🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 5⃣
نگاه كن، على (ع) از خانه پيامبر بيرون مى آيد و از مردم مى خواهد تا بيايند و بر پيكر پيامبر نماز بخوانند.
مردم ده نفر، ده نفر، وارد خانه مى شوند و بر آن حضرت، نماز مى خوانند
(صفحه8)
.
على (ع) تصميم دارد وقتى نماز مسلمانان تمام شود، بدن پيامبر را در خانه خودش دفن كند.
البتّه عدّه اى مى گويند كه پيامبر را در قبرستان بقيع دفن كنيم، عدّه اى هم مى گويند كه بدن پيامبر را در كنار منبر، در داخل مسجد به خاك بسپاريم.
امّا نظر على (ع) اين است كه پيامبر در همان مكانى كه جان داده است، دفن شود. 16
خانه پيامبر، خانه كوچكى است، مساحت آن، حدود نُه متر مربع است، براى همين، بايد صبر كرد تا مردم ده نفر ده نفر، وارد خانه شوند و نماز بخوانند و اين زمان زيادى مى گيرد. 17
نگاه كن، عدّه اى كه نماز خوانده اند، به سوى سقيفه
حركت مى كنند تا ببينند آنجا چه خبر است.
آرى، تعداد كمى هم كه در اينجا بودند به سوى سقيفه مى روند، ديگر اينجا خيلى خلوت شده است، در مقابل، سقيفه خيلى شلوغ است. * * * آنجا را نگاه كن! آن دو نفر را مى گويم كه سراسيمه به اين سو مى آيند. گويا آنها از سقيفه مى آيند. 18
نمى دانم چرا آنها خيلى ناراحت هستند، آيا موافقى با آنها سخنى بگوييم؟
صبر كنيد، آخر با اين عجله به كجا مى رويد؟
ما هر چه سريع تر بايد نزد بزرگان خود برويم، ما هرگز اجازه نخواهيم داد خليفه از ميان مردم مدينه انتخاب شود.
آنها اين را مى گويند و به سرعت به سوى خانه پيامبر مى روند.
يكى از آنها وارد خانه مى شود و در كنار عُمَر (پسر خطّاب) مى نشيند، او دست عُمَر را مى گيرد
(صفحه9)
و به او مى گويد:
هر چه زودتر بلند شو!
مگر نمى بينى من اينجا كار دارم؟ پيكر پيامبر هنوز دفن نشده است.
چاره اى نيست، من با تو كار مهمّى دارم.
خوب، حرف تو چيست؟
اينجا كه نمى شود، بايد برويم بيرون.
عُمَر از جاى خود بلند مى شود و همراه او به بيرون خانه مى رود:
حرفت را زود بزن! ببينم چه خبرى دارى.
اى عُمَر، چرا نشسته اى؟ مردم مدينه در سقيفه جمع شده اند و مى خواهند با سعد، بزرگ قبيله خزرج، بيعت كنند. ما بايد زود به آنجا برويم وگرنه همه نقشه هاى ما خراب خواهد شد.
عُمَر لحظه اى با خود فكر مى كند، او به ياد مى آورد كه مدّتى قبل با مهاجران سخن گفته بود و نقشه خود را به آنان خبر داده بود، اكنون عُمَر باور نمى كند كه انصار اين قدر سريع براى خلافت، دست به كار شده باشند!
عُمَر با عجله به خانه پيامبر مى رود، شايد خيال كنى او مى خواهد به على (ع) خبر بدهد، امّا اين طور نيست، عمر قبلاً فكرهايى را در سر داشته است، او براى مقام خلافت نقشه هايى كشيده است!!
خوب است ما هم داخل خانه شويم، نگاه كن، عُمَر دست ابوبكر را گرفته است و از او مى خواهد كه بلند
شود.
ابوبكر به او مى گويد:
مى خواهى چه كنى؟ چرا اين قدر عجله دارى؟
بايد با هم به جايى برويم، ما زود برمى گرديم.
كجا برويم؟ ما تا پيامبر را دفن نكنيم نبايد جايى برويم.
فتنه اى بزرگ در سقيفه روشن شده است، ما بايد
(صفحه10)
خود را به آنجا برسانيم. 19
نگاه كن، عُمَر و ابوبكر همراه با عدّه اى به سوى سقيفه مى روند.
16. أمالي المفيد، أبو عبد اللّه محمّد بن النعمان العكبري البغدادي المعروف بالشيخ المفيد (ت 413 ه)، تحقيق: حسين أُستاد ولي وعلي أكبر الغفّاري، قمّ:
مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الثانية، 1404 ه.
17. الأمالي للطوسي، أبو جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشيخ الطوسي (ت 460 ه)، تحقيق: مؤسّسة البعثة، قمّ: دارالثقافة، الطبعة الاُولى، 1414 ه.
18. الإمامة والتبصرة من الحيرة، أبو الحسن علي بن الحسين بن بابويه القمّي (ت 329 ه)، تحقيق: محمّد رضا الحسيني، قمّ: مؤسّسة آل البيت، الطبعة الاُولى، 1407 ه.
19. الإمامة والسياسة (تاريخ الخلفاء)، أبو محمّد عبد اللّه بن مسلم بن قتيبة الدينوري (ت 276 ه)، تحقيق: علي شيري، مكتبة الشريف الرضي قمّ، الطبعة الاُولى، 1413 ه.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#احکام؛ اذکار مستحبی در نماز
🌺🌺🌺🌺🌺
🔸 أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم؛ قبل از خواندن حمد فقط در رکعت اول
🔶 الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین؛ بعد از تمام شدن حمد
🔸 کذَلِکَ اللهُ ربّى؛ بعد از خواندن سوره اخلاص
🔶 أستَغفرُ اللهَ ربّى و أتوب إلیه؛ بین دو سجده و بعد از تسبیحات اربعه
🔸 بحَوْلِ اللَّه تَعالى وَ قُوَّتِهِ اقُومُ وَ اقْعُدُ؛ در حال برخاستن برای رکعت بعدی
📚 آموزش مصوّر احکام آیتالله خامنهای، ص 263
🕋🕋🕋🕋🕋
#نماز
#احکام_نماز
#ذکر
#مستحبات_نماز
کانال #نماز_خوب
⭕️ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#حجاب🙃🌱
#خواهرم
اگر به اینـ باور بِرِسـے ڪ🍃
این #چادر🌸
همان چادریست ڪ→
پشت دَر سوخت🔥
ولـے از سَرِ
#حضرت_زهرا نَیُفتاد...َ😌
هرگز سرتْ #شُلْ نمـے شود
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
کانال نماز خوب
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 5⃣ نگاه كن، على (ع) از خانه پيامبر بيرون مى
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 6⃣
شب تاريك و بيم موج در سقيفه چه شورى بر پا شده است، همه انصار به توافق رسيده اند كه با سعد بيعت كنند.
آنها دور سعد مى چرخند و شعار مى دهند، ظاهرا هيچ كس با خلافت سعد مخالف نيست.
سعد بسيار خوشحال است، او تا خلافت و حكومت بر سرزمين حجاز بيش از چند قدم، فاصله ندارد.
در اين ميان ابوبكر و عُمَر و همراهان او از راه مى رسند، آنها از ديدن اين همه جمعيّت كه در آنجا جمع شده اند تعجّب مى كنند.
نگاه كن!
ابوبكر جلو مى رود، او سنّش از همه بيشتر است و ريش سفيد مهاجران مى باشد.
او رو به مردم مى كند و چنين مى گويد: «اى مردم مدينه! شما بوديد كه دين خدا را يارى كرديد، ما هيچ كس را به اندازه شما دوست نداريم، شما براداران ما هستيد. مگر نمى دانيد كه ما اوّلين كسانى بوديم كه به پيامبر ايمان آورديم. ما از نزديكان پيامبر هستيم. بياييد خلافت ما را قبول كنيد، ما قول مى دهيم كه هيچ كارى را بدون مشورت شما انجام ندهيم ». 20
مردم مدينه با سخنان ابوبكر به فكر فرو مى روند!
آرى، در آن سال هاى اوّل كه حضرت محمد (ص) به پيامبرى مبعوث شد، اين مهاجران بودند كه به پيامبر ايمان آوردند!
گويا دليل هايى كه ابوبكر آورده است همه را قانع كرده است، همه سكوت كرده اند، آرى، خليفه پيامبر كسى است كه زودتر از همه به پيامبر ايمان آورده
(صفحه11)
و از خاندان پيامبر است. فقط او شايستگى خلافت دارد.
به راستى منظور ابوبكر از اين سخنان چه كسى است؟
نگاه كن، همه مردم، سكوت كرده اند و حق را به ابوبكر داده اند. ابوبكر، چه ماهرانه سخن گفت و فتنه را خاموش كرد.
آرى، بعد از سخنان ابوبكر، ديگر حناىِ سعد هيچ رنگى ندارد، نگاه كن كه چگونه او و طرفدارانش شكست خوردند.
مردم مدينه مى دانند كه همه آنها، ده سال بعد از بعثت پيامبر به او ايمان آورده اند، امّا مهاجران، در اوّل بعثت پيامبر به اسلام ايمان آوردند.
اى ابوبكر! چه دليل هاى خوبى آوردى و فتنه را خاموش كردى! امّا من از تو يك سؤل دارم، تو براى پيروزى مهاجران بر انصار به دو دليل اشاره كردى:
اوّل: مهاجران به پيامبر زودتر ايمان آوردند.
دوّم: مهاجران فاميل پيامبر هستند.
با تو هستم، اى ابوبكر! به همين دليل هايى كه گفتى، فقط على (ع) شايستگى خلافت را دارد.
مگر شما قبول نداريد اوّلين كسى كه به پيامبر ايمان آورد على (ع) بود؟ اگر شايستگى خلافت به فاميل بودن با پيامبر است على (ع) كه پسر عموى پيامبر است، به راستى كدام يك از شما مهاجران، پسر عموى پيامبر هستيد؟
مگر پيامبر با على (ع) پيمان برادرى نبست؟ اى ابوبكر! بارها پيامبر فرمود: «على، برادر من در دنيا و آخرت است»؟ 21
به خدا قسم، امروز مى فهمم كه چرا پيامبر اين جمله را اين همه براى شما تكرار مى كرد.
او مى دانست كه تو يك روز اينجا مى ايستى و براى خلافت، به اين
(صفحه12)
دو دليل اشاره مى كنى!
اكنون كه ابوبكر فتنه را خاموش كرده است آيا مردم را به سوى على (ع) دعوت خواهد كرد؟ به فرض كه ما اصلاً كار به روز غدير خُمّ نداشته باشيم، اكنون با
سخنان ابوبكر، خلافت و حقانيّت على (ع) ثابت شده است.
امّا وقتى من نگاه به چهره ابوبكر مى كنم، مى فهمم او برنامه ديگرى در سر دارد. شايد بگويى چه برنامه اى؟ با من همراه باش. * * * آنجا را نگاه كن! يكى از بزرگان قبيله خزرج جلو مى آيد و با صداى بلند مى گويد: «به اين سخنان ابوبكر گوش نكنيد و فريب او را نخوريد. ما بوديم كه وقتى مردم مكّه، پيامبر را از آن شهر راندند به آن حضرت پناه داديم و ما با تمام وجود، او را يارى كرديم، براى همين، امروز، خلافت، حقّ ما مى باشد. اگر مهاجران سخن شما را قبول نكنند آنها را از اين شهر بيرون مى كنيم ».
آنگاه، نگاهى به ابوبكر، عُمَر و ديگر مهاجرانى مى كند كه در اينجا هستند و مى گويد: «به خدا قسم، هر كس با ما مخالفت كند با شمشيرهاى ما روبرو خواهد بود». 22
#پی نوشتها👇
20. إمتاع الأسماع، أحمد بن علي المَقريزي (ت 745 ه)، تحقيق وتعليق: محمّد عبد الحميد النميسي، منشورات محمّد علي بيضون، بيروت: دار الكتب العلمية، الطبعة الاُولى، 1420 ه.
21. أنساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (ت 279 ه)، إعداد: محمّد باقر المحمودي، بيروت: دار المعارف، الطبعة الثالثة.
22. الأنوار البهيّة في تواريخ الحجج
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 7⃣
بار ديگر، هياهو به پا مى شود، همه سخن اين گوينده را با فرياد خود تأييد مى كنند. نگاه كن! مهاجران، همه ترسيده اند.
مردم مدينه (انصار) و مهاجران كه تا ديروز با هم برادر بودند، اكنون براى رياست دنيا در مقابل يكديگر قرار
گرفته اند و تشنه خون همديگر شده اند.
تعداد مهاجران اندك است، و ديگر اميدى
(صفحه13)
براى آنها نيست، كار به جاى حسّاسى رسيده است، سخن از شمشير است و خونريزى!
همه چيز آماده است براى اين كه مردم با سعد بيعت كنند، آرى، سعد، بزرگِ طايفه خزرج مى رود كه بر تختِ خلافت بنشيند. * * * در اين ميان نگاه من به بَشير مى افتد، نمى دانم او را مى شناسى يا نه؟
او اهل مدينه است، امّا هميشه به سعد حسادت مى ورزيده است. درست است كه سعد، رئيس قبيله اوست، ولى او نمى تواند ببيند كه سعد خليفه مسلمانان بشود.
حسد در وجود او، آتشى روشن نموده است، اكنون او برمى خيزد و شروع به سخن مى كند: «اى مردم، درست است كه ما پيامبر را به شهر خود دعوت كرديم و او را تا پاى جان يارى كرديم، ولى همه شما مى دانيد كه ما براى خدا اين كار را انجام داديم، نه براى رسيدن به دنيا. آرى، هدف ما رضايت خدا بود، ما مى خواستيم دين خدا را يارى كنيم. امروز نزديكان پيامبر، بيش از ما شايستگىِ خلافت را دارند، من از شما مى خواهم تا حرف آنها را قبول كنيد ». 23
سخن بشير، بار ديگر همه را به فكر مى اندازد. آرى، خاندان پيامبر بيش از همه، شايستگى خلافت را دارند.
اكنون بايد خلافت را به نزديكان پيامبر سپرد، امّا چه كسى از على (ع) به پيامبر نزديك تر؟ مگر پيامبر او را برادر خود خطاب نمى كرد؟ مگر در روز غدير، پيامبر او را به عنوان جانشين خود معرّفى نكرد
(صفحه14)
؟ كاش يك نفر اينجا بود و مردم را به ياد سخنان پيامبر مى انداخت.
در اين ميان، يكى از انصار از جاى خود بر مى خيزد و اين چنين مى گويد: «اى مردم مدينه، پيامبر از مهاجران بود و همه ما، انصار و ياوران او بوديم! امروز هم ما ياوران و انصارِ كسى خواهيم بود كه جانشين او باشد ». 24
همه با سخن او به فكر فرو مى روند، انصار بايد يار و ياورِ پيامبر و خليفه او باقى بمانند و خودشان نبايد خليفه بشوند.
ابوبكر برمى خيزد و در حقّ گوينده اين سخن دعا مى كند و به او مى گويد: «خدا به تو جزاى خير دهد! تو چقدر زيبا سخن گفتى». 25
در اين ميان عُمَر برمى خيزد، گويا او مى خواهد براى
مردم سخن بگويد.
همه مردم ساكت مى شوند و او شروع به سخن مى كند، سخن او كوتاه و مختصر است: «اى مردم، بياييد با كسى كه از همه ما پيرتر است بيعت كنيم ». 26
به راستى منظور عُمَر كيست؟ آيا سنّ زياد، مى تواند ملاك انتخاب خليفه باشد؟ آخر چرا بايد به دنبال سنّت هاى غلط روزگار جاهليّت باشيم؟
آيا درست است كه با رفتن پيامبر از ميان ما، بار ديگر به رسم و رسوم آن روزگاران توجّه كنيم؟ * * * ناگهان ابوبكر رو به جمعيّت مى كند و مى گويد: «اى مردم! بياييد با عُمَر بيعت كنيد».
مردم به يكديگر نگاه مى كنند، همه فرياد مى زنند: «نه، ما با او بيعت نمى كنيم».
عُمَر رو به آنها مى كند و مى گويد: «به چه دليلى با من بيعت نمى كنيد
(ص15)
؟ »
مردم مى گويند: «ما از خودخواهى تو مى ترسيم».
عُمَر قدرى فكر مى كند و در جواب مى گويد: «پس بياييد با ابوبكر بيعت كنيم»، امّا ابوبكر بار ديگر پيشنهاد بيعت با عُمَر را مى دهد. 27
#پی نوشتها
الإلهيّة، الشيخ عبّاس القمّي (ت1359 ه)، تحقيق: مؤسّسة النشر الإسلامي، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي لجماعة المدرّسين، الطبعة الاُولى، 1417 ه.
23. أمالى الحافظ، الحافظ أبو نعيم أحمد بن عبد اللّه الإصفهاني (ت 430 ه).
24. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار، محمّد باقر بن محمّد تقي المجلسي (ت 1110 ه)، تحقيق: دار إحياء التراث، بيروت: دار إحياء التراث، الطبعة الاُولى، 1412 ه.
25. البداية والنهاية، أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي (ت 774 ه)، تحقيق: مكتبة المعارف، بيروت: مكتبة المعارف.
26. بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، أبو جعفر محمّد بن محمّد بن علي الطبري (ت 525 ه)، النجف الأشرف: المطبعة الحيدريّة، الطبعة الثانية، 1383 ه.
27. بصائر الدرجات، محمّد بن الحسن الصفّار القمّي (ابن فرّوخ) (ت 290 ه)، قمّ: مكتبة آية اللّه المرعشى، الطبعة الاُولى، 1404 ه.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
آیا درسته که نماز ها در ابتدا دو رکعتی بوده و پیامبر رکعاتی رو اضافه کردند؟ آیا پیامبر می تواند واجبی راکم یا زیاد کند؟.mp3
1.13M
🌹 #نکته_های_نمازی
🌸 آیا درسته که نماز ها در ابتدا دو رکعتی بوده و پیامبر رکعاتی رو اضافه کردند؟
🌸 آیا پیامبر می تواند واجبی را کم یا زیاد کند؟
🌸 فرض الله چیست؟ فرض النبی چیست؟
کانال #نماز_خوب
⭕️ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال نماز خوب
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 7⃣ بار ديگر، هياهو به پا مى شود، همه سخن اي
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 8⃣
همه نگاهها به سوى آن دو خيره مى شود.
ناگهان عُمَر از جا برمى خيزد و مى گويد: «اى ابوبكر، من هرگز بر تو سبقت نمى گيرم، تو بهترين ما هستى، دستت را بده تا با تو بيعت كنم». 28
نگاه كن! عُمَر دست ابوبكر را مى گيرد و مى گويد: «اى مردم! با ابوبكر بيعت كنيد». 29
حتما بشير را به خاطر دارى، همان كه لحظاتى قبل به تأييد سخنان ابوبكر براى مردم سخن گفت، او بلند مى شود و به سوى ابوبكر مى رود و با او بيعت مى كند. 30
آرى، اوّلين كسى كه با خليفه بيعت مى كند بشير است، او براى اين كه به سعد حسادت مى ورزد و مى ترسد سعد خليفه شود با ابوبكر بيعت مى كند.
يكى از بزرگان مدينه، رو به بشير مى كند و مى گويد: «اى بشير، به خدا قسم، حسدى كه به سعد داشتى تو را وادار كرد تا با ابوبكر بيعت كنى، تو مى ترسيدى كه سعد خليفه شود». 31
بعد از آن عُمَر با ابوبكر بيعت مى كند.
خوب دقّت كن، همانگونه كه برايت گفتم مدينه از دو قبيله بزرگ (اوس و خزرج) تشكيل شده است و اين دو قبيله ساليان سال با هم جنگ و خونريزى داشته اند.
اكنون، بزرگان قبيله اوس با خود فكر مى كنند، اگر
سعد (رئيس قبيله خزرج)، خليفه شود اين افتخارى براى قبيله خزرج خواهد بود.
آن مرد را
(صفحه16)
نگاه كن! رئيس قبيله اوس را مى گويم. او با صداى بلند فرياد مى زند: «به خدا قسم اگر با ابوبكر بيعت نكنيد قبيله خزرج براى هميشه بر شما حكومت خواهند كرد». 32
حسدورزى بزرگان قبيله اوس، آنها را به بيعت با ابوبكرتشويق مى كند. بزرگان قبيله اوس را نگاه كن كه چگونه به سوى ابوبكر مى روند و با او بيعت مى كنند.
وقتى كه بزرگان قبيله اوس بيعت كردند همه افرادِ آن قبيله هم برمى خيزند و با خليفه بيعت مى كنند.
ببين، چگونه مردم براى بيعت با ابوبكر، سر از پا نمى شناسند، چگونه تعصّب و روحيه قبيله گرى، مردم را از راه راست، دور كرد.
همه افراد قبيله اوس با ابوبكر بيعت مى كنند.
به اين سادگى، اهلِ سقيفه با ابوبكر بيعت مى كنند. تا اين لحظه، هيچ كس سخن از رأى گيرى و شورا به ميان نياورده است، اينجا سخن از رأى گيرى نيست.
اگر كسى بگويد اينجا، در سقيفه، رأى گيرى شده است، دروغ گفته است. براى اين كه در اينجا، على (ع)، مقداد، سلمان، ابوذر، عمّار و جمعى ديگر از ياران گرامى پيامبر حاضر نيستند، يك نفر از بنى هاشم هم در اينجا نيست، آيا آنها جزء مسلمانان نيستند؟ آيا آنها حقّ رأى نداشتند؟
امروز در اينجا مردم با ابوبكر بيعت كردند به اين دليل كه او از خاندان پيامبر است و اوّلين كسى است كه مسلمان شده است، امّا همه مى دانند على (ع) نزديك ترين مردم به پيامبر است و زودتر از ابوبكر اسلام آورده است.
قبيله اوس با
(صفحه17)
ابوبكر بيعت كردند زيرا امروز آن اختلاف و كينه اى كه ساليان سال، ميان اين دو قبيله وجود داشت، زنده شد.
آيا مى دانى ميان اين دو قبيله، قبل از اسلام، جنگ سختى در گرفت و خون هاى زيادى به زمين ريخته شد؟ آنها آن روز را «روز بُعاث» نام نهادند، روزى كه جوانان زيادى بر خاك و خون غلطيدند. 33
در آن روز قبيله خزرج، پيروز ميدان جنگ شده بود و امروز قبيله اوس مى خواهد انتقام خود را از سعد (بزرگ
قبيله خزرج) بگيرد. 34
#پی نوشتها
28. بلاغات النساء، أحمد بن أبي طاهر (ابن طيفور) (ت 280 ه)، قمّ: منشورات الشريف الرضيّ.
29. بيت الأحزان، الشيخ عبّاس القمّي (ت1359 ه)، قمّ:
دار الحكمة، الطبعة الاُولى، 1412 ه.
30. تاريخ ابن خلدون، عبد الرحمان بن محمّد الحضرمي (ابن خلدون) (ت 808 ه)، بيروت: دار الفكر، الطبعة الثانية، 1408 ه.
31. تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، محمّد بن أحمد الذهبي (ت
(صفحه168)
748 ه)، تحقيق: عُمَر عبد السلام تدمري، بيروت: دار الكتاب، الطبعة الاُولى، 1409 ه.
32. تاريخ الطبري (تاريخ الأُمم والملوك)، أبو جعفر محمّد بن جرير الطبري الإمامي (ق 5 ه)، تحقيق: محمّد أبو الفضل إبراهيم، بيروت: دار المعارف.
33. التاريخ الكبير، أبو عبد اللّه محمّد بن إسماعيل البخاري (ت 256 ه)، بيروت: دار الفكر.
34. تاريخ المدينة المنوّرة، أبو زيد عمر بن شبّة النميري البصري (ت 262 ه)، تحقيق: شلتوت، بيروت: دار التراث، الطبعه الاُولى، 1410 ه.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 9⃣
آرى، اگر قبيله اوس با ابوبكر بيعت مى كنند براى اين است كه مى خواهند سعد (بزرگ قبيله خزرج) خليفه نشود!
آنها خيال مى كنند اگر با ابوبكر بيعت نكنند حتما سعد خليفه خواهد شد. چه كسانى اين آتش زير خاكستر (كينه بين اوس و خزرج) را امروز روشن كردند؟
آرى، عدّه اى مى دانستند كه اختلاف اين دو قبيله براى موفقيّت آنها لازم است و براى همين نقشه خود را به خوبى اجرا كردند.
آيا به ياد دارى اوّلين كسى كه با ابوبكر بيعت كرد كه بود؟
بشير را مى گويم، او كه يكى از بزرگان قبيله خزرج است، به علّت حسدى كه نسبت به پسرعموى خود، سعد، دارد با ابوبكر بيعت كرد تا مبادا سعد، خليفه شود.
اكنون، با بيعت كردن بشير، در قبيله خزرج اختلاف افتاده است، عدّه اى طرفدار كار بشير هستند و عدّه اى هم مخالف.
نگاه كن! بشير مشغول سخن گفتن با افراد قبيله خود (قبيله خزرج) است، او به آنها اين چنين مى گويد: «اكنون كه همه(ص18)دارند با ابوبكربيعت مى كنند، پس ما از آنها عقب نيفتيم».
عدّه اى با او موافق مى شوند و مى روند و با ابوبكر بيعت مى كنند.
سعد (رئيس قبيله خزرج) با مردم سخن مى گويد، امّا ديگر كسى به سخن او گوش نمى كند، او هر طور هست مى خواهد مانع شود تا قبيله او با ابوبكر بيعت كنند.
امّا ديگر فايده اى ندارد، مردم از هر طرف هجوم مى آورند، و سعد، بزرگ طايفه خزرج در زير دست و پا قرار مى گيرد.
عدّه اى از طرفداران سعد فرياد مى زنند: «آرام بگيريد، مواظب باشيد مبادا سعد در زير دست و پاى شما پايمال شود».
در اين ميان عُمَر فرياد مى زند: «سعد را بكُشيد، او را زير دست و پا، پايمال كنيد». 35
عُمَر به طرف سعد مى رود و به او مى گويد: «اى سعد، من دوست دارم آن چنان زير دست و پاىِ مردم، پايمال شوى كه همه اعضاى بدنت در هم كوبيده شود». 36 قيس، پسرِ سعد، اين سخن را مى شنود جلو مى آيد و ريش عمررا در دست مى گيرد و مى گويد: «به خدا قسم اگر مويى از سر پدرم كم شود نخواهم گذاشت از اينجا سالم بيرون بروى». 37
ابوبكر اين صحنه را مى بيند، با عجله به سوى عُمَر مى آيد و به او مى گويد: «اى عُمَر، آرام باش، امروز، روزى است كه ما بايد با آرامش با مردم برخورد كنيم، خشونت، ما را از هدف خود دور مى كند». 38
عُمَر با شنيدن اين سخن، آرام مى شود وتصميم مى گيرد تا صحنه را ترك كند و سعد را به حال خود بگذارد(ص19)
اكنون سعد رو به عُمَر مى كند و مى گويد: «اگر من بيمار نبودم و قدرت داشتم با شما جنگ مى كردم».
آنگاه او به فرزندان خود مى گويد: «مرا از اينجا ببريد». فرزندان سعد، پدر خود را از سقيفه بيرون مى برند. 39
به خليفه خبر مى دهند كه سعد به منزل خود رفته است. بايد هر طور هست او را به سقيفه باز گرداند، او بايد بيعت كند، مگر مسلمانان، همه با ابوبكر بيعت نكردند، او چرا مى خواهد اتّحاد مسلمانان را به هم بزند؟
از اينجا ديگر، كم كم، سخن اهل سقيفه تغيير مى كند.
آرى، حالا ديگر هر كس با خليفه مخالف باشد و با او بيعت نكند با اسلام مخالف است.
حتما تعجّب مى كنى. آرى، اكنون كه بيشتر مسلمانان با ابوبكر بيعت كرده اند، ديگر او، نماد اسلام شده است و مخالفت با او مخالفت با اسلام است!
خليفه، عدّه اى را به خانه سعد مى فرستد تا از او بخواهند كه براى بيعت كردن به سقيفه بيايد.
فرستاده خليفه به خانه سعد مى رود و پيامِ خليفه را به او مى رساند.
سعد در جواب مى گويد: «تا جان در بدن دارم هرگز با شما بيعت نخواهم كرد»
فرستاده خليفه به سوى سقيفه باز مى گردد و سخن سعد را براى خليفه باز مى گويد.
خليفه به فكر فرو مى رود كه اكنون چه بايد كرد. عُمَر رو به خليفه مى كند و مى گويد: «اى خليفه، سعد را به حال خود نگذار، او بايد با شما بيعت كند»
در اين ميان يكى از اطرافيان به خليفه مى گويد: «سعد را به(صفحه20)حال خود بگذاريد، او آدم لجبازى است، او هرگز با شما بيعت نخواهد كرد تا كشته شود و با ريختن خون او،
تمام قبيله او در فكر انتقام خواهند افتاد و اين براى خلافت شما خوب نيست، او پيرمردى مريض است و يك پيرمرد مريض و تنها، هيچ كارى بر ضدّ شما نمى تواند انجام دهد».
خليفه اين سخن را مى پسندد و ديگر كسى را به دنبال سعد نمى فرستد. 40
#پی نوشتها👇
35. تاريخ اليعقوبي، أحمد بن أبي يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح المعروف باليعقوبي (ت 284 ه)، بيروت: دار صادر
36تاريخ بغداد أو مدينة السلام، أبو بكر أحمد بن علي الخطيب البغدادي (ت 463 ه)، المدينة المنوّرة / بغداد: المكتبة السلفيّة
37. تاريخ مدينة دمشق، علي بن الحسن بن عساكر الدمشقي (ت 571 ه)
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
پرسش و پاسخ(٣).mp3
4.34M
🌿#پرسش_پاسخ
سؤال: آیا می توان ثوابِ نمازهای خود را به ائمه معصومین یا والدین یا کس دیگری هدیه کنیم⁉️
حجة الاسلام امیرحسین دریایی🎙
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