قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و چهارم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و پنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻خلاصه اینکه، معاویه با ایجاد اختلاف در جامعه امام و قتل و غارت شهرهای اسلامی، توان مقابله با خود را از بین برد. به همین دلیل، یاران امام در نبرد با لشکر دشمن، از خود سستی نشان می دادند و بسیاری از آن ها حاضر به جنگ نبودند. امام بارها مردم را نسبت به مقابله با لشکر معاویه، ترغیب کرد، امام با مشاهده رخوت و بی میلی آنان فرمود: «اگر هزار نفر یار داشتم، در این مورد تصمیم می گرفتم.» بعد از این ماجرا، بسیاری از اهل کوفه با ارسال نامه به معاویه، از وی امان خواستند.
🔻 گویا آن ها گمان می کردند روزی، لشکر کفر بر بلاد مسلمانان چیره می شود و ممکن است جان آن ها در این حملات به خطر افتد. اینجاست که سازش و مدارا با دشمن که امام در صفین نسبت به آن هشدار داده بود، آثار ناگوار خود را بر مردم گذاشت. همین مردم، دیگر توانایی مقابله با معاویه را نیز در زمان امام حسن علیه السلام نداشتند و علیرغم کوشش های فراوان امام مجتبی برای تشویق آنان به جنگ با جبهه کفر بنی امیه، همگی یکپارچه فریاد زدند: ما می خواهیم زنده بمانیم.
🔻حتی آثار این سازش تا مدت ها ادامه داشت و در زمان سیدالشهدا نیز جلوه کرد. بسیاری از مردم در زمان امام حسین نیز دچار رخوت و سستی در مبارزه با بنی امیه شده بودند و حاضر نشدند برای یاری امام، قیام کنند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هست مخصوص به ایشان لقب مولانا
حیف این لفظ که خرج دگرانش کردند
#امام_علی
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که: «هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر
نمى انگیزد!» آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خداست
(که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند). ولى بیشتر مردم نمى دانند.
(نحل/۳۸)
*
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف
مى کردند، براى آنها روشن سازد. و کسانى که کافر شدند، بدانند که خود دروغ مى گفتند.
(نحل/۳۹)
*
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
(رستاخیز مردگان براى
ما مشکل نیست. زیرا) وقتى چیزى را اراده مى کنیم، سخن ما این است که مى گوییم: «موجود باش!» بى درنگ
موجود مى شود.
(نحل/۴۰)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات۳۳تا۳۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️بنابراین، جمله فو
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۳۸ تا ۴۰»
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌧شأن نزول:
مفسران در شأن نزول آیه نخستین چنین نقل کرده اند که مردى از مسلمانان از یکى از مشرکان طلبى داشت، هنگامى که از او مطالبه کرد، او در پرداخت دین خود تعلل ورزید.
مرد مسلمان ناراحت شد و ضمن سخنانش چنین سوگند یاد کرد: قسم به چیزى که بعد از مرگ در انتظار او هستم... (و هدفش قیامت و حساب خدا بود)، مرد مشرک گفت: گمان مى برى ما بعد از مرگ زنده مى شویم؟! سوگند به خدا! که او هیچ مرده اى را زنده نخواهد کرد (این سخن را به این جهت گفت که: آنها بازگشت مردگان را به حیات و زندگى مجدد، محال، یا بیهوده مى پنداشتند). آیه فوق نازل شد و به او و مانند او پاسخ گفت، و مسأله معاد را با دلیل روشنى بیان کرد، در حقیقت گفتگوى این دو نفر سببى بود براى طرح مجدد مسأله معاد.
* * *
📝تفسیر:
معاد و پایان گرفتن اختلافها
در تعقیب بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون رسالت پیامبران آمد این آیات با ذکر گوشه اى از مباحث معاد ، این بحثها را تکمیل مى کند.
نخست مى گوید: آنها مؤکداً سوگند یاد کردند که خداوند کسانى را که مى میرند هرگز مبعوث نمى کند، و به زندگى جدید باز نمى گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لایَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ).
این انکار بى دلیل، آن هم انکارى توأم با قَسَم هاى مؤکد، نشانه اى از نادانى آنها و بى خبریشان بود، لذا قرآن در پاسخ آنها چنین مى گوید:
این وعده قطعى خداوند است (که همه مردگان را به حیات جدید باز مى گرداند تا نتیجه اعمالشان را ببینند) ولى غالب مردم نمى دانند و بر اثر ناآگاهى دست به انکار مى زنند (بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ).
تعبیر به بَلى (آرى) و حَقّاً و سپس ذکر وعده، آن هم وعده اى که بر خدا است همگى نشانه تأکید و قطعیت مسأله معاد است.
اصولاً در مقابل کسى که، حقیقتى را با قاطعیت انکار مى کند، باید با قاطعیت سخن گفت، تا آثار سوء روانى آن نفى قاطع با اثبات قاطع بر چیده شود، و مخصوصاً باید روشن کرد که: این نفى، از بى اطلاعى و نادانى است تا اثر خود را به کلى از دست دهد.
* * *
پس از آن به بیان یکى از هدفهاى معاد، و بعد از آن، به ذکر قدرت خدا بر این کار ، مى پردازد، تا نشان دهد اگر سرچشمه انکار آنها این است که: بازگشت به حیات مجدد را از قدرت خدا دور مى دانند این اشتباه بزرگى است، و اگر منشأ این کار، بى هدف بودن معاد است آن نیز اشتباه دیگرى است.
نخست مى گوید: خداوند مردگان را مبعوث مى کند تا براى همگان روشن سازد آنچه را که در آن اختلاف داشتند (لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ).
و تا کسانى که این واقعیت را انکار کردند بدانند دروغ مى گفتند (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کانُوا کاذِبِینَ).
چرا که آن جهان، جهان کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن حقایق است، چنانکه در سوره ق آیه ۲۲ مى خوانیم: لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَة مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ: به انسان گفته مى شود: تو در غفلت از چنین روزى بودى، ولى ما پرده را از برابر دیدگانت بر داشتیم و امروز بسیار تیز بین هستى !
و در آیه ۹ سوره طارق مى خوانیم: یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ: رستاخیز روزى است که اسرار درون آشکار مى گردد .
و در آیه ۴۸ سوره ابراهیم مى خوانیم: وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ: در آن روز همگى در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى شوند .
بالاخره آن روز، روز شهود، و کشف اسرار، و آشکار شدن پنهانیها، و ظهور و بروز است، و در چنین شرایط و محیطى اختلاف در عقیده معنى ندارد، هر چند ممکن است، بعضى از منکران لجوج براى تبرئه خویش به دروغ در بعضى از مواقف قیامت متوسل شوند، ولى آن یک امر استثنائى و زودگذر است! این درست به آن مى ماند که مجرمى را در پاى میز دادگاه حاضر کنند، او همه چیز را منکر شود، ولى بلافاصله نوار ضبط صوت و دست خط او و سایر مدارک زنده و حسى را به او ارائه دهند، و به اتفاق او تمام آثار جرم را از درون خانه و اطاقش بیرون بیاورند، اینجا است که دیگر جائى براى گفتگو باقى نمى ماند، و تسلیم مى شود ظهور حقایق در عالم قیامت حتى از این هم واضحتر و آشکارتر است!
گرچه حیات پس از مرگ و رستاخیز، اهداف متعددى دارد که در آیات قرآن به طور پراکنده به آنها اشاره شده است: تکامل انسان، اجراى عدالت، هدف دادن به زندگى این جهان، ادامه فیض خداوند و مانند آن.
ولى آیه مورد بحث، به هدف دیگرى اشاره مى کند، و آن بر طرف کردن اختلافات و بازگشت به توحید است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح خطبه «۸۳» 🔹بخش دوم ✅ توصیه به تقوا ↩️اين احتمال نيز وجود دارد که اين تکرار، براى اف
📝ترجمه و شرح خطبه۸۳بخش سوم
🔺مذمت دنیا
🔸چهره واقعى دنيا!
امام(عليه السلام) در اين فراز، نکوهش شديدى از دنيا مى کند; چراکه در آخرين جمله هاى فراز قبل، سخن از سراى امتحان و عبرت بود و در اين فراز ويژگى هاى اين سراى امتحان و عبرت را با تعبيراتى بسيار گويا و رسا و تکان دهنده، شرح مى دهد و از سوى ديگر، در فراز گذشته سخن از تقوا بود و مى دانيم مانعِ بزرگ تقوا، حبّ دنيا و علاقه شديد به زندگى مادّى است و با نکوهش شديدى که امام(عليه السلام) از آن فرموده، قدر و قيمت دنيا و زرق و برق آن، در نظرها کاسته مى شود و انگيزه هاى تقوا قوى تر و موانع آن، ضعيف تر مى شود.
در آغاز اين فراز، به هشت ويژگى از ويژگى هاى دنيا اشاره کرده، مى فرمايد: «دنيا آبشخورش تيره، و ورودى به اين آبگاه، پُر گِلولاى است.» (فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا).
معمولاً سطح بسيارى از رودخانه هاى بزرگ که انسانها از آب آن استفاده مى کنند از زمين هاى مجاور پايين تر است، به گونه اى که هرگز نمى توان درکنار آن رفت و از آب آن استفاده کرد، لذا بخشى از ساحل رودخانه را کنده و پايين مى برند و با يک شيب مناسب، راه وصول به آب را آسان مى سازند; عرب اين راه را «شريعه» يا «مشرع» مى نامد و آنجا که به آب منتهى مى شود «مشرب» ناميده مى شود; حال اگر اين راه، آلوده با گِلولاى و لجن باشد، يا محلّ وصول به آب، چنان باشد که آب را گِل آلود کند، استفاده از آب بسيار مشکل مى شود و به همين دليل اخيراً شريعه را به صورت مناسبى مى سازند، يا به آن، پلّه مى دهند تا هردومشکل حل شود.
امام(عليه السلام) در اين تشبيه زيبا، مواهب دنيا را به آب تشبيه مى کند; ولى متأسّفانه راه رسيدن به آن از لجن زارها مى گذرد و نقطه وصول به آب جايى است که آب را گل آلود مى کند; به همين دليل، اين آب، از دور تشنگان را به سوى خود دعوت مى کند، امّا هنگامى که بسوى آن گام برمى دارند به مشکلات عجيب، گرفتار مى شوند و هرگز به آب گوارا نيز دست نمى يابند و به راستى، مواهب دنيا اعمّ از: مال و مقام و تجمّلات، همه، همين گونه است; زيرا براى وصول به دنيا، انسان بايد از بسيارى از فضايل اخلاقى چشم بپوشد و تن به آلودگىِ دروغ و خيانت و تحمّل ذلّت و مانند آن بدهد، که هرکدام باتلاقى است، بر سر راه وصول به آن! و هنگامى که به آن مى رسد انواع مزاحمت ها و حسادت ها و تهاجم ها، اين آب را تيره و تار مى سازد.
در سومين و چهارمين توصيف، مى فرمايد: «چشم اندازش فريبنده، و باطن آن کُشنده است!» (يُونِقُ مَنْظَرُهَا، وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا).
اين دوگانگى ظاهر و باطن که در دنياست، به صورت هاى گوناگونى در تعبيرات پيشوايان بزرگ اسلام آمده است; گاه دنيا را به مار خوش خطّ و خالى تشبيه کرده اند، که سمّ قاتل در درون آن است. (فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ: لَيِّنٌ مَسُّهَا، وَ قَاتِلٌ سَمُّهَا).
و گاه تشبيه به زن زيبا و آرايش کرده اى شده که شوهرانش را يکى پس از ديگرى به قتل مى رساند.
وجود اين اوصاف براى دنيا براى هيچ انسان آگاهى، پوشيده نيست; دورنماها دل انگيز و فريبا و درون ها خطرناک و کشنده است.
در پنجمين وصف، اشاره به ناپايدارى و بى اعتبارى دنيا فرموده، چنين مى گويد: «دنيا فريبى است گذرا، و پرتوى است ناپايدار، و سايه اى است زوال پذير و تکيه گاهى است نااستوار!» (غُرُورٌ حَاِئلٌ، وَ ضَوْءٌ آفِلٌ، وَ ظِلٌّ زَائِلٌ، وَ سِنَادٌ مَائِلٌ).
بى شک دنيا زيبايى ها و فريبندگى هايى دارد; ولى تا انسان بخواهد از آن بهره اى بگيرد، پايان مى يابد. به همين جهت امام(عليه السلام) از آن تعبير به «غُرورٌ حَائِل» کرده; زيرا «غُرور» به معناى فريبندگى است که لازمه زيبايى هاى ظاهرى است (در حالى که «غَرور» (بر وزن قبول) به معناى شخص فريبکار است و لذا «شيطان» را «غَرور» گفته اند.
«حَائِل» هم به معناى گذرا آمده است و هم به معناى چيزى که ميان دو شيىء فاصله شود، که هردو به يک ريشه بازمى گردد.
مواهب دنيا درخششى دارد، به همين دليل امام(عليه السلام) از آن تعبير به «ضَوء» کرده ولى اين درخشش دوامى ندارد و به زودى غروب مى کند، از اين رو، از آن تعبير به «آفل» شده. به طور موقّت سايه اى آرام بخش دارد; امّا همچون سايه به دست آمده از تابش آفتاب است بر درختان، که دوامى ندارد و زوال مى يابد. و لذا «ظِلٌّ زَائِل» فرموده است.
مواهب دنيا مى تواند تکيه گاه باشد، امّا افسوس که اين تکيه گاه استوار نيست و به همين جهت فرموده است: «سِنَادٌ مَائِل»
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙خطبه: (۸۲) 🔷وصف دنیا 🎙 جلسه: پنجم ✅ نه جبر نه اختیار وظیفه چیست
شرح_صوتی_خطبه_۸۲_جلسه_۶_(غراء).mp3
10.03M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎙خطبه: (۸۲)
🔷وصف دنیا
🎙 جلسه: ششم
🔸آیا دغدغه دینی دارید ؟ آیا نگران دین و فرهنگ مردم هستید؟
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🌷 پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) فرمودند :
✍ هر کس که خواهد خانه اش به نعمت آبادان باشد ، به ذکر شش گانه زیر بپردازد :
1️⃣ اول آنکه در آغاز هرکار بگوید : بسم الله الرحمن الرحیم.
2️⃣ دوم آنکه چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد ، بگوید : الحمدالله رب العالمین.
3️⃣ سوم آنکه چون خطا و لغزشی کند بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه.
4️⃣ چهارم آنکه چون غم و اندوه بر او هجوم آورد بگوید : لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
5️⃣ پنجم آنکه چون تدبیرکار کند ، گوید : ماشاالله
6️⃣ ششم آنکه چون از ستمگری هراسی کند بگوید : حسبناالله و نعم الوکیل.
📔 نشان از بی نشان ها ، علی مقدادی اصفهانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و یک 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 14- ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺮﺑﻴﻨﻲ ﻗﺎﻫﺮﻱ ﺷﺎﻓﻌﻲ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: شصت و دوم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
21- ﺳﻴﺪ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺎﺭﻱ، ﻣﺪﻧﻲ، ﺩﺭ ﺗﺎﻟﻴﻒ ﺧﻮﺩ (ﺍﻟﺼﺮﺍﻁ ﺍﻟﺴﻮﻱ ﻓﻲ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﮔﻮﻳﺪ: ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﻧﻘﻞ ﻭ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺷﺪ، ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ: ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻣﺴﻠﻢ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﺷﻨﻴﺪ، ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺕ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ
ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ، ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﺳﻨﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﺒﺎﺭ، ﻭ ﻳﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺭﺩﻧﺎﻛﻲ ﺑﻤﺎ ﺑﺮﺳﺎﻥ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﺍﺣﻠﻪ (ﺷﺘﺮ) ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻩ ﺳﻪ ﮔﺎﻡ ﺑﻄﺮﻑ ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﺰ ﻭ ﺟﻞ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻐﺰ ﺍﻭ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ: " ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ ﺑﻌﺬﺍﺏ ﻭﺍﻗﻊ... " ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ. 22- ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺣﻨﻔﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1181 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 230 ﮔﺬﺷﺖ) ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺟﺎﻣﻊ ﺻﻐﻴﺮ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺝ 2 ﺹ 387 ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﮔﻮﻳﺪ: ﭼﻮﻥ ﺑﻌﺾ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺩﺍﻱ ﺷﻬﺎﺩﺕ (ﺑﻪ ﻳﻜﺘﺎﺋﻲ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﻭ) ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﭙﺎ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺯﻛﺎﻩ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻳﻢ... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻭ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﺎ ﺑﺤﺪﻱ ﻛﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩ، ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺷﺨﺺ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ (ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﻳﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﺴﻢ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ
ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻓﻀﻞ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ. 23- ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺪﺭ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ ﺳﺒﻂ ﺷﻴﺦ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺮﺿﺎ، ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ " ﻣﻌﺎﺭﺝ ﺍﻟﻌﻠﻲ ﻓﻲ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻟﻤﺮﺗﻀﻲ " ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻛﻔﺎﺭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮﺍﺭﺝ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﺎﻧﺤﻀﺮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ؟ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻊ ﺁﻧﺸﺨﺺ ﻛﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: (ﺧﻄﺎﺏ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪ) ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ، ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﻨﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻔﺮﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﻨﮕﻲ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﻫﻢ ﻛﻮﻓﺖ.
24- ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ، ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ " ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺷﺎﻫﻲ " ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. 25- ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺯﺭﻗﺎﻧﻲ ﻣﺎﻟﻜﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1122 ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ " ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ ﺍﻟﻠﺪﻧﻴﻪ " ﺟﻠﺪ 7 ﺹ 13 ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ
ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 26- ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻘﺎﺩﺭ ﺣﻔﻈﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ " ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﻓﻲ ﺷﺮﺡ ﻋﻘﺪ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺍﻟﻠﺎﻝ " ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 27- ﺳﻴﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻳﻤﺎﻧﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1182 ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ " ﺍﻟﺮﻭﺿﻪ ﺍﻟﻨﺪﻳﻪ ﻓﻲ ﺷﺮﺡ ﺍﻟﺘﺤﻔﻪ ﺍﻟﻌﻠﻮﻳﻪ " ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 28- ﺳﻴﺪ ﻣﻮﻣﻦ ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻣﺪﻧﻲ، ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ " ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ ﻓﻲ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺁﻝ ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﺍﻟﻤﺨﺘﺎﺭ " ﺹ 78 ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 29- ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪﻩ ﻣﺼﺮﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺳﺎﻝ 1323 ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ " ﺍﻟﻤﻨﺎﺭ " ﺟﻠﺪ 6 ﺹ 464 ﺍﺯ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺑﺮ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﺑﺮ ﺑﻄﻠﺎﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﻭ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻒ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ. ﻭ ﺍﻥ ﺗﻜﺬﺑﻮﺍ ﻓﻘﺪ ﻛﺬﺏ ﺍﻣﻢ ﻣﻦ ﻗﺒﻠﻜﻢ ﻭ ﻣﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺍﻟﺎ ﺍﻟﺒﻠﺎﻍ ﺍﻟﻤﺒﻴﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﻋﻨﻜﺒﻮﺕ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و پنجم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و ششم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻دلیل دیگر امام برای مبارزه با بنی امیه
2. بنی امیه، کانون امن مفسدان حکومت امام
عدالت اقتصادی و رعایت احکام اسلامی در این زمینه، از دغدغه های اصلیعلی (ع) از همان روزهای آغازین خلافت بود. ایشان پس از رسیدن به خلافت، کارگزاران حکومتی عثمان را عزل نمود و افرادی را که در زمان خلیفه سوم، بیت المال مسلمانان را دست اندازی کرده بودند، مورد محاسبه قرار داد. در این مورد می توان به محاسبه اموال اشعث مثال زد.
