eitaa logo
نماز سکوی پرواز
510 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله ناصری ره :‏ من و شما اگر به گناهانی که شیوع پیدا کرده است راضی باشیم، همان آثار گناه را برای ما هم مي‌نویسند، ولو آن گناهان را انجام نداده باشيم. 😎خودسازی❣+دینداریِ‌لذت‌بخش✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت موسی (علیه السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاه رنگارنگی بر سر داشت نزد موسی (علیه السلام) آمد. وقتی که نزدیک شد کلاه خود را (به عنوان احترام) از سر برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه السلام) ایستاد. حضرت موسی گفت: تو کیستی؟ ابلیس جواب داد: ابلیس هستم. حضرت موسی (علیه السلام) پرسید: تو ابلیس هستی؟!! خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند. ابلیس گفت: من آمده‌ام بخاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم. حضرت موسی (علیه السلام) پرسید: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس پاسخ داد: با (رنگ‌ها و زرق و برق‌های) این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. حضرت موسی (علیه السلام) پرسید: به من از گناهی خبر بده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او پیروز می‌شوی و هر کجا که بخواهی افسار او را به آنجا می‌کشی. ابلیس گفت: سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن شود، من بر او چیره می‌گردم: (اِذا اَعجَبَتهُ نَفسُهُ، وَاستَکثَرَ عَمَلَهُ، و صَغُرَ فِي عَینِهِ ذَنبُهُ). 1⃣هنگامی‌ که انسان خودبین شود و از خودش خوشش آید. 2⃣هنگامی که او عمل خود را بسیار بشمرد. 3⃣زمانی که انسان گناه در نظرش کوچک گردد. 📖 کتاب ارشاد القلوب ، ج 1 ، ص 50📗🌱🔗 اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج اینجا.گنـاه.ممــنوع📗🖇
💚 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 💚
🌺هنگام اذان است 🍀لحظه اجابت دعاست 🍁خدایا ظهور حجتت را برسان 🌻خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌸خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🍃خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌹خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار 🌳خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر 🍂خدایا مریضا رو شفای عاجل عنایت بفرما 🍁به بیماران صبر دربیماری عطابفرما خدایاهرآنچه به خیروصلاح ماست نصیبمان؛ومارا راضی به آن بگردان... 🙏 الهی آمین بحق حضرت زینب(سلام الله علیها) ✨برآورده شدن حاجات ورفع گرفتاریها"صلوات" 🌷اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین
ابوالحسن محمد ابن عبدالله هروى می گويد: مردى از اهالى بلخ ، با غلام خود به زيارت امام‌ رضا عليه‌السلام آمد. با غلام خود حضرت را زيارت كردند. ارباب بالاى سَرِ آقا مشغول نماز شد و غلام هم پايين‌پاى حضرت به‌نماز ايستاد چون از نماز فارغ شدند ، به سجده رفتند. ارباب پيش‌ از غلامش سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد. غلام سَر از سجده ‌برداشت و گفت: بله؟ ارباب به‌ غلام گفت می‌خواهى تو را آزاد كنم؟ غلام گفت آرى! ارباب گفت: پس در راه خدا آزادى، فلان كنيز هم كه در بلخ هست در راه خدا آزاد است ، و من‌ در اين حرم مطهر ،او را به عقد تو در آوردم ، و پرداخت مهریه را هم ضامن‌شدم. فلان زمين حاصل خيز را هم وقف بر شما كردم‌و امام رضا عليه‌السلام را شاهد گرفتم. غلام گریه کرد و گفت: به خدا و به حضرت‌ رضا عليه‌السلام سوگند من در سجده‌ ی خود جز اين‌ امور را از خدا نخواستم‌ ، و با اين سرعت دعا از طرف خداوند مستجاب شد عیون اخبارالرضا، ج ۲، صفحه ۲۸۲ •┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 سحرگاهان 📜موضوع: حال خوش معنوی هنگام اذان صبح. ✅ روایت شیخ صدوق در تسبیح و ذکر و نافله صبح. 🎙 سخنران:حجة الاسلام محمد رضا
«برادران! مراقب شیطان باشیم، در بهترین حالات، شیطان می‌آید سراغ انسان. در وقت نماز شب که مشغول عبادتید 💢 مشغول تضرّعید، همان وقت شیطان می‌آید سراغ شما. بستگی دارد که من و شما چه‌جور آدمی باشیم 💢 یک وقت ما را وسوسه می‌کند بوسیلۀ عُجب، یک وقت ما را وسوسه می‌کند بوسیلۀ ریا، یک وقت وسوسه می‌کند بوسیلۀ ایجاد شک و تردید در این کاری که داری می‌کنیم. ... 💢 بارها عرض کرده‌ایم اینکه شیطان در قرآن کریم این‌همه اسمش تکرار شده، چه اسم شیطان، چه اسم ابلیس برای خاطر این است که اهمیتِ این دشمنِ خطرناک را ما فراموش نکنیم... 💢 شیطان انس هم همینجور است: «وَ کَذَٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا» شیاطین انس هم همینجورند، آنها هم از شیطانِ جنّ الهام می‌گیرند، به یکدیگر کمک می‌کنند برای اینکه ما را منصرف کنند، منحرف کنند از صراط مستقیم 💢 شیطان در نماز شب به سراغ شما می‌آید!
✳ خدایا دیر آمدم اما... 🔻 دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» 🔸... برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب | داستانی بر اساس زندگی 📖 صص ۳۸۳ تا ۳۸۵ 👤 نوشته: