eitaa logo
کانال نماز خوب
1.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
✅ کانال اول ما @ahkaamcanonical 🔴 جهت پیشنهاد و انتقاد،پاسخگویی #سئوالات_شرعی، #ازدواج، و #دیگر_مسائل به این آیدی می توانید رجوع بفرمایید.👇👇👇 @fatematozahrastmadaram 🔵 ادمین تبادل و تبلیغ:👇👇 @fadaypedar79 کپی_آزاد ۹۹/۲/۱۷ ♥از صبوری شما متشکریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز 💥 درمان بخل 💥 آملی کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال نماز خوب
✅#رهایی_از_رابطه_حرام 9 ⭕️ حالا اگه کسی گرفتار چنین رابطه ای شده باشه باید چیکار کنه؟🤔 در این زمین
10 🔶وقتی گفته میشه که رابطت رو باهاش قطع کن، یکی از حرفایی که زیاد زده میشه اینه که ما دو تا "عاشق" همدیگه ایم و هیچ وقت نمیتونیم بدون همدیگه زندگی کنیم!😢❤️ ☢️ ببینید این روابط اسمش عشق نیست! بلکه هوای نفس و "خودخواهی" هست. ❤️ معنای ساده عشق اینه: هر چی تو بگی! من میخوام مال تو باشم و در خدمت تو باشم....😌💕 ⭕️ اما روابط با نامحرم چون از جنس هوای نفسه معناش اینه: هر چی تو بگی البته تا زمانی که در خدمت منی! اگه قرار باشه مال من نباشی میخوام اصلا نباشی!😤 💢 بنابر این هیچ وقت فکر نکنید که شما دوتا عاشق همدیگه هستید! به خاطر همین هم هست که معمولا تا توی این روابط، یک طرف میخواد ترک کنه، طرف مقابل عصبی میشه و توهین و تهدید میکنه و... 🚫 پس این روابط هوای نفسه و هوای نفس رو هم باید با مبارزه شدید سر جاش بشونی! 😒 هوای نفس رو شما هر چقدر بهش لذت بدی ده برابر زندگیت رو تلخ و سرد میکنه... پس محکم بایست و این روابط رو ترک کن... نترس... چیزی نمیشه... خدا مراقبته.... کانال 🌺 @ahkaamcanonical
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟 با کراهت می خونی یا با محبت؟ 💟 🔻 چرا خیلی از اوقات [نماز و] عبادات ما آن نتیجه لازم را نمی دهد و آن معنویت و تقربی که انتظار داریم، در اثر عبادت برایمان پدید نمی آید؟ 🔹 خیلی از اوقات دلیلش این است که این عبادات مقبول پروردگار قرار نمی گیرد. اما چرا خدا برای قبولی عمل، سخت گیری می کند؟ 🔻 شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ما از موضع درستی بندگی نمی کنیم و در عبادت حالت اجبار و کراهت داریم. 🔹 خدا از این کراهت بدش می آید و می فرماید: من که رابطه ام با تو از سر محبت است، پس چرا تو این جوری با من رفتار می‌کنی؟! 🔻 قرآن در سوره محمد (صلی الله علیه آله) درباره کافران می فرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ، ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ الله» (سوره محمد ؛ آیه ۸ و ۹) 🔹 مرگ بر آنان باد، خدا اعمالشان را تباه کرد؛ چون از دستورهای خدا خوششان نمی آید؟ 🔻 اگر ما درک نکنیم که همه کارها و دستورات خدا از سر محبت است، طبیعتا دستوراتش را با سختی و کراهت انجام می دهیم 🔹 و کسی که با سختی و اکراه، عبادت می کند، سر خدا منت می گذارد و مغرور و طلبکار و فاسد می شود... [و با این عبادت به گناه بزرگ عُجب می افتد که ریشه بسیاری از گناهان است] 📚 ، چگونه مهربانی خدا را باور کنیم. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
هدایت شده از  کانال نماز خوب
🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺 : تلاوت سوره واقعه در شب جمعه سفارش شده است. امام صادق (ع) فرمودند: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین (ع) باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) دارد كه دیگران با وی در آن شریك نیستند. آثار و بركات سوره مبارکه واقعه: ۱) رفع فقر و تنگدستی💚 ۲) ایجاد بركت🌺 ۳) محبوبیت💕  ۴) آسانی مرگ و بخشش اموات🍃 هنگام تلاوت من رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید. 🌹🌹 التماس دعای شهادت 🌹🌹 کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال نماز خوب
#رهایی_از_رابطه_حرام 10 🔶وقتی گفته میشه که رابطت رو باهاش قطع کن، یکی از حرفایی که زیاد زده میشه ا
11 ☢️ نکته بعد برای رهایی از این روابط اینه که حتما هر نوع راه ارتباطی با طرف مقابل رو برای خودتون ببندید. ⭕️ هوای نفس طوریه که "هر چقدر احساس کنه که برای ارضا شدن سختی کمتری باید بکشه بیشتر ترغیب میشه که این کار رو بکنه". ✅ برای همین اگه با گوشی با طرف مقابل در ارتباط هستید حتما تمام شماره ها و خط هاش رو مسدود کنید. اگه خط جدید هم بگیرید که بهتره. جوری عمل کنید که اگه بعدا هم خودتون خواستید برید سراغش کارتون خیلی سخت باشه. ⭕️ وقتی آدم در حال و هوا و فضای روابط نفسانی با نامحرم هست بهترین کار اینه که جاش رو عوض کنه. اگه بتونه کلا مهاجرت کنه به یه جای دیگه که خیلی بهتره. اگه بتونه مدتی رو جای دیگه ای زندگی کنه هم خوبه. به طور کلی تغییر فضا خیلی مهم و موثر خواهد بود. 🚫 اگه طرف مقابل به راحتی در دسترس باشه واقعا آدم نمیتونه مقاومت کنه و آخرش تسلیم خواهد شد. کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌸 چه کنیم تا رنج و بلای کمتری در دنیا داشته باشیم؟ 🌸 💧 گاهی رنج [های دنیا] برای این است که خراب و فاسد نشویم و گاهی برای این است که خرابی های ما درست شود. 🍃 یکی از این خرابی‌ها تکبر است که مثل علف هرز در وجود ما رشد می کند. نفس انسان، مکار است؛ تا یک مقدار خوب می شوی، دچار تکبر می شود، لذا باید مدام تکبر را از بین برد. 💧 (علیه السلام) می فرماید: «وَ لَكِنَّ اَللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ اَلشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَلْوَانِ اَلْمَجَاهِدِ وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ اَلْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ» (نهج البلاغه / خطبه ۱۹۲) 🍃 خدا انسان را به انواع بلاها گرفتار می کند تا تكبرش را خارج کند و در جانش، تذلل پدید آورد. اگر اوضاعت پیچیده شد بگو: «خدایا من کجا تکبر کردم و متوجه نبودم؟» 💧 بهترین وسیله برای رهایی از تکبر و نابود کردن آن، و های طولانی است. اگر خودمان تذلل در جان مان پدید بیاوریم، خیلی از بلاهای ما از بین می رود. 🍃 [هر چه در نماز و سجده ها تواضع بیشتری داشته باشیم، به آن بلا هایی که برای خارج کردن تکبر است، دچار نخواهیم شد] 📚 ، چگونه آسوده ‌تر زندگی کنیم؟ کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج آقا باید برقصه!!!😄 چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند… آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند😳 که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاق‌شان را هم که نپرس… حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که...از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...باید از راه دیگری وارد می‌شدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید… اما… سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد.. سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟ گفتم: آره!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هر چه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم. دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...در طول مسیر هم از جلف‌ بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است…از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند. کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و... تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد… عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند … شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم...به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند… چند دقیقه‌ای گذشت… همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه ‌الزهرای قم رفته‌اند. آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند.. 🌷 کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