🔻 منذر بن جارود، والی امام در یکی از شهرهای فارس بود. او بعد از اختلاس از اموال عمومی، مورد سرزنش حضرت قرار گرفت و امام او را احضار و به زندان انداخت. اما، برخی از مفسدان اقتصادی جامعه، پس از پیگیری امام برای محاسبه اموالشان، به سبب اختلاس هایی که از بیت المال کرده بودند، به سمت شام و معاویه می گریختند. معاویه نیز با گرمی از آن ها استقبال می کرد. به عبارت دیگر، بنی امیه در شام، کانونی را برای تجمع مفسدان اقتصادی حکومت ایجاد کرده بودند.
🔻آیا با این حال سزاوار بود امام، همچنان از جنگ با معاویه صرف نظر کند؟ اگر بنی امیه از بین می رفت دیگر مفسدان داخلی حکومت، جایی را برای پناه نداشتند. در نتیجه می توان گفت در کشاکش درگیری با مفسدان داخلی و مبارزه با افرادی که پناهگاه این مفسدان هستند، دومی اولویت جدی برای امام داشت. در تاریخ آمده است: « ياران امير المؤمنين سلام الله عليه هنگام گرفتارى و يا تمايل به مال و منال دنيا با او مكر مىكردند، و مرتكب خيانت مىشدند، و يا بيت المال را غارت كرده به طرف معاويه مىرفتند.»
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شناسه حدیث : ۲۷۶۲۲۷ | نشانی : بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۸۴ , صفحه۲۰
عنوان باب : الجزء الرابع و الثمانون [تتمة كتاب الصلاة] [تتمة أبواب مكان المصلي و ما يتبعه] باب 47 ما ينبغي أن يقرأ كل يوم و ليلةقائل :امام صادق (علیه السلام)
جُنَّةُ اَلْأَمَانِ ، عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَنْ قَالَ كُلَّ يَوْمٍ أَرْبَعَمِائَةِ مَرَّةٍ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ رُزِقَ كَثِيراً مِنْ عِلْمٍ أَوْ كَثِيراً مِنْ مَالٍ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ اَلرَّحْمَنُ اَلرَّحِيمُ بَدِيعُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده است:
هرکس روزی چهارصد مرتبه در دو ماه پیدرپی این استغفار را بگوید، یا گنجی از علم و دانش به او داده میشود یا گنجی از مال و ثروت روزیاش میگردد
🖋 بنده از یکی از سالکان الی الله شنیدم اگر شخصی این نماز روز یکشنبه ( که البته خیلی جالب هست اول روز ماه قمری مصادف با یکشنبه که نماز وارد شده و همچنین با مصادف با میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها هست ) همراه آن استغفار خاص امام جعفر صادق علیه السلام ( این استغفار خاص در روایت آمده دو ماه به تعداد چهارصد مرتبه هر روز خوانده شود ) باهم خوانده شود یعنی هر روز به مدت دوماه این نماز با ذکر استغفار امام صادق که از روز یکشنبه شروع میشود تا آخر ذی الحجه خوانده شود خدا میداند خدا به او چه عطیه ای عطا میکند
@Nahjolbalaghe2