eitaa logo
نوای مقتل
4.4هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
339 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
روضهی.mp3
20.62M
🎧 روضه | تمام حرف از آن کوچه های باریک است 🎤 حاج علی کرمی (س) @Navaymagtal نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal 👆👆👆👆
بستر شهادت ما گدای فاطـمه هستیم عـزت را ببین فاطمه دار و ندار ماست ثروت را ببین تا ابد شکر خدا، شکر خدا، شکر خدا مادری چون مجتبی گشتیم، نعمت را ببین حضرت زهرا اجازه بر من آلوده داد تا زنم او را صدا مادر، کرامت را ببین عالم و آدم تماما دست بوس مصطفاست مصطفی شد دست بوس او، فضیلت را ببین وقت یارب یا ربش، ربش ندا می‌داد که آی جبرائیل، جبرائیل عـبادت را ببین گفته بسم الله الرحمن الرحیم و یک‌تنه با چهل تن او در افتاده، شجاعت را ببین راه داده قـاتلـش را به گل روی عـلی بر امیرالمومنین، اوج ارادت را ببین کرد با دست شکسته، لحظه‌‏های آخرش بر گنهکاران دعا، بانوی امت را ببین (س) @Navaymagtal نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal 👆👆👆
دلتنگ باران می‌شوم وقتی نباشی بی‌تاب و گریان می‌شوم وقتی نباشی من تشنه و خشکم ببار ای ابر رحمت مثل بیابان می‌شوم وقتی نباشی نام تورا حتی شقایق‌ها سرودند من هم غزل‌خوان می‌شوم وقتی نباشی دنبال تو ، آقا ببین راهیِّ خاک پاکِ شهیدان می‌شوم وقتی نباشی گاهی که دلتنگ شمایم ، میهمانِ شاه ِ خراسان می‌شوم وقتی نباشی تا که بیایی دست بر دامانِ جدَّت سلطان خوبان می‌شوم وقتی نباشی در کعبه غوغا می‌شود وقتی بیایی لشگر مهیا می‌شود وقتی بیایی هر کس که اوّل بر نمازت اقتدا کرد حتماً مسیحا می‌شود وقتی بیایی یابن الحسن آقا بگو اصلاً برایم در لشگرت جا می‌شود وقتی بیایی ؟ آقا برایم در حوالیِّ نگاهت یک گوشه پیدا می‌شود وقتی بیایی ؟ هرچند قلب ساده‌ام غرقِ گناه است لبریزِ تقوا می‌شود وقتی بیایی ای سبزپوش فاطمه ، برگرد آقا خوشحال ، زهرا می‌شود وقتی بیایی ... https://t.me/navayemaqtal @Navaymagtal
کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد 🔸شاعر: ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402090306.mp3
24.54M
📌 شـــب اوّل فاطمیه 🎤 ۱۴۰۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه غربت تلخی چه داغ سنگینی برای من سخته اشک چشامو میبینی تو باشی واسه غم تو خونه جایی نیست اگه نباشی تو خونه دیگه صفایی نیست علی رو بی یار نکن تکیه به دیوار نکن تنورو بسپار به من تو این همه کار نکن آخه اینجور حالت دیگه خوب نمیشه شکستگی بالت دیگه خوب نمیشه آخه اینجور بازوت دیگه خوب نمیشه شکستگی پهلوت دیگه خوب نمیشه ای وای خانومم ای وای خانومم **** تو زندگیمونو میساختی با لبخند بازم بگو واسم از ماجرای گردنبند چه ساده و محکم چه روزگاری بود فقط یه گوشواره موندش که یادگاری بود حالا شکسته چرا بگو چیه ماجرا میدونم ای سر به زیر تو رو زدن بی هوا حالا جای لبخند یه کم سهم تو بوده تو داری یه دستبند که رنگش کبوده میخونم سربسته غرورم شکسته تو که دلت شکسته غرورم شکسته ای وای خانومم ای وای خانومم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @Navaymagtal
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402090404.mp3
21.57M
📌 شـــب اوّل فاطمیه 🎤 ۱۴۰۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حتی اگر که حق حتی اگر که نور چشمی نبیندش محروم میشود حتی اگر امام حتی اگر علی امت نخواهدش مظلوم میشود علی آری علی حتی علی تنهاست بی مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی علی مردم ای نهضت بیداری یا فاطمه الزهرا در بطن زمان جاری یا فاطمه الزهرا هرچند به تنهایی یا فاطمه الزهرا تو امت مولایی یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا **** میزان اگر علیست تحت ولایتش دنیا و آخرت آباد میشود مولا اگر که اوست هرکس که با علیست از بند هرچه هست آزاد میشود اگر دستان مردم بود نمیشد دست او بسته اگر پهلو اگر بازو ولی زهرا نشد خسته ای قله ی حق خواهی یا فاطمه الزهرا تو دست یداللهی یا فاطمه الزهرا ای خطبه ی طوفانی یا فاطمه الزهرا حق هستی و میمانی یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402090305.mp3
6.55M
📌 شـــب اوّل فاطمیه وااماه 🎤 ۱۴۰۲ شب گریه های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگوید بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می کنند ایام تشنه کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام تر ! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستن حنانه ضجه زد محراب خون گریست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه ی زهرایی رسول باور مكن که سوره ی کوثر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسه ی حیدر تمام شد زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعه ی کربلا نبود شاعر:علیرضا قزوه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @Navaymagtal
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402090305.mp3
6.55M
📌 شـــب اوّل فاطمیه وااماه 🎤 ۱۴۰۲ شب گریه های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگوید بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می کنند ایام تشنه کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام تر ! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستن حنانه ضجه زد محراب خون گریست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه ی زهرایی رسول باور مكن که سوره ی کوثر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسه ی حیدر تمام شد زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعه ی کربلا نبود شاعر:علیرضا قزوه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا