البته بچه ها
جوجه رو آخر پاییز میشمارن
و آخر این قصه اصلا خوش نیست
و ملکه که از راه میرسه....🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای مرد بزرگ
با این سن
خسته نمیشی از خوندن این همه کتاب
اونم چه کتابایی کتابهای رده ی سنی نوجوان رو هم اطلاع داری و تعداد صفحاتش و تعداد جلدها رو هم میدونی(#سرگذشت_استعمار_میرکیایی)
واقعا کِی در تاریخ، ایران همچین حاکمی با اطلاع و آگاه و دانشمند و... داشته(بعد از حضرت امام)
و من چگونه خودم رو پیرو ولایت بدونم وقتی تا این حد از کتاب دور هستم.چه برسه که کتابهای توصیه شده شما رو بخونم
و چقدر تو تاسف میخوری از وضعیت کتاب خوانی ما ایرانی ها
و من شرمنده ی تو هستم که نتوانستم آنچه که تو میخواهی رو انجام بدم
و شرمنده ام که دشمنان در خواندن کتاب، خیلی از ما جلوتر هستن
✅اما باید بگم که الحمدلله تونستم چند جلد از این کتاب رو با قیمت مناسب بخرم و صفحاتی از اون رو برای دوستانم به اشتراک بگذارم
#دل_نوشته_یک_معلم
#تاریخ_استعمار
#سرگذشت_استعمار
#میرکیایی
#ملکه_تهی_دست
@nasleroshan
May 11
نسل روشن
اینم قسمت آخر امروز😢 4⃣بالاخره بقیه رقبا که نمیتونن همینجوری دست رو دست بذارن و پرتغالی ها و اسپانی
آماده این بریم سراغ کشور قدرتمند #چین😊
5⃣قبلاً درباره سه تا رقیب توی چین صحبت کردیم
انگلیسی ها دیرتر از همه رقیبان شون به چین رسیدن آنها در سال #۱۶۸۵ میلادی از امپراطور چین اجازه گرفتند کارخانهای در کانتون بسازن(چه پسرای خوبی بودند😊) چینی ها به شدت مراقب انگلیسی ها بودند انگلیسی ها حق رفتن به شهر و قایقرانی روی رودخانه رو نداشتند
اونها اجازه نداشتند از تخت روان استفاده کنند و نمی توانستند به طور مستقیم با نماینده امپراطور دیدار کنند بلکه باید پیام اونها رو یکی از تاجران چینی به نماینده دربار میرسید
( این تازه اولشه) انگلیسی ها از چینی ها چای می خریدند و در کشور خودشون و بقیه اروپا به فروش می رسوندن
چای به نوشیدنی همه انگلیسی ها تبدیل شده بود (انگلیسی های زیرک و البته حسود😊) هرگز راضی نبودند که در مقابل چای به چینی ها پول بدن💰 اونها می خواستند کالاهای ساخته شده در کشورشون رو به چینی ها بفروشند و با پول اون، چای بخرن اما چینی ها زیر بار نمی رفتند
در سال ۱۷۹۳ میلادی انگلیسی که یکمی قدرتمندتر شده بودند سفیر انگلیس به کاخ امپراتور چین میرسه
6⃣امپراتوری آسمانی
چینی ها سرزمین خودشونو امپراتوری آسمانی می نامیدن. امپراطوری چین (با چه اعتماد به نفسی) سفیر انگلستان رو دست خاله به کشورش برگردوند و در نامه ای به پادشاه انگلستان نوشت
ما به دنیای شما و کالاهای آن علاقه ای نداریم
انگلیسی ها مجبور بودند کمی صبر کنن(براتون داریم)😊 تا #قرن_نوزدهم آغاز بشه تا نیروی دریایی اونا به قوی ترین ناوگان جهان تبدیل بشه. اون وقت می توانستند یکی از حوادث عجیب این سال ها رو توی چین ایجاد کنن
✅یک تیر و دو نشان
بله دوستان.کمپانی هند شرقی انگلیس به زودی راه حل مشکل چین را پیدا کرد
به نظرتون چی بود؟
بله صادر کردن #تریاک به این کشور در قرن #نوزدهم میلادی
میدونید که هلندی ها تو تایوان بودند و از آنجا چینی ها رو با تریاک آشنا کردند
هلندی ها ، سیگار هایی رو که با توتون و تریاک ساخته شده بود به چینی های تایوان میفروختند و بهشون میگفتن که تریاک از همه بیماری ها به خصوص مالاریا پیشگیری میکنه😊 آخه تو اون سالها بیماری مالاریا چون بسیاری از چینی ها را می گرفت
به دوستان دیگه هم اطلاع بدین که اینجا داستان استعمار رو خلاصه گذاشتیم لقمه آماده😂
7⃣ادامه ی یک تیر و دو نشان😊
کمپانی هند شرقی تصمیم گرفت هندیها رو به کاشتن تریاک تشویق کنه و بعدش هم این تریاک رو توی چین بفروشه
اینم از اون محبت هاییه که انگلیسی ها به هند کردن
✅ قبل از کاشت تریاک تعداد زیادی از مردم #هند با کاشت #پنبه روزگارشان را می گذراندند. خریدار این پنبه هم پارچه بافی های هندی بودن. انگلیس، وارد کننده پارچه های هندی بود
👈 انگلیس باید کاری میکرد که هندیها دست از پارچه بافی بردارن و این باعث میشه که بازار بزرگ هند به دست کارخانه های پارچه بافی انگلستان بیفته
شروع کردن به تبلیغ تریاک در هند
ژنرال انگلیسی جان مور در دوره ای که قحطی و گرسنگی سرزمین های بزرگی رو در هند فرا گرفته بود به هندی ها که می گفت با مصرف کمی تریاک میشه بر گرسنگی چیره شد
و توماس کوئینسی نویسنده انگلیسی تریاک رو هدیه آسمانی نامید
✅👈همزمان با این تبلیغات پارچه های انگلیسی رو به قیمت ارزان به هند وارد می کردن تا پارچه بافای هندی مشتریاشونو از دست بدن و دیگه خریدار پنبه کشاورزا نباشن
در این صورت کشاورزان مجبور می شدند به جای پنبه تریاک میکند(به همین راحتی با صبر استراتژیک انگلیسی ها😊)
8⃣قوی ترین دولت مُخدرِ تاریخ😊
خلاصه سرتون رو درد نیارم.نقششون گرفت و صادرات و قاچاق تریاک به اسم جعلی نیترات پتاسیم در چین زیاد شد
امپراطور چین از اینهمه فساد و اعتیاد نگران شد یکی از سخت ترین مامورها رو مسئول مبارزه با قاچاق تریاک کرد. بازرس جدید امپراطور لین زسو در سال ۱۸۲۹ وارد بندر کانتون شد.
