فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وسط نماز خنده ممنوع!!
#نماز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فضیلت گدایی کردن در خانه خدا در ماه رجب بیشتر از نماز مستحبی است!
#آیت_الله_ناصری
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑دیدن این کلیپ واجبه👌
صد تا کار خوب بکنیم مورد قبول نیست تا زمانی که...
🎙سخنرانی #آیت_الله_قرائتی
🌃 زَمان و فَصلِ نجات 🌙
🔸️حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری:
زلال و خلاصه ی شب، در سحر است. سحر، زمان و فصل نجات است. سحر، مایه خیر و برکت است. نگذاریم از دستمان برود؛ حتی به حداقل هایش. اگر یک ساعت می شود، خدا بدهد برکت؛ اگر نشد، نیم ساعت؛ نشد، بیست دقیقه. کسی که می خواهد یک حرکتی به سمت خدای متعال شروع کند، بدون سحر و بیداری شب نمی شود، بدون انس با قرآن نمی شود.
دین عاشقانه.mp3
7.87M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #آیتالله_مصباح
✘ دو تا مشکل اصلی
که مانع «رفیق شدن» ما با خدا شده!
همین دو تا رو رفع کنیم، راه باز میشه.
@ostad_shojae | montazer.ir
#شبزیارتیآقااباعبداللهالحسین
حسین جان شب جمعه یادت نکنم میمیرم 💔
« السَّلاَمُ عَلَيکَ يَا أَبَا عَبدِالله وَ عَلَى الأَروَاحِ الَّتِي حَلَّت بِفِنَائِکَ، عَلَيکَ مِنِّي سَلاَمُ اللهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللهَ آخِرَ العَهدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم، اَلسَّلاَمُ عَلَى الحُسَينِ وَ عَلَى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ وَ عَلَى أَولاَدِ الحُسَينِ وَ عَلَى أَصحَابِ الحُسَين.»
#اللهمالرزقناکربلا
التماس دعا 🌹
💚 #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 💚
4_357090483001885351.mp3
6.44M
🌸 #دعــای_مجیـــر
🎤با نوای دلنشین : #حاج_مهدی_سماواتی
♦️ أَجِـرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجـِيرُ
♦️پناه ده ما را از آتش ای پناه دهنده
🌹🌹🌹 دعای مجیر دعایی است رفیع الشان مروی از حضرت رسول (ص) که جبرئیل (ع) برای آن حضرت آورد در وقتیکه در مقام ابراهیم (ع) مشغول به نماز بودند وکفعمی دربلد الامین ومصباح این دعا را ذکر کرده وفرموده هر که این دعا را در ایام البیض ماه رمضان (روز ۱۳و۱۴و۱۵) بخواند گناهانشان آمرزیده شود اگر چه بعدد دانه های باران و برگ درختان وریگ بیابان باشد وبرای شفای مریض وقضا دین وغنا و توانگری و رفع غم خواندن آن نافع است.
📚مفاتیح الجنان
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۵۶
سد صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد
_این تکفیری با چندتا #قاچاقچی_اسلحه از مرز عراق وارد سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و داریا رو کرده انبار باروت!
#نجاست_نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود..
و خجالت میکشیدم به این مرد #نامحرم بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، خون میبارید..
و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیده ام که گلویش را با تیغ غیرت بریدند و صدایش زخمی شد
_اون مجبورتون کرد امشب بیاید حرم؟؟؟؟
با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم،..
دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم..
و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و مردانه امانم داد
_دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!
کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛..
شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود..
و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظه ای که در آرامش منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم...
دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل میشد...هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شب بوها در هوا میرقصید..
که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند
_مامان مهمون داریم!
تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا میآمد..
و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد..
و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت..