلکه با جمود و سرسختى خاصى روى آئین قدیم ایستاده و از آن دفاع مى کنند، گویا آن را از خود و خود را از آن مى دانند و رها ساختن آن را فناى ملیت خویش مى پندارند.
لذا به زحمت، به قبول آئین نو، تن در مى دهند و سرچشمه بسیارى از جنگ هاى مذهبى که در طول تاریخ واقع شده و از دردناک ترین حوادث تلخ تاریخ است همین تعصب خشک و جمود بر آئین هاى کهن بوده است.
✅در حالى که قانون تکامل مى گوید: باید آئین ها یکى پس از دیگرى بیایند و بشر را در مسیر خداشناسى و حق، عدالت، ایمان، اخلاق، انسانیت و فضیلت پیش ببرند تا به آخرین آئین که خاتم ادیان است برسند و همچون طفلى که مدارج تحصیلى را یکى پس از دیگرى پیموده تا فارغ التحصیل شده، این راه را بپیماید.
بدیهى است: اگر شاگردان دبستانى آن چنان نسبت به محیط دبستان علاقه و تعصب پیدا کنند که از حضور در دبیرستان خوددارى نمایند، جز رکود و عقب ماندگى از قافله ترقى، نتیجه اى نخواهند داشت، اصرار و تأکیدى که در آیه بالا درباره گرفتن عهد و پیمان مؤکد از انبیاء و امت هاى پیشین نسبت به انبیاى آینده شده است گویا براى اجتناب و احتراز از همین تعصب ها، جمودها و لجاجت ها بوده که با نهایت تأسف پس از این همه تأکید باز مى بینیم پیروان آئین هاى کهن به آسانى در برابر حقایق جدید تسلیم نمى شوند.
ضمناً درباره این که: چرا و چگونه اسلام خاتم مذاهب و آخرین ادیان است؟ در ذیل آیه ۴٠ سوره احزاب ـ به خواست خدا ـ مشروحاً سخن خواهیم گفت.(۷)
📚۱ ـ درباره ترکیب جمله لَما آتَیْتُکُمْ... بعضى ما را موصوله و مبتدا دانسته و لام را براى توطئه قسم و جمله لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ را خبر دانسته اند.
و جمعى ما را شرطیه زمانیه دانسته اند و جزاى آن را لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ ذکر کرده اند.
احتمال دوم با معنى آیه سازگارتر و با آنچه در غالب موارد دیده مى شود که قسم در جزاى شرط مى آید هماهنگ تر مى باشد (تفسیرى که در بالا ذکر شد نیز بر همین اساس است).
۲ ـ اِصر در اصل به معنى گره زدن چیزى و یا نگهدارى آن با قهر و غلبه است و به امورى که انسان را از کارهاى مهم باز مى دارد اِصر گفته مى شود و به همین مناسبت، به پیمان مؤکد، این واژه اطلاق شده; زیرا شکستن آن انسان را از ثواب و خیرات، محروم و ممنوع مى سازد.
۳ ـ مائده، آیه ۱٠۸ ـ توبه، آیه ۲۴ ـ صف، آیه ۵.
۴ ـ تفسیر کبیر ، جلد ۸، صفحه ۱۱۵، ذیل آیه ـ بحار الانوار ، جلد ۱۱، صفحه ۱۳ ـ فتح البارى ابن حجر، جلد ۶، صفحه ۳۱٠، دار المعرفة للطباعة و النشر، بیروت، طبع دوم ـ کنز العمال ، جلد ۲، صفحه ۳۷۷، مؤسسة الرسالة، بیروت ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث.
۵ ـ و مى تواند اشاره به مضمون آیه ۳۵ سوره اعراف و ۳۸ بقره باشد.
۶ ـ در اعصار گذشته انبیاء متعدد در یک زمان بوده اند که موظف به قبول نبوت یکدیگر و هماهنگ عمل نمودن بوده اند.
۷ ـ به تفسیر نمونه ، جلد ۱۷، ذیل آیه ۴٠ سوره اعراف مراجعه فرمائید.
@Nahjolbalaghe2
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
parhizgar17.mp3
11.88M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۷
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
.
🍃لینک های دسترسی سریع به جزء های تلاوت قرآن با صدای استاد پرهیزکار
🌷جزء ۱
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10299
🌷جزء ۲
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10323
🌷جزء ۳
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10340
🌷جزء ۴
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10361
🌷جزء ۵
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10382
🌷جزء ۶
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10408
🌷جزء ۷
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10425
🌷جزء ۸
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10442
🌷جزء ۹
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10458
🌷جزء ۱۰
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10474
🌷جزء ۱۱
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10485
🌷جزء ۱۲
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10509
🌷جزء ۱۳
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10545
🌷جزء ۱۴
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10569
🌷جزء ۱۵
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10590
🌷جزء ۱۶
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10603
🌷جزء ۱۷
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10619
🌷جزء ۱۸
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10646
جزء ۱۹
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10656
🌷جزء ۲۰
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10669
🌷جزء ۲۱
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10692
🌷جزء ۲۲
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10717
🌷جزء ۲۳
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10744
🌷جزء ۲۴
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10761
🌷جزء ۲۵
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10790
🌷جزء ۲۶
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10817
🌷جزء ۲۷
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10854
🌷جزء ۲۸
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10869
🌷جزء ۲۹
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10914
🌷جزء ۳۰
https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/10947
@Nahjolbalaghe2
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
✅ امام على عليهالسلام:
اِقصِر هِمَّتَكَ عَلى ما يَلزَمُكَ و َلا تَخُض فيما لا يَعنيكَ؛
همّت خود را صرف چيزهايى كن كه به آن نياز دارى و آنچه را به كار تو نمىآيد پیگيرى مكن.
📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۴۷۷، ح۱۰۳۶
@Nahjolbalaghe2
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۵۹ 💥ارزش تذکر دادن اشتباهات(اخلاقی، اجتماعی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ
✨
🍃شرح حکمت۵۹
( مکارم شیرازی )
🔹ارزش نصیحت و نصیحت کننده
💥هشدارى كه بشارت است!
امام(عليه السلام) با هشدارى بجا در اين سخن كوتاه و گرانمايه به اهميت هشدارهاى بجا و سودمند پرداخته مى فرمايد: «كسى كه تو را (از امورى كه خطرناك است) بترساند همچون كسى است كه به تو بشارت دهد (به امورى كه مايه سرور و خوشحالى است)»;
(مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ).
در مصادر نهج البلاغه در ذيل اين حديث شريف افزون بر ذكر مدارك، نكته قابل ملاحظه اى آمده كه مى گويد: تحذير شناساندن انسان به چيزى است كه مصلحت او در آن است و زيان و خطر را از او دفع مى كند و اينكه امام مى فرمايد چنين كسى مانند كسى است كه به تو بشارت مى دهد مفهومش اين است كه بايد از اين هشدارها همان گونه خوشحال شوى كه از خبرهاى مسرت بخش خوشحال مى شوى و بايد از چنين كسى همان گونه تشكر كنى كه از بشارت دهنده تشكر مى كنى، زيرا او اگر خير تو را نمى خواست به تو هشدار نمى داد و از افتادن در شر برحذر نمى داشت.
🔻تحذير به معناى ترساندن و هشدار دادن در برابر خطرات قطعى يا احتمالى است و تبشير به معناى بشارت دادن در برابر پيروزى هاست. از آنجا كه پرهيز از خطرات خود يك پيروزى بزرگ است امام مى فرمايد: كسى كه تو را از خطر و ضرر قطعى يا احتمالى برحذر مى دارد مانند كسى است كه تو را بشارت دهد به امورى كه مايه خوشحالى توست. بنابراين، دوستان خوب كسانى هستند كه هم انسان را نسبت به پيروزى ها دلگرم سازند و هم نسبت به خطرات آگاه نمايند و اين كه يكى از حقوق مؤمنان بر يكديگر نصيحت شمرده شده اشاره به همين گونه هشدارهاست، بلكه گاه مى شود برحذر داشتن و هشدار دادن به خطرها اثرات مهم ترى از بشارت ها دارد، زيرا بشارت دهنده بسيار مى شود كه به كارهاى نيك انجام شده و پيروزى ها بشارت مى دهد، بشارتى كه تغييرى در سرنوشت نخواهد داشت; ولى تحذيركننده هميشه پيش از خطر هشدار مى دهد و چه بسا سبب برطرف شدن خطرات مهمى مى گردد. پيام اين گفتار حكيمانه مولا اين است كه هنگام ترساندن و برحذر داشتن نسبت به خطرات نه تنها ناراحت نشويد، بلكه آن را به منزله يك بشارت براى خود تلقى كنيد.
در حديثى در كتاب شريف كافى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم كه به يكى از ياران خود فرمود:
«اِتَّبِعْ مَنْ يُبْكيكَ وهُو لَكَ ناصِحٌ وَلا تَتَّبِع مَن يُضحِكَكَ وَهُو لَكَ غاشٍّ; (1)
🌷 از كسى پيروى كن كه تو را مى گرياند ولى خيرخواه توست از كسى كه تو را مى خنداند اما به تو دروغ مى گويد و حقايق را وارونه نشان مى دهد، پيروى مكن».(2)
📚پی نوشت:
(1). کافى، ج2، ص 638، ح 2.
(2). سند گفتار حکیمانه: نویسنده مصادر نهج البلاغه مرحوم خطیب مى گوید این جمله حکمت آمیز را طرطوشى در کتاب سراج الملوک و آمدى در کتاب غررالحکم آورده، هر چند این دو نویسنده بعد از مرحوم سیّد رضى مى زیسته اند ولى آمدى چیزى افزون بر آنچه در نهج البلاغه است آورده که نشان مى دهد از منبع دیگرى آن را گرفته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 51).
@Nahjolbalaghe2
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۹