انبار هایی رو که به نام نیترات پتاسیم پر از تریاک بودن(اینم از اون کلکهای انگلیسی ها بود)😊 محاصره و تاجر های انگلیسی رو وادار به تسلیم کرد
۲۰۰۰ صندوق تریاک که قیمت آنها بیش از دو میلیون پوند بود به دست آمد و دستور داد #تریاک ها را با #آهک مخلوط کنند و همه را به دریا میریزد
✅ بزرگترین تاجر قاچاقچی تریاک انگلستان فردی به نام #ویلیام_جاردین بود انقدر اصرار میکرد که چینی ها رو به موش پیر کله شق میگفتند پس از چند ماه از این حادثه به سرعت به لندن میره و با وزیر امور خارجه انگلستان صحبت کرد و راضیش کرد که دولت قدرتش رو به چینی ها نشون بده و بهشون گفت که چینی ها کشتی بادبانی ندارند و راحت میتونید شکستشون بدین در سال ۱۸۴۰ فرمان آماده باش برای نیروی دریایی انگلستان صادر شد امپراتور چین به زودی به قدرت قوی ترین دولت مخدر تاریخ پی برد امپراتوری بریتانیا😊
9⃣جنگ تریاک
جزیره چوسان به تصرف انگلیسی ها درومد
جزیره هنگ کنگ هم پس از ۱۰ ماه محاصره اشغال شد
اسم این به جنگ تریاک معروف شد
در ژانویه ۱۸۴۱ میلادی امپراطوری چین مجبور شد همه شرایط انگلیسی ها رو قبول کنه
1⃣جزیره هنگکنگ به بریتانیا واگذار شد
2⃣تجارت تریاک در پنج بندر کانتون، آموی فوچو و نینگو و شانگهای آزاد اعلام شد
3⃣تعرفه گمرکی برای همه کالاهای انگلیسی که به چین وارد می شوند ۵ درصد قیمت آنها تعیین شد
4⃣ چین استقلال گمرکی خود را از دست داد و دیگر اختیار درآمد هاشو نداشت
5⃣انگلیسی ها از امتیاز کاپیتولاسیون هم برخوردار شدند یعنی اگه یک انگلیسی در چین جرم و کار خلافی رو انجام بده چینیها حق نداشتن اون رو محاکمه کنن (کاری که در ایران قبل از انقلاب کردند آمریکایی ها) و باید در دادگاه های انگلستان به پرونده اونها رسیدگی می شد
6⃣ انگلیسی ها چینی ها را مجبور کردند یک قرار دیگه هم با اونها بگذارن
👈 اگه چینیها در آینده به هر کشور دیگه ای امتیاز دادن، همون امتیاز رو باید به انگلستان هم بدن
✅ویلیام جاردین یا همون موش پیر کله شق دفتر کارش رو به جزیره هنگکنگ منتقل کرد. یکی از نقاط مرتفع جزیره برای دفتر انتخاب کرد (مثل دفتر کار انگلیس شرکت نفت در مسجدسلیمان) و از اونجا همه کشتی هایی رو که از بمبئی کلکته یا لندن وارد بندر میشدند زیر نظر داشت
چند سال بعد موش پیر در کنار تجارت تریاک صاحب چند کارخانه و شرکت بود.
👈 کارخانه مشروبات الکلی، کارخانه نخ ریسی، شرکت بیمه، شرکت کشتی های مسافربری و یک خط راه آهن بین دو شهر در چین
اما در چین که دیگر تریاک به راحتی خرید و فروش میشد اعتیاد فقر گرسنگی و فساد بیداد می کرد
📚#سرگذشت_استعمار_جلد۱۵
(البته یه بهونه ی مسخره ی دیگه ای هم میدا کردن که ایندفعه در جنگ دیگه ای که فرانسه هم کمک کرد و بعد هم آمریکا وارد شد)
آره.اینجوریاست.فک کردین که صادرات تمدن به دیگر کشورها مفت و مجانیه.نه عزیزم هزینه داره😃
ادامه دارد.....😊