eitaa logo
انتشارات عقیله عشق(س)
1هزار دنبال‌کننده
128 عکس
16 ویدیو
13 فایل
✧❁﷽❁✧ کانال رسمی نشر عقیله عشق(س)، دارای مجوز رسمی از وزارت إرشاد اسلامی ✍️ دفتر انتشارات:قم، بلوار الغدیر، شهرک مهدیه، جنب مسجد أمیر المؤمنین(ع) ♦مدیر نشر:🤳۰۹۳۰۶۲۵۵۴۰۵ @EntesharatAghilehEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ صفای باطن ▫️«مردى به امام حسين عليه السلام عرض کرد: اى فرزند رسول خدا من از شيعيان شمايم». ▪️امام حسين (علیه السلام) فرمودند: ✓«اتَّـقِ اللّه َ وَ لا تَدّْعِيَنَّ شَيْئاً يَقُولُ اللّه ُ لَكَ كَذِبْتَ وَفَجَرْتَ فِى دَعْواكَ، إِنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلُمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ، وَلكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوالِيكُمْ وَمُحِبّيكُمْ». ▫️«از خدا بترس! چيزى را ادّعا نكن كه خدا بگويدت دروغ گفتى و ادّعاى گزافى كردى، شيعيان ما كسانى اند كه دل های شان از هر نوع غلّ و غشّ و دغل كارى پاك باشد، ولى تو بگو: من از دوستان و علاقه مندان شمايم». 🔸بحار الانوار، ج ۶۸، ص۱۵۶ 🔰 پی نوشت: ▪️از علامات شناختِ انسان های پاک، صفای باطن و طهارت درونی آنها می باشد که این صفای باطن آنان، قرینه ای بر طهارت باطن آنها از بعضی مَلکات و خُلق های زشت حیوانی و پست تر از آن شیطانی است. در این روایت شریف، امام حسین علیه السلام به سه شاخص، برای شناخت اشاره می کند، و این موارد از قبیل مثال است، و إلا در بعض روایات دیگر، تعمیم به خُلق های ظلمانی درونی دیگر نیز شده اند. به هر حال این گناهان قلبیّه، سبب عدم سلامت قلب و تنزل بعض مؤمنین از مقام و منزلت شیعه واقعی و پیروان راستین أئمه علیهم السلام شده است. ▪️انسان تنها موجودی است که ساختار خِلقت او متمایز از دیگر موجودات بلکه أشرف به واسطه بُعد فطرتی الهی او می باشد، که بر سرشت الهی خَلق و از این جهت، قابلیت و سعه وجودی را دارد که متخلّق به اخلاق الهی شود. و راه نجات و طهارت او از این ملکات حیوانی و بعضاً شیطانی چون غِش، غِل و دَغَل که در روایت آمده و دیگر ناپاکی های درونی، در متخلّق شدن به خُلق الهی است. و چاره ای دیگر که از این جنهم خود افروخته درون خلاص شود، و به عبادت قلبیّه چون حسن خُلق و... نائل و قلب او صفای درونی پیدا کند، نیست، مگر به این تخلّق یا وادار کردن و تمرین بر آن در جهت طهارت، که روشن است فاصله آن دو، در ملکه و عدم ملکه است و به تبع هر کدام تحت تاثیر آثار و برکات خود است. ▪️خداوند متعال که از حقیقت خلقت بندگان خود أزلاً و أبداً آگاه است، برنامه جامعه ای را براساس ساختار وجودی و فطری بندگان خود، مهیا و فراهم آورده است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها: پس روى خود به سوى دين حنيف كن كه مطابق فطرت خدا است فطرتى كه خدا بشر را بر آن فطرت آفريده». و دین را مطابق فطرت الهی او تنظیم و تشریع کرده است تا جایی که هیچ گونه ناهماهنگی در هدایت و مسیر آن، به معنای اعم خودش نیست. تا اینکه هدایت صحیح و صاحب تاثیر، به تبع هادیان آن، استعداد ها و حقایق الهیِ فطرت انسان را، ظهور و بروز دهد تا او متخلّق به خُلق الهی گردد و استعدادهای خلیفة الهی او در کشور باطنش، تمام عیوب و خلق های ظلمانی را از لوح باطنش پاک و صفای باطن به منتهای مراتب برای صاحب آن، حاصل گردد. لذا بزرگان معرفت گفته اند دوری از گناهان و عمل به مشرّعات، بزرگترین ریاضت و جهاد با نفس است، تا آثار هدایت، انسان را به سمت کمال خودش سوق دهد. و این وعده الهی است که هر کس در مسیر و صراط حقّ تلاش کند: «جَاهَدُوا فِينا»، آثار هدایت حقّ، او را فرا می گیرد: «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا». لذا حرکت در صراط هدایت الهی، سبب تولید نور در باطن و ظاهر، و لطافت روحی می کند و کم کم نور و حقیقت نور الهی بر ظلمت ها غلبه، و سبب ظهور خوبی های فطری و صفای باطن و جمع شدن بساط ناپاکی ها را از خانه دل، به لطف الهی فراهم می کند. ▪️اکثر موحدین شناخت آنان از دین، سطحی و در حد ثواب و عقاب، و غایت آرزوی آنان، دل خوش کردن به بهشت و نجات از عذاب الهی است. لذا اگر این نگرش به بالاترین سطوح معرفتی خود، ارتقاء داده نشود، حتی بالاترین آیات و روایات ما با مضامین بلند تربیتی و انسانی آن، هیچ وقت نمی تواند آنان را به حقیقت حیات طیبه و صفای باطن، منتقل کند. لذا ادعای شیعه واقعی و وصول به این منزلت نیز به فرمایش امام حسین علیه السلام، ادعای گزافی است، مگر اینکه بندگان خدا، به سطحی از فهم و درک و معرفت منتقل شوند، تا این معرفت حاصل شود که همه چیز ثواب و عقاب نیست، و باید با حفظ این ارزش ها، به سمت مراتب بالاتر حرکت کرد و آن استعداد های الهی و مقام خلیفة اللهی را، که در لابه لای زندگی و معیشت و بهشت و جهنم ما گم شده، و حقّ شان پایمان و به آن کفران نعمت شده به خاطر عدم عنایت و توجه، از مهجوریت در آورد و به آن در حد وسع و استطاعت ظاهریه و باطنیه، جامع عمل پوشید. لذا در صورت غفلت یا عدم اعتنای لازم، چنین افرادی از برکات دیگر خلقت الهی خود، خواسته یا ناخواسته محروم خواهند بود. ▫️انتشارات عقیله عشق (س) 🖤━━━━━━◈✧ ✧♡لینڪ♡♡ https://eitaa.com/NashrAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ تقوای الهی ▪️امام حسين (علیه‌السلام): ✓«اوصِيكُم بِتَقوَى اللّهِ فَإنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى مايُحِبُّ و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِبُ». ▫️«شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم؛ زيرا خدا ضمانت داده كسى را كه تقواى الهى پيشه سازد، از آنچه ناخوش مى دارد، به آنچه خوش مى دارد انتقال دهد، و از جايى كه گمان نمى برد، روزى اش دهد». 🔸تحف العقول، ص ٣٧ 🔰 پی نوشت: ▪️آنچه که سبب انحراف و ارتکاب انسان به سمت معصیت الهی می شود، وجود نفس انسان و به تبع آن حبّ ذات و به تبع آن هوای او و به تبع آن حب شهوات و... می باشد. لذا نفسانیّت انسان، منشأ گناهان و آمر به بدی ها و پلیدی ها می باشد: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ». و فهم این مطلب خیلی مهم و دقیق است در مسیر تقوای الهی و إلا گناهان و معصیت الهی، یک أمر عدمی است و این نفس است که به آن لباس تحقق می پوشاند. پس ابتدا به ساکن در خارج چیزی به نام گناه وجود ندارد، تا اینکه نفس انسان پلیدی و خباثت خود را ظهور دهد و معصیت الهی حادث گردد. ▪️تا زمانی که انسان، حبّ به ذات دارد و یک خود شیفتگی وجودی در درون او می باشد، نفسانیّت او بیشتر جلوه گری می کند و این سبب سیطره ی هوای نفس، بر قلب و جان و عقل او می گردد. ▪️برای از بین بردن این سیطره باید نفس را سر عقل آورد و به او مخاطرات گناهان و پلیدی ها را و به تبع، آثار مهلک و خطرناک گناهان را به او یادآوری کرد و او را از عاقبت کار ترساند. تا این علاقه و شهوتی که از او به گناهان ایجاد شده، از بین برود؛ بلکه تبدیل به نفرت شود؛ و بلکه تبدیل به بغض گردد؛ و این همان مضمون روایت امام صادق علیه‌السلام باشد که به فردی فرمودند هیچ انسانی فکر خوردن نجاست را نمی کند چون از آن متنفر و بیزار است و عصمت از گناه معصومین علیهم‌السلام نیز به همین خاطر است. که حتی فکر آن هم نمی کنند به علت شدت انزجار آنان از گناه. لذا اینجا نفس أماره به سمتی هدایت می شود که به تعبیر قرآن کریم می شود نفس لوامه و ملامت گر: «أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى مايُحِبُّ». ▪️وقتی که انسان از خود پرستی و هواپرستی نفسانی، دست کشید و در مسیر تقوای الهی، همگام با نظارت و حاکمیّت عقل حرکت کرد، نه تنها از دست امور عدمی خلاص می شود بلکه رزق ها و برکات وجودی، اعم از مادی و معنوی به لطف الهی او را در بر خواهد گرفت. و در صورت تداوم و نیل به مراتب والای تقوا در این مسیر، به درجه طهارت حقیقی و نفس مطمئنه به لطف الهی نائل می گردد: «و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِبُ». ▫️انتشارات عقیله عشق (س) 🖤━━━━━━◈✧ ✧♡لینڪ♡♡ https://eitaa.com/NashrAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚 نفس ▫️نفس سلطان و ما عبدیم دمادم، ها رفیق ▫️وین حکایت از جان جانان من لا رفیق ▫️او آمر ما مامور تحت أمرش به خدمت ▫️او غالب ما مغلوب تحت جهلش به ذلت ▫️عجب ز این و ز آنم پس کو حقّ پرست ▫️شرک خفی را متجلّی آمد چون بت پرست ▫️شیطان را چه کارس در پوستین نماد بت پرستی ▫️تا وین منیّت هست کجا راهی بر حقّ پرستی 📚کتاب هو الحقّ ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚 نیّت و انگیزه ▪️امام حسين (علیه السلام): ✓«إنّ قوما عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قوما عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة». ▫️«به تحقیق عده ای خدا را جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می کنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّه ای هم از روی ترس عبادت می کنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفه ای هم به عنوان شکر و سپاس عبادت می کنند که این عبادت آزادگان می باشد و بهترین نوع عبادت است». 🔸تحف العقول، ص 177 🔰 پی نوشت: ▪️هر عملی که در خارج، رنگ تحقق به خود می گیرد، برخواسته از یک نیّت و انگیزه باطنی است؛ و امکان ندارد در خارج، عملی را بدون محرّک باطنی، که عاملی نداشته باشد، پیدا کرد: «كُلُّ عامِلٍ يَعْمَلُ عَلى نيَّتِهِ: هر عاملی، مطابق نيّت خود، عمل مى‏كند»[الکافی، ج۲، ۸۴]. لذا در دین اسلام، یک عنایت ویژه ای به نیّت و انگیزه ها شده است. ▪️برای اینکه عمل صالح، صاحب آثار حیات طیبه و به تبع آن سبب صفای باطن و طهارت و مشمول لطف و عنایات الهی شود، نیاز به حُسن نیّتِ عامل است: «إذا عَلِمَ اللهُ حُسنَ نیةٍ مِن أحَدٍ إکتَنَفَهُ بِالعِصمَةِ: هرگاه خداوند ببیند کسی حسن نیت دارد او را در پناه خود حفظ می کند». و این حاصل نمی گردد، مگر به معرفت و شناخت جامع، تا انگیزه ها، جلا و قوام گیرد و همچون خونی که در کالبد انسان جریان دارد، به عملِ خود، جان دهد و روحی از ملکوت در پیکره ی آن بدمد و برای عامل خود در عمل، به منتهای مراتب خلوص نیّت او، صاحب تاثیر گردد: « و إن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة:و طایفه ای هم به عنوان شکر و سپاس عبادت می کنند که این عبادت آزادگان می باشد و بهترین نوع عبادت است»؛ و إلا آثار نیّات، کم رمق و کم جان و در حدّ معرفت خود، صاحب تاثیر خواهد بود: «إنّ قوما عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قوما عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید:«به تحقیق عده ای خدا را جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می کنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّه ای هم از روی ترس عبادت می کنند که عبادت عبد و نوکر باشد». ▪️خداوند سبحان، در میان هادیان خود به صراط مستقیم، انسان ها را با نعمت عقل، به عنوان هادی باطنی، لطف کامل بخشیده است و اگر نبود این نعمت باطنی، حتی نعمت هادیان ظاهری، اعم از وجود نازنین پیامبر اسلام و أوصیاء طاهرین ایشان علیهم‌السلام و حتی کلام حقّ و دین خدا، هیچ تاثیری در هدایت و معرفت افزایی بندگان به حسب ظاهر نداشت و آدمیان همچون مجانین و سفهاء، از نور عقل بی بهره بودند و تکلیف و کمالی از آنان متوقع نبود؛ پس باید در همه احوال شاکر این نعمت بزرگ الهی بود که: «لا يَقومُ الدّينُ اِلاّ بِالنِّيَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ: اقامه نمی شد دين مگر به نيّت پاك؛ و نيّت پاك، جز با عقل حاصل نمى‏شود».[تحف العقول، ص۳۹۶]. ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ أهل بیت علیهم السلام ▫️چگونه گویم آغاز به مدح و ثنای شما ▫️زبان ألکن ز گفتگوی مقام شما ▫️یکی ز کفر و دگر ز شک به انکار شما ▫️نداریم چون معرفت به کنه ذات شما ▫️تابید خورشید أزل ز أنوار شما ▫️روشن دل و جان آدم ز أسماء شما ▫️شد آدم، آدم چو آگه به صفای شما ▫️مَلک مبهوت و مسجود ز جمال شما ▫️أرواحکم فی الأرواح چه معنا ز شما ▫️تا به کی تأویل و تحریف به کمال شما ▫️أجسادکم فی الأجساد، خلق فناء ز شما ▫️خاک و گِل ما همه آلوده به طینات شما ▫️ز باب «سَلُونی» سؤالی از شما ▫️ز خلق چند منزل تا منزلگاه شما ▫️هر چن همگی خاکیم به خاک پای شما ▫️مرانید و بگویید چه پیوند ما را به شما ▫️هر که گشت طالب خیر ز دیدار شما ▫️داخل نگردد خیر را إلا به أبواب شما ▫️ز ظاهر به توحید و صوم و نمازید شما ▫️به باطن جز ین نیست کل آنید شما ▫️سر ز إنکار فی الجمله دوستداران شما ▫️هر که گشت لازم، لاحِق ز أسرار شما ▫️هر چه مدح هس ز جامع کبیر کمال شما ▫️چگونه گویم آخر وصف جاه و مقام شما 📚مسافر الی الله، ص ۲۷ ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ عزم راسخ ▪️امام حسين (علیه السلام): ✓«إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی (ص) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی  وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالب». ▫️«من از روی خودخواهی و خوش‌گذرانی و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم؛ بلکه قیام من برای اصلاح در امّت جدم می‌باشد، می‌خواهم امربه معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) عمل نمایم». 🔸بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹ 🔰 پی نوشت: ▪️انسان! فطرتاً موجودی کمال گرا، و از نقص ها، ضعف ها و پلیدی ها متنفر است. آدمی! هرگاه از یک نقطه تاریک به یک نقطه روشن از حیث معرفت، منتقل شود، چنانچه به یک درک و فهم عمیق واقعی، منتقل شده باشد، دیگر هرگز آرزوی برگشت به تاریکی ها و ظلمات را نمی کند؛ تا جایی که برای رهایی کامل از آن و تدارک کوتاهی ها و... و استمرار و پایداری در مسیر حقّ، چاره جویی خواهد کرد. در این مقام، امام علیه‌السلام که تکلیف و رسالت آن، هدایت انسان ها از تاریکی به سمت نور می باشد، رسالت خود می داند که در این مسیر، امام و هادی برای دیگران باشد. و هرگز راضی به بازگشت بندگان خدا و دین خدا، از هدایت ها به جهالت ها نیست؛ و بهترین اقدام ها و تصمیمات را برای نجات بندگان خدا و دین خدا، خواهد گرفت: «إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی». ▪️این تصمیم و چاره جویی و بلکه تکلیف، سبب انتقال و هدایت انسان ها، از تاریکی به سوی نور است: «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ». و این نقطه شروع تحوّل و بیداری، و جوش و خروش آدمی و در مقام امامت، نوعی جریان سازی و بستر سازی جامعه اسلامی به سوی هدایت و نجات انسانیّت است: «أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی  وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالب». ▪️و این تصمیم چنانچه با یک عزم راسخ بلکه جازم باشد، نه برادری چون محمد حنفیه و نه... نمی تواند او را از حرکت به سمت نور و هدایت و سعادت، باز دارد:«اِذَا اقْتَرَنَ الْعَزْمُ بِالْجَزْمِ کَمَلَتِ السَّعَادَة: هرگاه اراده با جزم و قطع، توام گردد، سعادت و نیک بختی کامل شود». هر چند ممکن است در این مسیر، اتفاقات، مصیبت ها و حوادث ناگوار و جانکاهی پیش آید، که چاره ای جز صبر و شکیبایی نیست:«... وَ اصْبِرْ عَلی‌ ما اَصابَکَ اِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْاُمُورِ: و در برابر مصایبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از عزم امور است». یا اینکه عزم و تصمیم، به مقصد و مقصود خود واصل نگردد به دلایلی: «عَرفْتُ اللّه َ سُبحانَهُ بفَسْخِ العَزائمِ، و حَلِّ العُقودِ، و نَقْضِ الهِمَمِ: من خداوند سبحان را به درهم شكستن عزم ها و فرو ريختن تصميم ها و برهم خوردن اراده ها و خواست ها شناختم». اما ضرورت دارد که أهمیت این حقیقت را بدانیم که انسانیت، راه نجاتی غیر از حرکت در صراط مستقیم، برای عبور از تاریکی ها و سعادت خود، نخواهد داشت؛ و این انگیزه او مأجور خواهد بود و خدا خریدار آن است و لو اینکه به آنچه اراده کرده بود، واصل نگردید. ▪️اما اگر انسان به معرفت کامل منتقل نشده باشد، ظهور تاریکی ها مانند سستی ها، تنبلی ها، تردیدها، یأس و نا امیدی ها، خستگی و عدم نشاط ها، هر روز در جهتی و سازی زدن ها، از این شاخه به آن شاخه پریدن ها و... بر عزم و ایستادگی او غالب و او را زمین گیر می کند. و این نوع رفتار، که بر عزم و تصمیمات فردی او تأثیر می گذارد، کاشف از این است که هنوز حقیقت برای او واضح و روشن نشده و دچار تردید به حقیقت است و این واقعیت نیز به تبع روشن می شود که در باور او نیز این انتقال و عقد باطنی، که بند بند وجود او را تحت تأثیر قرار داده باشد، در باطن او تحقق پیدا نکرده است. پس تلاش لازم در جهت معرفت افزایی، ضرورت دارد تا با نیل به آن، و با تصمیمات صحیح و استقامت و ایستادگی در صراط مستقیم، سبب نزول رحمت خداوند سبحان گردد: «الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ:آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که دیگر هیچ ترسی و حزن و اندوهی نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که وعده دادند، بشارت باد». ▫️انتشارات عقیله عشق (س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚 یوسف زهرا ▫️چون زنان مصری رخ یوسف کنعانی بدیدن ▫️چاقوی برهنه ز دست جای ترنجی بکشیدن ▫️چون عشاق ذکری ز رخ یوسف زهرا شنیدن ▫️مجنون چو سر گشته در این بزم به صحرا رسیدن ▫️کان چشم رخ زیبا و این گوش رخ رعنا شنیدن ▫️لکن ز عشاق پرس چه هجرانی ز غم بر سینه کشیدن 📚کتاب هو الحقّ ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 🔹روزها ی آغازین جنگ بود. محل خدمتم پایگاه یکم شکاری مهرآباد بود. دشمن زبون ناجوان مردانه از زمین و هوا و دریا ایران عزیز را مورد حمله قرار داده بود. 🔹در آماده باش کامل بودیم. روز و شب در پایگاه، در حال انجام وظیفه بودیم. جز پرسنل فنی بودم و شبانه روز در شاپ ها(کارگاه فنی) مشغول تعمیر و نگهداری و پشتیبانی سیستم ها بودم. 🔹تعداد زیادی از پرسنل هفتگی به خونه بر می گشتند. به هر حال یک روز که اوایل ماه مهر بود، ساعت ۳ بعد از ظهر با سرویس اداره به طرف منزل آمدم،از سرویس در محله نارمک، پیاده شدم.در مسیر منزل، متوجه شدم قصابی باز است، همسرم سفارش کرده بود سر راه گوشت بخرم. وارد قصابی شدم. در آن زمان خرید و فروش گوشت به صورت کوپنی بود. 🔹آخر اخبار بعد از ظهری بود. فروشنده مشغول تهیه گوشت برای من بود. ناگهان گوینده اخبار اعلام کرد، خلبان علی خوش نیت به شهادت رسید. شوک زده شدم. گرسنه و خسته، چند شب بود که نخوابیده بودم. پاهایم سست شد. متوجه نشدم چی می گم.با صدای بلند گفتم نه!...نه!..نه!... 🔹قصاب متوجه حالم شد. سریع از پشت پاچال به کمکم آمد. مرا بر روی نیمکت نشاند. و مرا نوازش کرد و لیوان آبی بدستم داد. حالم که جا آمد گفت جناب چی شده؟! گفتم: دوستم و یکی از بستگانم، خلبان خوش نیت به شهادت رسید. او هم اشک در چشمانش حلقه زد. 🔹مزار شهید خلبان علی خوش نیت در قسمت بست پایین حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام قرار دارد. هر وقت به حرم مطهر مشرف می شوم به زیارت شهید خوش نیت می روم. ✓راوی: جناب سرهنگ حسنی زاوه ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ پیوند عشق و عقل ▫️شب عاشورا، چون لشکر عمر سعد خواست حمله را آغاز کند، حضرت ابوالفضل علیه السلام چنین از برادر دستور گرفت: ▪️امام حسين (علیه السلام): ✓«اِرْجِعْ اِلَيْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنَا الْلَّيْلَةَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ اَنِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ». ▫️«به طرف آنها برو، اگر توانستى آن را تا فردا تأخير بينداز و حمله آنها را امشب از ما دفع كن تا اينكه امشب براى پروردگارمان نماز بخوانيم و دعا كنيم و استغفار كنيم، زيرا خـدا مى داند كه نماز براى او و تـلاوت قرآن و دعاى زياد و استغفار را دوست دارم». 🔸ارشاد، شیخ مفید،‌ج۲، ص۹۵ 🔰 پی نوشت: ▪️آدمی را اگر از نور عقل و خَرد، بهره ای نباشد، برای او تکلیفی نیست تا کمالی باشد. لذا توقع عشق و عاشقی نیز از او بی معنا خواهد بود. ▪️خانه دل! حرم الهی است و در این حرم، نفس تصرف و آن را به انواع اصنام و بت ها، اشغال کرده است و اگر ما عقل را در بندگی مزاحم بدانیم و به هدایت آن بی توجه باشیم، ممکن است از ما عبادت خداوند متعال، ظاهر گردد اما راهی بر عبودیت نخواهیم داشت؛ و نعوذ بالله، آیات قرآن که دعوت به تفکر و تعقل کرده است، لغو خواهد بود. و یا اختصاص به صاحبان خرد خواهد داشت، و عاشقان را فارق از آن. ▪️عقل و عشق، هر یک را آستانی است. لذا نور عقل و خَرد، بندگان خدا را تا دروازه و آستان عشق، هدایت و بالا می برد: «التَّفَكُّرُ في مَلَكوتِ السّماواتِ و الأرضِ عِبادَةُ المُخلِصین: انديشيدن در ملكوت آسمانها و زمين، عبادت مخلصان است». اما روشن است که هر کس را لیاقت تفکّر در ملکوت آسمان و زمین نیست، تا تفکری نسبت به حقایق آن داشته باشد؛ و بر فرض صحت وصول، صاحب آن از تفکر برای انتقال به حقایق دیگر، بی نیاز نیست. و این یعنی هدایت بندگان خدا به مراتب بالاتر معرفت، با نور عقل و هدایت آن:«العَقلُ رُقِيٌّ إلى عِلِّيِّينَ: خرد، بالابرنده به سوی علّیین است». ▪️اما چون آستان عشق، أعلی و بلند مرتبه است، احاطه و اشراف بر جولانگه عقل دارد. لذا گاهی عشق، چنان بر آستان عقل، رخ نشان دهد و ابراز سلطنت و وجود کند، که گویی عقل و نور خَرد او، حقیقتی نداشته و وجودی ندارد؛ چنانکه در شب عاشورا، آستان عشق، بر خرد و تدبیر در جنگ حاکم می شود و می گوید امشب شب عاشقی با خدا است و بس؛ و عقل را گویی نور خَردش خاموش شده و در فنای سلطان عشق به سر برد: «انِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ». ▪️اما این جلوه عشق در شب عاشورا به این معنا نیست که صبح