🔴 داستانِ برهنگی
✍ وقتی حضرت آدم و حوا در #بهشت ساکن شدند، خدا به آنها فرمود:
👈 هر کار خواستید بکنید، ولی به این درختِ ممنوعه نزدیک نشید.🌳⛔️
یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ، فَکُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا، وَ لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ (اعراف/۱۹)
💢 ای آدم! تو و همسرت در #بهشت ساکن شوید!
💢 و از هر جا که خواستید، بخورید!
💢 امّا به این درخت نزدیک نشوید.
☝️ ولی #شیطان شروع کرد به وسوسه کردنِ آدم و حوا.😈
چرا⁉️
👈 تا آدم و حوا رو #برهنه کنه.
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا (اعراف/۲۰)
💢 سپس #شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد.
😈 بالاخره #شیطان موفّق شد..
آدم و حوا فریب خوردند و از میوهی درختِ ممنوعه خوردند. در نتیجه:👇
فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ، بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا، وَ طَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ. (اعراف/۲۲)
💢 هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندام و عورتشان بر آنها آشکار شد.
💢 و شروع کردند به قرار دادنِ برگهای درختانِ بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند.
بنابراین، خدا اونها رو از #بهشت بیرون کرد:👇
قَالَ اهْبِطُوا.. وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ. فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ. (اعراف/۲۴ و ۲۵)
💢 خداوند فرمود: از مقام خویش فرود آیید.. که از این به بعد، قرارگاه و محلّ زندگی شما زمین است.
💢 در این زمین زنده میشوید.
💢 در این زمین میمیرید.
💢 و در روز رستاخیز، از این زمین خارج خواهید شد.
🔚 در پایانِ این داستانِ غمانگیز، وقتی آدم و حوا روی زمین اومدند، خدا براشون #لباس فرستاد تا #برهنه نباشند:👇
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشًا (اعراف/۲۶)
💢 ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندامِ شما را میپوشاند، و مایه زینتِ شماست.
✨✨✨✨✨
حالا وقتِ نتیجهگیری از این داستانِ غمانگیزه:👇
برادرم❗️ خواهرم❗️
✅️ #پوشش و پوشاندن، کارِ خداست..
❌ ولی #برهنگی و #برهنهکردن کارِ #شیطان است.
✅️ #لباس، نعمتِ الهی است..
❌ ولی #برهنگی و خلعِ لباس، کیفرِ #گناه.
✅️ خدا آدم و حوا رو بخاطر اینکه #برهنه شدند از #بهشت بیرون کرد..
⁉️ حالا ما چطور توقّع داریم که #برهنه بشیم و #حجاب رو رعایت نکنیم... و به #بهشت هم بریم!!
👈 بعد هم بگیم: آدم باید دلش پاک باشه.
🌹 خوش به حال اون آقا پسر و دختر خانمی که پوشش خدایی دارند، نه پوشش شیطانی.
مخصوصاً دختر خانومها..👌
❌ #حجاب به معنیِ چادر نیست❌
👈به معنای پوشیدن سالمه.
🌹خواهرم! مدافع چادر فاطمه باش.
#معارف_قرآن، #داستانبرهنگی، #حجاب، #برهنگی، #برهنه، #شیطان، #بهشت
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
#بهشتازنگاهقرآن🌷💓🌹
#قــــسمتاول
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمودند :
خداوند #بهشت را با خشتی از طلا و خشتی از نقره آفریده و دیوارهای آن از یاقوت و سقف آن از زبرحد ٬ و سنگ ریزه
های آن از مروارید ٬ و خاکش از زعفران و مشک ناب است .
🍃🍃🍃
همچنین شخصی از بلال ٬ موذن رسول خدا می پرسد ٬ تو از رسول خدا پرسیده ای
بنای #بهشت از چیست برای من بیان کن .
بلال می گوید : از رسول خدا شنیدم که می فرمود : دیوار #بهشت و قصرهای #بهشتی
یک خشت از طلا و یک خشت از نقره و یک خشت از یاقوت سرخ و یاقوت سبز و یاقوت زرد است .۱
۱) بحار ٬ ج۸ ٬ ص۱۱۶.
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
نماز شب
#بهشتازنگاهقرآن🌷💓🌹 #قــــسمتاول 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمودند : خدا
#بهشتازنگاهقرآن🌷💓🌹
#قــــسمتدوم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در مورد درهای #بهشت ٬ چهار آیه در قرآن آمده که سلسله مراتب ورود #بهشتیان به #بهشت را می رساند . در آیه ۷۳ سوره زمر می فرماید : « حَتّی اِذا جاءُوها وَ فُتِحَتْ
اَبْوابُها و قالَ لَهٌمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکمْ » : « وقتی که بهشتیان به درهای بهشت می
رسند ٬ درها باز می شوند و نگهبانان و دربانان #بهشت به ایشان سلام می دهند. »
و در #آیه۵۰سورهصمیفرماید : « جَنّاتُ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الاَبْوابُ » : « درهای #بهشت
یا درهای باغهای بهشتی به روی ایشان کاملا باز است . »
آیه اول نشان می دهد که خازنان و نگهبان #بهشت بی صبرانه در انتظار قدوم میهمانان
بهشتی هستند تا با تشریفات مخصوص و سلام و صلوات از ایشان پذیرایی کنند .در أیه
دوم نیز می فرماید که خود #بهشت در انتظار ایشان است و درهای #بهشت گشوده و باز
است تا بهشتیان وارد شوند . و در سومین و چهارمین آیه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد می فرماید
: « ... وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلوُنَ عَلَیْهِم مِنْ کُلِّ بابٍ سلامٌ عَلَیکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ »
🌹🌹🌹🌹🌹
: « ملائکه و #فرشتگان از هر دری بر ایشان وارد می گردند و به خاطر صبر و استقامت و پایداریشان بر ایشان ٬ سلام می دهند و می گویند : سرانجام آخرت شما چه نیکو
است .» این آیه نشان می دهد که پس از باز شدن درهای بهشت حالا به امر خدا یا
به وسیله ملائکه و خازنان بهشتی ٬ آن هم پس از انتظار زیاد بهشت و ملائکه برای آمدن
میهمانان عزیز ٬ وقتی وارد بهشت می گردند ٬ فرشتگان الهی با رویی باز و آغوشی
گشوده و با سلام و صلوات از ایشان استقبال می کنند و خوش آمد گویی می کنند
و #بهشت نیکو و سرانجام خوش را به خاطر صیر و شکیبایی شان بر آنان بشارت می دهند.
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
نماز شب
#داستانهایتلخوشیرینمرگ🌹🌹 #قــــسمت2🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 امام صادق (عليه السلام) فرمود: روزى پدرم امام باقر
#داستانهایتلخوشیرینمرگ🌹🌹
#قــــسمت3🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
علامه بزرگ، سيد نعمت اللّه جزائرى (رحمة الله عليه) از علماى برجسته عصر #علامهمحمدباقرمجلسى (رحمة الله عليه) (متوفى 1111 ه. ق) بود، و به اصفهان آمد و در محضر #علامهمجلسى، بهرههاى علمى فراوان برد، و آنچنان به او نزديك شد كه مانند يكى از اهالى خانه علامه مجلسى به شمار مىآمد.
#علامهمجلسى (ره) نظر به اينكه داراى شاگردان و خدمتكاران، و مورد احترام مقامات دولتى و مردم بود، زندگيش تا حدودى داراى تشكيلات به نظر مىرسيد، به نظر بعضى مىآمد كه مثلا بر خلاف زهد و پارسايى اسلامى است.
مرحوم سيد نعمت الله جزايرى مىگويد: روزى با كمال تواضع، به #علامهمجلسى (رحمة الله عليه) تذكر دادم، سرانجام گفتم: من كوچكتر از آن هستم كه با شما در اين خصوص كه ظاهر متمايل به دنيا شدهايد، بحث كنم.
ولى با شما عهد مىكنم كه هر كدام قبل از ديگرى از دنيا رفتيم، به خواب ديگرى بيائيم، تا روشن گردد كه آيا حق با من است (كه بايد با كمال سادگى، دور از تشكيلات دنيا زندگى كرد) يا حق با شما است ؟ #علامهمجلسى اين پيشنهاد را پذيرفت.
پس از مدتى #علامهمجلسى (رحمة الله عليه) از دنيا رفت، عموم مردم عزادار شدند، و به عزادارى پرداختند، بعد از يك هفته كنار قبرش رفتم، و پس از قرائت #قرآنودعا، همانجا خوابم برد، در عالم خواب ديدم گويا #علامهمجلسى از قبر بيرون آمده، لباسهاى زيبا در تن داشت و چهرهاش با شكوه بود در همين هنگام يادم آمد كه #علامهمجلسى از دنيا رفته است دستش را گرفتم و گفتم: اى مولاى من، هم اكنون طبق معاهدهاى كه داشتم به من خبر بده كه حق با من بود يا با تو، و به تو چه گذشت؟.
فرمود: هنگامى كه بيمار شدم، كم كم بر بيماريم افزوده شد و شدت يافت و به راز و نياز با #خدا پرداختم كه مرا نجات دهد، كه ناگهان شخص بزرگوارى نزد من آمد و كنار پايم نشست و از احوال من پرسيد و از احوال من پرسيد، از دردهاى شديدى كه داشتم به او شكايت كردم، دستش را روى انگشتان پايم نهاد، و گفت: آيا دردش آرام شد.
گفتم: همانجا كه شما دست نهاديد، دردش بر طرف گرديد، آن شخص دستش را به هر جاى بدنم مىكشيد، دردش رفع مىشد تا اينكه دستش را روى سينهام گذارد، به طور كلى دردم بر طرف گرديد، و ديدم جسدم در كنار افتاده و خودم در گوشه خانه ايستادهام و با پريشانى به جسدم نگاه مىكردم، بستگان و همسايهها و مردم آمدند و گريه مىكردند، من به آنها مىگفتم: شيون نكنيد، من از درد و بيمارى راحت شدم، چرا گريه مىكنيد؟
ولى آنها همچنان مىگريستند و نصيحت مرا گوش نمىكردند، و بعد جمعيت آمدند و جسد مرا برداشتند و غسل دادند و كفن كردند و نماز بر آن خواندند و كنار قبر بردند، ديدم قبرى را كندهاند و مىخواهند جسدم را در ميان آن بگذارند، من با خودم گفتم: من از جسدم جدا مىشوم، و با او وارد قبر نخواهم شد، ولى وقتى كه جسدم را در ميان قبر نهادند، من از شدت علاقه و انسى كه به جسدم داشتم، وارد قبر شدم، و مردم روى قبر را پوشانيدند.
ناگاه منادى حق ندا كرد: اى بنده من محمد باقر، براى امروز چه آوردى؟.
من اعمال نيك خود را برشمردم، قبول نشد (يعنى به عنوان عمل فوق العاده و كامل پذيرفته نشد).
باز همان صدا را از آن منادى شنيدم، مضطرب گشتم و در تنگنا قرار گرفتم، در اين هنگام ناگاه به يادم آمد كه يك روز سواره در بازار بزرگ اصفهان مىگذشتم، ديدم گروهى در اطراف يك نفر مومن، اجتماع كردهاند و از او مطالبه طلب خود مىكنند، و او را مىزنند و به او ناسزا مىگويند، او مىگفت : الان ندارم به من مهلت بدهيد، ولى به او مهلت نمىدادند، من به جلو رفتم و اعلام كردم كه او را رها كنيد، بدهكارىهاى او را من مىپردازم، مردم او را رها كردند و من بدهكارىهاى او را پرداختم، و او را به خانه خود آوردم و به او احترام و كمك كردم.
همين حادثه يادم آمد و عرض كردم، خدايا چنين عملى دارم، اين عمل را از من پذيرفتند و امر كردند درى از قبرم به #بهشت باز شد و مشمول نعمتهاى بى كران الهى شدم، و به دعاهاى مومنان و زيارت آنها از قبر من، بهرمند هستم، و من آنها را مىبينم ولى آنها من را نمىبينند.
بنابراين اى سيد (نعمت اللّه جزائرى) اگر من در دنيا داراى مكنت مالى نبودم، چگونه مىتوانستم مومنى را در بازار از چنگ خلق نجات دهم و نتيجهاش را امروز اين چنين بگيرم.
سيد نعمت اللّه مىگويد: از خواب بيدار شدم و فهميدم كه آنچه را كه #علامهمجلسى در دنيا جمع كرده بود، چون در راه مصالح مردم و اسلام مصرف مىشد، مايه نجات او گرديد
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