عاشورا امام علیه السلام از عقل و عقلانیت و تدبیر جنگ دست کشد و همه سپاه خود را در یک لحظه به وصال حق نائل گرداند. بلکه سرتاسر عاشورا و واقعه کربلا جلوه‌ای از پیوند عشق و عقل و هدایت است. ▪️عشق به آستان عقل احاطه دارد، ولی عکس آن برای عقل میسّر نیست، و نور خَرد و وسعت هدایت و انتقال بندگان خدا به معرفت تا آستان عشق است؛ و لکن عقل را به حقیقت عشق راهی نیست؛ چراکه این قابلیت را ندارد؛ لذا اجازه ورود عقل به حریم عشق داده نمی شود. پس اینجاست که عقل، مستغرق و نور او در نور عشق و حقیقت عشق، فانی می گردد؛ نه اینکه بی نیاز و کنار گذاشته و مزاحم باشد؛ چنانچه در حدیث معراج می فرماید: «وَ لاََسْتَغْرِقَنَّ عَقْلَهُ بِمَعْرِفَتى وَ لاَقُومَنَّ لَهُ مَقامَ عَقْلِهِ: و قطعا خود به جاى عقل او قرار مى گيرم، و عقل او را در معرفت خويش غرق مى كنم».[وافی ج ۲ ابواب المواعظ، باب مواعظ الله سبحانه ص ۴۰]. لذا عقل با هدایت خود، بندگان خدا را تا دروازه های عشق الهی هدایت و استعدادهای فطرتی او را به بلوغ و رشد می رساند تا او با ظهور قابلیت ها، عارف به حق شود و در عشق او فانی گردد. و چه خوش گفت حافظ: ▫️جناب عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است ▫️کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد ▪️انتشارات عقیله عشق (س) 🖤━━━━━━◈✧ ✧♡لینڪ♡♡ https://eitaa.com/NashrAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍روح و ریحان ▫️ای که نامت سرآغاز به جان ها ▫️ای که یادت روح و ریحان به دل ها ▫️ای که بردی دل از من ز دنیا ▫️ای که بیچاره شدی بیچاره دل ما ▫️ای که رویت چه نیکو و چه زیبا ▫️ای که رو بر گرفتی ز چشم مستانه ما ▫️چه سنگین و چه با ناز و چه وقاری ▫️من ندیدم به عمر ز حسن تو نگاری ▫️چه عزیزی چه بزرگی چه جمالی ▫️حق است که بر خود در عرش ببالی ▫️الحقّ و الحقّ، بالحقّ که تو الله ی ▫️پیدا نگردد به جز تو به عالم الهی ▫️رَفَعَ جهلي بحُسن کمالک ▫️نَوَّرَ قلبي بنور جمالک ▫️ذَهَبَ عقلي بشوق وصالک ▫️عَشِقَ عیني بِنَوم خیالک 📚مسافر الی الله، ص۴۳ ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🏴 عقیله عشق (س) 📚✍ فطرت ▪️دعای عرفه امام حسين (علیه السلام): ✓«اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَیْکَ وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّهِ لَکَ مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى وَ اِلَیْکَ مَرَدّى اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شَیْئاً مَذْکُورا وَخَلَقْتَنى مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْکَنْتَنِى الاَْصْلابَ... فابْتَدَعْتَ خَلْقى مِنْ مَنِىٍّ یُمْنى وَاَسْکَنْتَنى فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ...ثُمَّ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى اِلَى الدُّنْیا تآمّاً سَوِیّاً وَحَفِظْتَنى فِى الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیّاً... اَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَ رَبَّیْتَنى زایِداً فى کُلِّ عامٍ حَتّى إذَا اکْتَمَلَتْ فِطْرَتى وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتى اَوْجَبْتَ عَلَىَّ حُجَتَّکَ بِاَنْ اَلْهَمْتَنى مَعْرِفَتَکَ...». ▫️«خدایا به سوى تو رغبت می نمایم، و به پروردگاری تو گواهى مى دهم، اقرارکننده ام که تو پروردگار منى، و بازگشت من به سوى تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردى پیش از آنکه موجودى قابل ذکر باشم، و مرا از خاک پدید آوردى، سپس در میان صلب ها جایم دادى... در نتیجه وجودم را پدید آوردى از نطفه ریخته شده و در تاریکی هاى سه گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادى... سپس براى آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود مرا کامل میانه به دنیا آوردى، و در حال کودکى و خردسالى در میان گهواره محافظت نمودى... نعمت هاى کاملت را بر من تمام کردى، و مرا در هر سال با افزوده شدن به وجودم پرورش دادى، تا آفرینشم کامل شد، و تاب و توانم معتدل گشت، حجّت را بر من واجب نمودى، چنان که معرفتت را به من الهام فرمودی...». 🔸سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ج۱، ص۳۵۰ 🔰 پی نوشت: ▪️خداوند متعال، انسان را بر فطرت و سرشت الهی آفرید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»؛ و خلقت نوریّه او را بر توحید: «فَطَرَهُمْ جَمِیعاً عَلَی التَّوْحِیدِ» و بر معرفت خویش، تکمیل کرد: «فَطَرَهُمُ اللَّهُ عَلَی الْمَعْرِفَةِ». و با گرفتن میثاق بر معرفت ربوبیّت، حجت را بر او تمام نمود: «فطرهم علی التوحید عند المیثاق علی معرفته أنّه ربهم»؛ چرا که فطرت و معرفت دو روی یک سکه هستند و از هم جدایی ندارند. تا اینکه افرادی نگوید من از این مسئله بی خبر و غافل بودم: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلي‌ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلي‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ». ▪️گرایش به خدا در سرشت الهی او نهاده شد؛ و بر این سرشت متولد و پا به دنیا گذاشت: «كلّ مولود يولد على الفطرة» و بر این سرشت هست تا اینکه این سرمایه الهی، سبک روش های تربیتی صحیح و حقّ یا غلط و فاسد او را به أعلی علّیّین یا أسفل السافلین هدایت و منتقل می کند: «حتي يكون ابواه يهودانه و ينصرانه و يمجسانه» اما این انتقال به این معنا نیست که واقعا او در آن مسیر ثابت قدم بماند یا اینکه مسیر هدایت بر او مسدود گردد و مهر شقاوت بر پیشانی او زده شود؛ اما باید دانست حرکت در مسیر فطرت یا خلاف آن در صورت استمرار و اصرار، برای صاحب آن یک حق را ثابت خواهد کرد و آن هدایت و ضلالت خواهد بود: «فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ». ▪️انسان می تواند استعداد های توحیدی و معرفتی فطری خود را، شکوفا و بالفعل کند. لذا ممکن است که تربیت های غلط والدین قبل و بعد تولد، و محیط پیرامون آن و رزق حلال و حرام و... بلکه گناهان، تاریکی های قلبی و رفتاری خود فرد و هوای نفس او، سبب قوت گرفتن فاصله ها و نفسانیّت او گردیده و او را روز به روز گرفتار تر کرده باشد، تا جایی که بر فطرت خدا جوی او اثر گذاشته و در او غبارها و حجاب هایی را ایجاد کرده که بر آن فطرت توحیدی، یاد آور نیست. اما هیچ وقت خداوند متعال درهای رحمت و هدایت خود را بر بندگان خود نبسته و بر آنان آمرزنده و مهربان است. ▪️گرد و غبار و ناپاکی ها، می توانند صفای چهره آینه را، مکدر کنند که دیگر انعکاس خوبی های و زیبایی ها فطری خود را نداشته باشد،لکن این به این معنا نیست که ظلمات و ناپاکی ها، بتوانند ذات آینه را دگرگون کنند. لذا در صورت استمرار، آینه با این ناپاکی خوی کرده و چشم آینه کور خواهد شد. همانطور که انسان چنین خواهد شد: «وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا». پس ضروری است که رخ آینه را از این غبارها و ناپاکی تطهیر، تا به طهارت برسد. و چون به طهارت رسید، چشمش به معرفت و مشاهده حقایق روشن و فطرت او یاد آور توحیدی گردد، که بر آن مفطور است: ▫️جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی ▫️غبار رَه بِنِشان تا نظر توانی کرد ▪️انتشارات عقیله عشق(س) ╭━◈✧🖤 ╰┈🆔 @EntesharatAghilehEshgh